به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حدود ساعت یک بامداد بود، دقایقی قبلتر هم برای لحظهای تکانههایی احساس میشد، اما حول ساعت یک بامداد بود که زمینلرزهای با قدرت 5.1 ریشتر با مرکزیت یکی از روستاهای شهرستان دماوند اتفاق افتاد. زمینلرزهای که تکانههای آن در نقاط مختلف تهران و حتی در مازندران هم احساس شد. اما خب، برای ما که در نزدیکی محل اصلی وقوع زلزله بودیم، شدت این ماجرا بیشتر از هرجای دیگری بود. صدای مهیب هنگام وقوع زلزله باعث شده بود خیلی نگران لرزشها نباشیم، صدای وحشتناکی که هیچ توصیفی برای آن نیست.
احتمـــال وقوع زلزلـــه 7 ریشتــــری در تهــــــران
مهدی زارع، استادتمام پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در گفتوگو با «فرهیختگان» به برخی سوالات و شبهات موجود در رابطهبا زلزله اخیر تهران پاسخ داد. توصیفی از چرایی وقوع این زمینلرزه، احتمال وقوع زمینلرزه بزرگتر، ارتباط این واقعه با پدیده ابرماه، ارتباطش با فعالیت آتشفشان دماوند و درنهایت سطح آمادگی ایران در مواجهه با شرایط بحرانی و زلزله همه بخشی از گفتوگوی ما با این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی بود.
او ابتدا در پاسخ به این سوال که آیا امکان وقوع زلزلهای شدیدتر از زلزله گذشته وجود دارد و نگرانیهای آینده در این رابطه چه چیزهایی است، خاطرنشان کرد: «گسل مشا گسل بسیار مهمی است. زلزله دماوند در سال 1830 میلادی هم بر روی همین گسل رخ داد و حالا 190 سال است چنین لرزهای را نداشته است. بر همین اساس باید از این بابت نگران بود. خصوصا این گسل در منطقهای قرار دارد که جمعیت بسیاری آنجا زندگی میکنند و ازطرفی ازسمت شمالشرق به تهران نزدیک است و همین مساله نگرانیها را بیشتر میکند. با قطعیت نمیتوان گفت این زلزلهای که آمد، زلزله اصلی بوده و دیگر امکان وقوع زمینلرزه وجود ندارد، اما باتوجه به برآوردی که از زلزله 1830 با بزرگای 7 ریشتر وجود دارد، همیشه این احتمال میرود که چنین حجمی از زمینلرزه روی این گسل اتفاق بیفتد، پس مردم باید هوشیار باشند. کسی نمیتواند بگوید این آخرین زلزله بوده است. در سرپل ذهاب هم اول زلزلهای 4.5 ریشتری آمد و همه فکر کردند دیگر نمیآید، اما 40 دقیقه بعد زلزله 7.3 ریشتری آمد و آن اتفاقات ناگوار افتاد، پس نمیتوان با قطعیت از چیزی سخن گفت. مضافبراین، اینکه خود زلزله به بزرگی 5 ریشتر چه خطر و آسیبی دارد، انتظار نداریم آسیب جدی ایجاد کند، مگر همین وضعیتی که شاهد بودید که دو نفر کشته و 20 نفر مجروح شدند.»
احتمال وقوع زلزله در اواسط ماه قمری بیشتر است
زارع در ادامه بااشاره به ادعاهایی که حول ارتباط این زمینلرزه با پدیده ابرماه طرح شد، گفت: «بهلحاظ آماری چنین چیزی وجود دارد که اول و وسط ماه قمری تعداد زلزلههای شدیدتر و بزرگتر بیشتر هستند. این بدین معنا نیست که اگر وسط یا اول ماه نباشد، زلزله نمیآید. در زمانهای دیگر هم زلزله آمده است. بهلحاظ آماری یک اوج نشان داده شده که وقتی وسط ماه و اول ماه هستیم، احتمال وقوع زمینلرزه بیشتر است. باتوجه به اینکه الان هم وسط ماه رمضان هستیم، هیچ بعید نیست این از نظر آماری معنادار باشد. اما اگر در این ایام هم نباشیم، ممکن است زلزله بیاید، ولی تعداد آن علیالظاهر کمتر است.»
زلزله بقیه استانها ربطی به تهران ندارد
بعد از وقوع زمینلرزه دماوند، زلزلههای خفیفی در برخی استانهای کشور نظیر لرستان، کرمان و اردبیل هم اتفاق افتاد. این استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی در رابطهبا ارتباط این زلزلهها با زلزله دماوند خاطرنشان کرد: «در اردبیل، کرمان و لرستان زلزلههای دیگری بهوقوع میپیوندد و قبلا هم اتفاق میافتاد و ربطی به تهران ندارد. آنچه بهعنوان پسلرزه در این اتفاق داشتیم، یکی یکساعتونیم بعد که 9/3 ریشتر بود و دیگری چهار ساعتونیم بعد به بزرگی 3.5 بود. بیشتر از این هم نبوده است، بنابراین تصور نکنیم جاهای دیگر اگر زلزلهای اتفاق افتاده، مرتبط با زلزله تهران است. فقط اتفاقاتی که اطراف کانون اصلی زلزله افتاده، بهعنوان ارتباطات مستقیم با زلزله اصلی میتوان درنظر گرفت.»
اطلاعات این زمینلرزه ارتباط آن با آتشفشان دماوند را نشان نمیدهد
زارع در ادامه به ارتباط بین فعالیت آتشفشان دماوند و زلزله تهران هم اشاره کرد و گفت: «اگر منظور زلزلههایی است که منجربه آتشفشان شود، زلزلههای خاصی هستند؛ یعنی زلزلههای آتشفشانی هستند. زلزلههای آتشفشانی مشخصاتی دارند که از نوع نگاشتها و نوع جنبش میتوان حدس زد و سریع اعلام کرد که اینها نوسانات آتشفشانی است. مشخصاتی که از این زلزله تا الان بهدست آمده، چنین ارتباطی را نشان نمیدهد؛ یعنی بهعنوان لرزه آتشفشانی خود را نشان نمیدهد که بگوییم این اتفاق با انفجار در قله دماوند همراه است.»
میزان آمادگی ما در مواجهه با مساله زلزله همان آمادگی 20سال پیش است؛ نیروهای متخصص این حوزه بهدلیل بیتوجهی مسئولان از کشور میروند!
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی درپایان به تشریح وضعیت و آمادگی ایران در مواجهه با چنین بلایایی پرداخت و گفت: «وقتی زلزلهای رخ میدهد، توجهات به موضوع زلزله جلب میشود و همین اتفاقی که دیشب افتاد، در عرض 48ساعت دیگر لرزه و پسلرزهای اتفاق نیفتد، از اخبار کنار میرود و به الزامات آن هم پرداخته نمیشود. نمونه و نشانه این است که از دیشب تلفنهای متعددی از همکاران شما تا برخی مسئولان و مدیران شهری و مملکتی داشتم که میگفتند احتمال زلزله بزرگتر بعدی چقدر است، آیا زلزله بزرگتری میآید یا خیر؟ این سوال را خیلی صریح و واضح میپرسند، منتها این سوال برای زمانی است که دقیقا 20 دقیقه قبل زلزله آمده و همه از خواب بیدار شوند. اگر من 10روز قبل از این اتفاق یا 20 روز بعد از این اتفاق بگویم برای اینکه تشخیص دهیم این زلزلههای کوچکتر بعدی چقدر احتمالا نشاندهنده یک زلزله بزرگتر بعدتر خواهد بود، چه تجهیزات و امکاناتی لازم دارد، متاسفانه آن زمان گوش شنوایی پیدا نمیشود. انگار در خلأ صحبت میکنیم. وقتی زلزله اتفاق میافتد، همه سراغ سوال اصلی میروند که زلزله بعدی چه زمانی است و کجا است و چقدر احتمال دارد. منتها برای پاسخ به این سوالات باید کارهایی انجام شود. کسی نمیتواند الان کنار کوههای دماوند بایستد و بعد با نگاه به کوه بگوید احتمال بعدی چقدر است. میخواهم بگویم توجه رسانهای مساله فوری و مهمی است؛ باید تبدیل به مسالهای شود در زمانی که فوری نیست، ولی مهم بودن آن همچنان برقرار باشد و روی این کار بتوان مانور داد؛ یعنی این مساله به فراموشی سپرده نشود. این هم یک فرهنگسازی رسانهای و اجتماعی نیاز دارد که مساله بهعنوان مساله بلاموضوع تلقی نشود و برای این اهمیت قائل شوند.
در ارتباطبا این سوال هم که ما الان در زمینه مواجهه با بلایایی نظیر زلزله چه وضعیتی داریم، باید بگویم سوال سختی است، چون اگر بگوییم ازنظر امکانات چیزی نداریم، جواب درستی نیست. بههرحال یکسری امکانات زیرساخت و شبکه لرزهنگاری داریم. همچنین لرزهنگاری دیجیتال باندپهن و شبکه شتابنگاری داریم. منتها اگر خود را با چند کشور در ردیف خودمان همانند ترکیه مقایسه کنیم، خیلی عقب هستیم. مخصوصا در این 20 سال اخیر ازنظر تعداد و کیفیت ثبت دادههای لحظهای، ترکیه به کشوری پیشرفته تبدیل شده، ولی ما تقریبا شرایط همان 15 و 20 سال پیش را داریم و شاید قدری بهتر شدهایم. ما در یک وضعیت سکون قرار گرفتهایم و با همه هزینههایی که در این مملکت میشد و میشود- چه زمانی که پول داشتیم و چه الان که تحریم هستیم- موضوع توجه به زیرساخت زلزله بهعنوان مساله اصلی ما نبود و نیست. این گرفتاری جدی و اساسی است. دولتهای مختلف آمدند و رفتند و یکی پول زیاد داشت و نفت 140 دلاری میفروخت، بعد تحریم شد و دولت دیگر برجام داشت و بعد برجام از کار افتاد. تمام اینها آمد و رفت، ولی در زمینه تحقیقات مرتبط با زلزله تحول جدی و مهمی شاهد نبودیم.
نکتهای که مثبت بود و در این سالها توانستیم چراغ را روشن نگه داریم، این بود که ازنظر پرورش متخصصان در زمینه زلزله کار شده است و این چراغ روشن نگه داشته شده و نسل خوبی پرورش پیدا کرده است. باز بههمین دلیل که سرمایهگذاری کافی روی زیرساخت انجام نمیدهیم، این افراد - از لیسانس تا دکتری که پرورش مییابند- را از دست میدهیم. همین افراد بعد از چند سال که میگذرد، به کشورهای دیگر اعماز ژاپن، کانادا، استرالیا و آمریکا میروند و در آنجا کار میکنند و دست مملکت ما چیزی نمیماند.»
گزارش کامل «فرهیختگان» در خصوص زلزله اخیر تهران، گسلهای تهران و مخاطراتی که در آینده پایتختنشینها را تهدید میکند را از اینجا بخوانید.