تاریخ : Thu 14 May 2020 - 04:57
کد خبر : 41026
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

علی شریعتی پشت دوربین

نگاهی دوباره به سریال امام علی(ع) شاهکار داوود میرباقری که این روزها در حال بازپخش است

علی شریعتی پشت دوربین

می‌گویند وقتی داود میرباقری پشت دوربین سریال امام علی رفت، یک جوان ۳۳ ساله بود و این عجیب است که به کسی با این سن‌وسال برای ساخت چنین پروژ‌ه‌ای اعتماد می‌شود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «کوه بلند را مانم که سیلاب از ستیغ من ریزان است و مرغ از پریدن به قله‌ام گریزان.» این جمله‌ای در وصف امیرمومنان علی‌ابن‌ابیطالب از زبان خود اوست که درحقیقت بر نایاب بودن وصف او دلالت دارد. حتی شعرا هم معمولا او را ستایش می‌کنند، نه توصیف و حقیقتا جگر می‌خواست که کسی درباره چنین شخصیتی یک سریال تلویزیونی بسازد.

سه‌شنبه 21 آبان 1370 بود که فیلمبرداری این سریال در شهرک سینمایی غزالی کلید خورد. در اولین سکانسی که جلوی دوربین 35 میلی‌متری مرحوم مازیار پرتو رفت، مروان‌بن‌حکم (اصغر همت) برای مخالفان خلیفه سوم، خط و نشان می‌کشید. محمد هاشمی، رئیس وقت سازمان صداوسیما هم در اولین جلسه فیلمبرداری حضور داشت. معلوم نیست چرا خیلی از کسانی که طی این سال‌‌ها سریال «امام علی(ع)» را بازخوانی کرده‌اند، ساخت این مجموعه را به دوره علی لاریجانی نسبت می‌دهند؛ حال آنکه او تازه دو سال بعد رئیس صداوسیما شد. ساخت سریال امام علی، پنج سال طول کشید و اصلا این جمله را نمی‌شود درباره‌اش درست دانست که «وقتی این مجموعه کلید می‌خورد؛ هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که به یکی از خاطره‌سازترین سریال‌‌های تلویزیون تبدیل شود.» اتفاقا چیزی که ساخت سریال امام علی را مشکل می‌کرد، توقعات بالایی بود که درباره آن وجود داشت. شاید به‌خاطر ترس از چنین توقعاتی بود که کسی چندان جرات نمی‌کرد سراغ این موضوع برود و این البته ترس عاقلانه‌ای است.

می‌گویند وقتی داود میرباقری پشت دوربین سریال امام علی رفت، یک جوان ۳۳ ساله بود و این عجیب است که به کسی با این سن‌وسال برای ساخت چنین پروژ‌ه‌ای اعتماد می‌شود. حالا که نزدیک به سه دهه از آن روز‌ها می‌گذرد، اتفاقا می‌توانیم نتیجه بگیریم که اگر کار را به جوانان نمی‌سپردند، یک راه جدید در فیلمسازی و سریال‌سازی ایران باز نمی‌شد. با سریال امام علی بود که مسیر سریال‌سازی تاریخی-مذهبی در ایران هموار شد. دو مجموعه «تنهاترین سردار» درباره امام حسن مجتبی(ع) و «ولایت عشق» درباره امام رضا(ع)، هر دو به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده، پس از آن بود که توانستند جلوی دوربین بروند و البته هیچ‌کدام جذابیت کار‌های میرباقری را نداشتند. میرباقری آخوندزاد‌ه‌ای بود که خودش هم دو سال درس طلبگی خوانده است. او وقتی دانشجوی مهندسی در دانشگاه شریف بود، شیفته دکتر شریعتی شد و از ادبیات و نگاه شریعتی به‌شدت تاثیر گرفت. این تجربیات میرباقری که به دوران قبل از فیلمسازی او یا حتی فعالیت‌‌های تئاتری‌اش برمی‌گردند، او را یگانه کسی کرد که می‌توانست سریالی مثل امام علی بسازد. این یک ژانر است که تنها فیلمساز فعال در آن، تابه‌حال خود داود میرباقری بوده و معجونی است از ادبیات طلبگی، تئاتر روحوضی و سنتی ایران، تعزیه، ادبیات فارسی خصوصا سبک‌‌های عراقی و هندی، نگاه‌‌های سیاسی و تاریخی و البته متلک‌شناسی عامیانه که‌ گاه بسیار حکیمانه هم هست. بهترین نمونه این ژانر هنوز و همچنان سریال امام علی است؛ چون موقع ساخت «مختارنامه»، توسط مدیران وقت صداوسیما، دخل و تصرفاتی در فیلمنامه شد که اجازه درام‌پردازی را از میرباقری تا حدی می‌گرفت؛ هرچند همان مجموعه دخالت‌‌شده هم فوق‌العاده بود.

دانا به یک اشاره

معادل‌سازی از شخصیت‌‌های صدر اسلام برای بیان مسائل سیاسی روز، کاری است که قبل از انجام آن توسط میرباقری در مدیوم سینما، علی شریعتی آن را در قالب خطابه‌هایش انجام داده بود و کتاب «ابوذر» نمونه شاخص آن است. اگر خوب به مجموعه امام علی دقت کنیم، به‌شدت سیاسی است و اتفاقا با مسائل امروز جامعه ما سروکار دارد؛ اما خالی از متلک‌پراکنی‌‌های تاریخ‌مصرف‌دار، به جزئیات اخبار روز است و برای همین، ادبیات آن حفظ شده و همچنان مضامینش مصداق پیدا می‌کنند.

مثلا می‌شود به دو سکانس متوالی از قسمت نهم سریال امام علی دقت کنیم که در اولی پسر اماره به مزرعه می‌آید تا خبر انتصاب پدرش به سمت والی کوفه را بدهد. پسرک می‌گوید وقتی خبر را شنیده، از یکی پرسیده که والی یعنی چه و جواب شنیده است یعنی امیر، پسر جان! پسر اماره تمام راه را برای دادن این خبر به پدرش با پای برهنه دویده است و وقتی با پدر صحبت می‌کند و اینها را می‌گوید، روی زمین نشسته و کف پا را در دست گرفته تا خاری را از آن بیرون بکشد. وقتی اماره می‌خواهد بلند شود تا به مسجد برود و حکم ولایت کوفه را از عمار یاسر بگیرد، این پسر از پدرش می‌پرسد؛ برایم نعلین زرد تسمه چرمی می‌خری؟ اماره درحالی که بلند می‌شود، محکم می‌گوید نه. پسرک می‌پرسد امیرزاده پابرهنه تابه‌حال دیده‌ای؟ اماره پاسخ می‌دهد در دولت علی معجزه‌‌ها می‌بینی تو بچه جان! والی پابرهنه دیده‌ای؟ اما در سکانس بعد می‌بینیم که دسیسه اشراف به‌همراه حماقت عد‌ه‌ای از اهالی کوفه که بعد‌ها به خوارج پیوستند، اجازه نداد والی منصوب امیرالمومنین حتی از منبر مسجد کوفه بالا برود. برای همین دو سکانس می‌شود در دهه‌‌های 60، 70، 80 و 90 خودمان معادل‌‌های سیاسی متفاوتی پیدا کرد و این با متلک‌پراکنی‌‌های تاریخ‌مصرف‌دار که مثلا در طنز‌های شبانه یا چیز‌هایی ازاین‌دست می‌بینیم، فرق دارد.

دیالوگ‌‌های مجموعه امام علی هم نمونه بی‌همتایی از دیالوگ‌نویسی در تاریخ فیلم و سریال ایران هستند. این دیالوگ‌‌ها را داود میرباقری و مرحوم حسین پناهی با صرف وقت و زمان فراوان نوشته‌اند. جنبه ادیبانه گفت‌وگو‌ها که دارای استحکام لفظ بالایی است و بنا به یک اصطلاح طلبگی، «لحن علمایی» دارد، از خود داود میرباقری آمده بود، اما حسین پناهی بی‌اینکه از این استحکام لفظ بکاهد، آنها را به فهم عوام نزدیک‌تر کرد. با اشعار سهل و ممتنع حسین پناهی خیلی از ایرانی‌‌ها آشنا هستند. او در اشعارش گاهی چوپانی را به تصویر می‌کشد که از رویای معشوقه‌اش، با لیسیدن یک پلنگ بیدار می‌شود. این سبک و این حال‌وهوا وقتی با ادبیات فاخر میرباقری ترکیب شود، یک ‌جا به دیالوگ معاویه هنگام شنیدن خبر قتل مالک‌اشتر توسط شربت مسموم عسل می‌رسد که می‌گوید «خدا را لشکریانی است از عسل که به مشیتش می‌کشند و به مشیتش زنده می‌کنند» و جای دیگر به مکالمات رندانه معاویه و عمروعاص می‌رسد.

جادوی شیفتگی و راز ماندگاری

گذشته از همه اینها، یک چیزی که معمولا جزء معادلات تکنیکی برای سنجش فیلم‌‌ها و سریال‌‌ها قرار نمی‌گیرد، اما روی کیفیت ساخت سریال امام علی بسیار تاثیر گذاشته، علاقه تک‌تک عوامل به خود صاحب قصه، یعنی امام علی است. مرحوم انوشیروان ارجمند، عنایت بخشی، بهزاد فراهانی، داریوش ارجمند و بسیاری از عوامل دیگر سریال امام علی، در مصاحبه‌های جداگانه‌ای گفته‌اند که دستمزد چندانی برای بازی در این مجموعه دریافت نکرده‌اند و پذیرفتن کار، صرفا به‌خاطر علاقه به موضوع آن بوده است. در سکانسی که عنایت‌ بخشی در نقش یکی از خوارج، میان عد‌ه‌ای از پیروانش فریاد می‌زد: «ما روی علی شمشیر می‌کشیم.»، بار‌ها گریه امان او را برید، چون به کسی که در مقام یک بازیگر می‌گفت روی او شمشیر خواهد کشید، قلبا علاقه داشت؛ یا وقتی بهزاد فراهانی در شریعه صفین پرید تا شنا کند، زیر آب به چیزی گیر کرد و با فریاد «یا علی»، جلوی دوربین سر از زیر آب درآورد. این پلان تکرار نشد و همه ترجیح دادند به‌جای ضبط مجدد آن بدون جمله یا علی از زبان معاویه، سکانس را در پریدن او به آب تمام کنند. مرحوم علی آزاد در نقش ابن‌عباس برای رفتن به خیمه امیرالمومنین به پهنای صورت اشک می‌ریخت و نهایتا وقتی وارد خیمه شد، دقایقی گذشت اما خبری از او نشد. وقتی عوامل داخل چادر شدند، دیدند که علی آزاد داخل چادر جان به جان‌آفرین تسلیم کرده است و صحنه‌‌های باقی‌مانده را فرد دیگری به‌جای آن مرحوم بازی کرد. کریم اکبری مبارکه می‌گفت، میرباقری می‌خواسته صحنه ضربت خوردن امیرالمومنین را در شب قدر فیلمبرداری کند اما او گفته است که اگر این کار را بکنند، دیوانه می‌شود یا اینکه داریوش ارجمند می‌گفت حتی عوامل تدارکات هم ناخودآگاه در سکانس‌‌های جنگ صفین، فقط به لشکریان امام علی آب می‌دادند؛ طوری که آخر سر اصغر همت، بازیگر نقش مروان حکم، فریاد زد ما فقط نقش امویان را بازی می‌کنیم، باور کنید از بنی‌امیه نیستیم. چنین حب و شیفتگی و علاقه‌ای نسبت به موضوع سریال که در تک‌تک عوامل آن وجود داشت، به‌طور قطع روی کیفیت کلی کار تاثیر ویژ‌ه‌ای گذاشته و روحی در آن دمیده که با شاقول‌‌های تکنیکی قابل‌اندازه‌گیری نیست.

سریال امام علی به شخصیت اصلی‌اش که حتی نام خود را از او وام گرفته بود، به‌لحاظ فیزیکی نزدیک نشد. میرباقری این اجازه را نداشت اما از همین محرومیت برای ایجاد یک خلاقیت شاعرانه استفاده کرد. شاید نشان دادن هر تصویری از امیرالمومنین، نتواند به انداز‌ه‌ای که او در ذهن میلیون‌‌ها نفر بزرگ است، بزرگ باشد و همین دور ایستادن، در کل تدبیر بهتری بود. حضرت علی(ع) خودش درباره خودش می‌گوید: «کوه بلند را مانم که سیلاب از ستیغ من ریزان است و مرغ از پریدن به قله‌ام گریزان.» و دوربین میرباقری هم مثل آبی که از آن آبشار می‌ریزد یا پرند‌ه‌ای که از آن قله می‌جهد، به‌سمت شخصیت‌‌های مثبت و منفی آن دوران مثل مالک‌اشتر، جندب کندی، عمار یاسر و محمد‌بن‌ابی‌بکر از یک‌‌سو و معاویه و عمروعاص و ولید و مروان حکم از سوی دیگر رفت. در این سریال زنان عمدتا نقشی حاشیه‌ای داشتند که این به‌دلیل تاریخی-سیاسی بودن مجموعه و نقش کمرنگ زنان در سیاست‌ورزی آن روز‌های جهان عرب بود؛ اما میرباقری این کمبود را با یک «فم فاتال» تاریخی عرب به نام قطام جبران کرد؛ کسی که حتی با وجود دو برادر بزرگ‌تر از خودش، پدرش را به نام او و با کنیه اباقطام خطاب می‌کردند.

  راز ماندگاری 6شخصیت تاریخی سریال امام‌علی(ع)

مالک‌اشتر نخعی

بازی در نقش یکی از مریدان علی ابن‌ابیطالب(ع)، آن هم در سریالی که عمده بار دراماتیک قصه بر دوش این نقش است، کار دشواری نیست. داریوش ارجمند، بازیگر نقش مالک‌اشتر در این‌مورد گفته است: «اعتقاد دارم برای بازی در نقش «مالک اشتر» هم مبعوث شدم. هرکسی برای هر نقشی مبعوث می‌شود، به‌شرطی‌که قدر آن را بداند و بفهمد. کار آسانی نبود نقش مالک‌اشتر را بازی کنم.» گفته می‌شود میرباقری دوست داشت مرحوم محمدعلی فردین، بازیگر قدیمی سینمای ایران، این نقش حساس را بازی کند و اتفاقا فردین هم بازی در این نقش را پذیرفته بود. بهزاد فراهانی، بازیگر و از عوامل این سریال در این مورد گفته است: «فردین حتی این جمله را گفت که مثل اینکه خداوند می‌خواهد من را عاقبت به‌‌خیر کند. با این‌حال آن زمان وزارت ارشاد به او مجوز فعالیت نداد و برای این نقش سراغ داریوش ارجمند رفتیم که او هم گزینه خوبی بود. دیدیم که خیلی هم خوب بازی کرد.» جنگاوری و ولایتمداری مالک‌اشتر ازجمله جاذبه‌های این نقش بود که بخشی از آن در این سریال و در صحنه‌هایی از نبرد صفین به‌تصویر کشیده شد. میرباقری علاقه خاصی به پرداخت دقیق این شخصیت تاریخی دارد و سال‌ها بعد هم در سریال «مختارنامه»، شخصیت ابراهیم‌بن مالک‌اشتر را طراحی کرد.

ابن‌ملجم مرادی

گفته می‌شود قرار بود مرحوم خسرو شکیبایی این نقش را ایفا کند و حتی تست گریم هم شده بود. هیچ‌گاه شکیبایی در این‌مورد صحبت نکرد و هیچ‌وقت هم گفته نشد که چرا قرعه این نقش به نام دیگری افتاد. اما کریم اکبری‌مبارکه، بازیگر نقش ابن‌ملجم درباره چگونگی ایفای این نقش در سریال امام‌علی(ع) گفته است: «پیش از تولید، روزی داود میرباقری مرا دید و گفت کریم ریش‌هایت را نزن که برای بازی در یک نقش تو را با همین چهره می‌خواهم. من آن زمان سر صحنه فیلمبرداری «مسافران مهتاب» بیضایی بودم و وقتی کار تمام شد، تا 6ماه ریش خود را اصلاح نکرده بودم و بسیار زیاد شده بود. روزی در اداره تئاتر لیستی از اسامی بازیگران نوشته شده بود و برای سریال «امام‌علی(ع)» دعوت شده بودند. با خود گفتم پس سریال میرباقری عوض شده است، چون به‌دلیل داشتن چشمان آبی برای سریالی عربی مناسب نیستم. یک ماه از این فراخوان گذشت که روزی اسمم را روی تابلوی اعلانات اداره تئاتر دیدم. به دفترش رفتم و میرباقری گفت اولین شخصی که به او گفتم تو بودی، آن‌وقت الان باید بیایی؟ سپس کتاب‌هایی را به من معرفی کرد. هفت جلد کتاب را خواندم و سپس میرباقری گفت نقش ابن‌ملجم را باید بازی کنی.»

ولید بن عقبه

ولیدبن عقبه، برادر ناتنی عثمان‌بن عفان بود و ایفای این نقش درقسمت‌های ابتدایی این سریال اهمیت زیادی داشت. طراحی شخصیت ولید معطوف به یک نقش تاریخی نیست، بلکه نمادی از یک وضعیت در دوره تاریخی سال‌های آخر خلافت عثمان است. میرباقری می‌دانست که پرداخت دقیق این شخصیت، ریشه خیلی از اختلافاتی را که در آن دوره بین جامعه اسلامی افتاده بود، بهتر نشان می‌داد. محمدرضا شریفی‌نیا که پیش از این در تئاتر و پشت صحنه سینما و تلویزیون فعال بود، به‌خوبی توانست نقش مردی تن‌پرور و عیاش را بازی کند. یکی از مهم‌ترین سکانس‌های این سریال که در خاطره‌ها مانده، نماز صبح چهاررکعتی ولید است که با حالت مستی در مسجد کوفه ‌خواند. محمدرضا شریفی‌نیا در سریال امام‌علی(ع) هم مسئول سوارکاری اسب‌ها بود، هم عکاس، هم گرافیست تیتراژ و به‌صورت اتفاقی برای ایفای نقش «ولید» انتخاب شد. محمد بیک‌زاده، تهیه‌کننده سریال امام‌علی(ع) در جایی گفته است: «رضا شریفی‌نیا آن‌موقع فقط دستیار میرباقری بود. اتفاقا ما برای نقش ولید به گزینه نمی‌رسیدیم و رضا همین‌طور داشت زبان می‌ریخت. یک‌دفعه با همان لحن شوخی گفتم این فلان‌فلان‌شده خود ولید است. گریمش که کردیم، دیدیم واقعا خودش است!»

قطام

حرف‌وحدیث درمورد اینکه چه کسی قرار بوده بازیگر نقش قطام باشد، زیاد است. حتی از دو بازیگر زن پیش از انقلاب هم نام برده شده است. میرباقری، طراحی خاصی برای مهم‌ترین زن سریالش درنظر گرفته بود. اگرچه میرباقری برای فضاسازی قسمت‌های پایانی سریال، در کنار نقش ابن‌ملجم، زن اغواگری همچون قطام را قرار داده بود، اما این نقش معطوف‌به پایان سریال نبود و در سیر داستان هم حضوری موثر داشت. ویشکا آسایش، بازیگر نقش قطام توسط دایی‌اش مازیار پرتو که مدیر فیلمبرداری سریال بود، برای بازی در سریال به داود میرباقری معرفی شد. او در این‌باره گفته است: «یک روز در خانه، مشغول گپ زدن با دایی بودم که ایشان به من گفتند: «ویشکا! ما درحال انتخاب بازیگر برای سریال امام‌علی(ع) هستیم، دوست داری بازی کنی؟» من هم چون فکر کردم دایی من را دست انداخته، با خنده گفتم: «البته!» خلاصه من برای تست گریم به پشت‌صحنه کار رفتم و تست دادم و شوخی‌شوخی برای این نقش انتخاب شدم! تا آخرین لحظه‌ای که جلوی دوربین قرار نگرفته بودم، فکر می‌کردم یکی می‌آید و به من می‌گوید خانم ما شما را دست انداختیم! اما در کمال تعجب، هیچ‌کس این حرف را به من نزد و من یکی از مهم‌ترین نقش‌هایم را در آن کار بازی کردم!»

