تاریخ : Tue 07 Apr 2020 - 10:17
کد خبر : 39190
سرویس خبری : نقد روز

بعضی منابع آزاد شد، ولی انتظار تحول بزرگ نداریم

مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری:

بعضی منابع آزاد شد، ولی انتظار تحول بزرگ نداریم

دیاکو حسینی گفت: این که توقع داشته باشیم کلیه تحریم‌ها لغو شوند و ما به وضعیت بی‌تحریمی برسیم، ناممکن است، اما آنچه ممکن به نظر می‌رسد، این است که به واسطه فضاسازی‌ها و تبلیغاتی که برای کاستن تحریم‌ها صورت گرفت، فشار بر آمریکا به قدری زیاد شود که مقداری از سختگیری‌های اجرای تحریم را کمتر کند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بحران کرونا و چالش‌های متعاقب آن، دولت ایران را به سمت تلاش‌های دیپلماتیکی سوق داد که بیش از هرچیز هدف رفع تحریم‌ها را دنبال می‌کرد. هدفی که البته تاکنون توفیق چندانی به دنبال نداشته و در این‌باره زمینه انتقادات زیادی را فراهم آورده است. در این ارتباط با دیاکو حسینی، مدیربرنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به گفت‌وگو نشسته و چشم‌انداز تحرکات مورد اشاره را به بحث گذاشته‌ایم. حسینی معتقد است لغو تحریم‌ها اساسا ممکن نیست و درنهایت، حداکثر مقداری از سختگیری‌های مربوط به اجرای تحریم از سوی آمریکا کم شده و منفذهایی در این زمینه ایجاد خواهد شد. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

  به نظر شما چالش کرونا می‌تواند به‌عنوان یک فرصت برای مانور در سیاست خارجی برای پیشبرد اهداف کشور تلقی شود؟

فکر می‌کنم به خاطر به‌ هم‌ریختگی‌هایی که در جهان مشاهده می‌کنیم و عدم هماهنگی بسیار عمیقی که بین کشورهای مهم وجود دارد، قدری صحبت درباره همکاری‌ای که لازمه مقابله موثر و جهانی با این بحران است، دشوار شده و بخش عمده‌ای از این موضوع به آن برمی‌گردد که ایالات‌متحده که قاعدتا سهم بسیار بزرگی در شکل دادن به این همکاری‌ها در طول سال‌ها و دهه‌های اخیر داشته، امروز تقریبا تمام پتانسیل خود را برای ایجاد این نوع همکاری‌ها از دست داده است. ریشه این مساله هم آن است که آمریکا بینش خود را نسبت به منافع جهانی و منافعی که وابسته به مرزها نیست، از دست داده است. بنابراین مشکل بعدی ما در جهان این است که سایر کشورها از اروپا، روسیه، چین و... که واقف نسبت به این نحوه رفتار سیاست خارجی آمریکا هستند، هنوز نتوانسته‌اند به یک فرمول و یک چهارچوب جایگزین برای همکاری‌های بین‌المللی به‌منظور مقابله موثر با این بیماری اپیدمیک دست یابند و درنتیجه این وضعیت، خلأ ایجاد شده و آنچه ما می‌بینیم، یک نوع به هم‌ریختگی است.

تا جایی که به ایران مربوط می‌شود طبعا اگر ما یک بینش همکاری‌جویانه را بین کشورهای مختلف می‌داشتیم، می‌توانستیم از این بحران برای ایجاد فرصتی با هدف تقویت همکاری‌های بین‌المللی و پیدا کردن یک مخرج مشترک بین کشورهای منطقه استفاده کنیم. البته ممکن است ما با برخی از آنها اختلافاتی درباره موضوعات اقتصادی و امنیتی نیز داشته باشیم ولی در عین حال درباره این موضوع با یک چالش و تهدید کاملا مشترک مواجه هستیم.  اما به هر حال فقدان این بینش منجر شده پیگیری هر نوع ابتکاری که کمک به تقویت دیپلماسی کشورها بکند، ناکارآمد باشد و پیگیری‌ها در این‌باره وقتی به نتیجه خواهد رسید که همه کشورها به صورت‌مساله واقف باشند و برای آن تلاش کنند.

  در هفته‌های گذشته یک مجموعه تلاش رسانه‌ای برای به تصویر کشیدن خصومت غیرانسانی آمریکا در ماجرای تحریم‌ها اتفاق افتاد. شما این اقدام را چطور ارزیابی کرده و فکر می‌کنید در این زمینه تا چه اندازه موفق بوده‌ایم؟

یک بعد ماجرا اطلاع‌رسانی درباره اثر تحریم‌ها بود که همان‌طور که اشاره کردید، در این زمینه تلاش نسبتا گسترده‌ای صورت گرفت و نمود آن تحرکات وزارت خارجه و نامه‌هایی که آقای ظریف پیگیری کردند و نیز نامه هشت کشور تحت تحریم به ابتکار ونزوئلا به دبیرکل سازمان ملل بود که اثر تحریم‌ها را برای مقابله با کرونا مورد بحث قرار داد. این اقدامات همزمان با تلاش‌هایی از سوی جامعه مدنی خصوصا در خود آمریکا انجام شد تا نشان دهد تحریم‌ها تاثیر مخربی برای مقابله با بیماری دارد. این آشکار کردن حقایق مربوط به تحریم‌ها بود.

 آنچه به دست آمد، این بود که آگاهی بین‌المللی را کم و بیش نسبت به این تقویت کرد که در عمل تحریم‌ها چطور می‌تواند به گرفته شدن جان انسان‌های بی‌گناه منجر شود. لکن از آنجا که ایالات‌متحده دچار یک نوع فروپاشی اخلاقی بی‌نظیر در تاریخ خود شده، به نظر می‌رسد در برابر این مقدار از فشار بین‌المللی حتی از طرف دوستان خود نیز بی‌تفاوت است. می‌دانیم اتحادیه اروپا نیز همانند چین و روسیه از لغو تحریم‌ها حمایت کرده، چون آنها خود نیز تحت تحریم هستند. در عین حال آمریکا همچنان مقاومت کرده و به بهایی که به خاطر این مقاومت پرداخت می‌کند، یعنی از بین رفتن تمام پایه‌های قدرت نرم و قدرت اخلاقی آمریکا کاملا بی‌توجه است.با این اوصاف، من فکر نمی‌کنم با توجه به رژیمی که امروز در آمریکا حاکم است، بتوانیم به لغو تحریم‌ها که لازمه مقابله با این بیماری است، دست یابیم ولی می‌توانیم انتظار داشته باشیم که آمریکایی‌ها برای ساکت کردن افکار عمومی و آرام کردن اعتراضات کشورهای بزرگ و تحت تحریم، مقداری از سختگیری‌های مربوط به اجرای تحریم را کم کنند و منفذهایی ایجاد شود که همین منفذها می‌تواند برای کشورهایی که تحت تحریم هستند، مقداری موثر باشد.

   یعنی چالش کرونا و تلاش‌هایی که شما هم به آن اشاره داشتید، نمی‌تواند در آینده نه‌چندان دور زمینه ایجاد تغییر در شرایط تحریم‌ها را فراهم کند؟

این که توقع داشته باشیم کلیه تحریم‌ها لغو شوند و ما به وضعیت بی‌تحریمی برسیم، ناممکن است، اما آنچه ممکن به نظر می‌رسد، این است که به واسطه فضاسازی‌ها و تبلیغاتی که برای کاستن تحریم‌ها صورت گرفت، فشار بر آمریکا به قدری زیاد شود که مقداری از سختگیری‌های اجرای تحریم را کمتر کند. کمااینکه آثار این موضوع را ازجمله در رابطه با ترکیه دیدیم و مقداری از پول‌های ایران آزاد شد و درحال حاضر می‌توانیم به آن دسترسی داشته باشیم. درباره کره و ژاپن نیز زمینه‌هایی از این قبیل ایجاد شده که ایران بتواند دسترسی‌هایی به منابع مالی خود که به واسطه تحریم‌ها مسدود شده بود، داشته باشد. با این حال، تغییر هنگفت در شرایط تحریم‌ها دور از ذهن به نظر می‌رسد.

  درواقع مهم‌ترین اتفاق محتمل از دید شما، کاهش اثر تحریم‌های ثانویه بر کشورهای دیگری است که می‌خواهند با ایران مبادله اقتصادی داشته باشند.

بله. کشوری که تحت تحریم است، فقط کشور تحریم‌شده نیست بلکه همه کشورها به نوعی تحریم هستند. بنابراین سست کردن سختگیری‌های نظارتی بر اجرای تحریم‌ها، می‌تواند قدری به بهبود وضعیت موجود کمک کند.

   این ماجرا می‌تواند در داخل اثر سیاسی یا اقتصادی مشخصی داشته باشد؟

منظور شما از اثر سیاسی در داخل چیست؟

  اینکه این امیدواری در داخل ایجاد شود که در ادامه گشایشی برای رفع جدی‌تر تحریم‌ها ایجاد خواهد شد.

من تصور نمی‌کنم سست کردن نظارت‌های سختگیرانه بر تحریم‌ها به خودی خود منجر به گشایش بزرگ‌تری شود. به‌ویژه این که آمریکا انتظار دارد ایران از طریق ابتکار سیاسی برای کاهش تحریم‌ها تلاش کند. از نظر آمریکا این ابتکار سیاسی چیزی نیست جز تماس گرفتن با دولت آقای ترامپ و درخواست برای لغو تحریم‌ها؛ این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین تصور نمی‌کنم گشایش بزرگی در این زمینه ایجاد شود ولی آنچه نیاز داریم، این است که در این اوضاع بد بحرانی به منابع مالی‌ای که حق طبیعی ایران است، دسترسی یابیم و این اتفاق تا حدی می‌تواند محقق شود ولی در عین حال نباید انتظار فوق‌العاده‌ای از این وضعیت داشت.

  در این میان، پارامترهای بیرونی همانند تحولات عراق و نقش‌آفرینی آمریکا در آن بر این فرآیند تا چه اندازه تاثیرگذار است؟

استدلالی که دولت آمریکا همیشه برای جلوگیری یا مقاومت در برابر درخواست لغو تحریم‌ داشته، این بوده است که ایران پول‌هایی را که به دست می‌آورد در پروژه‌های منطقه‌ای خود صرف می‌کند. این بهانه‌ای بوده و است که توسط مخالفان لغو تحریم در آمریکا مرتب تکرار می‌شود. آنچه در عراق یا یمن اتفاق می‌افتد، می‌تواند این استدلال را تضعیف و یا بالعکس تقویت کند. ما باید مراقب باشیم این بهانه‌های واهی را دست کسانی که تلاش می‌کنند به نحوی این تحریم‌ها را توجیه کنند و آن را منطقی نشان دهند، ندهیم. البته این بدین معنا نیست که امور طبیعی امنیتی خود را رها کنیم و یا از پیگیری سیاست‌های گذشته دست بکشیم ولی در عین حال باید هوشیاری به خرج داد تا این فشار عمده بین‌المللی که امروز علیه آمریکا و تندروها در واشنگتن وجود دارد، کم نشود و در همین سطحی که هست، باقی بماند؛ چون حداقل، دستاوردی است که می‌تواند اعتبار دولت آمریکا و سیاست‌های آن را بیشتر از قبل زیر سوال ببرد و این به خودی خود امر خوبی برای ما در رقابت‌های بین ایران و آمریکا محسوب می‌شود.

  ناظر به تحرکاتی که اتفاق می‌افتد، اگر این تحرکات به اقدام نظامی منتهی شود، فکر می‌کنید اقدام نظامی محدود با ایران هم می‌تواند محتمل باشد؟

در اینجا دو نگاه می‌تواند وجود داشته باشد. نگاه اول این است که چون ایالات‌متحده در داخل در سطح وسیعی درگیر بحران کروناست، دنبال ماجرای جدیدی در خارج از کشور نمی‌رود و تلاش می‌کند متمرکز بر حل بحران درون خود باشد، به‌ویژه اینکه به انتخابات آمریکا هم نزدیک می‌شویم و دولت آمریکا ممکن است مایل نباشد چندین بحران همزمان را مدیریت کند. نگاه دوم که دور از واقعیت نیست و می‌تواند پایه‌های منطقی داشته باشد، این است که چون اتفاقا ترامپ در مدیریت بحران کرونا چندان موفق و درخشان نبوده، ممکن است بخواهد توجهات را به بحران دیگری جلب کرده و مقداری از فشار خبری و رسانه‌ای بر دولت خود را کم کند. در این احتمال، می‌تواند ماجراجویی جدید و نسبتا کم‌هزینه‌ای را برای خود ترتیب دهد. مقدمات این ماجراجویی فعلا در نسبت با ایران و مسائل منطقه‌ای فراهم است. احتمال دوم را نباید نادیده بگیریم. پمپئو و رسانه‌هایی چون نیویورک‌تایمز تلاش‌هایی در این خصوص داشته‌اند تا در خلال بحران کرونا فشار بر ایران را افزایش دهند و حتی از بمباران ایران به شکل‌هایی حمایت کرده بودند. اینها می‌توانند ترامپ را به سمتی هدایت کنند که سال‌هاست به دنبال آن هستند. من فکر می‌کنم نباید الزاما خود را محدود به سناریوی اول کرده و احتمال دوم را فراموش کنیم و ناخواسته شرایطی مهیا کنیم که جنگ‌طلبان در آمریکا بتوانند به سناریوی دوم خود نزدیک شوند. نکته دیگر آنکه آمریکایی‌ها این را می‌دانند که ایران درگیر بحران کروناست و منابع مالی بسیاری صرف حل این بحران می‌کند و پتانسیل نارضایتی اجتماعی نیز ممکن است در ایران زمینه‌هایی داشته باشد و به خاطر بحران کرونا این پتانسیل تقویت شود.  براساس این نگاه، ایران در شرایطی که جزو کشورهایی با درصد بالای مبتلایان به کرونا محسوب می‌شود، آماده جنگ تمام‌عیار با آمریکا نیست و همه اینها به سناریوی دوم کمک می‌کند. بنابراین باید مراقب این تهدیدات باشیم و بدانیم آنها از نگاه خود زمینه‌هایی منطقی را برای دامن زدن به بحران احتمالی بین ایران و آمریکا دارند.