به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دانشگاهها و بهطور کلی بدنه علمی کشور میتوانند مسیر روشن و درستی را پیشروی سیاستگذاران کشور قرار دهند. این اصل بارها و با عناوین گوناگونی از زبان کارشناسان و صاحبنظران مطرح شده است. مقام معظم رهبری نیز در دیدار با اساتید دانشگاهی بر موضوع ورود دانشگاهها برای حل چالشهای کشور تاکید و بیان کردهاند که مشکلات امروز و فردای کشور باید بهصورت عالمانه حل شود و امکان مواجهه غیرعلمی با چالشها وجود ندارد. این مهم، نشان میدهد که رسالت دانشجویان در انتخاب موضوعات پایاننامه و رسالههای تحصیلی چقدر میتواند خطمشی درستی در اختیار مسئولان و سیاستگذاران کشور قرار دهد. درواقع میتوان گفت اگر دولتها مبنای تصمیمات خود را، تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی - که عموما در قالب پایاننامه ارائه میشود- قرار دهند، چالشها و بحرانها به حداقل ممکن میرسد.
یکی از مهمترین اتفاقات یا به عبارت بهتر، بحرانهایی که در سالهای اخیر گریبان کشور را گرفته، بحران اقتصادی است. این بحران، چالشهای پیچیدهای را در روند فعالیتهای خرد و کلان اقتصادی کشور ایجاد کرده و متاسفانه، دولت نیز نتوانسته در حل چالشهای موجود موفق عمل کند. این درحالی است که درحال حاضر یکی از مهمترین رشتههای تحصیلی که در بسیاری از دانشگاههای کشور تدریس میشود، رشته اقتصاد و علوم اقتصادی است که هر ساله نیز تعداد قابل توجهی داوطلب برای تحصیل در این رشته در دانشگاهها پذیرفته و تعداد زیادی نیز پس از تکمیل تحصیلات تکمیلی خود در این رشته، از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند. به این ترتیب، سالانه مطالعات و پژوهشهای مختلفی با موضوعات اقتصادی در بطن دانشگاهها تولید میشود که در این گزارش قرار است به بررسی پایاننامههای اقتصادی که در دو یا سه سال اخیر در سه دانشگاه صنعتیشریف، دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی تولید و ارائه شده است، بپردازیم.
اقتصاد و گرایشهای دانشگاهی
طبق آخرین آمار بهدست آمده، درحال حاضر 274 دانشکده اقتصاد یا علوم اقتصادی در دانشگاههای کشور اعم از دولتی، پیامنور و دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد. رشته اقتصاد در دوره کارشناسیارشد دارای 11گرایش «علوم اقتصادی»، «توسعه اقتصادی و برنامهریزی»، «اقتصاد انرژی»، «اقتصاد محیطزیست»، «اقتصاد و تجارت الکترونیک»، «برنامهریزی سیستمهای اقتصادی»، «اقتصاد نفت و گاز»، «اقتصاد اسلامی»، «بانکداری اسلامی»، «اقتصاد هنر» و «اقتصاد شهری» است. هرکدام از این گرایشها نیز به گرایشهای مختلف دیگری تقسیم میشوند؛ برای مثال رشته اقتصاد درگرایش علوم اقتصادی، به چندین گرایش دیگر شامل اقتصاد بیمه، اقتصاد پولی، اقتصاد بینالملل، توسعه اقتصادی و موارد دیگری تقسیم میشود. در نتیجه دانشجویان پس از پایان تحصیلات خود در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد نظری، میتوانند برای ادامه تحصیل در یکی از گرایشهای عنوان شده، تحصیلات خود را ادامه دهند. طبیعتا دانشجویان در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری باید برای ارائه پایاننامه و رسالههای دانشجویی خود موضوعاتی اختصاصی در زمینه تحصیلی خود انتخاب کنند. بنابراین میتوان گفت که سالانه تعداد قابلتوجهی پایاننامه و رساله با موضوعات مختلف اقتصادی تولید میشود که اگرچه بهطور طبیعی، همه این پایاننامهها نمیتواند نسخه درمانکنندهای برای اقتصاد کشور باشد، اما به هر حال توجه به این دستاوردها کمککننده خواهد بود.
