تاریخ : Wed 13 May 2020 - 14:45
کد خبر : 40983
سرویس خبری : نقد روز

چالش‌‌های پساهوشمندسازی کشاورزی

علی دیدار:

چالش‌‌های پساهوشمندسازی کشاورزی

کشاورزی هوشمند ازجمله موضوعاتی بوده است که در سال‌‌های اخیر مورد توجه وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته است؛ توجهی که بیشتر جنبه فنی داشته و ابعاد اجتماعی و انسانی آن مورد غفلت بوده است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، علی دیدار، پژوهشگر هسته سیاست کشاورزی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) در یادداشتی برای «فرهیختگان» نوشت: کشاورزی هوشمند ازجمله موضوعاتی بوده است که در سال‌‌های اخیر مورد توجه وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته است؛ توجهی که بیشتر جنبه فنی داشته و ابعاد اجتماعی و انسانی آن مورد غفلت بوده است. آیا رویکرد فعلی وزارتخانه اهداف مدنظرش را تامین خواهد کرد؟ تجربیات جهانی اما چیز دیگری بیان می‌کنند.

     هـرکه اول بنگرد پایان کار/ انـدر آخر او نگردد شرمسار

نکته‌ای که مولوی حدود 700 سال پیش در قالب شعر بیان کرده است، در نگاه اول بدیهی به نظر می‌رسد، اما چقدر زیادند این نکات بدیهی که مراعات نمی‌شوند. شاید بتوان داستان کشاورزی هوشمند در ایران را نیز مصداق این حکمت دانست. کشاورزی هوشمند به‌واسطه‌ مزایای مستقیمی همچون افزایش بهره‌وری، کاهش هزینه تولید، بهبود کیفیت محصولات، مصرف بهینه منابع و نهاده‌‌ها و... و مزایای غیرمستقیم ناشی از پژوهش‌‌های کاربردی دانشگاه‌‌ها و شرکت‌‌های تولیدکننده ماشین‌آلات و نهاده‌‌ها در طول سالیان اخیر موردتوجه جهانیان بوده است. کشور‌های پیشگام در این عرصه پس از پیشرفت‌‌های فنی بسیار در کشاورزی هوشمند، حالا با چالش‌‌های اجتماعی که در مسیر کاربست این فناوری‌‌ها رخ می‌دهد، دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اما وزارت کشاورزی ایران گویا از چالش‌‌های پیش‌روی خود چشم پوشیده و تمرکز خود را بر توسعه فنی کشاورزی هوشمند معطوف کرده است. در دو دهه اخیر، کشاورزی یک انقلاب اطلاعاتی را تجربه کرده است. امروزه بسیاری از ماشین‌آلات هوشمند کشاورزی توانایی آن را دارند که حجم قابل‌ملاحظه‌ای از اطلاعات مربوط به یک موقعیت جغرافیایی مشخص را گردآوری کنند.

درست است که این داده‌‌ها منافعی را برای مزرعه به‌همراه می‌آورد، اما بسیاری از محققان براین باورند که ظرفیت اصلی کشاورزی هوشمند هنگامی آشکار می‌شود که اطلاعات مزارع مختلف در یک پلتفرم به‌همراه تصویربرداری‌‌های فضایی، پیمایش پهپاد‌ها و اطلاعات هواشناسی تجمیع شده و مورد بهره‌برداری قرار گیرد. با تجمیع داده‌‌های مذکور، می‌توان توصیه‌‌های دقیق کشاورزی را درمورد زمان‌بندی مناسب کوددهی یا استفاده از آفت‌کش ارائه داد. این پیشنهادهای دقیق باید قاعده‌‌های سرانگشتی و تصمیم‌گیری‌‌های ذهنی را که کشاورزان غالبا مبتنی‌بر آن تصمیم‌گیری می‌کنند، بهبود دهند. داده‌‌های گردآوری‌شده در کشاورزی هوشمند برای تمامی بازیگران زنجیره تامین محصولات کشاورزی، از تولیدکنندگان ماشین‌آلات و نهاده‌‌ها گرفته تا خریداران و شرکت‌‌های پخش و فرآوری ارزشمند، مفید و اغواکننده است. وقتی سخن از کشاورزی هوشمند به میان می‌آید غالبا درمورد مزایا و فناوری‌‌های آن صحبت می‌شود ولی چالش‌‌های در مسیر اجرایی‌سازی این ایده مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد. علی‌رغم انتظاری که بسیاری از مردم از انقلاب اطلاعاتی کشاورزی دارند، مشارکت کشاورزان در پلتفرم‌‌های کلان‌داده پایین است که باعث می‌شود ‌بخش مهمی از اهداف کلان دولت‌‌ها از هوشمندسازی کشاورزی امکان تحقق پیدا نکند و در عوض داده‌‌های مزرعه معمولا در مزرعه و بدون هیچ فرآوری باقی بماند. پژوهش‌ها۱ حاکی از آن است که عامل اصلی بازدارنده‌ کشاورزان برای حضور در چنین پلتفرم‌‌هایی حفظ حریم شخصی و محرمانگی اطلاعات است، طبعا هرقدر این عامل برای کشاورز مهم‌تر باشد، میل و رغبت او برای مشارکت در این سامانه‌‌ها کم خواهد شد. در طرف مقابل، انگیزه‌‌های مالی و غیرمالی قابل‌مشاهده (مثل داده‌‌های مزارع برتر و توصیه‌‌هایی برای مدیریت مزرعه) می‌تواند تمایل کشاورز به مشارکت را افزایش دهد.

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر تصمیم کشاورز برای حضور یا عدم‌حضور در این سامانه‌ها، نهاد متولی آن است. بررسی‌‌های انجام‌شده در آمریکا نشان می‌دهد زارعان بیشترین تمایل را نسبت به دانشگاه‌‌ها (حدود 51درصد) داشته و کمترین تمایل را برای همکاری با دولت (حدود 25درصد) دارند. کشاورزان می‌ترسند داده‌‌هایی که در اختیار دولت می‌گذارند موجب ایجاد قانونگذاری‌‌های جدیدی شود یا آنکه عدم‌رعایت قانون توسط آنها را افشا کند. علاوه‌بر موارد ذکرشده، ویژگی‌‌های شخصیتی کشاورزان نیز بر تمایل آنها برای مشارکت در این سازوکار‌ها بسیار اثرگذار است؛ به‌عنوان مثال تحقیقات نشان می‌دهند که اندازه مزرعه، سواد محاسباتی و تحصیلات رابطه مستقیم و سن رابطه معکوس با انگیزه‌ کشاورزان برای مشارکت دارد.

همان‌طور که بیان شد، مانع اصلی دربرابر توسعه پلتفرم‌‌های کلان‌داده، نگرانی‌‌هایی است که درمورد مالکیت داده و حفظ حریم شخصی وجود دارد؛ این درحالی است که در کشور‌های غربی زیرساخت‌‌های قانونی مختلفی برای حفاظت از اطلاعات۲ وجود دارد اما در ایران به سبب نبود چنین بستر‌های قانونی باید منتظر چالش‌‌های بیشتر بود. متاسفانه امروزه در بسیاری از کشور‌های جهان، چارچوب قانونی مستحکم و آزموده‌شد‌ه‌ای برای رفع این نگرانی‌‌ها وجود ندارد. تنظیم‌گری داده‌‌های کشاورزی از آن جهت که حاوی عناصر حقیقی، شخصی و مالکیت معنوی هستند، بسیار دشوار است؛ به‌همین‌سبب عد‌ه‌ای معتقدند باید قوانینی خاص داده‌‌های کشاورزی وضع شود، همان‌گونه که قوانین خاصی درمورد داده‌‌های مالی و سلامت وجود دارد. البته در غیاب تنظیم‌گری‌‌های دولتی، موسسه‌‌های انتفاعی و غیرانتفاعی فعال در این ‌بخش درتلاشند نگرانی‌‌های کشاورزان را با تبیین شفاف مواضع خود درمورد حفظ حریم شخصی و پایبندی به اصول اخلاقی صنعت بکاهند. در پیمایشی که در سال 2016 توسط کمیته زراعی آمریکا انجام شد، 77درصد کشاورزان آمریکایی بیان کردند، درمورد موسساتی که می‌توانند به داده‌‌های آنها حتی برای مقاصد تنظیم‌گری دسترسی پیدا کنند، نگران هستند. بیشترین نگرانی آنها درمورد آن است که مزارع رقیب یا شرکت‌‌های تولید نهاده بتوانند به اطلاعات آنها دسترسی پیدا کنند، زیرا ممکن است علیه آنها به‌صورت تبعیض‌آمیزی قیمت‌گذاری کرده و جنگ قیمت به راه بیندازند.

درحال‌حاضر پلتفرم‌‌های مختلفی برای کشاورزی هوشمند وجود دارد که با استفاده از نرم‌افزار‌های مدیریت مزرعه‌ای که دارند، می‌توانند مبتنی‌بر داده‌‌های بارگذاری‌‌شده توسط کشاورز، به دقت وضعیت کشاورزی و سودآوری مزرعه را بازنمایی کنند. برخی از این سامانه‌‌ها متعلق به شرکت‌‌های نرم‌افزاری هستند و برخی دیگر همچون کلایمت کورپوریشن۳ متعلق به شرکت‌‌های تولید نهاده‌‌های کشاورزی. شرکت‌‌های تولید نهاده ممکن است انگیزه‌‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری در این سامانه‌‌ها داشته باشند، زیرا می‌توانند از هم‌افزایی بین خدمات داده و سایر محصولات و خدماتی که به کشاورزان می‌فروشند، بهره ببرند. شرکت‌‌های تولید ماشین‌آلات کشاورزی مثل جان دیر۴ نیز روابط خود با مصرف‌کنندگان را دستمایه قرار می‌دهند تا پلتفرم‌‌های داده را توسعه دهند. تکثر ذی‌نفعان داده‌‌های گردآوری‌شده در کشاورزی هوشمند سبب عدم‌اطمینان درمورد مالکیت حقوقی این داده‌‌ها می‌شود. البته برخی سازمان‌‌های غیرانتفاعی نیز این سامانه‌‌ها را در محیطی بی‌طرف و بدون جانبداری راه‌اندازی کرده‌اند که پس از پاکسازی داده‌ها، اطلاعات را به سازمان‌‌های موردتایید کشاورزان می‌دهند. منافعی که پلتفرم‌‌ها می‌توانند برای کشاورزان ایجاد کنند، عموما با افزایش اندازه پلتفرم، افزایش می‌یابد و باعث می‌شود پلتفرم‌‌های بزرگ برای جذب کشاورزان مزیت داشته باشند.

درنتیجه در این بازار، تعداد بسیار محدودی شرکت، سهم بسیار بالایی از بازار را به خود اختصاص می‌دهند و در عمل به‌مثابه‌ مانع ورود به صنعت عمل خواهند کرد. عدم‌تقارن قدرت بین پلتفرم و کشاورزان باعث خواهد شد هزینه‌‌های بالایی به کشاورز تحمیل شود و شرایط قرارداد به شرایط مطلوب پلتفرم داده نزدیک‌تر باشد و از طرفی نیز کشاورزان راهی جز پذیرش این وضعیت نخواهند داشت.  شاید حالت ایده‌آل آن باشد که دولت تا جای ممکن از اداره‌ این پلتفرم‌‌ها دوری کند و به کشاورزان این اطمینان را بدهد که نمی‌تواند به بانک‌‌های داده‌ راه‌اندازی‌شده توسط‌ بخش خصوصی و غیرانتفاعی دسترسی پیدا کند. نقش دیگر دولت باید افزایش اعتماد به این سامانه‌‌ها از طریق ایجاد حریم شخصی مستحکم‌تر و امنیت بیشتر باشد. امید است وزارت جهاد کشاورزی با عاقبت‌اندیشی، با جدیت بیشتر ابعاد سیاستگذارانه و حقوقی این حوزه را دنبال کند تا بتواند به تمامی اهداف خود از پیگیری کشاورزی هوشمند دست یابد.

* منابع در روزنامه موجود است