به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متن مصاحبه فرزاد اژدری، کارگردان حوزه کودک با «فرهیختگان» به این شرح است:
بهنظر شما آیا در ایامی که بحران کرونا وارد ایران شد و قرار شد تمام مردم در خانهها قرنطینه شوند، ما محصولات مناسبی داشتیم که بتوانیم اوقات فراغت فرزندانمان را پر کنیم و آنها را راضی کنیم که در خانه بمانند؟
فکر میکنم ماجرای بیماری کرونا همه را در هر زمینهای غافلگیر کرد؛ مخصوصاً در زمینه تولید، حالا چه بخش تولیدات ایرانی باشد و چه جهانی. قطعاً هنوز همه از ظرفیتهای محصولاتی استفاده میکنند که قبل از قرنطینه و قبل از حضور کرونا بر کره زمین تولید شده بود، ولی بهصورت کاملاً مشخص در ایران شاهد هستیم که حجم تولیدات و فیلمها و سریالهایی که برای قشر کودکونوجوان ساخته میشود، بهشدت کاهش یافته است؛ چراکه کسی به شیوع این ویروس و بحران فکر نمیکرد.
نمیدانم باید گفت این مساله خوب یا بد است؛ اما باید منتظر شد و دید که چه اتفاقی میافتد، چون تولید یک فیلم و سریال چیزی نیست که بتوان در خانه انجام داد یا حتی بهصورت آنلاین انجام شود و همانند درس مدرسه و سامانه شاد نیست. باید به مسائلی که هنگام دور هم جمع شدن و با هم فیلم و سریال ساختن به وجود میآید، توجه شود و بعد تولیدات تدوین و ارائه شوند. فکر میکنم بیشترین سودی که تولیدکنندگان در این ایام داشتند، براساس VOD، نمایش خانگی و اینترنت و نمایش فیلمها و سریالها بر بستر اینترنت بود. دوستانی که این پلتفرمها را داشتند، بیشتر استفاده کردند ولی باز هم آنها نیازمند تولید سریال، فیلم و محتوا هستند. بههرحال این ویروس چیزی است که به همه جوانب مخصوصاً بخش هنری ضربه وارد کرده است.
همانطور که به VOD اشاره کردید، در ایران تابهحال VODها بیشتر بحث عرضه فیلم و سریال را برعهده داشتند، یعنی هیچگاه شاهد نبودیم که VODهای ایرانی بخواهند در حوزه کودکونوجوان تولید محتوا داشته باشند. نتفلیکس از یک جایی به بعد یکسری فیلم برای کودکان تولید کرد. دیزنیپلاس که اخیرا افتتاح شده تا با نتفیلیکس رقابت کند، اساسا روی کار کودک متمرکز شده است. یعنی اینها از پیشتولید اثر همراه بودند و حمایت کردند، نه اینکه صرفا حق پخش را بخرند و کار را عرضه کنند. فکر میکنید VODها در ایران هم میتوانند تولید محتوای کودکونوجوان را برعهده بگیرند؟
الان شاید بیش از یک سال و نیم باشد که VODها یا پلتفرمهایی که پخشکننده فیلم و محتوا هستند، فیلم و سریال میسازند و تولید دارند. مثلا سریالهایی که اعلام میشود فقط از فلان پلتفرم میتوانیم ببینیم، تولیدات خودشان است. برای همین، مدتی است که در این پدیده نوظهور تولید محتوا اتفاق افتاده است. اینکه فیلم و سریالهایی در حوزه کودکونوجوان تولید شود، هنوز برای تولیدکنندگان قدری محل اشکال است، چون نمیدانند کودکان و نوجوانان را با چه شکل و شمایلی جذب کنند؛ اما کسی که این کار را آغاز کند، بدون شک با استقبال فراوانی حتی بیش از تولید محتوا برای بزرگسالان مواجه میشود؛ چراکه مصرف محصولات سرگرمی توسط کودکان و نوجوانان ما از نظر آماری بسیار بالا است و اوقات فراغت آنها پای اینترنت و موبایل صرف میشود؛ پس چهبهتر که سینماگران ما از این فرصت و خلأ بهوجودآمده، در VODها استفاده کنند و مناسب با شرایط قرنطینه، فیلمها و سریالهایی تولید کنند که تماشاچی بیشتر میپسندد. خودمان فیلمها و سریالها یا آثاری را تولید کنیم که تماشاچیپسندتر باشند و به همین ترتیب میتوان به تعداد زیادی از انیمیشنها یا فیلمهای کودک دنیا اشاره کرد که در همین مدت دوبله شده و بر فضاهای VOD قرار گرفته است. از نظر من قشر کودکونوجوان بسیار از این طرح استقبال خواهند کرد.
