تاریخ : Mon 22 Jun 2020 - 11:50
کد خبر : 42372
سرویس خبری : نقد روز

اصلاح‌طلبان عارف را قربانی کردند/  دولت بین واعظی، جهانگیری و نهاوندیان تقسیم شده

عباس سلیمی نمین:

اصلاح‌طلبان عارف را قربانی کردند/ دولت بین واعظی، جهانگیری و نهاوندیان تقسیم شده

عباس سلیمی نمین گفت: اصلاح طلبان آقای عارف را در راه ریاست آقای روحانی قربانی کردند. بنابراین نمی توانند از بار این مسئولیت شانه خالی کنند. احزاب اعتبار خود را در این مسیر قرار می دهند پس باید پاسخگو باشند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جام‌جم آنلاین مصاحبه‌ای با عباس سلیمی نمین انجام داده است که مهمترین بخش‌های آن در ادامه آمده است.

- قطعا بعد از هر شکستی انتقاداتی بوجود می آید و یا شاهد تمایل به تجدید نظر خواهیم بود که امری کاملا طبیعی است. طبیعتا خطاهایی صورت گرفت که منجر به این شرایط بود. آقایان به مسائل جاری کشور نگاهی تک عاملی دارند و نمی توان به طور دقیق گفت صرفا در صلاحیت های شورای نگهبان چنین وضعیتی را برای اصلاح طلبان رقم می زند. از قضا اگر پایگاه اجتماعی این قشر فعال بود همین امر می توانست موجب انگیزه بیشتر باشد و پایگاه اجتماعی را برای شرکت فعال تر در انتخابات تهییج می کرد. ما لیست قوی اصلاح طلبان را داشتیم اما رای بسیار اندکی کسب کردند.

- اگر تلقی جامعه این بود که حقی از اصلاح طلبان ضایع شده است حتما قوی تر به میدان می آمدند. این مطلب در برخی از حرفهای آقای کرباسچی به صراحت آمد ایشان گفتند عملکرد ما دچار مشکل است. ما هم می خواهیم درون نظام باشیم و هم می خواهیم خارج از نظام باشیم و وضعیت روشنی نداریم. برخی از اصلاح طلبان نیز به این ایرادات پرداخته اند.

- هم عملکرد دولت و مجلس دهم و هم عملکرد شوراهای شهر که در اختیار اصلاح طلبان بود و همچنین برخی موضوعات دیگر موجب بی اعتمادی شد و به طور طبیعی این بی اعتمادی بر مشارکت مردم تاثیر گذاشت.

- یکی از مشکلات بزرگ ما در کشور این است که احزاب سیاسی کشور در قبال عملکرد خود چندان پاسخگو نیستند. وقتی جریانی کسی را معرفی می کند و مردم با اتکا به شناخت خود از آن حزب به فرد مورد نظر رای می دهند حزب باید مسئولیت این انتخاب را بپذیرد و بر این اساس در امر دخالت کند و مانع از بوجود آمدن مسائلی شود که جامعه را از حزب دلسرد خواهد کرد.

اصلاح‌طلبان عارف را قربانی کردند

- اصلاح طلبان آقای عارف را در راه ریاست آقای روحانی قربانی کردند. بنابراین نمی توانند از بار این مسئولیت شانه خالی کنند. احزاب اعتبار خود را در این مسیر قرار می دهند پس باید پاسخگو باشند. احزاب باید همیشه آمادگی قانع کردن جامعه را داشته باشند نه اینکه اگر آن فرد موفق بود در این قضیه پایداری کنند و اگر ناموفق بود از مسئولیت پذیری بگریزند. این موضوع خود باعث بی اعتباری است.

- وقتی فردی را به جامعه معرفی می کنید جامعه انتظار دارد شما صداقت داشته باشید و همیشه مواضع خود را به صورت شفاف بیان کنید و از آن مواضع دفاع کنید مگر اینکه مسائل دیگری وجود داشته باشد و در این صورت عدم دفاع شما باعث بی اعتمادی جامعه می شود.

- آقای روحانی به شدت مورد حمایت آقای هاشمی بود. و در این مقطع آقایان مرحوم هاشمی را به عنوان برجسته ترین نقطه اتکای خود در عرصه سیاسی پذیرفته بودند یعنی تلقی جریان اصلاح طلب این بود که آقای هاشمی نقطه اتکای خوبی است و می تواند آنها را به کانون های قدرت در جامعه متصل کند. ولی آقای عارف چنین جایگاهی نداشت. در حقیقت رای برای آقای هاشمی بود.

چرخش اصلاحات به سمت هاشمی از سر ضعف

- در گذشته افرادی چون عماد الدین باقی بدترین توهین ها و انتقادها را نسبت به آقای هاشمی داشت و او را به ترور حجاریان متهم می کرد و قتل سید احمد خمینی و بسیاری از این اتهامات فاجعه بار و دروغ به ایشان نسبت داده می شد به یکباره گفت ما از اول به آقای هاشمی اعتقاد داشتیم و او را فردی قابل اتکا در سیاست نظام می دانستیم. این چرخش به این دلیل بود که ضعفی را در خود احساس می کردند و گمان می شد این ضعف با آقای هاشمی برطرف خواهد شد.

- آقای هاشمی قبلا روی خوشی به نیروهای اصلاح طلب نشان نمی داد و کسانی چون دکتر معین را از دفتر خود بیرون کرد و نیروهای چپ را به حاشیه راند و حذف کرد چون آنها نیز نسبت به آقای هاشمی بسیار تند عمل کرده بودند. آقای هاشمی و اصلاح طلبان در مقطعی از سر برقراری پیوند درآمدند و حاصل معرفی دکتر روحانی بود که اولین گزینه آقای هاشمی محسوب می شد.

دولت بین جهانگیری، نهاوندیان و واعظی تقسیم شده است

- دولت بین آقای جهانگیری و آقای نهاوندیان که زیرک تر است و چندان در دید نیست و همچنین آقای واعظی تقسیم شده است. آقای روحانی به لحاظ فیزیکی و جسمی نمی تواند در تنظیم روابط بین افراد کابینه وقت بگذارد از این رو ترجیح می دهد کار را به کسی منتقل کند که به او اعتقاد بیشتری دارد لذا قدرت آقای واعظی افزایش پیدا کرده است. در حقیقت اصلاح طلبان آقای روحانی را به عنوان برترین گزینه مطرح کردند ولی این در قالب تدبیری سیاسی بود. چون احساس می کردند آقای هاشمی می تواند برای اهداف آنها نقطه اتکا باشد آقای روحانی نیز این امر را متوجه است که او را در مقام بازیگری سیاسی قبول دارند و پیوند فکری رسمی بین آنها وجود ندارد. از این رو آقای روحانی همواره دغدغه ای فکری نسبت به اصلاح طلبان دارد. لذا می تواند به آقای واعظی اعتماد کند ولی به آقای جهانگیری اعتماد ندارد این مساله به داد و ستدهای سیاسی بر می‌گردد که آرامشی در این حوزه وجود ندارد و رویکردها بر اساس منافع تقسیم می شود و نه اعتقاد.

- در سرمایه داری ارزش گذاری همچنان بر اساس سودآوری است. چرا ما تا به حال به این مسائل دقت نکرده ایم و امروز که خیزشی در آمریکا صورت گرفته است. یک نسل و یک جریان در داخل کشور سعی در رفع و رجوع این مسائل دارد تا جامعه متوجه نشود و غرب را بزک دوزک می کند. این طیف با مدل جمهوری اسلامی مخالف است و طرفدار مدل سرمایه داری است و هر شرایط و رخدادی را که ماهیت اصلی این مدل را رو می کند رفع و رجوع می کند.

از مخالفت در گفتگو با پاکستان تا توصیه به مذاکره با آمریکا!

- دولت آقای روحانی گفت ما باید با این ویژگی مذاکره کنیم. به طور مثال آقای جلیلی چهره خشکی داشت و در مذاکره با غرب عبوس بود و آقای روحانی می خواست چهره ای محبوب تر از خود ارائه بدهیم. این یک نسخه و راه حل است. راه حلی که به عقیده یک سیاستمدار بهتر از راه حل های دیگر بود. این مساله بسیار ساده اندیشانه و ناشی از عدم شناخت غرب است. چون تبعیض نژادی همچنان در غرب وجود دارد و آنها ما را جزو ضعیف هایی می دانند که باید در خدمت قوی باشیم و در این راه نابود بشویم. این نگاه در آمریکا و اسرائیل وجود دارد. در بحث مذاکره تجربه مطرح است.

- زمانی تندروهای اصلاح طلب حتی ارتباط با پاکستان را نمی پسندیدند چون عقیده داشتند پاکستان تحت تسلط آمریکا است و حتی نباید با ضیا الحق ارتباط برقرار کرد. امروز در متن های آقای تاج زاده می خوانیم که بهترین فرصت برای مذاکره با آمریکا است و چه و چه یعنی تغییری اینچنین فاحش رخ داده است.

- در عرصه سیاسی 40 سال برای شکل گیری ساختارها زمان کمی است. ما ده سال از این 4 دهه را در خدمت دفاع مقدس بودیم و کاری ساختاری انجام نشد. ما احساس می کنیم رییس جمهور قدرتی فوق العاده دارد و می تواند قانون را دور بزند او رفته رفته تمایل به درو زدن قانون پیدا می کند. الزاما انگیزه ها منفی نخواهد بود و رییس جمهور می خواهد اقتدار بیشتری داشته باشد. این مساله در مورد تمام ریاست جمهوری های ما صدق می کند.

دشمنی با مجلس یازدهم ادامه‌دار خواهد بود

- به عقیده من مجلس یازدهم علاوه بر اینکه با مشکلات فراوانی روبرو خواهد بود تغییرات مثبتی در کشور رقم می زند. چون دور نما مثبت است عده ای در تلاش برای پا نگرفتن این مجلس هستند. جریان آقای احمدی نژاد دست از ضدیت با قالیباف برنداشته است. این جریان در لیست تهران و هیات رییسه تو دهنی خورد ولی دست از این عناد بر نمی‌دارد. چون احتمال شکل گیری مجلسی قدرتمند وجود دارد. جریان اصلاح طلب نیز به همین صورت است. اصرار بر تخریب به این دلیل است که این مجلس می تواند مدلی ارائه بدهد و این مدل برای بست قدرت توجه جامعه را نسبت به خود جلب کند.

- این مجلس (مجلس دهم) هویتی خاص نداشت. علاوه بر این اصلاح طلبان کارهایی کردند که به هیچ وجه شایسته نبود. اصلاح طلبان می توانستند افراد وزینی را از تهران به مجلس بفرستند. آقای مومنی و راغفر و ظریفیان که اصلاح طلبی پاک و سالم است. اصلاح طلبانی بودند که هیچ مشکلی با شورای نگهبان نداشتند. من می توانم لیستی از این افراد ارائه بدهم.