به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دانشگاهها از ابتدای این هفته بهصورت محدود و با حجم زیادی شرط و شروط روی دانشجویان گشوده شد. روند فعالیتهای دانشگاه و دانشجویان هنوز به شرایط عادی و معمول بازنگشته اما عدهای از فعالان دانشجویی با وجود نزدیکی به ایام امتحانات، هنوز هم دست از کار و تلاش برنداشتهاند. نمونه بارز این گروه، فعالان نشریات دانشجویی هستند که حتی در این ایام هم مشغول انتشار نشریات و حتی ویژهنامههای مناسبتی بودند. هرچند حجم و تعداد نشریات و گاهیاوقات هم کیفیت نشریات دانشجویی تحتالشعاع شرایط کرونایی قرار گرفته است، اما خوشبختانه روند فعالیت فعالان حوزه نشریات متوقف نشده است. اما یکی از مشکلات فعلی مدیران مسئول نشریات دانشجویی به عدم برگزاری و انتخاب نمایندگان این گروه صنفی در بسیاری از دانشگاهها و به تبع آن در کمیته نظارت مرکزی وزارت علوم بازمیگردد. موضوعی که مفاخری، عضو شورای مرکزی کمیته ناظر بر نشریات درمورد آن به خبرگزاری دانشجو میگوید: «یکی از مسائل مهم در حوزه نشریات در چند ماه اخیر با توجه به ابقای اعضای شورای ناظر بر نشریات دانشجویی در دانشگاهها، برگزاری جلسات کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه بدون اعضای دانشجویی آنها بوده است؛ دلیل مسئولان دانشگاهها نیز اتمام دوره فعالیت اعضای دانشجویی شوراست. قطعا این روند در دانشگاهها منجر به تضییع حقوق دانشجویان در دانشگاهها خواهد شد. این فعال دانشجویی درخصوص زمان مشخص شدن نحوه برگزاری انتخابات شورای ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم گفته است که در جلسه کمیته ناظر بر نشریات وزارت علوم که چهارشنبه هفتهجاری برگزار خواهد شد، تصمیم نهایی برگزاری انتخابات بهصورت حضوری یا الکترونیکی اتخاذ خواهد شد که تا زمان نگارش این مطلب خبری از آن منتشر نشده است.» در هفتههای اخیر خردادماه یک اتفاق مهم هم در دانشگاه تهران افتاد. طرح «اعطای امتیاز نشریه حرفهای به نشریات برتر دانشجویی دانشگاه تهران» با اعطای مجوز به 4 نشریه کلید خورد. براساس این طرح به نشریات دانشجویی برتر دانشگاه که از نظر شکلی، محتوایی و اصول فنی در سطح بالایی قرار داشته باشند، امتیاز علمی اعطا خواهد شد. در مرحله اول نشریه دانشجویی دارای این امتیاز در رده نشریات علمی-ترویجی ثبت میشود و درصورت ارتقای کیفیت، امتیاز آن افزایش خواهد یافت. براساس مجوز صادرشده ازسوی معاونت پژوهشی دانشگاه تهران، با اعطای امتیاز نشریه حرفهای به چهار نشریه با عنوانهای «دنا» به صاحبامتیازی انجمن علمی دانشجویی زیستشناسی، «سیمرغ فنی» به صاحبامتیازی انجمن علمی دانشجویی علوم مهندسی، «جوانه» به صاحبامتیازی انجمن علمی دانشجویی زراعت و اصلاح نباتات و «دلتا» به صاحبامتیازی انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاه تهران، موافقت شده است. پس از بررسی اخبار، نوبت به گزیدهخوانی نشریات دانشجویی میرسد. در شماره امروز «فرهیختگان» دوباره به سراغ نشریات منتشر شده در هفتههای اخیر رفتیم و بخشی از آخرین شمارههای چند نشریه دانشجویی را بررسی کردیم که در ادامه میخوانید.
