به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، غافلگیری اول؛ نیمه دوم فروردین ١٣٩٩ بود که خبر انتشار نامهای با امضای دهها تن از اهالی سینمای ایران خطاب به رئیس قوه قضاییه، همه را در شوک فرو برد. مضمون این نامه درخواست مرخصی برای محمد امامی، متهم کلان اقتصادی و سرمایهگذار سینما و شبکه نمایش خانگی بود. جو عمومی جامعه بهشدت بر علیه این اقدام به جوش آمد.واکنشها به قدری منفی بودند که توصیفات ستایشگرانه این نامه نسبت به امامی در انتشار مجدد آن تعدیل شد و چند نفر از امضاءکنندگان حضورشان در این فهرست را تکذیب کردند. پس از واکنشهای عمومی به این نامه، سخنگوی قوه قضائیه هم به این اقدام واکنش نشان داد و گفت «نامه موسوم به نامه برخی هنرمندان و سینماگران، هنرمندانه نبود؛ در این نامه از کسی که حداقل در مظان اتهامات اقتصادی است، تعریف و تمجیدهایی شده بود»تنها رسانهای که حاضر شد متن این نامه را منتشر کند، خبرگزاری رسمی دولت ایرنا بود.
غافلگیری دوم؛ چند روز بیشتر از انتشار نامه درخواست مرخصی برای محمد امامی نگذشته بود که بازهم خبرگزاری رسمی دولت، اینبار نامهای به قلم خود امامی که خطاب به منوچهر شاهسواری، رئیس هیئت مدیره خانه سینما نوشته شده بود را منتشر کرد. خبرگزاری دولت پس از انتشار نامه امامی، طی یادداشتی جداگانه در توصیف آن نوشت: «سیدمحمد امامی در نامهای به منوچهر شاهسواری، مدیر عامل خانه سینما درخواستهایی را مطرح کرده است که برخی از این درخواستها جالب است و میتواند به شفافیت هر چه بیشتر صنعت سینما در کشور کمک کند.»
در همین نامه بود که محمد امامی مدعی شد «شبی که ماه کامل شد» با پول او ساخته شده است. این قضیه جو سنگینی را علیهمحمدحسین قاسمی تهیهکننده این فیلم و همسرش نرگس آبیار که هر دو از امضاکنندگان نامه مرخصی برای امامی هم بودند به راه انداخت.
غافلگیری سوم؛ روزنامه شرق گفتگوی نسبتاً بلندی با محمد امامی انجام داد و تیتر آن را به صفحه اول خود آورد. از سال ۱۳۹۵ که بحث پولشویی در سینما توسط محمد امامی مطرح شده بود، بارها درخواستهای متعددی برای مصاحبه و مناظره با او به بنبست خورده بودند. البته رسانههای همسو با امامی، برای انتشار اخبار مرتبط با پروژههایش راحت او را گیر میآوردند اما پس از اهمیت پیدا کردن «کمپین نه به شهرزاد» که خواستار توقف این پروژه تا روشن شدن منابع مالی آن بود و پس از آن که امامی گفت از نادر فتورهچی به عنوان ایجاد کننده این کمپین شکایت کرده، برای چندمین بار درخواست برای مناظره با محمد امامی راه به جایی نبرد. رسانه انصافنیوز که علنا مدافعمحمد امامی بود، در وضعیتی که رد مکرر دعوتها به مناظره، رفتهرفته داشت عدهای را به امامی مشکوک میکرد، گفت که میزبان این مناظره میشود و اعلام کرد که امامی هم حضور در آن را پذیرفته است. اما او در موعد مقرر باز هم زیر قولش زد و در محل مناظره حاضر نشد. حالا مصاحبه امامی با شرق، خشم بسیاری از فعالان رسانهای که مدتهاست پیگیر تخلفات او هستند را برانگیخته. آنها میگویند سوالات واضح و مستدلی از این متهم اقتصادی و فرهنگی دارند که سالهاست از قرار گرفتن در برابرشان فرار کرده است و حالا روزنامه شرق تبدیل به رسانه محمد امامی میشود.
شما با هم چه نسبتی دارید؟
ادعاهای امامی در مصاحبه اخیرش راجعبه اینکه نه تنها بدهکار بانکی نیست، بلکه ۱۰۰ میلیارد تومان هم از بانک طلب دارد یا اینکه بودجه سریال شهرزاد از سریالهای درجه دو تلویزیون کمتر است و... همگی چیزهایی هستند که با اولین نطق نماینده دادستان هنگام برگزاری دادگاه امامی پاسخشان را خواهند گرفت. از طرف دیگر اینکه چرا محمد امامی در مدت کمتر از یک ماه، ما را سه بار غافلگیر کرد هم به موعد برگزاری دادگاهش برمیگردد. او میخواهد از نامش به عنوان یک متهم کلان اقتصادی حساسیتزدایی کند تا در مرحله بعد بتواند بهواسطه حمایت بعضی از چهرههای هنری، روی رأی دادگاه تاثیر بگذارد. بهتر است بگذاریم تلاشهای بیفایدهاش را ادامه بدهد... اما مهمترین نکتهای که امروز و قبل از برگزاری دادگاه محمد امامی میشود به آن پرداخت، غافلگیریهای مرتبط با او در سه حرکت رسانهای اخیرش هستند.
نامهای که حاوی درخواست مرخصی برای محمد امامی بود، اولین بار در خبرگزاری رسمی دولت منتشر شد. پس از آن، نامه خود محمد امامی به منوچهر شاهسواری را هم خبرگزاری دولت منتشر کرد. بعد از اینها وقتی شرق با امامی به گفتگو نشست، در انتهای صحبتهایش گفت که سال ۹۵فیلمهایی مثل مصادره، خوک، شهرزاد ۲ و ۳ و تئاتر «الیور توییست» را کار کردم و ارتباط زیادی با بدنه سینما داشتم.تئاتر الیور توئیست به تهیهکنندگی و کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه رفت که در همان زمان «مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه»در سازمان سینمایی دولت بود. خیلیها این را بیاد دارند که حسین پارسایی چه برخوردهای قهرآمیزی با کسانی داشت که سرمایهگذاری محمد امامیرا به الیور توئیستنسبت داده بودند.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده خبرنگار