تاریخ : Mon 29 Jun 2020 - 08:24
کد خبر : 42604
سرویس خبری : نقد روز

موسوی‌خوئینی‌ها و اصلاحات دچار «آنارشیسم هویتی» شده‌اند

سیدعباس نبوی:

موسوی‌خوئینی‌ها و اصلاحات دچار «آنارشیسم هویتی» شده‌اند

استاد حوزه و دانشگاه نوشت: بنده به دوستان اصلاح‌طلب صمیمانه توصیه می‌کنم که این مسیر را نروند چراکه این کارها با آبروریزی بسیاری همراه است و بسیار زشت و زننده است و نوعی حالت آنارشیسم هویتی برای این جریان ایجاد می‌کند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،  متن یادداشت شفاهی سیدعباس نبوی، استاد حوزه و دانشگاه به شرح زیر است: زمانی که مسائل شدت می‌گیرد عقبه فکری افراد بهتر مشخص می‌شود؛ بنابراین ما نیز فکر می‌کردیم برخی افراد ثبات قدم بیشتری داشته باشند اما دیدیم کم ‌آوردند و عقب‌نشینی کردند که این تعجب‌آور است.

 برخی افراد که ثبات فکری ندارند
احساس می‌کنند ورق برگشته است

بنده همچنان فکر می‌کنم آقای موسوی‌خوئینی‌ها چطور چنین تصمیمی برای نگارش این نامه گرفته است چراکه بالاخره ایشان پیشتاز حرکت‌های مقابله با آمریکا بوده و بخش مهمی از حرکت‌هایی که در جمهوری اسلامی شکل گرفته نیز با همراهی و نوعی از مدیریت او در دهه 60 بوده است لذا اینکه درحال حاضر او این‌طور رفتار کند، بسیار عجیب است.

از طرف دیگر ایجاد فتنه اقتصادی در این نامه موضوعیت خاصی ندارد و طرح این چنین مسائلی در این نامه صرفا به خاطر کم‌آوردن و تمام شدن فکری و هویتی هر بخشی از جریانات مختلف است؛ از این جهت که وقتی خودشان در مقابل تحولات جدید قرار می‌گیرند، نمی‌توانند پاسخ دهند آن وقت واکنش آنها اینچنین بروز می‌کند. اکنون با فشارهایی که آمریکا در مساله اقتصادی به ایران وارد کرده، مشاهده می‌کنیم یک نوع حرکت نیروهای اقتصادی برای تولید مبتنی‌بر ظرفیت‌های داخلی در حال شکل‌گیری است و بسیاری در این سرمایه‌گذاری‌ها جلو می‌روند اما متاسفانه دولت به‌هیچ‌عنوان برای این سرمایه‌گذاری آماده نیست.

 عدم اشاره موسوی‌خوئینی‌ها به عملکرد نامطلوب روحانی ناشی از مسئولیت‌گریزی این افراد است

اما درباره اینکه موسوی‌خوئینی‌ها هیچ اشاره‌ای به عملکرد نامطلوب دولت روحانی در این نامه نداشته است باید گفت این ناشی از مسئولیت‌گریزی این افراد و جریانات است، در طول چهار دهه گذشته انقلاب اسلامی ما با وضعیتی مواجه هستیم که هرکس در مصدر مدیریتی قرار دارد انگار می‌خواهد بگوید این من هستم که کار خوب انجام می‌دهم و تا وقتی فاصله می‌گیرد اگر منتقد کلیت نظام نشود، حتما منتقد بخشی از نظام خواهد شد، لذا این ناشی از فرهنگ غلطی است که بین سیاسیون ما نهادینه شده است.

همه این مواضع و حرف‌ها ناشی از این است که وقتی افراد از مسئولیت خود کنار می‌آیند اگر هویت فکری، فرهنگی و شخصیتی مولد و رشدیابنده نداشته باشند درجای خود دچار رکود و پوسیدگی خواهند شد و متاسفانه این حالت بر روحیه جامعه نیز اثر می‌گذارد.

نکته حائز اهمیت این است که درحال حاضر مقاومت‌ها، ایستادگی‌ها و رودررویی مقابل آمریکا درحال جواب دادن است از این‌رو خیلی بی‌انصافی است که در این موقعیت حساس شاهد چنین موضع‌گیری‌هایی باشیم، درواقع ما در حال پیمودن این مسیر سخت و سربالایی هستیم و می‌خواهیم یک نقطه جوش را در جامعه رد کنیم لذا نباید فضایی به وجود بیاید تا افرادی که خودشان در گذشته نیز نقش‌های حساس برعهده داشته‌اند، هم‌اکنون به‌عنوان منتقد شروع به نامه‌نگاری کنند.

من در سال‌های دهه ۷۰ و در اوج قضایای دوم خرداد دائما به افراد اصلی جریان اصلاح‌طلب و به‌ویژه به دوستی که خودش در آن قضایا دچار صدمه شد و اکنون نیز به‌عنوان تئوریسین اصلاح‌طلبان مطالبی را منتشر می‌کند، گفتم که جناب آقای حجاریان! شما پایگاه اجتماعی ندارید و نهایت کاری که می‌توانید انجام دهید این است که در مسیری که جلو می‌روید دائما سعی کنید سطح مطالبات را به مطالبه جدیدتر ازجمله مسائل دینی و اجتماعی و هویتی برسانید اما بالاترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که یک محلل سیاسی فکری برای جریان غربزده و سکولار باشید و این را بدانید که هیچ مجموعه‌ای محلل را قبول نمی‌کند و اگر از آن استفاده کند سریع آن را مچاله می‌کند و دور می‌اندازد لذا مدام به آنها می‌گفتند که دوستان اصلاح‌طلب شما پایگاه اجتماعی ندارید.

 ادعای اصلاح‌طلبان درباره حمایت از روحانی سرجای خود باقی است

امروز نیز می‌بینید این جریان سیاسی پایگاه اجتماعی به‌معنای واقعی کلمه ندارد اما ادعایی که درباره حمایت از روحانی داشتند سرجای خود باقی است؛ آنها حدود ۲۰ سال مسائل را به‌صورت دوقطبی جلو بردند و زمانی که می‌دیدند یک قطب وجود دارد یک قطب دیگر در مقابل آن قرار می‌دادند هرچند من هر دو جهت قطبی‌سازی را غلط و ناموفق می‌دانم و آن را موجب لطمه به جامعه ارزیابی می‌کنم.اما درباره اظهارات چندی‌پیش آقای حجاریان و مطرح کردن نام اکبر گنجی باید بگویم من موافق این نیستم که همه این موضوعات به یکدیگر وصل شود، بنده درباره آقای سعید حجاریان نکته‌ای تاریخی دارم که آن را مطرح می‌کنم.

 حجاریان گفت انتقام برخورد هاشمی در مجلس چهارم را تا آخر عمرم از او می‌گیرم

خاطرم هست در سال ۷۲ که محسن کدیور در مرکز تحقیقات استراتژیک قم معاونت اندیشه اسلامی را برعهده داشت و بنده نیز در بخش تحولات دینی اجتماعی بودم، برای حضور در جلسه مرکز تحقیقات استراتژیک به تهران آمدم؛ در آن زمان انتخابات مجلس چهارم تازه برگزار شده بود و مجمع روحانیون و نزدیکان آن یعنی آقای حجاریان شکست خورده بودند.

بنده در زمان صرف ناهار وقتی که با آقایان کدیور، حجاریان و عباس عبدی بر سر یک میز بودیم، گفتم آقاسعید، شما از هاشمی شکست و رودست خوردید و مجلس را هم کاملا باختید؛ او به من گفت «من تا روزی که عمرم باقی است و توان دارم انتقام این برخورد هاشمی در مجلس چهارم را از او می‌گیرم و خواهید دید که چه می‌کنم»، لذا فکر می‌کنم هرچه آقاسعید می‌نویسد ناشی از همان انتقام است اما اکنون که هاشمی مرحوم شده مشخص نیست  او دیگر از کجا می‌خواهد انتقام بگیرد.

به هرحال بنده به دوستان اصلاح‌طلب صمیمانه توصیه می‌کنم که این مسیر را نروند چراکه این کارها با آبروریزی بسیاری همراه است و بسیار زشت و زننده است و نوعی حالت آنارشیسم هویتی برای این جریان ایجاد می‌کند.

 اصلاح‌طلبان دچار خودزنی و نظام‌سوزی شده‌اند

 اگر شما یک قاعده و منطق درستی را دنبال کنید و به‌عنوان جریان اصلاحات یک جریان مناسبی را شکل دهید و یک جناح منطقی در نظام جمهوری اسلامی باشید لازم نیست که کاملا همرنگ جریان مقابل شوید؛ بلکه فقط کافی است دچار خودسوزی، خودزنی و نظام‌سوزی و جامعه‌سوزی نشوید و فهم این مطلب هم نکته سختی نیست.

به هر تقدیر معتقدم نامه‌ آقای موسوی‌خوئینی‌ها بسیار عجیب بود و از او چنین انتظاری نمی‌رفت چراکه من او را فرد اهل تعامل و اهل فکری دیده بودم.