کاری نو در گرامیداشت یاد کارمند شهید دانشگاه فسا
«کاری نو» عنوان دوهفتهنامه فرهنگی-سیاسی صنفی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فساست. تحریریه این نشریه تصویر جلد شماره جدید خود را به محمد راضی، کارمند نمونه دانشگاه علوم پزشکی فسا اختصاص داده و با تیتر روحت شاد جهادی یاد و خاطره او را پاس داشته است. مساله فرهنگ در اندیشه امام و رهبری، سرنوشت تلخ مشاوران، جوان هیاترئیسه!، داداش سامانه نوید!، گزارش و مصاحبهای با علی نعمتی پیرامون طرح شکست خورده هیاترئیسه جوان و سوژههای دانشجویی این هفته، خاطرات یک چوپان، سرنوشت تلخ مشاوران جوان هیاترئیسه، دوگانه عشق و خشونت و مجموعه یادداشتها ازجمله عناوین مطالبی است که در این شماره از نشریه خواهید خواهند. در این شماره نشریه دانشجویی کاری نو، موضوع اعزام نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا از زاویه دید دو تن از دانشجویان در مطلبی باعنوان نتیجه مذاکرات عینالاسد مورد تحلیل قرار گفته است. فاطمه سعیدیزاده در یادداشت کوتاه خود که با تیتر توقفی به مثابه حرکت منتشر شده، مینویسد: «امروز حضور نفتکشهای ایرانی در سواحل ونزوئلا مقدم ترسیم و تثبیت یک معادله تاریخی است که اذعان دارد ایالات متحده و اتحادیه اروپا اگر خواهان ادامه حضورشان در تنگه هرمز هستند باید امنیت ایران در آبهای بینالمللی را بهرسمیت بشناسند. اما این پیشران شدن در آبهای بینالمللی هرچند در ظاهر اقتصادی و دیپلماتیک بهنظر میرسد، اما باطنی نظامی و امنیتی دارد، ما اگر دیروز در پاسخ به اقدام بریتانیا نفتکشش را توقیف نمیکردیم، امروز نمیتوانستیم خط ترانزیت صادرات خود را به چندصد کیلومتری واشنگتن گسترش دهیم. حرکت نفتکشهای ایرانی باوجود تهدیدهای ترامپ، حاوی این پیام مهم و راهبردی است که ایران، پس از ترور و شهادت «سردار قاسم سلیمانی» از مرزهای خاورمیانه فراتر رفته و آنچه درحال رسیدن به ونزوئلاست، پیش از آنکه بنزین باشد، نماد غرور ملی و ثمره مقاومت و حاوی این پیام مهم است که وقتی ایران بهعنوان یک قدرت نوظهور متحدان استراتژیک خود را تنها نمیگذارد پس تا انتهای مسیر حامی متحدان ایدئولوژیک خود باقی خواهد ماند. اما در آخر براساس موازنه جدید قدرت، باید در ذهن دشمنان حک شود که حرکت آزادانه در آبهای بینالمللی بخشی از حقوق مسلم هر ملتی در مالکیت و حاکمیت بر داراییهایش است و ارادهای که برآمده از ایمان باشد بر هر قدرت پوشالی غالب است...» علیرضا رحیمی نیز در یادداشت دیگری با تیتر «#Gracias_iran» مینویسد: «طعم شیرین منطقه مقاومت آنجا دو چندان میشود که با عبور مقتدرانه نفتکشهای ایرانی با پرچم جمهوری اسلامی ایران (نه با کشتیها و پرچمهای اجارهای!) از آبهای تحت سیطره ارتش تروریستی آمریکا، قایقها و کشتیهای نظامی دزدان دریایی کارائیب تنها میتوانند از این عبور مقتدرانه، سان ببینند و جهان شاهد مخابره پیامهایی دلنواز از جانب کشورهایی باشد که نمیخواهند روزگارشان را با بیم از قدرتهای پوشالی و زانو زدن در برابر امپریالیسم سرکنند، اما هنوز هستند افراد و رسانههایی که گوشهایشان فقط عادت به شنیدن تحقیر و زبان و قلمشان عادت به همراهی با تریبونهای استکبار دارد.»
مقاومت فلسطینیان از دریچه نگاه دانشجویان شریفی
هفتادوپنجمین شماره نشریه فرهنگی اجتماعی «میدان انقلاب» با تصویرسازی جذاب و تیتر «هر انسان یک سطل آب» توسط بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتیشریف منتشر شد. این شماره نشریه «میدان انقلاب» محمدطه علینژاد، دانشجوی رشته مهندسی عمران در مطلبی با عنوان «مقلوبه بپز خواهر» مینویسد: «فعل امر «بپز» که از مصدر پختن میآید، نشان میدهد مقلوبه احتمالا باید یک خوردنی باشد. اما این خوردنی چه ارتباطی دارد به موضوع پرونده که درباره فلسطین است؟ مقلوبه غذایی است که در قابلمههای بزرگ پخته میشود و بعد باید بهطور کامل درون یک ظرف دیگر وارونه شود، این قابلمههای بزرگ و وارونهکردن چه زمانی مهم میشود؟ هنگامی که در کنار مسجدالاقصی، روبهروی سربازان اشغالگر غذا را وارونه کنی، و با چشمانت به آن سربازها بفهمانی که شما را هم مانند همین غذا وارونه خواهیم کرد؛ شما هم مانند همین غذا سقوط خواهید کرد. یک غذای محلی میتواند مهم باشد، اگر یادآور مبارزه شود، یادآور راضی نشدن به ظلم و زورگویی شود. مهم این است که ترسی نباشد... ترسی نباشد هنگامی که با غیظ به چشمان کفر نگاه میکنی و میفهمانی که یا از اینجا میروید یا با هم وارد جنگ میشویم. مهم فهماندن اینهاست. مهم این است که نشان بدهی ما تسلیم نمیشویم. حال با وارونه کردن مقلوبه یا سیلیزدن به یک سرباز اشغالگر «تو سیلی بزن، همچون عهدالتمیمی»؛ مگر میخواهند چه کار کنند، نهایتش مگر جز مرگ است؟ مگر نه اینکه مرگ شرف دارد به زندگی همراه با پذیرش ظلم؟ اگر قاضی صهیونیست هم پرسید چطور جرات کردی؟ بگو دستانم را باز کنید تا نشانتان بدهم.» در پرونده دیگری مطلبی به نگارش زهرا رضایی دانشجوی مهندسی نفت باعنوان «جنگ33 روزه» آمده است: «اگر در چند خط بخواهیم خلاصهای از تاریخ جنگ33 روزه سال 2006 میلادی بین لبنان و رژیم صهیونیستی را بازگو کنیم، باید این اتفاقات را از ربوده شدن جوانان و نوجوانان لبنانی توسط رژیم صهیونیستی شروع کنیم. حتما با خود میگویید «مگر امکان دارد یک کشور از کشوری دیگر دزدی کند و بعد به آن حمله کند؟» من جواب میدهم: «بله، وقتی کشوری جوانان شما را به اسارت بگیرد و آنان را به کشورشان تحویل ندهد، این دزدی باعث جنگ هم میشود. وقتی قرار بود اسرا به آغوش گرم کشورشان برگردند، صهیونیستها باز زیر قولشان زدند و تعدادی از آنها را گرو نگه داشتند. عملیاتی به فرماندهی سردار به معنی واقعی سردار، عماد مغنیه (حاج رضوان) طراحی شد که منجر به اسارت تعدادی از صهیونیستها و کشته شدن چند تن از آنها شد. با این کار بهانه برای حمله به لبنان به دست صهیونیستها افتاد و تا وقتی که نابودی خود را بهچشم ندیدند دست از جنگ برنداشتند. برای دیدن این نابودی فقط 33روز لازم بود؛ بعد از این مدت با پیمان صلحی، کار جنگ تمام شد.»
مدح عدالتخواهی و ذم عدالتخواری در شماره جدید هفت تیر
یکیدیگر از نشریاتی که در ایام اخیر منتشر شد، شماره نهم «هفت تیر» بود. این دوهفته نامه، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه شهیدبهشتی است که در شماره اخیر خود با تیتر جلد «غزلهای پدرانه» با بازخوانی صحبتهای نمایندگان تشکلهای دانشجویی در دیدار با رهبری به بیان روایتی متفاوت از دیدار مجازی دانشجویان با رهبر معظم انقلاب پرداخته است. یکی از نقاط تمایز این نشریه دانشجویی را میتوان استفاده از نویسندگان دانشجوی دانشگاههای مختلف کشور دانست. «سه نکته مهمی که نباید در قاب فراموشی قرار بگیرد»، «دستاورد حقیقی یک دیدار مجازی» و «نسل ما پرچمداران آرمانخواهی و مطالبهگری هستند»، ازجمله عناوین یادداشتها و تحلیلهای منتشرشده در شماره اخیر هفت تیر بود.