دانشگاه شهید بهشتی و پایاننامههای اقتصادی
دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران همزمان با تاسیس دانشگاه در سال 1339 با نام دانشکده بانکداری و علوم مالی و اقتصادی فعالیت خود را آغاز کرد. در سال 1345، دوره کارشناسی علومسیاسی در این دانشکده تاسیس شد و از این زمان نام دانشکده بهطور رسمی به دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی تغییر یافت. درحال حاضر گروه اقتصاد در سه مقطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری دانشجو میپذیرد که در مقطع کارشناسی چهار گرایش اقتصاد نظری، اقتصاد صنعتی، اقتصاد پولی و بانکداری و اقتصاد بازرگانی، در مقطع کارشناسیارشد دو گرایش علوم اقتصادی و برنامهریزی سیستمهای اقتصادی و گرایش علوم اقتصادی در مقطع دکتری است. طبق آمار ارائه شده از سوی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، تا پایان سال 96، موضوع تنها چهار پایاننامه کارشناسیارشد که در این دانشکده ارائه شده، به موضوعات اقتصادی اختصاص داشته است. تاثیر مالیات بر بخش صنعت، رشد و توسعه اقتصادی، سیاست پولی و انتظارات تورمی و سهم بنادر در اقتصاد مقاومتی سوژههای اصلی پایاننامههای ارائه شده در سال 96 در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است.
براساس همین آمار، تا پایان سال 97، تعداد 25 پایاننامه در مقطع کارشناسیارشد در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی ارائه شده و موضوعات متفاوتی از جنبههای مختلف، موضوع اصلی پایاننامههای ارائه شده در این دانشکده قرار گرفته است. اقتصاد مقاومتی، سیاستهای پولی و بانکی، بازار سرمایه، بازارهای رقیب، مالیات، تجارت و سرمایهگذاری خارجی ازجمله موضوعاتی است که دانشجویان مقطع کارشناسیارشد در سال 97 به بررسی و پژوهش در مورد آن پرداختهاند. نکته قابل توجه اینکه، در سال 97 هیچ یک از پایاننامههایی که در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در مقطع دکتری ارائه شده است، به موضوعات اقتصادی اختصاص ندارد و هر چهار پایاننامهای که در این دانشکده توسط دانشجویان مقطع دکتری نوشته شده، به موضوعات سیاسی اختصاص دارد. دانشگاه شهید بهشتی تا زمان انتشار این گزارش هنوز اطلاعاتی از تعداد پایاننامههایی که در سال 98 با موضوعات اقتصادی در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی ارائه شده، روی خروجی سایت خود قرار نداده است.
دانشگاه صنعتیشریف و موضوعات اقتصادی
دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتیشریف اولین دانشکده وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که با هدف آموزش علوم مدیریت و اقتصاد با رویکردی نو و متفاوت از سایر مراکز آموزشی و تحصیلی، در سال ۱۳۷۸ تاسیس شد. دانشکده در دو گروه مدیریت و گروه اقتصاد فعال است. اقتصاد نظری و اقتصاد انرژی دو گرایش مقطع کارشناسیارشد و گرایش علوم اقتصادی در مقطع دکتری هرساله دانشجو میپذیرد. طبق آماری که دانشگاه صنعتیشریف از تعداد پایاننامههای دانشجویان مقطع کارشناسیارشد رشته علوم اقتصادی ارائه داده است، تا پایان سال 97، تعداد 23 پایاننامه کارشناسیارشد در دانشکده مدیریت و اقتصاد این دانشگاه ارائه شده است. بررسی موضوعات این پایاننامهها نشان میدهد که بهطور کلی موضوعاتی مانند نیروی کار، دستمزد، صندوقهای سرمایهگذاری، بورس، اشتغال، بانک و تسهیلات بانکی، نفت و انرژی بیش از سایر سوژههای اقتصادی، مورد بررسی قرار گرفته است.
این روند در سال 98 که آمار آن تا پایان شهریورماه ارائه شده، نیز بر همین منوال ادامه داشته است. بر این اساس در سال گذشته، 17 پایاننامه در مقطع کارشناسیارشد با موضوعات مختلف اقتصادی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتیشریف ارائه شده است. تورم، نوسانات اقتصادی، تحریم، عرضه و تقاضا، نیروی کار، سیاستهای پولی آمریکا و تاثیر آن بر دیگر کشورها و اشتغال را میتوان عمدهترین موضوعاتی عنوان کرد که دانشجویان کارشناسیارشد بهعنوان موضوع پایاننامههای خود انتخاب کردهاند.
دانشگاه تهران؛ یک قدم جلوتر
رشته اقتصاد دانشگاه تهران در سال 1342 در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تاسیس شد. در این سال، سه گروه آموزشی اقتصاد سیاسی، اقتصاد اجتماعی و اقتصاد پولی و مالی در دانشکده حقوق با پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی فعالیت خود را آغاز کرد. دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دارای پنج رشته در مقطع کارشناسیارشد شامل علوم اقتصادی، توسعه اقتصادی و برنامهریزی، اقتصاد انرژی، اقتصاد محیطزیست، بانکداری اسلامی و اقتصاد اسلامی است. آماری که از تعداد و موضوعات پایاننامههای کارشناسیارشد این دانشگاه در سال 97 وجود دارد، نشان میدهد که 47 پایاننامه در مقطع کارشناسیارشد با موضوعات اقتصادی ارائه شده است. بهواقع نمیتوان موضوعات ارائه شده را در گرایشهای مختلف اقتصادی دستهبندی کرد. با این وجود، موضوعاتی که دانشجویان رشته اقتصاد این دانشگاه پایاننامههای خود را براساس آن تنظیم و ارائه کردهاند، شامل موضوعاتی مانند نقدینگی، تحریمها، فقر، رشد اقتصادی، فسادهای مالی، اقتصاد و محیطزیست، اقتصاد مقاومتی و مواردی از این دست است. در سال 97، تنها یک پایاننامه در مقطع دکتری با موضوع «اقتصاد سیاسی تورم با تمرکز بر بررسی رابطه تورم و اقتصاد سیاسی سیاستهای پولی و مالی در ایران» تهیه و ارائه شده است.
اما در سال 98 دادههای آماری دانشگاه تهران گویای این است که تا پایان سال، 19 پایاننامه با موضوعات مختلف اقتصادی در این دانشگاه ارائه شده است. برخی موضوعاتی که پایاننامهها حول محور آن تهیه و تنظیم شده است، موضوعاتی مانند اقتصاد انرژی، فرار مالیاتی، تاثیر منابع طبیعی بر رشد اقتصادی، اقتصاد اسلامی و از این دست موضوعات بوده است. نکته جالب توجه اینکه در سال 98 نیز تنها یک پایاننامه با موضوع «ارزیابی آثار اقتصادی و اجتماعی تلفات جادهای و عوامل تاثیرگذار بر آن در ایران» در مقطع دکتری دانشگاه تهران ارائه شده است.
حلقه مفقوده؛ دانشگاه یا دولت؟
آنچه بهعنوان نتیجهگیری از انعکاس موضوعات اقتصادی در پایاننامههای دانشجویی سه دانشگاه تهران، صنعتیشریف و شهید بهشتی بهدست آمده، چند سوال عمده را در ذهن ایجاد میکند. سالهاست که ایران با بحرانهای اقتصادی مختلفی روبهرو است که منشأ و مبدا هر کدام از آنها در مواردی، مشخصا معلوم است. از سوی دیگر طی همین سالها بارها بر اهمیت رونق تولید و حل مشکلات بخش صنعت و تولید تاکید شده است. انتخاب شعار «حمایت از کالای ایرانی» برای سال 97، «رونق تولید» برای سال 98 و «جهش تولید» برای سال 99 نشان میدهد که چرخش چرخ تولید در کشور، مهمترین حلالمسائل معماهای اقتصادی ایران است. در دیگر سو، باید به این نکته اشاره شود که پیوند صنعت و دانشگاه اگرچه شعار همیشگی سیاستگذاران اجرایی کشور بوده است، اما شواهد و قرائن نشان میدهد که مسیر حرکت هیچ یک از دو بال اقتصاد(صنعت و دانشگاه) به یک سمت و سو نبوده است. باید پذیرفت که دغدغه دانشگاه طبق آمارهایی که در این گزارش استحصال شده است، همسو با وضعیت اقتصادی کشور نبوده است. بیشک چنین اتفاقی معلول عواملی است که باید در بطن دانشگاه و انگیزه دانشجویان و اساتید جستوجو کرد.
بهنظر میرسد در حوزه اقتصاد، دانشگاهها و بهطور کلی بدنه علمی کشور به جای پرداختن به چند مشکل اصلی و اساسی و تحقیق و پژوهش در آن، با صدها مساله دیگر که شاید ضرورت آنی برای کشور ندارد، خود را درگیر میکند. شاید اگر فرضا موضوع تولید که خود به هزاران زیرشاخه تقسیم میشود، محور اصلی تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی و پایاننامه دانشجویان قرار گیرد، نقاط قوت و ضعف این بخش دقیقتر و عمیقتر استخراج میشود. یا مثلا اگر سیاستهای ارزی که هر ساله موجب کاهش ارزش پول ملی میشود، موضوع پایاننامههای دانشجویی قرار گیرد تا از ابعاد مختلف آن ارزیابی دقیقتری صورت گیرد، امکان یافتن راهحلهای کوتاهتر و کمهزینهتر برای سیاستگذاران فراهم شود.
عدم توازن عرضه وتقاضا
اما قضاوت در مورد اینکه چنین موضوعاتی اولویت دانشگاهیان نیست، قضاوتی ناعادلانه بهنظر میرسد چراکه طبیعتا تا زمانی که احساس نیاز و تقاضایی وجود نداشته باشد، یا استقبالی از سوی سیاستگذاران برای دریافت پژوهش و تحقیقات اقتصادی دیده نشود، تلاش دانشجویان و اساتید دانشگاهی برای کمک به دولت بینتیجه خواهد ماند. نکته مهم دیگری که از دید کارشناسان و اساتید دانشگاهی مخفی نمانده، این است که در سالهای اخیر در دانشکدههای اقتصاد دورههای پژوهشی برای دانشجو تشکیل میشود و خروجی آن در قالب گزارشهای تحقیقی، پایاننامهها و رسالههای دکتری در اختیار فضای عینی و اجرایی کشور قرار میگیرد. این در حالی است که در بسیاری از موارد آنجایی که هیچ نوع اولویتبندی برای انتخاب مساله وجود نداشت دانشجویان در مواجهه با انبوه مسائل خود را سردرگم میبینند و ممکن است موضوعاتی را انتخاب کنند که ربطی به اولویتهای کشور نداشته باشد. بدیهی است که خروجی چنین پایاننامههایی دردی از مشکلات کشور را دوا نمیکند. از طرفی امروزه مدیران اجرایی کشور به دانشگاه بهعنوان مکانی نگاه میکنند که امکانات مالی کشور را دریافت میکند اما نوع مواجههاش دقیق نیست و خروجی مناسبی ارائه نمیکند. آنها میگویند آنچه که دانشگاه به آن میپردازد راهحل مطلوب و قابل اجرا نیست. در این میان متاسفانه تردیدها و بدبینیها شکل افراطی بهخود گرفته و نتیجهای جز تشدید چالشها و بحرانهای اقتصادی کشور نداشته است.
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامه نگار