
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یکی از راههای توسعه تکنولوژی ایجاد شرکتهای فناور با محوریت یک صنعت مادر یا یک مجتمع صنعتی است. بهعبارت دیگر صنایع مختلف بسته به نیازهای خود و درجهت رفع آنها از شرکتهای فناوری مرتبط با نوع فعالیت صنعتی، کمک میگیرند. این شرکتها با ارائه خدمات، کالاها و تجهیزات موردنیاز صنایع میکوشند تا تکنولوژی صنایع مختلف را بومیسازی کنند. این روند از قدیمالایام و در همه کشورهای دنیا بوده است. در دهههای اخیر و بهدنبال افزایش شرکتهای دانشبنیان و دستیابی متخصصان به تکنولوژیهای پیچیده، روند رفع نیازهای فناورانه صنایع پیشرفت داشته است. درحالحاضر در هر استان کشور که کارخانهای مشخص و یک صنعت غالب وجود داشته باشد حول آن سلسله شرکتهایی بهصورت زنجیرهوار شکل میگیرند تا در راستای تامین مواد، تامین قطعات موردنیاز یا در راستای فرآوریهای آن کارخانه خدمات مورد نیاز را ارائه دهند. برای مثال در شهرهایی که کارخانههای فولاد مستقر است، تعداد فراوانی شرکت مرتبط با فعالیتهای فولاد در اطراف آن شکل میگیرد.
اما آنچه درحالحاضر در این زمینه اهمیت دارد، سرعتبخشی و نظمدهی به فرایند رفع نیازهای فناورانه صنایع است. به این معنا که زمان دسترسی صنایع به شرکتهای فناور برای رفع نیازهای خود و حل چالشهایی که با آن مواجه هستند، به حداقل ممکن کاهش یابد. اما ناگفته نماند که در تحقق این هدف، نیاز به حلقه اتصال میان شرکتهای فناور و صنایع مختلف وجود دارد.
با تشکیل معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و ایجاد مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان، متخصصان این مرکز با احصای نیازمندیها و چالشهای موجود در این حوزه تلاش میکنند تا دو ضلع این مثلث یعنی صنعت و شرکت فناور را به یکدیگر متصل کنند.
بهزبان سادهتر باید گفت همواره برای رفع نیازمندیهای فناورانه از طریق شرکتهای دانشبنیان، بازیگران مختلفی باید کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ معمولا بازیگر اصلی طرف تقاضا، صنعت است. بازیگر دوم، عرضهکننده یا همان شرکتهای دانشبنیان و فناور هستند. بازیگر سوم نیز کارگزار تبادل فناوری است. وظیفه کارگزار این است که با قرارگرفتن میان دوبازیگر اول، با رایزنی، مستندسازی، انجام کار رسانهای و مواردی از این دست، شرکت فناوری را که بتواند چالش صنعت را برطرف کند، پیدا کرده و با انجام مذاکرات رو در رو واسطهگری میان متقاضی و عرضهکننده را بهسرانجام برساند.
ذکر این نکته ضروری است که این فرآیند بهمعنای واقعی یک فرایند برد-برد، هم برای صنایع و هم برای شرکتهای دانشبنیان و فناور است. برد این فرایند برای صنعت از این جهت است که نیازمندی و چالش خود را بهصورت داخلی برطرف میکند و وابستگی به واردات ندارد و از سوی دیگر نیز میتواند راحتتر و با هزینه کمتر و خدمات پس از فروش در دسترس، نیاز خود را رفع کند.
سود شرکت دانشبنیان نیز این است که با دریافت یک پروژه، امکان فروش محصولات خود را دارد، مضاف بر این تکنولوژی خود را تجاریسازی میکند و علاوهبر منافع تجاری قابل توجهی که برای شرکت دارد، رشد شرکت چه بهصورت مالی و چه بهصورت مدیریتی صورت میگیرد. این موارد رزومه شرکت را نیز در گذر زمان تقویت میکند.
اما باید به این نکته توجه کرد که این بازیگران درقالب یک ساختار دولتی مستقر نیستند، بلکه عموما مجموعههای خصوصی هستند که این حلقه اتصال را برقرار میکنند و در این میان معاونت علمی برای فعالیت درست این سه دستگاه، زیرساخت لازم را فراهم میکند؛ زیرساختهایی که فعالیت هر سه بازیگر را تسریع میکند.
درکنار این اهداف، هدف دیگری نیز وجود دارد و آن ایجاد یک بانک دیتا برای تامین نیازهای فناورانه است. به این ترتیب که با ایجاد بانک دیتا، فناوریهای مختلف در استانهای مختلف در این بانک جمعآوری شده و این بانک درواقع نقش زمین بازی سه بازیگر را ایفا میکند تا براساس دادههای موجود در این بانک، فعالیتهای خود را پیش ببرند. درواقع زمانی که صنعت نیاز خود را به کارگزاران فناوری ارائه میدهند، کارگزاران با مراجعه به بانک دیتا میتوانند شرکتهایی که قادر به رفع نیازهای فناورانه صنعت هستند را یافته و به متقاضیان معرفی کنند. در این میان ممکن است تقاضای صنعتی وجود داشته باشد و فناور مرتبط با آن تقاضای صنعتی هم وجود داشته باشد، منتها همکاری فناورانه بهواسطه چالشهایی که وجود دارد، شکل نگرفته باشد. یا اینکه شرکت فناور توانمندی حل چالش صنعت را دارد، ولی کالای آماده ندارد. در این میان نقش دولت بسیار مهم است که میتواند با یک ابزار مالی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان امکان ارائه فناوری مورد نیاز صنعت را برای شرکت فناور فراهم کند.
شتابدهندهها نیز نقش قابلتوجهی در این راستا دارند. برای مثال یک نیازمندی وجود دارد، ولی فناوری متناسب با آن نیازمندی صنعتی در اختیار شرکت دانشبنیان نیست. در این شرایط شتابدهنده وارد میشود تا بتواند فناوری را شتابدهی کند و بهسطح بلوغ مدنظر صنعت برساند.
* نویسنده: حمد ترابی،کارشناس مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان