تاریخ : Thu 23 Apr 2020 - 12:41
کد خبر : 39927
سرویس خبری : اقتصاد

کرونا ژن اقتصادی دنیا را  تغییر  می‌دهد؟

تبعات جهانی کرونا روی اقتصاد دنیا و فرصت‌هایی که برای ایران ایجاد شد

کرونا ژن اقتصادی دنیا را تغییر می‌دهد؟

بحران کرونا در کنار همه خساراتی که به اقتصاد ایران وارد کرده، می‌تواند شامل فرصت‌هایی باشد که هرگز امکان بهره‌مندی از آن وجود نداشته است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این روزها ویروس کرونا به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های جهانی مبدل شده، هر روز به نرخ رشد شیوع آن افزوده می‌شود و افراد بیشتری در سرتاسر جهان بدان مبتلا می‌شوند. درحالی که دوونیم ماه طول کشید که این ویروس 500 هزارنفر را در جهان مبتلا کند، اما حالا طی 20 روز اخیر حدود 5/1 میلیون نفر به تعداد مبتلایان به کرونا در جهان افزوده شده و در آخرین گزارش‌های جهانی، تعداد مبتلایان به حدود 6/2 میلیون و مرگ‌ومیر ناشی از آن به بیش از 178هزار نفر رسیده است. شیوع بیشتر ویروس کرونا، نگرانی کشورها را از کمبودهای احتمالی در مقابله با کرونا بیشتر می‌کند و دولت‌ها را مجبور به اجرای سیاست‌هایی چون قرنطینه اجباری و تعطیلی مراکز دولتی و سازمان‌های خصوصی می‌کند که اثرات اقتصادی خود را به مرور بر این کشورها برجای خواهد گذاشت. این اتفاق بر زنجیره تامین بسیاری از کشورها ازجمله دو موتور اقتصاد جهان یعنی چین و آمریکا تاثیر منفی گذاشته و کارخانه‌ها را با کمبود مواد اولیه و تجهیزات تولید روبه‌رو کرده است. کشورهای صادرکننده دارو و تجهیزات پزشکی نیز همچون آلمان اکنون به دلیل ترس دولت‌ها از کمبود، سیاست ممنوعیت صادرات را در پیش گرفته و اعتبار اقتصادی خود را فدای سلامت مردم خود کرده‌اند. این امر می‌تواند زنجیره تامین جهانی را دچار تحول کند. آنچه بدیهی است اینکه تاکنون همه ظرفیت‌های کشور روی مقابله با تهدیدهای بحران کرونا متمرکز شده، اما این بحران در کنار همه خساراتی که به اقتصاد ایران وارد کرده، می‌تواند شامل فرصت‌هایی باشد که هرگز امکان بهره‌مندی از آن وجود نداشته است. در ادامه به‌طور مفصل به این ظرفیت‌ها و فرصت‌های پیش‌روی اقتصاد ایران پرداخته‌ایم.

کرونا نظم اقتصادی جهان را تغییر می‌دهد

 برخی تحلیلگران مطرح سیاسی در جهان، بر مرگ جهانی‌شدن پس از پایان بحران کرونا تاکید کرده‌اند. ازجمله اندیشمندانی که بر این قضیه تاکید کرده‌اند، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکاست. وی اخیرا گفته است که: «بحران ویروس کرونا حداقل تا چند سال اکثر کشورها را به سمت داخل متمایل خواهد ساخت و موجب خواهد شد کشورها بیشتر روی آنچه در درون مرزهایشان اتفاق می‌افتد، متمرکز شوند.» وی به‌دنبال آسیب بیشتر کشورها از مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا گفته است: «... تمایل یا تعهد کمتری نسبت به مقابله با مسائل منطقه‌ای یا جهانی (ازجمله تغییرات اقلیمی) با توجه به نیاز استنباطی مبنی‌بر تخصیص منابع جهت احیای امور در داخل و مقابله با پیامدهای اقتصادی بحران مشاهده خواهد شد. بسیاری از کشورها در زمینه بهبودی به مشکل خواهند خورد و ضعف دولت و فروپاشی دولت‌ها حتی متداول‌تر خواهد شد...»

برخی دیگر از تحلیلگران از جمله جان آلن، رئیس اندیشکده بروکینگز، سخن از تغییر در ساختار قدرت بین‌المللی را به میان آورده‌ و گفته‌ است این بحران از فعالیت‌های اقتصادی کشورها می‌کاهد و تنش میان کشورها را افزایش می‌دهد. در بلندمدت همه‌گیری بیماری احتمالا از ظرفیت تولیدی اقتصاد جهانی به میزان قابل‌توجهی می‌کاهد. نظام بین‌المللی به نوبه خود تحت‌فشار زیادی قرار می‌گیرد و این امر به بی‌ثباتی و کشمکش‌های گسترده در درون و در میان کشورها می‌انجامد.(1)

نه‌تنها انتقال قدرت، بلکه انتقال ثروت نیز در شرایط بحران‌ها دور از انتظار نیست، زیرا سیستم مالی جهان نیز بنابر پیش‌بینی برخی اقتصاددان‌های مطرح جهان چون مایکل ملونی در بحرانی دوباره چون بحران مالی سال 2008 فرو خواهد پاشید و نکته مهم اینجاست که به گفته اکثر تحلیلگران، اثرات بحران کرونا به مراتب سخت‌تر از بحران مالی 2008 خواهد بود!

بنابراین بحران، تبدیل به رقابت بر سر قدرت و ثروت بین ابرقدرت‌های جهان شده است و فاتح، کسی است که تاب‌آوری بیشتری در مقابل این بحران داشته باشد و خود را برای این روزها آماده کرده باشد. فراموش نکنیم که روزهای طلایی اقتصاد آمریکا نیز در بحران‌های جنگ جهانی اول و دوم رقم خورد و ورق اقتصاد جهان با هوشمندی آمریکایی‌ها و موقعیت خاص استراتژیک‌شان به‌نفع آنها برگشت.

پس از بحران سال 2008 بسیاری از کشورها در سیاست‌های اقتصادی خود تحولی ایجاد کردند، ازجمله آنها تلاش برای خلاصی از سیستم مالی مبتنی‌بر دلار و گسترش پیمان‌های پولی دوجانبه و بازگشت به ارزهای با پشتوانه طلا بود. در همین راستا چین از سال 2009 تصمیم به افزایش ذخایر طلای خود گرفت و سعی کرد نقطه اتکایی به جز دلار برای ارز خود ایجاد کند که کمتر تحت‌تاثیر بحران‌ها قرار بگیرد. چین در خلال دو بحران مالی 99-98 و 2009-2008 توانست بیشترین پایداری را در مقابل بحران داشته باشد. یکی از مهم‌ترین دلایل این قضیه، نظام مالی بسیار پیشرفته این کشور است.

یکی از ابعاد بحران کرونا همانند بحران سال 2008، بحران مالی است. به دلیل تعطیلی گسترده و رکود در وضعیت فعلی و آینده، پیش‌بینی دولت‌ها و سازمان‌ها از رشد اقتصادی آینده جهان تعدیل شده است و به همین دلیل، ترس گسترده‌ای بین سهامداران کشورهای درگیر بحران، از تجربه دوباره بحران مالی سال 2008 ایجاد شده است. در چند هفته اخیر، بورس‌های معروف جهانی و شاخص‌های مالی جهان ازجمله نیک‌کی ژاپن، نزدک، داوجونز، شانگهای و... افت‌های شدیدی را تجربه کرده‌اند.(2) فدرال رزرو، برای نخستین‌بار طی 150 سال گذشته نرخ بهره خود را به صفر رسانده است و با تزریق چهار تریلیون دلار سعی کرد که ثبات را به بازارهای مالی برگرداند که این اقدام در نوع خود بی‌سابقه است.(3)

با این حال، این تنها مشکلی نیست که آمریکا با آن دست و پنجه نرم می‌کند. بدهی‌های آمریکا از سال 2009 تاکنون بیش از دوبرابر شده است. بدهی 22 تریلیون دلاری آمریکا باعث شده نسبت بدهی به تولید ناخالص ملی این کشور افزایش یافته و ریسک این اوراق برای خریداران آن نسبت به نرخ بازده آن نیز افزایش یابد. درنتیجه فدرال رزرو نیاز دارد بهره بیشتری را برای تمایل خریداران به دریافت این اوراق عرضه کند. لکن با صفر شدن نرخ بهره بانکی در بلندمدت، بانک‌ها که بزرگ‌ترین دارندگان اوراق قرضه درآمریکا هستند به سمت فروش بخشی از اوراق قرضه خود خواهند رفت و بانک مرکزی آمریکا باید برای خرید این اوراق، دلار بیشتری تولید کند و این خود کاهش هرچه بیشتر ارزش دلار آمریکا را رقم خواهد زد.

این رکود اقتصادی که شدید‌ترین رکود پس از جنگ جهانی دوم نامیده شده است، با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان آمریکا، درصورتی که سیستم اقتصادی و مالی این کشور را نابود نکند، حداقل می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری بر سلطه اقتصادی آمریکا در جهان وارد کند و بسیاری از اهرم‌های اقتصادی این کشور را در مقابله با دیگر کشورهای جهان از بین ببرد.

افزایش دوره قرنطینه در دنیا، ریسک رکود اقتصادی را در جهان افزایش داده است؛ ریسکی که از چشم رئیس‌جمهور تاجر آمریکا، دور نمانده و علنا از خطرات تبدیل بحران کرونا به بحران اقتصادی گسترده یاد می‌کند. همان اتفاقی که در سال 2008 افتاد و بحران مالی در جهان، بحران اقتصادی ایجاد کرد و اقتصاد دنیا را برای مدتی در رکود فرو برد. یکی از اثرات میان‌مدت بحران‌های اقتصادی، این است که سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی در کشورهای توسعه‌یافته کاهش یافته و سرمایه‌گذاری در کشورهای درحال توسعه افزایش می‌یابد. بنا بر آمار UNCTAD، در بحران سال 2007-2008 میزانFDI بالغ بر 400 میلیارد دلار معادل 32درصد کاهش را در کشورهای توسعه‌یافته تجربه کرد که بیشتر آن سرمایه‌گذاری در کشورهای اروپایی بودند و از طرف دیگر سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه 3.6 درصد افزایش یافته و به بیش از 517 میلیارد دلار رسید.(4) بنا براین، رکود اقتصادی هرچند در کوتاه‌مدت می‌تواند به بسیاری از کشورهای جهان لطمه‌های شدید اقتصادی وارد کند، اما کشورهایی که بتوانند از فرصت‌های این بحران، بهره ببرند، می‌توانند رشد قدرتمندی را در اقتصاد خود رقم بزنند.

دیپلماسی اقتصادی، راهکار محوری اقتصاد ایران در جهان کرونایی

تقریبا تصویری از وضعیت آنچه با شیوع کرونا در اقتصاد جهانی رخ داده را ترسیم کردیم. اما حال این سوال پیش می‌آید که نوع مواجهه ایران با تحولات جدید و جهان کرونازده چگونه باید باشد. براساس آنچه در ادامه توضیح داده می‌شود، به نظر می‌رسد با تحولاتی که در جهان پساکرونایی اتفاق اتفاده، راه‌حل و ابزارمحوری اقتصاد ایران در این مواجهه، دیپلماسی اقتصادی است. طبق تعاریف، دیپلماسی اقتصادی ابزار نوین، کارآمد و قدرتمند کنش در نظام اقتصاد جهانی به شمار می‌رود که در مقابل دیپلماسی سنتی قرار می‌گیرد. اساسا شکل‌گیری دیپلماسی اقتصادی را می‌توان پاسخی به کاستی‌ها و محدودیت‌های دیپلماسی سنتی در تحقق اهداف و منافع دولت‌ها در ساختار نوین اقتصاد جهانی تلقی کرد. پشتوانه تئوریک مفهوم دیپلماسی اقتصادی حکایت از آن دارد که اولا اقتصاد بر سیاست تقدم دارد. ثانیا اینکه دستیابی به قدرتمندی و توسعه اقتصادی در گرو رویکرد برونگرا و درتعامل با اقتصاد جهانی است. طبیعتا مفهوم دیپلماسی اقتصادی بیشتر دغدغه و رویکرد کشورهایی را دربرمی‌گیرد که می‌خواهند در چارچوب راهبرد دوم و در تعامل با نظام اقتصادی جهانی و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و روندهای فراملی در کنار امکانات و منابع ملی به اهداف توسعه‌ای خود دست یابند.

در این چشم‌انداز دغدغه ساختار تولید داخلی، ظرفیت‌سازی برای بازارهای جهانی است و در اینجاست که دیپلماسی با نگاه و صبغه اقتصادی معنا و مفهوم پیدا می‌کند. تقدم و اولویت قدرت نرم، پیشرفت اقتصادی و انسجام فرهنگی در قیاس با مسائل سیاسی نظامی و سخت به‌مثابه گفتمان حاکم بر اقتصاد سیاسی جهانی، دیپلماسی سنتی را ناکارآمد و توجه به ابعاد نوین قدرت و دیپلماسی را ضروری ساخته است. به هر اندازه که دستگاه تصمیم‌گیری سیاست خارجی یک کشور خود را برای بازیگری در عرصه قدرت نرم و رقابت اقتصادی آماده کند، به همان اندازه از دیپلماسی سنتی و نگاه کلاسیک به قدرت و سیاست فاصله می‌گیرد. تعامل با ساختارهای جهانی تجارت، تولید، سرمایه و تکنولوژی، توان تعیین دستورکار نهادها و رژیم‌های بین‌المللی و در پیش گرفتن دیپلماسی نوین از مولفه‌های تعیین‌کننده قدرت کشورها در حوزه نرم‌افزاری اقتصاد سیاسی جهانی محسوب می‌شود.

دیپلماسی اقتصادی به آن بخش از فعالیت‌های اقتصادی در روابط خارجی یک دولت اطلاق می‌شود که بر شناسایی و ایجاد فرصت‌های اقتصادی به‌ویژه در حوزه به‌کارگیری فرصت‌ها و مزیت‌های جهانی و کسب سهمی در بازارهای صادراتی برای تولید داخلی تاکید دارد. اهداف دیپلماسی اقتصادی را از این منظر می‌توان به شرح زیر برشمرد: 1- دسترسی به بازارهای جهانی تولید، تجارت و کسب سهمی از آنها؛ 2- جذب سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و غیرمستقیم خارجی و 3- محافظت از اقتصاد ملی در مقابل چالش‌های اقتصاد جهانی. در ادامه هشت راهکار برای مواجهه اقتصاد ایران با جهان پساکرونایی پیشنهاد داده‌ایم که موفقیت آنها، همگی به توسعه دیپلماسی اقتصادی وابسته است.

فاتحان نبرد کرونایی چه کسانی هستند؟

در این روزها بحرانی که به‌تدریج از شرق به غرب راه یافت و کشورهای غربی را با مشکلات بحران سختی مواجه کرد، به ترتیب از کشورهای شرقی رخت می‌بندد و بار خود را بر دوش غربی‌ها می‌اندازد. بنابراین کشورهای شرقی با دوره تنفسی مواجه می‌شوند که می‌توانند در این دوره خود را احیا کرده و بخشی از بازارهای صادراتی کشورهای غربی را به تصاحب درآورند. این بهترین فرصت برای شرقی‌هاست، همان‌گونه که غرب در بحران‌ها دوره طلایی تمدن خویش را بنا کرد، امروز همین فرصت برای کشورهای شرقی فراهم شده است و هرکشوری که از این بحران بهینه استفاده کند، فاتح نبرد خواهد بود. شکی نیست که در این بحران، جهانی‌سازی اگر نگوییم نابود می‌شود لکن ضربه عظیمی خواهد خورد. برای مثال هند و آلمان، صادرات دارو و تجهیزات پزشکی را به دیگر کشورها ازجمله آمریکا متوقف کرده‌اند. در این دوره کشورهایی که اقتصادهای درون‌گرایی دارند و زنجیره ساخت و پردازش کالاها را در خود دارند از خطرات بحران اقتصادی مصون خواهند ماند، اما کشورهایی که زنجیره تامین آنها جهانی است، ضربه سختی خواهند خورد. بسیاری از کارخانه‌های داروسازی، قطعه‌سازی و وسایل الکترونیکی در کشورهای آمریکا، هند و آلمان به دلیل تعطیلی کارخانه‌های تامین مواد اولیه خود در چین، دچار مشکلات شدیدی شده‌اند.(5)(6)

متاسفانه این بحران نه‌تنها به زنجیره تامین کالاهای صنعتی آسیب وارد کرده، بلکه سیاست‌های ملی بسیاری از کشورها را به سمت جلوگیری از صادرات کالاهای کشاورزی سوق داده است. برای مثال براساس گزارشی از بلومبرگ، قزاقستان که یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گندم است، صادرات گندم، آرد، پیاز، هویج و سیب‌زمینی را ممنوع کرده، ویتنام نیز که سومین تولیدکننده و صادرکننده برنج است نیز از امضای قراردادهای صادرات برنج خودداری و حتی روسیه را نیز تهدید به ممنوعیت صادرات گندم خویش کرده است. پیش‌بینی می‌شود در هفته‌ها و ماه‌های آینده که ویروس کرونا در اکثر کشورها اوج بگیرد، این ممنوعیت‌ها شدت بگیرد. در انگلیس، بسیاری از مزارع پیشرو اقدام به افزایش تعداد کارگران در جهت تولید هرچه بیشتر محصولات کشاورزی در کوتاه‌مدت کرده‌اند. سازمان‌هایی که نمایندگی مالکان زمین و کارگران را برعهده دارند، مانند اتحادیه کارگری انگلیس ضمن نامه‌ای درخواست 3/9 میلیون پوند حمایت مالی برای استخدام کارگران بیشتر و تولید میوه و سبزیجات بیشتر در طول دوره ویروس کرونا کرده‌اند.(7)

یکی‌دیگر از مشکلات عمده کشورهای اروپایی، کمبود نیروی کار فصلی برای کار روی مزارع است. مهم‌ترین دلیل این موضوع، ممنوعیت ورود اتباع خارج از کشور است که بخش مهمی از کارگران مزارع را تشکیل می‌دهند. در همین زمینه، پیش‌بینی‌ها کاهش تولید سبزیجات و میوه‌های تولیدی در کشورهای درگیر کرونا را نشان می‌دهد.(8) به همین دلیل صادرات مواد غذایی و محصولات کشاورزی از کشورهای اروپایی کاهش عمده‌ای خواهد یافت.

8 فرصت جهان کرونایی برای اقتصاد ایران

با مقدماتی که در بالا گفته شد، اکنون بدون توضیحات بیشتر، فرصت‌هایی که در شرایط فعلی اقتصاد جهان برای اقتصاد کشورمان فراهم شده را به‌طور مختصر و موردی بیان می‌کنیم.

لزوم توجه به صادرات کالاها و تجهیزات بهداشتی، دارویی و پزشکی مانند دستمال‌توالت، لوازم بهداشت جنسی، ماسک، مواد ضدعفونی‌کننده، کیت‌های آزمایش کرونا و دستگاه‌های تنفس مصنوعی مازاد نیاز به دیگر کشورها. به دلیل شرایط بحرانی در جهان، تحریم‌های ایران می‌تواند در جهت تامین نیاز کشورهای غربی کم‌رنگ‌تر شده و بخشی از زیان‌های تحریم این مدت، جبران شود. مشتریان محصولات کشاورزی کشورهای اروپایی و آسیایی که صادرات محصولات خود را ممنوع کرده‌اند، شناسایی و مازاد تولید خود را به این مشتریان به فروش برسانیم. طبق آماری که وزارت کشاورزی در سال گذشته اعلام کرد ما در چندین محصول کشاورزی، ازجمله سیب، مرکبات، گندم و سیب‌زمینی، به دلیل ترسالی و برداشت بالای این محصولات، با مشکل افزایش عرضه و نبود تقاضا مواجه هستیم که در وضعیت فعلی می‌توانیم بازارهای بیشتری برای محصولات خود بیابیم و صادرات محصولات کشاورزی را رونق بدهیم. فعال کردن ظرفیت‌های کارخانه‌های کشور به‌خصوص کارخانه‌های تولید دارو و تجهیزات پزشکی مرتبط با کرونا و بازگرداندن آنها به چرخه تولید، علی‌رغم توصیه‌های بهداشتی و جلوگیری از به گل نشستن این ظرفیت عظیم در فرصت طلایی دوره کرونا.

صادرات نیروهای متخصص پزشکی و پیراپزشکی و دانشجویان سال آخر این رشته‌ها به کشورهای درگیر کرونا که با مشکل کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه هستند. جانشین کردن کالاها و خدمات ایرانی در نبود رقبای خارجی در بازار و استفاده از تمام اهرم‌های ممکن برای متمایل ساختن مشتریان محصولات کشورهای غربی به محصولات ایرانی. استفاده از بحران کرونا به‌عنوان فرصتی برای گسترش دیپلماسی عمومی ایران و کمک مازاد مورد نیاز دارو و تجهیزات پزشکی ایران به دیگر کشورها و رسانه‌ای کردن این اقدام در جهت کمک به بهبود تصویر عمومی از جمهوری اسلامی ایران در جهان. این موضوع می‌تواند همه تلاش‌های رسانه‌های معاند علیه کشورمان را نقش برآب کند.
افزایش بودجه بازاریابی بین‌المللی محصولات ایرانی و افزایش رایزنان بازرگانی ایران در بازارهای بین‌المللی کشورهای غربی.

به دلیل احتمال سقوط دلار و یورو به دلیل اثرات ناشی از بحران اقتصادی، توصیه می‌شود ذخایر ارزی ایران در دیگر کشورها به ارزهای باثباتی چون یوان یا به دارایی‌های فیزیکی چون طلا و کالاهای ارزشمند تبدیل شده و به کشور آورده شود. با توجه به اینکه احتمال تورم افسارگسیخته در اقتصاد جهانی و به‌خصوص کشورهای غربی افزایش یافته، توصیه می‌شود تمام مبادلات ایران از این پس با یوان چین که ارزی با ثبات‌تر است، انجام شود. همچنین با توجه به افزایش احتمال سقوط نظام مالی جهان، پژوهشگران اقتصادی باید در این حوزه وارد شده و پژوهش‌های لازم را به عمل آورند.

 


منابع:

1-https://www. mashreghnews. ir/news/1055017
2-https://www. tasnimnews. com/fa/news/1398/12/23/2222281/
3-https://unctad. org/en/Docs/webdiaeia20091_en
03/26/businesspdf/
4-https://www. nytimes. com/2020/economy/fed-coronavirus-stimulus. html
5-https://www. mizanonline. com/fa/news/594328
6-https://www. magiran. com/article/4019082
7-https://www. theguardian. com/global-development/2020/mar/26/coronavirus-measures-could-cause-global-food-shortage-un-warns
8-https://www. foodnavigator. com/Article/2020/03/18/Coronavirus-impact-on-labour-supply-fuels-food-shortage-fears

 

* نویسنده: ایمان صمدی‌نیا، پژوهشگر دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام‌صادق(ع)