به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمد درویش،فعال محیط زیست طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:
1. هفته گذشته سرانجام سرپرست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور -مسعود منصور- در پاسخ به اعتراضها و نگرانیهای فزاینده به تداوم استفاده از خاکپوش -مالچ- نفتی در تثبیت شنهای روان، دستور توقف یکساله این عملیات را تا روشنشدن همه زوایای مثبت و منفیاش صادر کرد. این دستور بهفاصله سه روز پس از ارسال نامه ۳۰ پژوهشگر حوزه بیابان، گیاهشناسی و اکولوژی خطاب به کاظم خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی صادر شد که آنها هم قاطعانه خواستار پایاندادن به مالچپاشی شده بودند.
2. ضمن قدردانی از اقدام شایسته سازمان متولی منابع طبیعی کشور، لازم است هرچه سریعتر کمیتههایی مرکب از همه صاحبنظران این حوزه تشکیل شوند تا نسبت به معرفی روشهای جایگزین مالچپاشی، به وحدت رویه رسند.
3. شاید نخستین تردیدها نسبت به استفاده از مالچنفتی در شنزارها توسط سیدآهنگ کوثر، نخستین رئیس بخش تحقیقات بیابان در سالهای پس از پیروزی انقلاب مطرح شد. وی که این موضوع را در پایاننامههای مقاطع کارشناسیارشد و دکتری خویش در سالهای پیش از انقلاب بهتفصیل مورد بررسی قرار داده بود، بهصراحت خواهان بازنگری در استفاده از این ماده سمی و خطرناک شد. بهدنبال وی، امیرحسین لقمان، از پیشکسوتان حوزه بیابان بهنتایجی مشابه در سال ۱۳۷۴ و پس از یک پژوهش ۴ ساله در ناهمواریهای مایهای کاشان رسید. نگارنده و اسماعیل رهبر نیز در سال ۱۳۸۳ به مطالعهای تحلیلی درباره تاریخچه فعالیتهای مقابله با بیابانزایی در جهان پرداخته و با بررسی نتایج بیش از 70 پژوهش انجام شده از سال ۱۸۹۰ میلادی تا زمان نگارش مقاله، به این نتیجه رسیدند که ضررهای استفاده از مالچ نفتی بهمراتب بیشتر از سودهای احتمالی آن بوده و اصولاً در سرزمینی که میانگین ریزشهای آسمانی آن بیشتر از 50 میلیمتر در سال است، فقط کافی است با مدیریت ورود دام و قرق هوشمند نسبت به استقرار گونههای سازگار با منطقه فرصت داد. نتایج این پژوهش تحلیلی در شماره یکم از جلد دوازدهم فصلنامه علمیپژوهشی مرتع و بیابان ایران --۱۳۸۴ منتشر شده است.
4. خوشبختانه با گسترش استفاده از دنیای مجازی و اطلاعرسانیهای گسترده از تبعات ویرانگر مالچپاشی در میشداغ، بیتکوصر و ابوزیدآباد در خوزستان و کاشان و نیز انتشار پژوهشها و مقالات جدیدتر از محققان این حوزه ازجمله حمیدرضا عباسی در فصلنامه طبیعت ایران، دامنه مخالفتها آنچنان افزایش یافت که تبدیل به مطالبهای مردمی شد و این رمز موفقیت بود.
5. درحقیقت اگر نبود مخالفتهای گسترده مردمی و زحمات انسانهایی چون سیدباقر موسوی، محیطبان منطقه دشت آزادگان در انتشار روزانه فجایع مالچپاشی و نابودی حیاتوحش منطقه و نیز همراهی گسترده کنشگران محیطزیستی در خوزستان و دیگر نواحی کشور، شاید بالانشینها هرگز به انتقادهای علمی مطرحشده نسبت به مالچپاشی همچنان توجهی نمیکردند. و این شاید مهمترین پیام دستور توقف مالچپاشی در ایران باشد؛ اینکه برای مهار جریانهای کاهنده کارایی سرزمین باید صبور بود، شجاع بود، همدل بود و با خردمندی و درایت به روشنگری علمی و ساده ادامه داد تا پیروزی بهدست آید و تداوم یابد.