تاریخ : Wed 29 Apr 2020 - 04:28
کد خبر : 40278
سرویس خبری : سیاست

تقویت قدرت اقتصادی کشور بدون قدرت نظامی امکان‌پذیر نیست

وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان:

تقویت قدرت اقتصادی کشور بدون قدرت نظامی امکان‌پذیر نیست

عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی گفت: اگر قدرت اقتصادی داشته باشید ولی توان قدرت نظامی و بازدارندگی یا قدرت نرم نداشته باشید، قدرت اقتصادی شما نیز تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد، ازاین‌رو قدرت سیاسی باید با قدرت سخت یعنی نظامی و قدرت نرم همراه باشد.

«سیاست جایگزینی واردات» راهبرد اقتصادی کل جهان است

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی تهران در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به ارائه تحلیلی درباره مقایسه رونق اقتصادی کشور و پیشرفت‌‌های نظامی که از سوی برخی اصلاح‌طلبان موردنقد قرار گرفته بود، پرداخت. مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نظر می‌گذرد.

اخیرا برخی اصلاح‌طلبان ادعا کرده‌اند که توان نظامی بالا در عین اقتصاد نازل برای کشور اعتبار ایجاد نمی‌کند و راه‌حلی که ارائه می‌دهند این است که ما باید برای تحقق مناسبات اقتصادی به‌سمت حل مناقشات ایران و آمریکا برویم. تحلیل شما درباره چنین رویکردی چیست؟

ابتدا باید بدانیم بین سه قدرت «اقتصادی، نظامی و قدرت نرم» ارتباط وجود دارد و آنها مکمل و اثرگذار بر یکدیگرند و هر کشوری می‌خواهد پیشرفت کند باید این سه قدرت را تقویت کند، چراکه با یکی از این قدرت‌‌ها نمی‌توان پیشرفت کرد.

اگر قدرت اقتصادی داشته باشید ولی توان قدرت نظامی و بازدارندگی یا قدرت نرم نداشته باشید، قدرت اقتصادی شما نیز تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد، ازاین‌رو قدرت سیاسی باید با قدرت سخت یعنی نظامی و قدرت نرم همراه باشد.

بحث بعدی این است که ما در منطقه‌ای قرار داریم که هدف راهبردی آمریکا در آن ایجاد آشوب، ناآرامی‌‌ها و بی‌ثباتی‌‌های سیاسی و امنیتی است؛ یک زمانی شما در منطقه‌ای زندگی می‌کنید که تقریبا از ثبات نسبی برخوردار است ولی ما در منطقه‌ای ساکن هستیم که بی‌ثبات بوده و راهبرد آمریکا نشان می‌دهد هدف راهبردی آنها در خاورمیانه ایجاد آشوب و تنش است.   از این منظر وقتی در منطقه‌ای زندگی می‌کنید که بی‌ثباتی چه از درون و چه از بیرون منطقه به آن تحمیل می‌شود، شما بدون قدرت نظامی امکان قدرت اقتصادی هم نخواهید داشت. درواقع شرط قدرت اقتصادی در منطقه بی‌ثبات، برخورداری از قدرت نظامی است و چنانچه قدرت نظامی نداشته باشید، قدرت اقتصادی شما هم به‌شدت تنزل می‌یابد.

این تفکر معتقد است شرط قطعی مناسبات اقتصادی ما با شرق هم حل مناقشه با آمریکاست. درباره این گزاره نظر شما چیست؟

به نظر بنده حفظ یا تقویت قدرت اقتصادی بدون قدرت نظامی و قدرت سخت امکان‌ناپذیر است. این گزاره دوم است و  گزاره سوم نیز بحث تعامل با دنیاست.

به نظر من کسی نافی تعامل با دنیا نیست ولی در این تعامل بحث شرق و غرب هم مطرح نیست. در تعامل اقتصادی کشوری برنده است که بتواند روابط اقتصادی متقابل ایجاد کند. روابط اقتصادی یکطرفه، چه با غرب و چه با شرق هزینه‌زا خواهد بود.