چرا در ساخت فیلم و سریال آنطور که باید و شاید به بحث کودکونوجوان توجه نمیشود؟ درصورتیکه در کل جهان سینمای کودک چرخ صنعت سینما را میچرخاند؟ آیا بهدلیل فقدان نهاد متولی در تولید محتوا فیلم و سریال در این ژانر است؟
یک دلیل این است که الان بحث VOD بحث جوانی برای کشور ما است و شاید در 5-4 سال اخیر جدی شده، حتی تا چند وقت پیش تلویزیون هم به مقابله با بحث تولید محتوا برای VODها میپرداخت و درگیریهایی بهصورت کاملاً جدی و مخفیانه با تولید محتوا و آثار وجود دارد که باید در زمان تصویب قانون اساسی در آن ذکر میشد.
هنگام تصویب قانون، این حق به تلویزیون رسمی کشور داده شد و خب قطعاً در آن زمان تنها مرجع تولید رسمی ویدئو در کشور تلویزیون بود؛ اما حالا با توجه به ظهور اینترنت و رایانه، ملزومات جدیدی در این بحث احساس شده و در 4-3 سال اخیر، خود این پلتفرمها به تولید فیلم پرداختهاند. اما اینکه چرا در حوزه کودکونوجوان کار نمیکنند، اینطور نیست که متولی خاصی داشته باشد. بسیاری از این سازمانها و نهادهای فعلی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا حتی بخش انیمیشن مرکز گسترش، هنروتجربه یا مراکزی از این دست، در دستورالعمل خود و در اساسنامهشان چنین چیزی را همانند تلویزیون لحاظ نکردهاند که میتوانند سریال هم بسازند.
آنها اگر بخواهند این کار را انجام دهند، شاید با منع قانونی و ایراد اساسی اساسنامه مواجه شوند و قانون آنها را از انجام این کار منع کند، پس حتما باید یک بازنگری در قانون اتفاق بیفتد. اغلب این متولیان که بحث بودجه دولتی را همراه دارند، نمیتوانند انتفاعی باشند، یعنی باز براساس اساسنامه نمیتوانند از فروش آثار خود انتفاع مالی به دست بیاورند. باید این ماجرا را به بخش خصوصی واگذار کنند و کسانی هم که در بخش خصوصی تلاش میکنند، به نظر سن بالایی دارند، یعنی کمتر میبینیم یک پخشکننده جوان یا گروه جوان بخواهد فیلم یا سریالی را پخش کند. اگر جوانگرایی در پلتفرمهای جدید یا VODها بچربد، اتفاقات مثبتی رخ میدهد.
دلایل اصلی اینکه تولید محتوای کودک در قالبهایی چون سینما، تلویزیون و VODبا بیتوجهی مواجه میشود، این است که حوصله کافی برای این کار وجود ندارد و دوم آنکه شاید سینماگران نگران هستند که نتوانند از پس این کار بربیایند، درحالیکه در چند وقت اخیر آثار خیلی سخیف هم طرفدار یافته و تماشاگران کودکونوجوان خود را پیدا کرده؛ حتی تا این اندازه که برخی از دوستانی که رسانههای تصویری دارند، بخشهایی از کارتون را با هم تلفیق میکنند و موسیقی میگذارند و به انیمیشن دیگری تبدیل میکنند که وجود خارجی ندارد و بسیار پرطرفدار میشود و تماشاگران کودکونوجوان هر هفته در سوپرمارکتها دنبال این هستند که آن را بخرند.
هدف از گفتن این موضوع این است که ما هنوز در مرحله آزمون و خطا هستیم، چون کسانی که میخواهند این کار را انجام دهند هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که حوزه کودکونوجوان، جدا از بحث فرهنگی، بستری برای انتفاع مالی هم هست. مساله دیگر این است که جوانان را کمتر به بازی و فعالیت در این عرصه میگیرند. کمتر اعتماد میکنند که تولید یک سریال 26 قسمتی را به جوانی بدهند که هیچ سابقه درخشانی در ساخت فیلم کودکونوجوان ندارد و شاید بتواند این کار را هم انجام دهد. از نظر من، در همین شرایط قرنطینه و کرونا تولیدات این ژانر کمکم شروع خواهد شد و باید دید که چه چیزی پیش میآید.
تابهحال بیشتر تلویزیون و سینما برای توزیع فیلم و سریال فعال بودند و همانطور که بیان کردید VODها خیلی نوپا هستند. وقتی به یکسری از فعالان سینما گفته میشود که چرا فیلمهای سینمایی در ژانر کودکونوجوان ساخته نمیشوند، بحث عدم تخصیص سالن را مطرح میکنند و وقتی میگوییم چرا در تلویزیون فیلم و سریال ساخته نمیشود، دو موضوع سانسور و بودجه را مطرح میکنند. آیا VODهایی که در حال حاضر جوانان واردش شدهاند و اتفاقات خوبی را رقم میزنند، میتوانند امکان مناسبی برای اکران دیجیتال آثار کودکونوجوان را فراهم کنند؟
با دل شیری که تهیهکننده فیلم «خروج» داشت، این تابو شکسته شد. ظاهراً میتوانیم یک فیلم را روی اینترنت پخش کنیم، کما اینکه در دنیا پای همه فیلمها به سالن نمیرسد و برخی در اینترنت پخش میشوند و به سود لازم هم دست مییابند. شاید اگر این اتفاق بیفتد، عقبنشینی مردم و تماشاگران از سالنها رخ دهد و فیلم کمکیفیت که چهارتا شوخی رکیک نیز دارد و در چهار لوکیشن بازی شده باشد، دیگر قابل توجه مردم نباشد.
حالا و در چنین شرایطی، بهعنوان فیلمساز اگر میخواهم فیلمم روی پرده برود، باید دنبال سوژهای بروم که قابلیت دیدنش بر پرده سینما بیشتر از قابلیت پخش در گوشی همراه باشد. اتفاقی که در خارج از کشور هم رخ میدهد و هیچکسی جنگ ستارگان را بر گوشی موبایل نگاه نمیکند، چراکه اصلا معنی ندارد و باید حتماً روی پرده عریض سینما تماشا شود.
شاید در آینده با این اتفاق مواجه شویم که سینما بهنفع اینترنت کنار برود؛ یعنی در درازمدت اگر واقعاً فیلمسازان ایرانی خود و فعالیتهایشان را بهروز نکنند، متاسفانه اینترنت در بحث دیجیتال گوی سبقت را از آنها خواهد ربود. با توجه به شناختی که از جوانان فعال سینمایی دارم، بهنظرم این اتفاق نخواهد افتاد و انشاءالله نیروهای تازهنفس وارد کار میشوند. متولی داشتن فیلم کودکونوجوان، شرط لازم است اما کافی نیست. ما بهعنوان فیلمساز و فیلمنامهنویس و تهیهکننده باید به سراغ سوژهها و موضوعاتی برویم که کودکانونوجوانان دهه 90 بتوانند آن را بپذیرند، نه اینکه از نوستالژیهای قدیم خود فیلم بسازیم؛ بلکه باید خود را با موضوعات روز و سوژههای تازه بهروز کنیم. کسانی که در جایجای مملکت بودجه میدهند و ازسوی دولت متولی این آثار هستند، باید با خواستههای روز جامعه همراه شوند.