به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متن مصاحبه شهرام گیلآبادی، مدیرعامل خانه تئاتر با «فرهیختگان» به این شرح است:
تئاتر در وضعیت کرونا شرایط بدی دارد و از بقیه هنرها مظلومتر است. کتاب را میشود خریداری کرد و سینما هم آنلاین است. موسیقی کنسرت میگذارد و تئاتر با توجه به آدمهای پرشماری که در آن کار میکنند، از این حیث خیلی مظلومتر است. در این مورد میخواستم بپرسم که برای تئاتر در این دو سه ماه چه اتفاقاتی افتاده است؟
تئاتر اولین هنری بود که در سوم اسفندماه با یک بخشنامه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تماشاخانههای آن رو به تعطیلی رفت و خلاصه تعطیل شد. این تعطیلی که از سوم اسفندماه آغاز شد اگر تا انتهای خردادماه ادامه پیدا کند، حدود 25 هزار نفر بیکار بهوجود میآید و نکته جالبتوجه این است که تا الان خود مسئولان هم نمیدانستند که تئاتر 74 شغل در خود نهفته دارد. در این شغلها که در تئاتر مشغول کارند، حواشی آن هم حدود 130 شغل با خود تئاتر محل اقتصادشان این هنر است. در کل 130 عنوان شغلی دارد. 74 شغلی که مستقیما محل ارتزاقشان تئاتر است، متاسفانه از حداقلهای مدنی و انسانی برخوردار نیستند. بسیاری از اینها که کارمندان رسمی نیستند و بهشکل پروژهای کار میکنند، متاسفانه از لحاظ تامین اجتماعی و حقوق ایام بیکاری و تمام مزایایی که در یک جامعه مدنی باید در اختیار یک شهروند باشد، بیبهره هستند. بهگونهای که درحالحاضر ما نگران حال بسیاری از تئاتریهایی هستیم که از هیچجا موردحمایت قرار نمیگیرند. این وضعیت بسیار پیچیده است، چون اقتصاد تئاتر، اقتصاد پررونقی نبود و چون اقتصاد پررونقی نبود، بدنه شکنندهای داشت. در این چندوقت که با مشکل هم مواجه شدهایم، این اقتصاد در کل به تعطیلی کشیده شد و بیشک باید نگران بود؛ از این باب که بدنه نحیف اقتصاد هنر و هنرمندان تئاتر درحالحاضر با توجه به تعطیلی اقتصادی چگونه ارتزاق میکنند. چون زیرساختارهای لازم بهوجود نیامده است برای رسیدگی به امور اهالی و خانواده تئاتر در ایران چیزی حدود 50 هزارنفر تئاتری در کل کشور و شهرها و شهرستانها و کسانی که به این هنر وابستهاند، الان وضعیتشان به مخاطره افتاده است و 17770 نفر تئاتری حرفهای در استانها و شهرهای مختلف همین مشکل را دارند و بالطبع در خانه تئاتر که حرفهایترین نهاد ایران یعنی چکیده حرفهای تئاتر ایران عضویت دارند، بیش از 4000 نفر با مشکلاتی جدی مواجه شدهاند. این وضعیت را اگر مرور کنیم متوجه خواهیم شد با مشکلات زیادی مواجه هستیم و تئاتر ایران و خانواده تئاتر ایران نیاز به احیای فوری دارند. جالبتر این است که بعضی بیمهشدگان که از صندوق اعتباری هنر بیمه شدهاند، در استانها حتی بیمه آنها به اندازه کارگران فصلی هم کارایی لازم را ندارد. اگر این شرایط را درنظر بگیریم، میبینیم که موضوعات تئاتربسیار پیچیده است و تئاتریها صدای عدالت را در ایجاد زیرساختها کمتر شنیدهاند. این مساله در حق هنرمندان تا جایی پیش رفته که حتی مشاغل هم تعریف روشنی در وزارت کار و رفاه اجتماعی ندارند. این بیتوجهی دولت و دولتمردان یکی از تبعیضهای جدی است که برای کسب حقوق مدنی در حق هنرمندان صورت گرفته است. این موجشناسی ما را میرساند به جایی که وضعیت تئاتر بسیار وخیم است و وضعیت اقتصاد در تئاتر. خانواده بزرگ تئاتر ایران فریادشان متاسفانه بهجایی نمیرسد و عدمتوجه به این خانواده لطمه عمیقی بر فرهنگ کشور خواهد زد.
صالحی آماری درمورد رقم خسارتها داده است. آیا سهم تئاتر درمورد این خسارتها مشخص شده است؟ آیا به عددی رسیدهاید؟
این بحثها کلی است؛ بعید میدانم 976 میلیاردتومانی که وزیر محترم ارشاد ارائه کرد به نتیجه خاصی برسد، مگر اینکه در فضای تسهیلات بخواهند تعریف کنند که آن هم به نظر من یکی از اشتباهات مطلق است. بدنه تئاتر ایران اساسا نیاز به تسهیلات ندارد؛ نیاز به پشتیبانی و حمایت جدی دارد. تسهیلات برای جایی است که امکان بازپرداخت آن وجود داشته باشد. در بسیاری موارد در خانواده بزرگ تئاتر ایران بچههای تئاتری امکان بازپرداخت تسهیلات را ندارند، به این دلیل است که متاسفانه بدنه تئاتر بدنه آسیبپذیری است و این آسیبپذیری باعث شده که الان کمکها اگر فرم تسهیلات به خود بگیرد، بههیچوجه قابلبازپرداخت نیست.
در این وضعیت فعلی دو نگاه وجود دارد که یکی تئاتر آنلاین را پیشنهاد میدهد و همانند قبل از انقلاب تئاترهای زنده تلویزیونی پیشنهاد میشود. بستر فعلی برای این دو فراهم است؟
تئاترآنلاین یک مدل کسبوکار تئاتری است که باید وجود داشته باشد و در این شکی نیست. اما هیچچیزی جای تئاتر را نمیگیرد. اینکه بگوییم تئاترآنلاین جایگزینی برای تئاتر است، یکی از غلطهای جدی است. هیچچیزی جایگزین تئاتر نمیشود، اما اینکه کسبوکارهای موازی بخواهند شکل بگیرند میشود از قدرت فضای سایبری استفاده کرد و کسبوکارهای موازی را راه انداخت. درحالحاضر وقتی بعضی سایتها کار آنلاین و لایو پخش میکنند، بدین معنا نیست که یک عده روی صحنه هستند و جان خود را به خطر میاندازند. اینها فیلم تئاترهای قبل را پخش میکنند. مثلا پنجشنبهها ساعت 7:30 شب به وقت لندن و 22:30 به وقت خودمان بعضی سایتها روی یوتیوب یک کار جدید میگذارند. کارهایی که از قبل ضبط شده و قبلا روی صحنه بودهاند، الان دارند دوباره تبدیل به درآمد میشوند. اینها مجازی اتفاق میافتد ولی خیلیجاها بلیتفروشی هم دارند. البته سعی داریم تماشاخانه برخط استاد جوانمرد را راه بیندازیم و همین روزها این کار را خواهیم کرد، یعنی فیلمسازها را روی فضای مجازی خواهیم گذاشت. این راهکار میتواند به معیشت بچهها کمک کند اما نمیتواند به رونق تئاتر کمک کند. واقعیت موضوع این است که سیاستگذار تئاتر کشور بهنظرم توجه چندانی به این مسائل ندارد و الان هم چون خیلی از گذشته تا حالا عقب مانده، بهطور طبیعی نمیتواند پاسخ نیازهای روز تئاتر کشور را بدهد وگرنه قابلبرنامهریزی و اجراست ولی قدری به وقت و تمرکز و جدیت در برنامهریزی نیاز دارد که درحالحاضر این را در سیاستگذاران کمتر میبینیم.
تئاتر زنده تلویزیونی نمیتواند کمک کند؟
تلویزیون هم در این سالها کمکاریها و کاستیهایی داشته است. میتوانست از یک مدیوم قدرتمند استفاده کند و در تمام دنیا هم به سه شیوه از آن استفاده میشود؛ یعنی گزارش صحنه، ضبط تئاترها و دکوپاژ و تعریف تئاتر تلویزیونی. از این سه شیوه بهره نگرفته و الان تلویزیون هم نسبت به نیازهای روز الکن است؛ چراکه اگر تلویزیون همتی داشته باشد، میتواند از این قدرت استفاده کند.
کشورهای دیگر در این شرایط چه کاری انجام میدهند؟
خوشبختانه بهجد تمام دنیا را رصد میکنیم، چون آنها زیرساختهای مدنی لازم را دارند. الان اهالی و خانواده تئاتر آن کشورها مشکلی ندارند.
یعنی به آنها پول پرداخت میشود؟
بله. یعنی در سوئیس تا هفت هزار یورو پرداخت میشود، در آلمان از 2500 تا پنج هزار یورو پرداخت میشود. در کشورهای مختلف این پرداختیها متفاوت است، با توجه به اینکه بیمه قدرتمندی دارند و تمهیدات لازم برای شرایط اینچنینی اندیشیده شده است.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار