به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، وبگاه فرهنگ و بستر واژه Think Tank یا آنچه در ایران به اندیشکده مشهور شده، را اینگونه تعریف کرده است: «یک موسسه، شرکت یا گروهی که برای مطالعه پیرامون یک موضوع خاص (مانند یک موضوع مربوط به سیاست یا یک مساله علمی) سازمانیافته و اطلاعات، ایدهها و توصیههایی را ارائه میدهند.» این اصطلاح گروهی از افراد را نشان میدهد که کاری غیر از خواندن، بحث کردن، تفکر و نوشتن انجام میدهند، این گروه از افراد معمولا به موضوعات مهم و حیاتی برای بشریت، سازمان یا دولت متبوع خود میپردازند. بهعبارتی اتاق فکرهایی هستند که با ارائه تحقیقاتی که قرار است مستقل باشد - حالا اینکه تا چه اندازه پایبندی براین اصل وجود دارد مجالی جدا و مفصل طلب میکند- و مشارکت در دفاع از مسائل و منافع سیاسی به شکلگیری سیاستهای یک سازمان، نهاد یا در اینجا یک کشور کمک میکند. اتاقفکرها، دادهها و توصیههای تخصصی را در زمینههایی که بر استراتژی سیاسی، اقتصاد، موضوعات علمی و فناوری، امور حقوقی، سیاستهای اجتماعی و... تاثیر میگذارد، ارائه میدهند. بسیاری از اندیشکدهها سازمانهای غیرانتفاعی هستند، درحالیکه برخی دیگر کمکهای مستقیم را از دولت یا بودجهشان را از افراد خصوصی یا اهداکنندگان شرکت دریافت میکنند.اندیشکدهها معمولا افراد دارای تحصیلات عالی دانشگاهی و کاردان، متخصصان حوزههای دانشگاهی یا بازنشستگان نهادهای امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی را استخدام میکنند که متخصص در زمینه خود هستند و میتوانند خوب گزارش بنویسند، خوب رویدادهایی را پیشبینی و خوب سخنرانی کنند و به کمیتههای دولت و مجلس یا حتی قوهقضائیه و در برخی موارد حتی به موسسات خصوصی مشورت دهند. این مشاغل بسیار رقابتی، چالشبرانگیز و باارزش است.
اندیشکدههای ایالاتمتحده و حوزه فعالیت
مطابق با رتبهبندی جهانی «Global Go-To Think Tank Rankings» بیش از هفتهزار اتاق فکر در جهان وجود دارد که در 169 کشور جهان مستقر هستند. طبق آخرین برآوردها ایالاتمتحده هزارو984 اتاق فکر دارد که تقریبا یکسوم کل اتاقفکرها یا بهعبارتی دیگر اندیشکدههای جهان را تشکیل میدهد. اتاقفکرها در حوزههای مختلفی چون امنیتی-نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتی رفاهی و... فعالیت میکنند. علاوهبر اندیشکدههای آمریکایی که در زمینه امنیتی و اقتصادی فعال هستند، کسر قابلتوجهی از این اندیشکدهها مشغول تحقیق درخصوص مسائل فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و... بوده و درخصوص تغییر سیاست بحث و بررسی میکنند. کسری دیگر از این اندیشکدههای آمریکایی دائما درحال تحقیق درمورد امور مختلف جهان هستند.
علل نامگذاری اندیشکدهها
برخی از اندیشکدهها، مانند موسسه بروکینگز یا بنیاد میراث، به نام یک خانواده ثبت و تبدیل شدهاند و این اندیشکدهها اغلب توسط شرکتهای بزرگ خبری مورداستناد قرار میگیرند و خروجی اطلاعاتی که منتشر میکنند، عمومی میشود. برخی دیگر از اندیشکدهها براساس هدف خود نامگذاری شدهاند، مثل بنیاد زمین. این اندیشکدهها یک هدف مشخص را پیگیری میکنند، مثلا هدف محیطزیستی، بنابراین مثلا بهدنبال اهداف نظامی و امنیتی یا رفاهی نیستند. برخی نیز به دلیل ماهیت محلی یا ایالتی خود نامگذاری شدهاند، مثل اندیشکده واشنگتن، نیویورک، کالیفرنیا و... که نشاندهنده اراده ایالتی و نه فدرال برای شکلدادن آن بوده است .برخی اندیشکدهها توسط رسانهها، نهادهای خارجی و... کمتر مورد استناد قرار میگیرند، اما مقالات و کتابهای خود را برای مخاطبان انتخاب و بعضا حتی چاپ و منتشر میکنند.
انواع اتاقهای فکر
اتاقهای فکر با توجه به دیدگاههای ایدئولوژیک، منابع تامین اعتبار، تاکیدشان بر مسائل کنونی و نگاه آیندهنگرانهشان با یکدیگر متفاوت است. برخی اندیشکدهها، مانند «بنیاد هریتیج» (Heritage Foundation)، اصول محافظهکارانهای دارند و برخی اندیشکدههایی مثل Center for American Progress از نظر هدف جزئیتر هستند. برخی دیگر، ازجمله «موسسه تلوس» (Tellus Institute) که بر مباحث اجتماعی و زیستمحیطی تاکید میکنند، بیشتر دنبال پاسخ دادن به مسائل مشخص هستند.همچنین انواع اتاق فکرها براساس منابع مالی نیز تقسیمبندی میشوند. برخی اتاقهای فکر از منابع مستقیم دولت ارتزاق میکنند، درحالیکه برخی دیگر وابسته به بنیادهای خیریه یا اشخاص خاص هستند. همین وابستگی به منابع مالی دولتی یا شخصی، میتواند تاثیر مستقیمی روی اهداف آن اندیشکده داشته باشد، بهدلیل شخصی بودن موسسات یا اندیشکدهها میتوانند تبدیل به ابزاری در دنیای سیاست یا اقتصاد شوند. برنامه اتاقهای فکر و انجمنهای مدنی ( Think Tanks and Civil Societies Program ( TTCSP در دانشگاه پنسیلوانیا، سالانه موسسات سیاستگذاری را در جهان در چند دستهبندی ارزیابی میکند و یافتههای خود را در فهرست رتبهبندی جهانی Go-To Think Tanks ارائه میدهد. بااینحال، این روش مطالعه و ارزیابی موسسات سیاستگذاری توسط محققان مختلفی موردانتقاد قرار گرفته است.درخصوص این تقسیمبندی اتاقهای فکر از روشهای مختلف استفاده شده است که برخی از آنها عبارتند از:
موسسات براساس درجه استقلال؛ دولتی یا غیرانتفاعی
موسسات براساس ایدئولوژی؛ محافظهکار یا دموکرات
موسسات تحقیقاتی سیاستگذاری وابسته به دانشگاه
موسسات براساس وابستگی به حزب سیاسی یا اندیشههای شخصی
موسسات براساس موقعیت مکانی یا رسالت جهانی یا منطقهای
تاریخچه اندیشکدهها
گفته میشود اندیشکدهها، تاریخی به درازای 320 سال قبل از میلاد مسیح دارند، با این حال اندیشکدهها بهصورت مدرن، محصول دنیای مدرن و شروع تفکرات مدرن نسبت به دولت، انسان و... است. تنها از سالهای ابتدایی قرن بیستم و با شروع بحرانهای بینالمللی شبیه جنگ جهانی اول است که ما شاهد اتاقفکرهایی با جنس کنونی هستیم. بااینحال در هریک از بزنگاهها و تحولات تاریخی ما شاهد تمرکز این اتاقفکرها روی یک موضوع خاص هستیم.
الف: سیری در تاریخ
آکادمی Jixia یکی از اجداد اولیه اندیشکده فعلی مدرن بوده است. این آکادمی به استناد اطلاعات موجود در حدود 318 سال قبل از میلاد پایهگذاری شده است. طبق گفته مورخ جاکوب سول (JacobSoll)، اصطلاح «اتاق فکر» اصطلاحی مدرن است، اما میتوان آن را در آکادمیهای اومانیستی و شبکههای علمی قرنهای شانزدهم و هفدهم جستوجو کرد.سول خاطرنشان میکند که «اروپا، منشأ شکلگیری اندیشکدههاست. اتاق فکرها به سال 800 پیش برمیگردند، هنگامیکه امپراتورها و پادشاهان با کلیسای کاتولیک درمورد مالیات شروع به بحث و گفتوگو کردند، سکولارها برای استخدام گروههایی از وکلای مستقل بهمنظور مشاوره پادشاهان درمورد حقوق مالی و سیاسی آنها دربرابر منافع مالی و کلیسایی اقداماتی را ترتیب دادند که تا زمان شارلمانی ادامه پیدا کرد. این گروههای تحقیقاتی مستقل «در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن 17 میلادی رایج شدند. دولتها اغلب به دانشمندان مستقل و تخصص آنها وابسته بودند» تا امورات خود را بگذرانند. چندین اتاق فکر بزرگ کنونی در قرن 19 تاسیس شد. بهعنوان مثال، موسسه مطالعات دفاعی و امنیتی (RUSI) در سال 1831 در لندن و همچنین انجمن فابیان در سال 1884 تاسیس شد.
ب: اندیشکدهها در قرن بیستم
قدیمیترین اتاق فکر آمریکایی، یعنی بنیاد اوقاف کارنگی برای صلح بینالمللی، در سال 1910 در واشنگتن توسط اندرو کارنگی تاسیس شد. کارنگی میگفت بهدنبال کمک به انسانهایی است که در وضعیت ناخوشایند جنگ بینالمللی قرار داشتند و به همین دلیل بهدنبال حمایت از افراد غیرنظامی در این جنگها برآمده است.موسسه بروکینگز اندکی پس از آن در سال 1916 توسط رابرت اس بروکینگز تاسیس شد و بهعنوان «مرکز تحقیقاتی دوجانبه» که هم ارتباطی با موسسات دانشگاهی داشت و هم روی مسائل دولت فدرال تمرکز میکرد، پا به عرصه گذاشت. به این ترتیب سنت شکلگرفتن موسسات تحقیقاتی برای مشورت به دولت و تبدیل کردن تحقیقات به توصیهها در کشورهای غربی شکل گرفت. پس از سال 1945، تعداد موسساتی که با تمرکز روی مسائل سیاسی فعالیت میکردند، افزایش یافت و تعداد بسیاری از موسسات جدید برای بررسی برنامههای مختلف موضوع سیاست تشکیل شدند. تا دهه 1940، اکثر اتاقهای فکر فقط با نام موسسه شناخته میشدند. درطول جنگ جهانی دوم، غالبا پس از اصطلاحات عامیانه جمجمه و مغز، اتاق فکر به «جعبههای ذهن» (Brain Boxes) گفته میشد. عبارت «اتاق فکر» در زبان عامیانه جنگ در زمان جنگ آمریکا به اتاقهایی اشاره داشت که استراتژیستها درمورد برنامهریزی جنگ در آنجا صحبت میکردند. بعدا اصطلاح «اتاق فکر» برای سازمانهایی که مشاوره نظامی ارائه میدادند، مانند شرکت RAND که درسال 1946 بهعنوان زیرمجموعهای از هواپیمایی داگلاس تاسیس شد و در سال 1948 به یک شرکت مستقل تبدیل شد، مورداستفاده قرار گرفت.
در قرن بیستم، موسسات سیاستگذاری عمومی مستقل که تحقیقاتی را انجام داده بودند و به ارائه مشاوره درمورد سیاستهای عمومی به دولت میپرداختند و توصیههایی را مطرح میکردند، در درجه اول در ایالاتمتحده یافت میشدند و تعداد بسیار کمتری از آنها در کانادا، انگلیس و اروپای غربی نیز وجود داشتند، اتاق فکرهای بسیار اندکی نیز در ژاپن وجود داشتند، اما بهطور کلی فاقد استقلال بودند و بهعنوان بنیادهای عامالمنفعه فعالیت نمیکردند و روابط نزدیک با وزارتخانههای دولتی یا شرکتهای بزرگ اقتصادی سبب شده بود تا آنها از هویت مستقل برخوردار نباشند.
ج: جهانیشدن و گسترش قارچگونه اتاق فکرها
تنها بعد از 1980 و بهواسطه فرآیند شتابان جهانی شدن، اتاقهای فکر با رشد قارچگونهای همراه شدند، بهواسطه همین تفوق جهانی شدن بود که بسیاری از اندیشکدهها در حوزه محیطزیست، تغییرات اقلیمی و... شکل گرفتند. پایان جنگ سرد سبب بروز نسل جدیدی از حکمرانی در روابط و سیاست بینالملل و متعاقبا مشکلات در سطح فراملی در نظام بینالملل شد و همین موضوع نیز ضرورت شکل دادن به اتاق فکرهای جدید را دوچندان کرد. دوسوم از تمام اندیشکدههایی که امروز وجود دارند، پس از سال 1970 تاسیس شده و بیش از نیمی از سال 1980 تاسیس شدهاند. جهانیشدن اندیشکدهها را نیز جهانی کرد؛ اندیشکدههایی که تا پیش از این دراختیار کشورهای غربی بود، حالا بهصورت جهانی درحال تبدیل شدن به بازوهای سیاسی و فکری کشورهای مختلف در سطح جهان شدند.
تاثیر جهانیشدن در گسترش اندیشکدهها در مناطقی مانند آفریقا، اروپایشرقی، آسیای مرکزی و بخشهایی از جنوبشرقی آسیا مشهود است، جایی که تلاشهای هماهنگ سایر کشورها برای کمک به ایجاد تحقیقات مستقل از سیاستهای عمومی انجام شده است. از سال 2002، بیش از 4500 اندیشکده به واسطه همین فرآیند جهانی شدن شکل گرفته است.
بروز هریک از اتفاقات بزرگ یا بحرانهای بزرگ جهانی سبب شده است جنس خاص اندیشکدهها یا اتاق فکرهایی بهمنظور رها کردن جوامع از آن بحرانها به وجود آید، برای مثال بعد از بحرانهای اقتصادی دهه 1930 و 1980 و 2009، اندیشکدههای اقتصادی ظهور کردند، بعد از بحرانهای سیاسی شبیه فروپاشی شوروی و جنگ سرد، 11سپتامبر، ظهور داعش و... اندیشکدهها روی مسائل سیاسی مربوط به امور بینالملل، مطالعات امنیتی و سیاست خارجی متمرکز شده یا شکل گرفتهاند.
معیار رتبهبندی و ارزشگذاری اندیشکدهها
در انتخاب و رتبهبندی اتاقهای فکر نمیتوان یک رکن را بر رکن دیگر ترجیح داد، بنابراین در فهرستبندی یا تقسیمبندی باید به اولویتهای پژوهشی و رسالت تاسیس آنها اشاره کرد، این موضوع بدان معنی نیست که برخی اندیشکدهها از شایستگی ذاتی بهتر یا بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند. اما بااینحال، برخی شبیه «ویلیام جیمز» معتقدند که اندیشکدهها را طبق ارزش نقدی (Cash Value) آنها براساس ویژگیهای زیر میتوان رتبهبندی کرد و گفت کدام اندیشکدهها مفیدترند:
1-میزان مراجعه
نخستین معیار رتبهبندی اندیشکدهها، محبوبیت وبسایت رسمی یک اندیشکده، در مقایسه با وبسایتهای دیگر اندیشکدههاست، با توجه به میانگین تعداد بازدیدکنندگان ماهانه (بهطور خاص، ترافیک جستوجو)، تعداد کلمات کلیدی عباراتی که سایت در آن رتبهبندی میشود، میتوان گفت کدام اندیشکده مراجعهپذیرتر است.
2- درآمد ماهانه، سالانه و بلندمدت
متوسط درآمد بهصورت ماهانه، سالانه و بلندمدت ازجمله معیارهای دیگر برای رتبهبندی محسوب میشود. درآمد بلندمدت به این معنی است که مثلا طی پنج سال میزان درآمد اتاق فکر چه میزان بوده است. این موضوع معمولا توسط خود اتاق فکرها گزارش میشود. در نظام مالیاتی موجود در جوامع غربی، اندیشکدهها بهعنوان سازمانهای غیرانتفاعی، باید میزان درآمد خود را در دسترس عموم قرار دهند. هرچه درآمد آن بیشتر باشد، اتاق فکر تاثیرگذارتر است.
3-میزان استناد
معیار مهم دیگر، اثرگذاری است، برای سنجش این معیار، معمولا به میانگین تعداد استنادات مقالات و رسانههای چاپی در هر سال چه در حوزه داخلی و چه خارجی براساس معیارهای fair و Nexis توجه میشود. این معیار ازجمله معیارهایی است که هم نشاندهنده اهمیت کمی و هم کیفی در رتبهبندی و اهمیت بیشتر یا کمتر این اتاق فکرهاست.
4-جذب متخصصان
معیار دیگر که البته در رتبهبندی کمی چندان اهمیتی ندارد ولی در طبقهبندی کلی این اندیشکدهها بسیار مهم است، معیار جذب متخصصان و کارکنان حرفهای است، برای مثال اتاق فکری که تعداد بیشتری از متخصصان را در خود جای داده باشد، اهمیت بیشتری در جامعه داخلی و خارجی خواهد داشت.
پیامدهای رهبری جهانی اندیشکدهها
در یکی دو دهه اخیر توجه بسیار زیادی به اندیشکدهها، هم در محافل تخصصی و هم در نشستهای بینالمللی شده است. برای مثال یکی از توصیههایی که از نشست سیاست خارجی گروه G20 در ژوئن 2012 مطرح شد، ناظر به علاقه شدیدی بود که اعضای این گروه به ایجاد یک بستر که بتواند ایدههای مشترکی را که بین اندیشکدههاست، بهصورت مداوم تبادل کنند. در همین زمینه به این اشاره شد که باید تلاشهای مشارکتی بین اتاقهای فکرهای متعدد در جهان ایجاد شود تا بهواسطه آن سازوکار رهبری جهان بهتر پیش برود. هدف اساسی این توصیه این بود که عملکرد اندیشکدهها به اشتراک گذاشته شود تا روشها و اهداف آنها برای تحقیق، مدیریت، بسیج منابع و متعاقبا روابط خارجی اندیشکدههای پیشرو جهان، به بهترین نحو انجام شود.جهانی شدن سبب شده است تا همکاری بین موسسات سیاستگذاری در کشورهای مختلف به وجود آید و در پرتو همین مساله با مشارکت و پیوند بین موسسات مختلف مواجه هستیم. موضوع دیگر، فعالیت موسسات و اتاقهای فکر در کشورهای مختلف است. بهعنوان مثال، موسسه اوقاف برای صلح بینالمللی کارنگی (Carnegie Endowment for International Peace) دفاتری در واشنگتن، پکن، بیروت، بروکسل و مسکو برای پیگیری اهداف در اختیار دارد.
ماموریت ویژه اتاق فکرها
محققان دانشگاه استنفورد درخصوص اینکه «اندیشکدهها باید چه انجام بدهند» تحقیقات مفصلی ترتیب دادهاند و نتیجه آن کتابی است که اندرو سیل (Andrew Selee) با همین عنوان منتشر کرده که به مختصری از آن اشاره میشود. اندیشکدهها و بنیادهای تحقیقاتی بهمنظور تاثیرگذاری بر عقاید و تصمیمات در حوزههای مختلف، تحقیقاتی انجام میدهند و نتیجه این تحقیقات خود را بهصورت توصیههایی دراختیار تصمیمگیران قرار میدهند. این موضوع هدف ساختاری و بنیادی این سازمانهای مهم است. بااینحال، روش، مسیر و مقصدی که آنها درواقع تاثیرگذارتر میشوند، مبهم است. اندیشکدهها باید چه کار کنند؟ در پاسخ به این سوال محققان به روشهایی توجه داشتهاند تا پیشروی اندیشکدههای دیگری که بهدنبال تاسیس و تاثیرگذاری هستند، قرار گیرد، این روشها به کسانی که علاقهمند هستند اتاقهای فکر جدید تاسیس کنند، کمک میکند و همچنین به رهبران اتاق فکرهای موجود نیز یادآوری میکند که برای عملکرد بهتر باید چه اقداماتی را ترتیب دهند.اندرو سیل، یک راهنمای بسیار کاربردی برای کمک به فکر کردن در بهبود برنامهریزی استراتژیک، عملکرد و تاثیر این برنامهریزی فراهم ساخته است. در یک دنیای بسیار رقابتی و پر از اطلاعات ارزشمند، اندیشکدهها و سایر سازمانهای دانشبنیان و تحقیقاتی همان بخشی از جهان هستند که انتخابهای استراتژیک پیرامون یک حوزه خاص موردعلاقه را انجام میدهند.«دنیای سیاست پر شده است از صداهایی که شنیده نمیشوند، اما تعداد کمی از سازمانها بهطور مداوم در جلبتوجه سیاستگذاران و شکل دادن به ایدههایی که بخشی از بحثهای عمومی میشوند، موفق بودهاند.» اندیشکدهها بهواسطه رویکردی که به نتایج و اهمیت آن دادهاند، قسمتی از جهان هستند که قابل حذف شدن نیستند. حتی با انبوه اطلاعات بسیار زیادی که اینک در جهان وجود دارد.
* نویسنده: رضا دانشپسند، پژوهشگر