مصطفی صادقمحمدی، کارشناسی حقوق در یادداشتی با تیتر «در نعت عدالتخواهی و ذم عدالتخواری» مینویسد: «شاید اوج جذابیت دوباره جریان عدالتخواهی برای جنبش فعلی دانشجویی، دهونک بود. سروکله روحانی پرسروصدایی پیدا شده بود که قبل از آن بهعنوان فعال مجازی، یکبار سر مساله انتقال آب کارون، یکبار هم افشاگری درمورد پسر سفیر و آناشید حسینی اسم در کرده بود. اما اینبار بهجای گیس و گیسکشی و چشم و همچشمی سر اینکه کیف آناشید حسینی اصل یا هایکپی است، حاجآقا بهگونه بتمن، روی سقف یکی از خانههای دهونک فرود آمد. داستان اکشن نجات دهونک، با چاشنی تعقیبوگریز و دستگیری و تغییر چهره، همان مدیوم فیلمهای هالیوودی بود که بخشی از مردم و فعالان دانشجویی بدون پلکزدن، مسحور جذابیت بیحدوحصرش بودند. اپیزودهای بعدی هم با داستان ویلای داماد شمخانی، شبنم نعمتزاده و مدارس رانتی ادامه یافت و در هیجانانگیزترین قسمت ماجرا، با مفقودشدن -بخوانید اختفای اختیاری- نقش اول، که حالا نقشهای مکمل زیادی پیدا کرده بود، پازل تکمیل شد.» او در قسمت دیگری از نوشته خود آورده است: «زاویه دید این جریان، صرفنظر از جذابیت چند مشکل اساسی دارد؛ این نگاه خالی از هرگونه تجربه و درک جایگاه و سمت اجرایی و بحرانها و مشکلاتی است که هر شخص، در آن مقام با آن روبهرو میشود. افرادی که بعضا در اداره چاردیواری خود ضعف دارند، عملکرد بسیاری را بیرحمانه تند و برنده مورد نقد قرار میدهند. بررسی مسائل و نقد و قضاوت آنها از یک دریچه آن هم شعار عدالتخواهی، تقلیل صورتمساله به مشکلات آن است. این شیوه نقد، چیزی جز بیعدالتی و جزماندیشی بهدنبال ندارد؛ نقدی که یا به دلسردی، سپس انفعال مردم ختم میشود یا به خشم بیش از حد آنها با این تفاوت که جریان اینگونه عدالتخواهان مدعی ایجاد جامعهای بهتر با سوتزنی است و نهتنها خود را مقابل نظام جمهوری اسامی نمیدانند بلکه قرائت و خوانش درست از انقلاب را همین میدانند.»
روایت یک حرکت غرورآمیز در سطح بینالملل
«روایت» عنوان یک ماهنامه خبری است که در دانشگاه آزاد اسلامی تهرانجنوب منتشر میشود و با وجود تعطیلی دانشگاهها، این هفته چهارمین شماره آن بهصورت الکترونیکی منتشر شد.
روایت در این شماره بهصورت ویژه موضوع اعتراضات آمریکا را مدنظر قرار داده و با تصویری از این اعتراضات در جلد و تیتر، تیتر «نقابهایی که در آتش سوخت» دراختیار مخاطب قرار گرفته و در توضیح جلد این شماره آمده است: «چگونه تا دیروز ایستادن دربرابر غارت فروشگاهها و آتشزدن بانکها و پمپبنزینهای خصوصی و اموال عمومی در ایران، «سلب حق اعتراض» بود و امروز جلوگیری از به آتش کشیدن شهرها در آمریکا، شده است حفظ امنیت ملی؟»
«نقابهایی که در آتش سوخت»، «روایتی از حضور در کلاسهای مجازی»، «امام و مجلس» و «جگر زاگرس سوخت» ازجمله عناوین مطالب منتشرشده در این شماره از نشریه روایت است.
روایت در این شماره و در یادداشت تحلیلی با تیتر «از خلیجفارس تا کارائیب» به پهلو گرفتن پنج نفتکش ایرانی در ونزوئلا هم اشاره و ابعاد این حرکت را بررسی کرده است.
در قسمتی از متن این گزارش تحلیلی آمده است: «پالایشگاه بنزین این کشور بهدلیل عدم رسیدگی روسایجمهور پیشین و تحریمهای حاضر از مدار تولید خارج شد و ونزوئلا با آن همه ذخایر نفت، قادر به تولید یا واردات حتی یک بشکه بنزین نبود و این دقیقا همان چیزی است که آمریکا میخواست.
شرایط این کشور تا حدودی شبیه به شرایط چندین سال پیش ایران است. کشوری با ذخایر عظیم نفتی اما ناتوان در فراهم آوردن بنزین مصرفی. قبل از آنکه ایران قادر به تولید تمامی بنزین مصرفی کشور و حتی بیش از ظرفیت کشور باشد، تنها کشوری که بدون توجه به تحریمهای آمریکایی به سمت ایران بنزین روانه میکرد، ونزوئلا بود.
دو عامل باعث خوشحالی مردم ونزوئلا و مقامات آن و عصبانیت و وحشت آمریکا و غلامان حلقه به گوش در حوزه خلیجفارس میشود: اول تجهیزاتی که همراه با نفتکشها به ونزوئلا منتقل شد و مورد دیگر که از محمولههای این نفتکشها بسیار مهمتر است، پیامی است که در کل دنیا از خلیجفارس تا دریای کارائیب به گوش همگان رسیده و آن پیام این است: دوران زورگویی و تعیینتکلیف کردن تمام شده است. دوران تحریمهای شما گذشته است.»
* نویسنده : مریم حضرتی،روزنامهنگار