به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اخیرا مطالبی از سوی برخی کارشناسان اقتصادی و سیاسیون در فضای مجازی منتشر شد که نسبت به شباهت سرنوشت سرمایهگذاری در بورس به سرنوشت دوسال قبل سپردهگذاران موسسات مالی ورشکسته هشدار داده بودند.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه به سوالهای «فرهیختگان» در این خصوص پاسخ داده و الزامات گرفتارنشدن سرمایهگذاران بازار سرمایه در وضعیتی مشابه با وضعیت موسسات مالی را تحلیل کرده است.
با توجه به اختلاف در ارزش ذاتی و قیمت تابلوی بخشی از سهامهای موجود در بازار، چه راهکاری برای خطرناکنشدن بازار بورس میتوان اتخاذ کرد؟
درحال حاضر نمیتوان حباب موجود در بازار سرمایه را به تمامی آن تعمیم داد اما متاسفانه روند بازار در این مسیر قرار گرفته و با بیشتر شدن اختلاف ارزش ذاتی با قیمت تابلویی در بسیاری از سهامها لحظهبهلحظه به این امر نزیکتر میشویم. ادامه چنین شرایطی با بالارفتن QUOTE و همزمان بازدهی نامناسب شرکتها میتواند اصلاح را پیشروی بازار بگذارد. حال برای چارهاندیشی و پرهیز از به وجود آمدن چنین فضایی باید سیاستهای اقتصادی همسو و همعرضی برای جذب نقدینگی به آن داشته باشیم. درواقع درکنار سیاستهایی چون عرضه سهامهای شرکتهای بزرگ و عرضه سهام شرکتهای دولتی در قالب ETFها نیازمند سازوکارها و سیاستهایی با اهداف بلندمدتتر هستیم تا بتوانیم بهصورت هدفمندتر بخشی از نقدینگی 2500هزار میلیاردی را جذب کنیم. درنهایت اما مشاهده میکنیم با توجه به عدم تطابق زیرساختهای بازار سرمایه مانند کمظرفیت بودن هسته معاملات، گنجایش ناکافی بازار، عدمفرهنگ بازارگردانی؛ چه در سرمایهگذاران خرد و چه کلان، ازکارافتادن بازارهایی مثل بازار مشتقات و معاملات آتی سکه که تا همین دو سال پیش کار میکردند با بازار سرمایه بسیار هیجانی روبهرو هستیم که در یک لحظه تمامی سهامها صف خرید و در لحظهای دیگر صف فروش هستند.
دولت چه استفادهای از بورس میکند؟
در قانون بودجه سال 99 درآمد ناشی از عرضه شرکتهای دولتی در بورس بهعنوان سرفصلی جداگانه آمده است، بهطوری که برنامهریزی شده بیش از 50هزار میلیارد درآمد از کل درآمد 480هزار میلیاردی دولت از مسیر بازار سرمایه به دست آید. البته نیمدرصد مالیاتی که دولت از کل معاملات بازار سهام نیز دریافت میکند موجود است اما درآمد عمدهای که به دست خواهد آورد از محل فروش مستقیم داراییها و سهام شرکتهاست که یک بخش در قالب ETFها و یک بخش بهعنوان عرضه مستقل است. هرچند این موارد بیانتها نبوده و دغدغههایی پشت آن است، اما ابهامات اساسی نیز در آن موجود است، بهطوری که در زمینه ETFها؛ هم شرکت فروخته خواهد شد و هم در ادامه واحدهای سرمایهگذاری (UNIT) صندوق به فروش خواهد رفت. درعینحال غفلت از بازارهای موازی بازار بورس نیز درحال تشدید است، بهطوری که ممکن است در بلندمدت توزیع نقدینگی برای پایین آوردن ریسک منجر به منحرف شدن بخشی از آن به بازارهایی مثل طلا و... شود. اما در شرایط کنونی و با اصلاح قابلپیشبینی بازار سرمایه ممکن است عدهای از سهامداران خرد با شروع اصلاح بازار، سهامشان به فروش نرسیده یا مجبور شوند آن را زیر قیمت تمامشده به فروش برسانند که این اتفاق درنهایت منتهی به جمعآوری نقدینگی خواهد شد. بنابراین به نظر میرسد سیاستهای دولت مبنیبر کاهش سود سپرده بانکی و رکود بازارهای موازی برنامهریزی شده بوده و با متعادل شدن بازار و متضررشدن عدهای هدف جمعآوری نقدینگی محقق خواهد شد.
با در نظر گرفتن موارد گفته شده معتقد به اصلاح قیمت هستید یا ریزش بازار؟
درحال حاضر وضعیت عملیات و سودآوری شرکتهای بازار سرمایه به واسطه کاهش قیمت جهانی کامودیتیها و کاهش مقداری فروش اغلب صنایع و شرکتها کاهش پیدا کرده است. اما حرکت روبه رشد بازار سرمایه گویا حکایت برعکسی را روایت میکند. درحقیقت شاهد عدمتناسب رشد قیمت سهامها با متغیرهای اثرگذار در وضعیت عملیات شرکتهای آنها هستیم که تصویری کاذب از بخش حقیقی اقتصاد را به ما نشان میدهد. بهطور کلی اما با توجه به شدیدتر شدن ضربان شاخص بازار و رشد روزافزون آن انتظار میرود سیاستهایی که درحال انجام است بازار را به سمت متعادل شدن سوق داده و اصلاحاتی را برای آن رقم بزند (نه ریزش)، که میتوان پایان اردیبهشت را برای آن متصور بود.