مختصات این روابط اقتصادی در دنیا مبتنی‌بر چه مولفه‌‌هایی است؟

 منظور از روابط اقتصادی این است که بتوانید یک زنجیره اقتصادی با کشور‌ها ایجاد کنید. به‌عنوان مثال سعی کنید تراز تجاری با کشور‌های پیرامونی و کشور‌های غرب و شرق را یک تراز تجاری متوازن کنید؛ به‌طور مثال اگر در ترکیه پنج میلیارد دلار واردات دارم باید تلاش کنم به ترکیه پنج میلیارد دلار هم صادرات داشته باشم. به این توازن تجاری و اقتصادی می‌گوییم و بدون توازن تجاری و اقتصادی عملا استثمار اقتصادی صورت می‌گیرد؛ چه شرق باشد، چه غرب و چه آمریکا و اروپا.

بنابراین در تعامل با کشور‌های جهان تنها راه‌حل این است که بتوانیم در مبادلات تجاری-اقتصادی با آن کشور توازن تجاری و اقتصادی برقرار کنیم. نمی‌شود شما واردکننده باشید و هیچ صادراتی به کشور متقابل نداشته باشید و اسم این را تعامل بگذارید، اما نکته اصلی اینجاست چون هدف راهبردی آمریکا آشوب در منطقه خاورمیانه است؛ عملا مناسبات اقتصادی با این کشور نیز به نتیجه نخواهد رسید.

این جریان البته مدعی است سیاست جهش تولید داخلی و خودکفایی یک استراتژی کاملا شکست‌خورده و از رده خارج است.

هر فردی چنین ادعایی می‌کند در این شرایط تحلیل اقتصادی ندارد، چراکه اصل شرایط اقتصاد ایران و شرایط کل اقتصاد جهان، سیاست جایگزینی واردات است؛ به این معنا که اقتصاد باز و آزاد را کنار بگذارند و سیاست جایگزینی واردات در کالا‌ها و خدمات و تولیدات راهبردی را دنبال کنند.

همچنین اگر بخواهیم اقتصاد کشوری را حفظ کنیم باید در زنجیره اقتصاد جهانی قرار گرفت ولی بحث این است که اگر در شرایط فعلی و حتی در شرایط غیرتحریمی تولیدات، واردات کالا‌ها و خدمات راهبردی خود را به بیرون وصل کنیم، دچار خطای راهبردی خواهیم شد و سند اقتصادی هیچ کشور دنیا هم این مساله را توصیه نمی‌کند.

بنابراین معتقدید در شرایط فعلی تحریم به تولید داخل و خودکفایی نیاز مبرم داریم؟

بله، در ارتباط با کالا‌ها و خدمات استراتژیک چنین است. البته واردات برخی کالا‌های غیرضرور ایرادی ندارد و اگر یک روز نخواهید می‌توانید آن را حذف کنید. اما برخی کالا‌ها ضروری بوده و حذف آنها امکان‌ناپذیر است و نمی‌توانیم کالا‌ها و خدمات راهبردی را به بیرون مرز‌ها بسته کنیم.

بلایی که در سال 91-90 بر سر کشور آمد این بود که می‌گفتیم در صنعت خودرو خودکفا هستیم ولی وقتی تحریم شدیم، دیگر ماشینی از انبار بیرون نیامد؛ زمانی که علت را جویا شدیم، گفتند فلان قطعات که پنج درصد این خودرو را شامل می‌شود، تحریم شده و وارد نمی‌شود و بدون آن پنج درصد، با اینکه 95درصد تولید داخل است، این محصولات در انبار مانده است؛ این یعنی کل زنجیره تولید باید در داخل کشور صورت گیرد و درباره کالا‌ها و خدمات راهبردی نیز چنین است.