معاویه

در تلویزیون، دو نفر نقش معاویه را بازی کردند؛ یک بهزاد فراهانی برای سریال امام‌علی(ع) و دیگری اکبر زنجان‌پور در سریال امام‌حسن(ع). به‌رغم اینکه زنجان‌پور بازیگر توانایی است و به‌خوبی از پس نقش خود برآمده، اما آنچه در یاد و خاطر اکثر مخاطبان مانده، همین معاویه‌ای است که در سریال امام‌علی(ع) می‌بینیم. بهزاد فراهانی، بازیگر این نقش گفته است: «سریال امام‌علی(ع) چیزهایی داشت که بارها درباره‌اش گفته‌ام. یادش خوش من و مهدی فتحی قرار بود در آن سریال بازی دیگری داشته باشیم نه بازی‌ای که در گذشته انجام داده بودیم. فکر کرده بودیم که چون بزرگانی از تاریخ سینما کار مذهبی کرده‌اند، ما اگر انجام می‌دهیم، خیلی سخیف نباشد. برای همین قرار کرده بودیم که مترمان در بازی، بازیگران قدر سینمای جهان باشند. خب قبلش بازی آنتونی کوئین در فیلم محمد رسول‌الله را دیده بودیم. می‌خواستیم خیلی کم نیاوریم و برای همین دوتایی با هم خیلی کلنجار رفتیم که خوب بازی کنیم. فکر می‌کنم نقش‌هایی که ازپیش تعیین‌شده هستند، دلنشین نیستند. ما وقتی می‌دانیم فلان شخصیت تاریخی خیلی دلپذیر بوده، این مورد هم در ذهن مردم روشن است و برای همین تعیین شده است، اما وقتی می‌گوییم مثلا «معاویه» نقشی هزارتو است، ایفای چنین نقش‌هایی دلنشین‌تر هستند.»

عمروعاص

یکی از ستاره‌های این مجموعه تلویزیونی بازی ماندگار و بی‌مثال مرحوم مهدی فتحی در نقش عمروعاص است؛ کاراکتر منفی و منفور تاریخ اسلام که با بازی این بازیگر توانمند و صاحب‌سبک به یک امضا در شخصیت‌های تاریخی درآمد. مهدی فتحی در ایفای این نقش تمام آموخته‌های تئاتری و بازیگری‌اش را به‌کار بست تا این شخصیت در جایگاه خودش نمایشی منفور داشته باشد، اما به یک الگو در بازیگری سینما و تلویزیون ایران در ایفای یک نقش منفی تبدیل شود. مهدی فتحی ابتدا قرار بوده نقش دیگری را در این سریال بازی کند، ولی میرباقری را برای بازی در نقش عمروعاص مجاب می‌کند. فتحی در این‌باره گفته است: «دلم نمی‌خواست این شخصیت منفی تاریخی تاحدی منفور باشد که در تمام لحظات تخت دیده شود. من در نمایش وجوه مختلف این شخصیت با داود میرباقری مشورت داشتم و او نیز فیلمنامه را آنقدر خوب و منسجم نوشته بود که هرکدام از دیالوگ‌های این شخصیت برای خودش جای بازی داشت.» جالب آنکه نقش امام‌علی(ع) را هم در سکانس‌هایی که از پشت یا نماهای بسته دست‌ها یا پاها را می‌گرفتند، مرحوم مهدی فتحی بازی کرده است؛ کسی که در بسیاری از سکانس‌ها در نقش عمروعاص درحال دسیسه‌چینی علیه امام‌علی(ع) بود.

 * نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار