تاریخ : Fri 10 Apr 2020 - 22:49
کد خبر : 39329
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

خروج از بن‌بست و ارتباط بی‌واسطه با مخاطب

امیرعباس صباغ:

خروج از بن‌بست و ارتباط بی‌واسطه با مخاطب

در گزاره‌ای کلی می‌توان ادعا داشت که حاتمی‌کیا تنها فیلمسازی است که ادامه حیات فیلمسازی‌اش ارتباط تنگاتنگی با بازخورد مخاطب دارد و هر زمان که در برقراری این تعامل دوطرفه خدشه وارد شده، تاثیر منفی آن را در ادامه فیلم‌های وی دیده‌ایم.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، امیرعباس صباغ، منتقدسینما طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: اگر قرار بود از میان همه فیلمسازان وطنی با سلایق و دیدگاه‌های مختلف یک‌نفر را انتخاب کنیم که داوطلب نمایش فیلمش در سامانه VOD شود با یک مرور ساده کارنامه فعالیت همه فیلمسازان به احتمال زیاد به گزینه‌ای جز ابراهیم حاتمی‌کیا نمی‌رسیم.

این تصمیم در حالی گرفته شده که حواشی حضور فیلم در جشنواره فیلم فجر در کنار سوژه اعتراضی فیلم و حضور تاثیرگذار فرامرز قریبیان در نقشی که شاید آخرین بازی او در سینما باشد، همگی جزء عواملی بودند که می‌توانستند به فروش فیلم کمک کنند که یکی از شانس‌های فروش قابل‌توجه برای اکران 99 باشد. اما در کنار همه این موارد فیلمسازی حاتمی‌کیا مسیر دیگری را طی می‌کند.

حاتمی‌کیا تنها فیلمساز حال حاضر سینمای ایران است که در طول حیات حرفه‌ای خود همواره براساس تغییر و تحولات اجتماعی و بازخورد تماشاگران نسبت به فیلم‌هایش قدم برداشته و جهانش نه مانند کیمیایی، مهرجویی و بیضایی صرفا وابسته به یک فردیت درونی و جهان شخصی است که علی‌رغم اشارات آشکار و پنهان به تحولات سیاسی اجتماعی در وهله اول متعلق به جهان‌بینی خود فیلمساز بوده و رابطه آنها با تماشاگر معمولا یک ارتباط یک‌طرفه است که برخی از آثار آنها با اقبال مخاطب روبه‌رو شده و درمواقعی هم خلاف این اتفاق رخ داده است.

از سوی دیگر وی برخلاف فیلمسازان جهان‌شمولی چون مرحوم عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و مجید مجیدی جامعه هدف مخاطبان خود را در جغرافیای همین آب و خاک جست‌وجو می‌کند و تمایل چندانی به برقراری ارتباط با مخاطبان برون‌مرزی ندارد.

در گزاره‌ای کلی می‌توان ادعا داشت که حاتمی‌کیا تنها فیلمسازی است که ادامه حیات فیلمسازی‌اش ارتباط تنگاتنگی با بازخورد مخاطب دارد و هر زمان که در برقراری این تعامل دوطرفه خدشه وارد شده، تاثیر منفی آن را در ادامه فیلم‌های وی دیده‌ایم.

«به رنگ ارغوان» بعد از «ارتفاع پست» و بازخوردهای اکثرا مثبت تماشاگران و منتقدان به آن ساخته شد و اگر گرفتار سوءتفاهم‌های ابدی و ازلی موجود در بروکراسی هزارتوی کسب پروانه نمایش نمی‌شد، محتوای «به نام پدر» و «دعوت» در فرم و ساختار دیگری شکل می‌گرفت. «گزارش یک جشن» که بعد از رفع توقیف پنج‌ساله «به رنگ ارغوان» و استقبال قابل‌توجه از طرف تماشاگران و تحت‌تاثیر فضای غبارآلود ایران بعد از انتخابات 1388 ساخته شد، اگر گرفتار توقیف ابدی نمی‌شد و سعه‌صدر مسئولان وقت این فیلم را هم در کنار «پایان‌نامه» (حامد کلاهداری) و «قلاده‌های طلا» (ابوالقاسم طالبی) به‌عنوان روایتی از مهم‌ترین فیلمساز اجتماعی بعد از انقلاب درباره آن روزهای ملتهب می‌پذیرفت، تاثیر مثبتش را هم در «چ» و هم در «بادیگارد» می‌دیدیم.

حالا حاتمی‌کیا «خروج» را در سالی ساخت که اتفاقات سیاسی- اجتماعی چنان به‌سرعت و بی‌رحمانه یکی پس از دیگری رخ داد که می‌توان این‌گونه ادعا کرد ای‌کاش فیلم را چندماه زودتر از بهمن 98 می‌دیدیم و این تاکید در زمان نمایش فیلم صرفا برای ابراهیم حاتمی‌کیاست که تماشای فیلم‌هایش روایتی است از اوضاع و احوال جامعه ایرانی با همه فرازها و فرودهایش. «خروج» در ادامه فیلم‌هایی چون «آژانس شیشه‌ای»، «ارتفاع پست» و «به رنگ ارغوان» روایت دیگری است از تقابل فرد دربرابر سیستم که قهرمان فیلم این‌بار برخلاف فیلم‌های گذشته‌اش از حمایت حداکثری مردم نیز برخوردار است و مطالباتش همان چیزهایی است که بخش قابل‌توجهی از مطالبات مردم عادی را در بر می‌گیرد و حالا با نگاه به سابقه و فیلم‌هایی که حاتمی‌کیا در طول این چهاردهه ساخته و مضمون بیستمین فیلمش، موافقت وی با نمایش «خروج» در سامانه VOD کاملا منطقی و پذیرفتنی است.

آن هم در روزهایی که جهان زیر سایه ویروس کرونا در قرنطینه به سر می‌برد و دنیا در تلاش و انتظار برای رسیدن به یک نظم جدید است و نمی‌دانیم در چنین شرایطی حاتمی‌کیا به چه می‌اندیشد؟ آیا ایده‌ها و داستانک‌های ذهنی‌اش همچنان درباره همین جغرافیاست یا او هم درگیر تلاش برای رسیدن به انبوهی از پرسش‌ها راجع‌ به سرانجام جهان، فروپاشی احتمالی نئولیبرالیسم و دنیای پساکرونایی شده است؟ هرچه هست نمایش آنلاین «خروج» علاوه‌بر اینکه شروعی جذاب برای نمایش فیلم‌های سینمایی در فضای مجازی و استفاده از این ظرفیت در مواجهه با بحران‌های اینچنینی است، قطعا فرصت خوبی برای حاتمی‌کیا خواهد بود تا اولین فیلمسازی باشد که براساس بازخوردهایی که از این جامعه گرفتار در قرنطینه (با انبوهی از مشکلات ریز و درشت اقتصادی) می‌گیرد به شناخت دقیقی از احوال غریب مردم در این روزها برسد و خروجی این تجربه جدید شاید مواجهه با یک فیلم درخشان در آینده نزدیک باشد.

موافقت تهیه‌کننده و پخش‌کننده فیلم با این تصمیم یک حسن دیگر هم دارد و آن جا انداختن این مفهوم ساده میان بسیاری از فیلمسازان و دیگر اهالی سینماست که هر فیلمی را نباید لزوما در سینما نمایش داد و استفاده از ظرفیت VODها می‌تواند فرصت خوبی باشد برای نمایش تعداد بیشتری از فیلم‌های سینمایی که سال به سال با عبور از مرحله تولید رنگ توزیع را نمی‌بینند و این مساله قطعا در سال جاری به اوج خود می‌رسد، چون مهم‌ترین فصول اکران سال (اکران نوروز و اکران عید فطر) را که سال گذشته حدود  50درصد از 300 میلیارد تومان فروش کل سال 98 را رقم زده بود، در همین ابتدای سال از دست داده‌ایم.