تاریخ : Sat 13 Jun 2020 - 10:49
کد خبر : 42016
سرویس خبری : نقد روز

طرح جدید تشدید جنگ روانی

چرا طرح 111 صفحه ای جدید کنگره آمریکا علیه ایران در عمل تحریم جدیدی اضافه نمی کند؟

طرح جدید تشدید جنگ روانی

می‌توان با قاطعیت ابراز کرد که حالا اگر چند دور تحریم جدید و حتی با دقت نفرات و مجموعه‌های جزئی هم درنظر گرفته شوند عملا در کف میدان و در واقعیت اتفاقی رخ نخواهد داد و اساسا حلقه تحریمی تشدید نخواهد شد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آنچنان که پیش‌تر گفته بودیم، آمریکایی‌ها و این‌بار به مصداق، اعضای حزب جمهوری‌خواه در کنگره این کشور، تلاش می‌کنند در میان انبوهی از ناکامی‌هایی که اقدامات ترامپ در پی داشته  برگ‌های برنده‌ای برای انتخابات رو کنند و خود را از وضعیت متزلزل هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، بیرون آورند. در این میان علاوه‌بر اینکه انتخابات آمریکا در پیش است و ترامپ حداقل در یکی از وعده‌های اصلی خود در عرصه سیاست خارجی، یعنی مواجهه با ایران، به درِ بسته یا به عبارت دقیق‌تر به دیوار خورده و نتوانسته تهران را زیر فشار، پای میز مذاکره بکشاند و امتیازهای گسترده‌ای بگیرد، حالا به موعد 18 اکتبر هم نزدیک می‌شویم و اگر تا آن روز آمریکا نتواند راهی برای فروشکستن قطعنامه2231 یابد، به‌صورت کاملا قانونی و ذیل قطعنامه سازمان ملل تحریم‌های تسلیحاتی ایران برداشته می‌شوند و کمتر از دو هفته مانده به انتخابات آمریکا یک شکست دیگر برای ترامپ رقم خواهد خورد.

این وضعیت البته وقتی تشدید می‌شود که وضعیت اقتصادی و سیاسی درون آمریکا با چالش‌های بی‌نظیری در چند دهه اخیر مواجه است و هر روز مشکل جدیدی گریبان‌گیر هیات حاکمه ایالات‌متحده می‌شود. در شماره چهارشنبه گذشته به تفصیل توضیح دادیم که تشدید و توسعه «تحریم اقتصادی»، اضافه شدن آخرین موارد از «تحریم صنعت هسته‌ای»، تلاش برای جلوگیری از «تحریم تسلیحاتی» و نهایتا «فشار از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» چهار ابزاری هستند که ایالات متحده با استفاده از آنها تلاش می‌کند در این حدودا چهار ماه باقی‌مانده تا انتخابات، ایران را به نقطه‌ای برساند که یا حکومت جمهوری اسلامی اساسا وجود خارجی نداشته باشد یا حداقل تهران حاضر به پذیرش شروط ایالات متحده و از دست دادن برگ‌های برنده خود باشد، رویایی که البته طی 26 ماه گذشته همواره از سوی مسئولان کاخ سفید بیان شده ولی این‌بار به سبب نزدیک شدن به چند موعد زمانی یادشده، با شدت و حدت بیشتری پیگیری می‌شود.  در چنین شرایطی 13 تن از جمهوری‌خواهان عضو کنگره آمریکا طرحی مفصل و 111 صفحه‌ای را برای تشدید تحریم‌های ایران آماده کرده‌اند و بنا دارند آن را به‌زودی برای رای‌گیری به صحن بیاورند، طرحی که به گفته پایگاه The National شامل 25 محور برای توسعه فشار بر ایران است و احتمالا می‌شود آن را به‌عنوان پشتوانه حقوقی درون آمریکا برای چهار ابزار فشار ذکرشده در بالا توصیف کرد. بررسی این 25محور و بخش‌های دیگری که جسته گریخته از طرح یادشده بیرون آمده، گویای این است که این طرح شامل توصیه‌هایی ذیل چند مورد است. بخشی مربوط به قوانین داخلی آمریکاست، بخشی مربوط به توافق هسته‌ای و قطعنامه2231، بخش دیگر درباره مسائل منطقه‌ای و جریان مقاومت و نهایتا بخش آخر که تلاش کرده برخی دیگر از همکاران فرامنطقه‌ای ایران را هدف قرار دهد.

شاید بهتر باشد بررسی این سند را از اینجا شروع کنیم که با وجود اینکه در ابتدای متن آمده «برخلاف چین و روسیه»، ایران یک قدرت بزرگ یا رقیب استراتژیک «برای ایالات متحده نیست» در توصیف ایران بلافاصله ذکر شده که این کشور یک significant challenge یا به عبارتی یک چالش مهم برای ایالات متحده است، توصیفی که شاید سابقه‌ای 40ساله پشت آن باشد، هرچند به‌نظر می‌رسد بیشتر از همه آن 40 سال، همین 26 ماه گذشته آمریکایی‌ها را رنج داده است. گلوبال هاوک، عین‌الاسد و حالا ارسال پنج نفتکش به ونزوئلا تنها سه نمونه و مثال از وقایع این 26 ماه است.

چیز جدیدی برای تحریم نمانده است

اولین بخش مربوط به قوانین داخلی آمریکاست، قوانینی که همگی قوانین تحریمی هستند و در این طرح تلاش شده برخی خلل و فرج‌های طرح‌های تحریمی پیشین پر شود. برای مثال گفته شده که وزارت خزانه‌داری باید سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه را در لیست تحریمی خود قرار دهد و علاوه‌بر آن تحریم‌های جدیدی را در بخش‌های پتروشیمی، مالی، خودروسازی و ساختمانی اعمال کند.

توضیحی که در این مورد می‌توان داد این است که اولا تمامی فرماندهان و کادر سپاه پاسداران از مدت‌ها پیش و طی دو مرحله نه‌تنها تحریم شده بودند که از سوی کاخ سفید در لیست «گروه‌های تروریستی» هم قرار گرفته بودند و لذا تحریم جدید سردار حاجی‌زاده عملا فاقد حداقلی از ارزش برای این کشور است. از سوی دیگر تحریم‌های مربوط به بخش‌هایی چون پتروشیمی و خودرو‌سازی یا عمران در ایران هم مدت‌هاست در لیست قرار دارد و حتی اگر به‌صورت خاص در لیست تحریم هم نبودند به دلیل اینکه بانک مرکزی و کلیه پیام‌رسان‌های مالی برای استفاده ایران تحریم هستند، عملا این صنایع هم تحریم‌شده به حساب می‌آیند و لذا می‌توان با قاطعیت ابراز کرد که حالا اگر چند دور تحریم جدید و حتی با دقت نفرات و مجموعه‌های جزئی هم درنظر گرفته شوند عملا در کف میدان و در واقعیت اتفاقی رخ نخواهد داد و اساسا حلقه تحریمی تشدید نخواهد شد.

محدود کردن کاخ‌سفید

در موضوع قوانین داخلی آمریکا نکته مهم دیگری در طرح جمهوری‌خواهان آمده است. در بخشی از این طرح ذکر شده که طی قوانینی که به تصویب کنگره می‌رسد، امکان رفع هریک از تحریم‌های ایران از اختیار قوه‌مجریه ایالات متحده خارج شده و صرفا در اختیار کنگره قرار خواهند گرفت، یعنی چه رئیس‌جمهور مستقر و چه روسای‌جمهور آتی ایالات متحده حتی برای تعلیق دستورات اجرایی مربوط به تحریم ایران هم نیازمند اخذ مجوز از کنگره خواهند بود و نمی‌توانند تحریم‌ها را لغو یا به‌عبارت ذکر شده در برجام تعلیق کنند. این مصوبه البته از آنجایی که محدود‌کننده قدرت مانور و کاهش‌دهنده اختیارات دولت آمریکا خواهد بود ممکن است با مخالفت‌هایی حتی از سوی ترامپ مواجه شود. البته دموکرات‌هایی که امیدوارند با شرایط کنونی بتوانند ترامپ را شکست دهند پیش تر ممکن است که به مخالفت با آن بپردازند.

تحریم رسمی غذا و دارو در اوج ناامیدی از تاثیر دیگر تحریم‌ها

موضوع بعدی ذکر نام سامانه تجارت اروپایی با ایران یا همان INSTEX است. جمهوری‌خواهان خواسته‌اند که دولت ایالات متحده این سامانه را نیز تحریم کند، به این معنا که لیست تحریم‌های خود را به‌صورت رسمی و علنی به مواد غذایی و دارویی نیز توسعه دهد. در این مورد دو نکته مورد توجه است. اول اینکه اینستکس تاکنون فقط یکی دو تراکنش کوچک داشته که جمع آنها به چند میلیون دلار هم نمی‌رسد و لذا تحریم‌ کانالی که طی دو سال گذشته فقط شامل چنین حجم اندکی از تبادل شده، صرفا و صرفا یک تبلیغ رسانه‌ای خواهد بود و نه بیشتر. نکته دوم این است که همین تبادل اندک و کوچک هم صرفا مربوط به برخی اقلام دارویی بوده و شامل دیگر نیازمندی‌های ایران نشده و حالا تحریم این موارد گویای این است که آمریکایی‌ها آنقدر عرصه را بر خود تنگ می‌بینند که برخلاف تمامی شعارهای خود می‌خواهند تحریم‌ها را شامل موارد بشردوستانه هم کنند. البته نباید از این مساله گذشت و ذکر نکرد که تحریم‌های آمریکا خواه نا‌خواه آنقدر گسترده بوده‌اند که به‌صورت عمده و گسترده واردات هرگونه دارو و مواد غذایی را به کشور تحت‌تاثیر قرار داده‌اند و ایران صرفا با استفاده از خودکفایی یا راه‌هایی که به‌صورت اختصاصی در اختیار داشته و تحریم‌پذیر نیستند توانسته نیازمندی‌های این حوزه را تامین کند.

 تلاش برای تحریم مقاومت

آنچنان‌که گفتیم در شرایطی که آمریکایی‌ها همه ایران را تحریم کرده‌اند و گزینه جدیدی برای تحریم ندارند، تلاش می‌کنند تحریم‌های خود را شامل دیگر اجزای محور مقاومت در منطقه کرده و آنها را هم به لیست اضافه کنند‌، هرچند از سال‌ها پیش بسیاری از گروه‌های مقاومت در آمریکا ذیل گروه‌های تروریستی قرار گرفته‌اند و حالا در‌مورد آنها نیز اتفاق جدیدی رخ نداده و نخواهد داد، علاوه‌بر‌اینکه این گروه‌ها و افراد در منطقه در‌حال جنگ با آمریکا هستند و عملا اعلام اینکه این گروه‌ها قرار است تحریم شوند بسیار عقب‌تر از واقعیت جاری در زمین مناطق غرب و جنوب‌غربی آسیاست.

برای مثال در طرح تدوین‌شده از سوی کمیته جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا آمده که انصارالله یمن به‌دلیل همراهی با ایران ‌‌باید جزء لیست تحریم‌شدگان قرار گیرد. خب سوال اینجاست که یمنی‌ها که از سال‌ها پیش از یک‌سو تحت شدیدترین محاصره تاریخی قرار گرفته‌اند و از سوی دیگر بیش از 5 سال است در جنگی نامتوازن و ناجوانمردانه قرار دارند، چطور قرار است زیر فشار بیشتری قرار بگیرند. نه انصارالله که کل مردم یمن از سال‌ها پیش به‌صورت غیر‌مستقیم با آمریکا در‌حال جنگ هستند و حالا تحریم انصارالله نمی‌تواند بیشتر از یک جنگ خانمان‌سوز بر آنها موثر باشد. البته در این میان باید گفت که تلاش آمریکا برای فشار به انصارالله تابع همان منطق تحریم ایران است یعنی آمریکا آنجایی فشار را بیشتر می‌کند که می‌بیند تلاش‌های قبلی به هیچ‌عنوان نتیجه نداده و رقیب به‌جای عقب‌نشینی فاصله زیادی را جلو آمده است.

در نمونه دیگر آمریکایی‌ها به‌سراغ لبنان رفته‌اند. در طرح تحریمی جدید از جبران باسیل وزیر امور خارجه پیشین لبنان و داماد میشل عون رئیس‌جمهور کنونی این کشور و نام نبیه بری رئیس مجلس یاد شده و علاوه‌بر درخواست تحریم آنها، گفته شده که کمک نظامی به ارتش لبنان هم باید متوقف شود، که البته دلایل این تلاش‌ها هم مشخص است، آمریکایی‌ها می‌خواهند حزب‌الله را درون جامعه لبنان تحت فشار قرار دهند و از آنجایی که راه دیگری نیافته‌اند تلاش می‌کنند این حربه را هم امتحان کنند. علاوه‌بر این در طرح یادشده به‌صراحت نام حزب‌الله هم آمده و از افزایش تحریم‌های این گروه یاد شده است، این البته در حالی است که ایالات متحده از دی‌ماه گذشته به‌صورت کامل حزب‌الله لبنان را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده است.

سومین مساله که شاید آمریکایی‌ها به‌عنوان مهم‌ترین مساله درخصوص فشار به ایران روی آن حساب کرده‌اند مواجهه با عراقی‌هاست. آمریکایی‌ها می‌دانند که عراق بخش مهمی از پازل ایران برای بی‌اثر کردن تحریم است و لذا می‌خواهند با طرح جدید خود تجارت بیش از 15 میلیاردی تهران-بغداد را هدف بگیرند. آنها در این طرح در‌حالی خواهان عدم‌تمدید معافیت‌های تحریمی بغداد برای تجارت با تهران شده‌اند که عراق بخش بزرگی از واردات انرژی خود برای استفاده در صنایعی چون صنعت برق خود را از ایران انجام می‌دهد و عملا امکانی برای کاهش واردات گاز از ایران ندارد. علاوه‌بر این در طرح یادشده، جلوگیری از تامین اعتبار وزارت کشور و پلیس فدرال عراق برای فشار به حشدالشعبی، تحریم چهره‌هایی چون هادی العامری از مسئولان ارشد حشدالشعبی و نام گروه‌هایی چون کتائب امام علی، کتائب سید‌الشهدا و... آمده است.

 تکرار استدلال سوخته برایان هوک

آخرین نکته مهم این طرح تکرار ایده برایان هوک برای استفاده از مکانیسم ماشه در قطعنامه 2231 است. گاف بزرگ آمریکایی‌ها ذیل خروج از برجام که حالا بیشتر از گذشته اشتباه بودن آن مشخص شده، کار را به‌جایی رسانده که آنها با وجود خروج از این توافق مدعی امکان استفاده از بندی در قطعنامه 2231 هستند که به مکانیسم ماشه معروف است و این فرصت را ایجاد می‌کند تا اعضای توافق هسته‌ای از فرآیند انجام تعهدات ایران شکایت کرده و با پیگیری این شکایت و رساندن آن به شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه 2231 را منحل کرده و 6 قطعنامه قبلی را برگردانند. آمریکا حالا مدعی است که چون در بند 10 این قطعنامه واژه شرکت‌کننده (participant) آمده پس ایالات متحده با وجود خروج از برجام، همچنان می‌تواند از snapback mechanism برای برگرداندن تحریم‌ها استفاده کند و نگذارد که در 18 اکتبر آینده تحریم‌های تسلیحاتی ایران مرتفع شود. در این خصوص هیچ حرفی نیست، چراکه هرکسی که از وجاهت اظهارنظر برخوردار بوده از جوزف بورل، مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا، وزرای خارجه و مسئولان کشورهای چین، روسیه و... همگی رسما اعلام کرده‌اند که ایالات متحده امکان استفاده از این بند را نداشته و از‌جمله شرکت‌کنندگان هم به‌حساب نمی‌آید.

 * نویسنده: علی جمشیدی ،دبیرگروه سیاسی

خبر مرتبط: