تاریخ : Tue 07 Apr 2020 - 00:05
کد خبر : 39175
سرویس خبری : نقد روز

 تست کرونا روی تحریم

«فرهیختگان» بررسی کرد: فعال شدن دیپلماسی بعد از کرونا، تحولات عراق و آینده تحریم‌ها

تست کرونا روی تحریم

با ظهور بیماری کرونا و درگیری کشورها ازجمله ایران با این اپیدمی خطرناک، از دیدگاه دیپلمات‌ها فرصتی فراهم آمده تا اقدامات غیرقانونی و تحریم‌های ظالمانه علیه ایران در فضای افکارعمومی بازنمایی شده و به‌عنوان یک سند جنایت علیه مردم ایران مطرح شود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مدت‌هاست که ایران تحت تحریم‌های بی‌سابقه ایالات متحده قرار دارد به ویژه از اردیبهشت‌ماه سال ۹۷ که فشار حداکثری، سیاست دولت ترامپ در قبال ایران نام گرفت. حالا و با ظهور بیماری کرونا و درگیری کشورها ازجمله ایران با این اپیدمی خطرناک، از دیدگاه دیپلمات‌ها فرصتی فراهم آمده تا اقدامات غیرقانونی و تحریم‌های ظالمانه علیه ایران در فضای افکارعمومی بازنمایی شده و به‌عنوان یک سند جنایت علیه مردم ایران مطرح شود. در این مسیر فعالان حوزه سیاست خارجی در ایران مجموعه تلاش‌هایی را از خود به نمایش گذاشتند. چنانکه از یک‌سو محمدجواد ظریف در سلسله‌پست‌هایی در فضای مجازی و اظهاراتی در رسانه‌ها نسبت به این تحریم‌های ظالمانه اعتراض کرد و محدودیت‌های ایران برای مقابله با کرونا در اثر تحریم‌های ایالات متحده را به رسانه‌ها کشاند و حتی لیست نیازهای پزشکی ایران برای مقابله با کرونا را منتشر کرد. البته در این مسیر برخی هم بودند که خیلی ‌تند رفتند و به اصطلاح آش را شور کردند.

 تنش تهران- واشنگتن و ماجرای کرونا

یادداشت پیروز حناچی، شهردار تهران در روزنامه گاردین ازجمله این اقدامات بود که تداعی‌کننده پیام ضعف ایران توصیف شد و مورد اعتراض جدی افکارعمومی داخلی قرار گرفت. بررسی کنش و واکنش‌ها نسبت به مجموعه اقدامات سیاسی و دیپلماتیک در این حوزه گویای این است که حداقل دو نگاه در قبال این اقدامات وجود دارد. اول آنهایی که امید دارند تغییراتی هرچند اندک در رفتار آمریکا در بحبوحه بحران کرونا در قبال ایران ایجاد شود و گروه دوم کسانی که معتقدند آمریکایی‌ها به‌هیچ عنوان در رفتار خود تغییری نخواهند داد و تا زمانی که ایران نتواند جایگاه واقعی خود را در نظام بین‌الملل در وجوه مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی، امنیتی و نظامی به دست بیاورد، هیچ امیدی نسبت به تغییر رفتار آمریکا نمی‌توان داشت و مجموعه اقدامات دیپلماتیک از جنس کنش‌های رسانه‌ای و سیاسی اخیر نیز تاثیر قابل‌توجهی در این مسیر نخواهد داشت.

برای تشخیص اصالت هرکدام از این دو نگاه باید حداقل دو مساله را مورد بررسی قرار داد. اول اینکه جنس تنش میان ایران و آمریکا چگونه است و ثانیا در ماجرای کرونا مسیر اتفاقات به چه شکلی جلو رفته است؟ درمورد اول باید گفت که سطح تنش و درگیری میان دو کشور امروز آنقدر بالاست که بسیار بعید است با اتفاقاتی حتی بزرگ‌تر از اپیدمی جهانی کرونا دستخوش تغییر شود  چنانکه در این ماه‌ها دو کشور بارها تا سرحد درگیری مستقیم هم رفته‌اند و از سوی دیگر ایالات متحده واجد هیچ گونه ویژگی اخلاقی در رفتار سیاسی خود نیست و نشان داده برای جان مردم هیچ ارزشی قائل نیست ازجمله اینکه مدت‌هاست ایران برخلاف ادعاهای رسانه‌ای مسئولان کاخ سفید تحت تحریم دارو و مواد غذایی قرار دارد و در جریان کرونا هم آمریکایی‌ها به‌جای کاهش و تعدیل فشار خود طی اقدامی عجیب موارد دیگری را بر لیست تحریم خود افزودند و به‌اصطلاح حلقه فشار خود را علیه ایران تنگ‌تر کردند. از این‌رو بیراه نیست که بگوییم انتظار کاهش فشار در ماجرای کرونا همچون امید داشتن به یک سراب است و نباید امید ویژه‌ای داشت.

 بحران کرونا در آمریکا و ماجراجویی‌های تمام‌نشدنی کاخ سفید

با سیاست‌های ترامپ تعداد مبتلایان به کرونا در آمریکا رکورد عجیب و غریبی زده و حالا از مرز  320 هزار نفر هم گذشته است، رقمی که به‌تنهایی معادل تعداد مبتلایان در چندین کشور درگیر با کرونا ازجمله ایران، چین، فرانسه و آلمان است. تعداد کشته‌های ناشی از کرونا در این کشور هم حدود 10 هزار نفر است و این در حالی است که رئیس‌جمهور این کشور اخیرا گفته است دو هفته بحرانی پیش‌روی آمریکا قرار خواهد داشت. در همین حال اما چند روزی است که تحرکات نظامیان این کشور در عراق به بهانه‌های واهی افزایش یافته و بسیاری احتمال درگرفتن یک جنگ قریب‌الوقوع میان نیروهای ایالات متحده و نیروهای بسیج مردمی عراق حشدالشعبی را می‌دهند. البته آنچنان که ترامپ چندی‌پیش مدعی شد ایران پشت پرده درگیری میان نیروهای عراقی با آمریکایی‌ها قرار دارد و لذا برخی عنوان می‌کنند که درواقع یک درگیری نیابتی میان ایران و آمریکا در عراق به وقوع خواهد پیوست.

رزمایش نیروهای آمریکایی در عین‌الاسد، استقرار سامانه ضدموشکی پاتریوت در این منطقه و ورود تعداد زیادی نیرو و ادوات جنگی به پایگاه‌های آمریکایی در عراق هم افزایش‌دهنده این دست احتمالات است. در این میان و در شرایطی که رسانه‌ها هر آن از احتمال آغاز درگیری خبر می‌دهند، یک سوال مهم مطرح می‌شود، اینکه چرا ایالات متحده باید در چنین شرایطی بخشی از توان خود را به‌جای حفظ جان و تامین سلامت مردم این کشور در بحران کرونا معطوف به تحرکات نظامی در عراق کند و آیا اساسا این اقدامات منجر به یک درگیری جدی در عراق خواهد شد یا خیر؟

لازم به ذکر است که گروه‌های عراقی ازجمله اعضای حشدالشعبی همگی اعلام کرده‌اند در صورت اقدام آمریکا واکنش‌های جدی و سنگینی از خود نشان خواهند داد.

«فرهیختگان» در شماره امروز خود در گفت‌وگو با کارشناسان سیاست خارجی و مسائل آمریکا، این موضوعات را بررسی کرده است.

 

فواد ایزدی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران: 

آمریکا بدون احتمال هزینه بالا متوقف نمی شود

فواد ایزدی، عضو هیات‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تحولات اخیر میان ایران و ایالات متحده را بررسی و تحلیل خود را نسبت به شرایط آتی عنوان کرد. مشروح این گفت‌و گو در ادامه از نظر می‌گذرد.

  از دیدگاه برخی ماجرای کرونا فرصت خوبی است تا ایران بتواند مساله سیاست خارجه خود را در مواجهه با آمریکا پیش ببرد، ارزیابی شما چیست؟

کرونا یک بیماری و نتیجه آن فوت تعدادی از هموطنان‌مان است. از این جهت همان‌طور که ما طرف مقابل را نقد می‌کنیم که نباید استفاده ابزاری از اتفاقات ناگوار داشته باشد، خودمان هم باید این نکته را رعایت کنیم. دغدغه اول مباحث مربوط به کرونا اقداماتی است که می‌تواند منجر به کاهش تعداد تلفات ناشی از این اپیدمی در کشور شود. در این میان اما کشور ما در عمل با دشمنانی مواجه است که دقیقا از همین ابزار برای فشار به ما و مردم استفاده می‌کنند، یعنی اصول اخلاقی را رعایت نمی‌کنند. الان آمریکایی‌ها وارد یک جنگ جدید شده‌اند. چیزی شبیه یک جنگ بیولوژیک. البته درباره اینکه ویروس کرونا محصول تروریسم بیولوژیکی است را بنده اطلاع ندارم و در حوزه تخصصی ما نیست و نمی‌دانم این ویروس را آمریکایی‌ها ساختند یا حاصل یک فرآیند طبیعی است، منتها فارغ از اینکه اصل و اصالت کرونا چه باشد، اکنون اپیدمی این ویروس به‌عنوان یک فرصت توسط دولت آمریکا مورد استفاده قرار گرفته تا به اهدافی برسند که به طور معمول نمی‌توانند به آن اهداف دست یابند. یعنی کرونا فشار مضاعفی به کشور وارد می‌کند و  آمریکایی‌ها از این اتفاق خوشحال هستند و خرسند که کرونا باعث افزایش فشار به ایران شده است. حالا مقامات آمریکا می‌خواهند مطمئن شوند این ابزاری که اخیرا پیدا شده می‌تواند برای رسیدن به اهداف‌شان موثر باشد. زمانی که شما با چنین دشمنانی مواجه هستید چاره‌ای ندارید غیر از اینکه عکس‌العمل نشان دهید.

  این عکس‌العمل چه چیزی است؟

 اینجا باید عکس‌العمل این باشد که به‌نوعی دوباره اعلام کنیم و به گوش همه برسانیم که تحریم‌ها ظالمانه و غیرقانونی است و مخصوصا در دوره کرونا این تحریم‌ها هیچ توجیهی ندارد و باید کامل برداشته شود. از این جهت کشور اگر در این حوزه فعالیت کند، مناسب است. البته نمی‌توان نام این اقدام را دیپلماسی کرونا گذاشت. نام این مجموعه اقدام را مقابله به مثل در مقابل فعالیت‌های طرف مقابل می‌گذاریم که می تواند در مسیر  برجسته کردن مظلومیت مردم ایران باشد.

  اقدامی را که دستگاه دیپلماسی در نشان دادن مظلومیت ایران طی هفته‌های اخیر انجام داده چقدر موفق می‌دانید؟

معتقدم در این مسیر باید توازن وجود داشته باشد. ایران کشور آبرومند و قدرتمندی است و نباید به گونه‌ای رفتار کرد که این آبرومندی خدشه‌دار شود. در عین حال که ایران هم از این ویروس و بیماری صدمه می‌بیند اما شاهدیم که درصد فوتی‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی‌ها بسیار زیادتر از ماست. اما این فعالیت‌هایی که انجام می‌شود در حد توان است و همیشه می‌توان کارهای بیشتری انجام شود.

  برداشت برخی این است که با فشارهای رسانه‌ای و دیپلماتیک اخیر به آمریکا این امکان وجود دارد که بخشی از تحریم‌های ثانویه ملغی شود یا در مساله تحریم‌ها اتفاقی بیفتد. برخی می‌گویند بخشی از پول‌های ما از کره‌جنوبی آزاد می‌شود یا اینستکس راه افتاده و ایران توانسته محموله‌هایی از اقلام درمانی را با صدور اجازه آمریکا وارد کند. چقدر محتمل می‌دانید تحریم‌های ثانویه برداشته شود یا اتفاق ملموسی در ماجرای تحریم‌ها رخ دهد؟

آمریکایی‌ها نه‌تنها در بحران کرونا نمی‌خواهند به ایران کمک کنند بلکه در چند روز اخیر شاهد تحریم‌های جدید هم بوده‌ایم. از این جهت اگر اتفاقی از این جنسی که شما مطرح کردید، می‌افتد در راستای مطالبات و خواسته‌های کاخ سفید نیست. این روزها برخی کشورها را داریم که برای آبروی خود ممکن است یک نمایشی هم بدهند مثلا بگویند اینستکس راه‌اندازی شده و شاید هم یک تبادل یا معامله کوچکی در آن انجام شود. اما اینکه این اتفاقات چقدر ریشه‌ دارد مساله دیگری است که باید مشخص شود.  البته به‌خاطر تندروی‌هایی که آمریکایی‌ها دارند، معدود کشورهایی هستند که با آن نگاه ضدایرانی آمریکا همراه شوند. جز رژیم صهیونیستی و عربستان کمتر کشوری است که این فعالیت‌های آمریکایی‌ها را بپذیرد. از طرفی تحریم‌های آمریکا یک‌جانبه و غیرقانونی است و کشورها هیچ الزامی برای اجرای آن ندارند. از این‌رو اکنون فرصتی است که از آن استفاده کرده و پیروی از آمریکا را در حوزه تحریم متوقف کنند. این مسیر برای خود این کشورها سود دارد. تجارت با ایران که کشوری 80 و چند میلیونی است، سود دارد. مضاف بر اینکه سیاست‌های آمریکا جواب نداده است و آمریکا به هیچ‌یک از اهداف خود نسبت به ایران دست نیافته، نه‌تنها امتیاز بیشتری نگرفته بلکه امتیازاتی را هم از دست داده است. چون به اهداف دست نیافتند، کشورهای دیگر باید از این شکست سیاسی آمریکا درس بگیرند و راه خود را جدا کنند.

  برخی معتقدند تحولات اخیر در عراق و تحرکات آمریکا در این کشور ممکن است منجر به اقداماتی علیه ایران به‌منظور تغییر در معادلات سیاسی درون آمریکا شود. این اتفاق را چقدر محتمل می‌دانید؟

این اتفاق بستگی به ما دارد. اگر طرف مقابل احساس کند که می‌تواند فعالیتی را علیه ایران انجام دهد و این اقدام هزینه زیادی نخواهد داشت قطعا انجام می‌دهد، چه کرونا باشد و چه نباشد. اگر هزینه بالا باشد این حرکت متوقف خواهد شد، چه کرونا باشد و چه نباشد. این نکته درست است که در تاریخ آمریکا زمانی که این دولت نیاز به فرافکنی داشته و می‌خواسته اذهان و افکارعمومی را تغییر دهد یک جنگ و دعوایی در خارج از آمریکا راه انداخته است.  پس بحران کرونا در داخل آمریکا بی‌تاثیر در سیاست‌ خارجی این کشور نیست. اینکه در نهایت تصمیم بگیرند فلان اقدام را انجام دهند یا خیر، به این برمی‌گردد که چقدر هزینه دارد. کاری که ما انجام می‌دهیم این است که مطمئن شویم آمریکایی‌ها می‌دانند هزینه حمله به ایران بسیار بالا خواهد بود و نه‌تنها مشکل کرونا را حل نمی‌کند بلکه مشکلات دیگری را به مشکلات آنها اضافه خواهد کرد. اگر این یقین در طرف آمریکایی ایجاد شود، آمریکا کاری نخواهد کرد.

  حتی در کشور عراق؟

حتی در عراق حرکتی نخواهد کرد. اگر متوجه شوند در عراق یا جای دیگر هزینه بالایی پرداخت نمی‌کنند اقدام خواهند کرد. دلیل این که سردار سلیمانی را شهید کردند چه بود؟ افرادی که به ترامپ پیشنهاد دادند سردار سلیمانی را می‌توان ترور کرد، گفتند ایران خیلی جواب سختی نخواهد داد. اگر احساس آمریکا این بود که پاسخ ایران سنگین خواهد بود به‌راحتی این کار را انجام نمی‌دادند. اینکه پاسخ ایران بعد از شهادت سردار سلیمانی سنگین یا سبک بود را کاری نداریم ولی این سبک محاسباتی آمریکایی‌هاست که سود و زیان را نگاه می‌کنند. کاری که کشورهایی همچون جمهوری اسلامی باید انجام دهند این است که زیان هر اقدام علیه خود را بالا ببرند. بحث قوی شدن است که حضرت آقا فرمودند که نه‌تنها در حوزه نظامی و امنیتی باید قوی شویم بلکه باید در حوزه‌های دیگر شرایطی باشد که هم آسیب‌پذیری کشور کمتر شود و هم قدرت بالا باشد که بتواند هزینه برای طرف مقابل ایجاد کند.

  نزدیک به انتخابات آمریکا هستیم. ایران می‌تواند در جایگاه ترامپ تاثیر ویژه‌ای بگذارد؟

اینکه چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز می‌شود، مشخص نیست. الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد ولی اینکه ایران می‌تواند تاثیرگذار باشد یا خیر، قطعا می‌تواند تاثیرگذار باشد چون رقابت نزدیک است. زمانی که شما با یک درصد یا کمتر انتخابات را می‌برید، جمعیت‌هایی در آمریکا هستند که اینها اگر درست با آنها کار شود این جمعیت‌ها می‌توانند به سمتی بروند که در نهایت به نفع خودشان و ایران خواهد بود. منتها کشور به صورت سنتی در این حوزه‌ها فعال نبوده است. برخلاف طرف مقابل که در انتخابات ما به شدت فعال است و به‌دنبال تعیین رئیس‌جمهور ماست و سعی خود را می‌کنند و زیاد هزینه می‌کنند، ما در این موضوعات ورود نداشتیم. سوال خوبی است ولی در عمل معلوم نیست اتفاق خاصی رخ دهد.

 

دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری:

بعضی منابع آزاد شد، ولی انتظار تحول بزرگ نداریم

بحران کرونا و چالش‌های متعاقب آن، دولت ایران را به سمت تلاش‌های دیپلماتیکی سوق داد که بیش از هرچیز هدف رفع تحریم‌ها را دنبال می‌کرد. هدفی که البته تاکنون توفیق چندانی به دنبال نداشته و در این‌باره زمینه انتقادات زیادی را فراهم آورده است. در این ارتباط با دیاکو حسینی، مدیربرنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به گفت‌وگو نشسته و چشم‌انداز تحرکات مورد اشاره را به بحث گذاشته‌ایم. حسینی معتقد است لغو تحریم‌ها اساسا ممکن نیست و درنهایت، حداکثر مقداری از سختگیری‌های مربوط به اجرای تحریم از سوی آمریکا کم شده و منفذهایی در این زمینه ایجاد خواهد شد. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

  به نظر شما چالش کرونا می‌تواند به‌عنوان یک فرصت برای مانور در سیاست خارجی برای پیشبرد اهداف کشور تلقی شود؟

فکر می‌کنم به خاطر به‌ هم‌ریختگی‌هایی که در جهان مشاهده می‌کنیم و عدم هماهنگی بسیار عمیقی که بین کشورهای مهم وجود دارد، قدری صحبت درباره همکاری‌ای که لازمه مقابله موثر و جهانی با این بحران است، دشوار شده و بخش عمده‌ای از این موضوع به آن برمی‌گردد که ایالات‌متحده که قاعدتا سهم بسیار بزرگی در شکل دادن به این همکاری‌ها در طول سال‌ها و دهه‌های اخیر داشته، امروز تقریبا تمام پتانسیل خود را برای ایجاد این نوع همکاری‌ها از دست داده است. ریشه این مساله هم آن است که آمریکا بینش خود را نسبت به منافع جهانی و منافعی که وابسته به مرزها نیست، از دست داده است. بنابراین مشکل بعدی ما در جهان این است که سایر کشورها از اروپا، روسیه، چین و... که واقف نسبت به این نحوه رفتار سیاست خارجی آمریکا هستند، هنوز نتوانسته‌اند به یک فرمول و یک چهارچوب جایگزین برای همکاری‌های بین‌المللی به‌منظور مقابله موثر با این بیماری اپیدمیک دست یابند و درنتیجه این وضعیت، خلأ ایجاد شده و آنچه ما می‌بینیم، یک نوع به هم‌ریختگی است.

تا جایی که به ایران مربوط می‌شود طبعا اگر ما یک بینش همکاری‌جویانه را بین کشورهای مختلف می‌داشتیم، می‌توانستیم از این بحران برای ایجاد فرصتی با هدف تقویت همکاری‌های بین‌المللی و پیدا کردن یک مخرج مشترک بین کشورهای منطقه استفاده کنیم. البته ممکن است ما با برخی از آنها اختلافاتی درباره موضوعات اقتصادی و امنیتی نیز داشته باشیم ولی در عین حال درباره این موضوع با یک چالش و تهدید کاملا مشترک مواجه هستیم.  اما به هر حال فقدان این بینش منجر شده پیگیری هر نوع ابتکاری که کمک به تقویت دیپلماسی کشورها بکند، ناکارآمد باشد و پیگیری‌ها در این‌باره وقتی به نتیجه خواهد رسید که همه کشورها به صورت‌مساله واقف باشند و برای آن تلاش کنند.

  در هفته‌های گذشته یک مجموعه تلاش رسانه‌ای برای به تصویر کشیدن خصومت غیرانسانی آمریکا در ماجرای تحریم‌ها اتفاق افتاد. شما این اقدام را چطور ارزیابی کرده و فکر می‌کنید در این زمینه تا چه اندازه موفق بوده‌ایم؟

یک بعد ماجرا اطلاع‌رسانی درباره اثر تحریم‌ها بود که همان‌طور که اشاره کردید، در این زمینه تلاش نسبتا گسترده‌ای صورت گرفت و نمود آن تحرکات وزارت خارجه و نامه‌هایی که آقای ظریف پیگیری کردند و نیز نامه هشت کشور تحت تحریم به ابتکار ونزوئلا به دبیرکل سازمان ملل بود که اثر تحریم‌ها را برای مقابله با کرونا مورد بحث قرار داد. این اقدامات همزمان با تلاش‌هایی از سوی جامعه مدنی خصوصا در خود آمریکا انجام شد تا نشان دهد تحریم‌ها تاثیر مخربی برای مقابله با بیماری دارد. این آشکار کردن حقایق مربوط به تحریم‌ها بود.

 آنچه به دست آمد، این بود که آگاهی بین‌المللی را کم و بیش نسبت به این تقویت کرد که در عمل تحریم‌ها چطور می‌تواند به گرفته شدن جان انسان‌های بی‌گناه منجر شود. لکن از آنجا که ایالات‌متحده دچار یک نوع فروپاشی اخلاقی بی‌نظیر در تاریخ خود شده، به نظر می‌رسد در برابر این مقدار از فشار بین‌المللی حتی از طرف دوستان خود نیز بی‌تفاوت است. می‌دانیم اتحادیه اروپا نیز همانند چین و روسیه از لغو تحریم‌ها حمایت کرده، چون آنها خود نیز تحت تحریم هستند. در عین حال آمریکا همچنان مقاومت کرده و به بهایی که به خاطر این مقاومت پرداخت می‌کند، یعنی از بین رفتن تمام پایه‌های قدرت نرم و قدرت اخلاقی آمریکا کاملا بی‌توجه است.با این اوصاف، من فکر نمی‌کنم با توجه به رژیمی که امروز در آمریکا حاکم است، بتوانیم به لغو تحریم‌ها که لازمه مقابله با این بیماری است، دست یابیم ولی می‌توانیم انتظار داشته باشیم که آمریکایی‌ها برای ساکت کردن افکار عمومی و آرام کردن اعتراضات کشورهای بزرگ و تحت تحریم، مقداری از سختگیری‌های مربوط به اجرای تحریم را کم کنند و منفذهایی ایجاد شود که همین منفذها می‌تواند برای کشورهایی که تحت تحریم هستند، مقداری موثر باشد.

   یعنی چالش کرونا و تلاش‌هایی که شما هم به آن اشاره داشتید، نمی‌تواند در آینده نه‌چندان دور زمینه ایجاد تغییر در شرایط تحریم‌ها را فراهم کند؟

این که توقع داشته باشیم کلیه تحریم‌ها لغو شوند و ما به وضعیت بی‌تحریمی برسیم، ناممکن است، اما آنچه ممکن به نظر می‌رسد، این است که به واسطه فضاسازی‌ها و تبلیغاتی که برای کاستن تحریم‌ها صورت گرفت، فشار بر آمریکا به قدری زیاد شود که مقداری از سختگیری‌های اجرای تحریم را کمتر کند. کمااینکه آثار این موضوع را ازجمله در رابطه با ترکیه دیدیم و مقداری از پول‌های ایران آزاد شد و درحال حاضر می‌توانیم به آن دسترسی داشته باشیم. درباره کره و ژاپن نیز زمینه‌هایی از این قبیل ایجاد شده که ایران بتواند دسترسی‌هایی به منابع مالی خود که به واسطه تحریم‌ها مسدود شده بود، داشته باشد. با این حال، تغییر هنگفت در شرایط تحریم‌ها دور از ذهن به نظر می‌رسد.

  درواقع مهم‌ترین اتفاق محتمل از دید شما، کاهش اثر تحریم‌های ثانویه بر کشورهای دیگری است که می‌خواهند با ایران مبادله اقتصادی داشته باشند.

بله. کشوری که تحت تحریم است، فقط کشور تحریم‌شده نیست بلکه همه کشورها به نوعی تحریم هستند. بنابراین سست کردن سختگیری‌های نظارتی بر اجرای تحریم‌ها، می‌تواند قدری به بهبود وضعیت موجود کمک کند.

   این ماجرا می‌تواند در داخل اثر سیاسی یا اقتصادی مشخصی داشته باشد؟

منظور شما از اثر سیاسی در داخل چیست؟

  اینکه این امیدواری در داخل ایجاد شود که در ادامه گشایشی برای رفع جدی‌تر تحریم‌ها ایجاد خواهد شد.

من تصور نمی‌کنم سست کردن نظارت‌های سختگیرانه بر تحریم‌ها به خودی خود منجر به گشایش بزرگ‌تری شود. به‌ویژه این که آمریکا انتظار دارد ایران از طریق ابتکار سیاسی برای کاهش تحریم‌ها تلاش کند. از نظر آمریکا این ابتکار سیاسی چیزی نیست جز تماس گرفتن با دولت آقای ترامپ و درخواست برای لغو تحریم‌ها؛ این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین تصور نمی‌کنم گشایش بزرگی در این زمینه ایجاد شود ولی آنچه نیاز داریم، این است که در این اوضاع بد بحرانی به منابع مالی‌ای که حق طبیعی ایران است، دسترسی یابیم و این اتفاق تا حدی می‌تواند محقق شود ولی در عین حال نباید انتظار فوق‌العاده‌ای از این وضعیت داشت.

  در این میان، پارامترهای بیرونی همانند تحولات عراق و نقش‌آفرینی آمریکا در آن بر این فرآیند تا چه اندازه تاثیرگذار است؟

استدلالی که دولت آمریکا همیشه برای جلوگیری یا مقاومت در برابر درخواست لغو تحریم‌ داشته، این بوده است که ایران پول‌هایی را که به دست می‌آورد در پروژه‌های منطقه‌ای خود صرف می‌کند. این بهانه‌ای بوده و است که توسط مخالفان لغو تحریم در آمریکا مرتب تکرار می‌شود. آنچه در عراق یا یمن اتفاق می‌افتد، می‌تواند این استدلال را تضعیف و یا بالعکس تقویت کند. ما باید مراقب باشیم این بهانه‌های واهی را دست کسانی که تلاش می‌کنند به نحوی این تحریم‌ها را توجیه کنند و آن را منطقی نشان دهند، ندهیم. البته این بدین معنا نیست که امور طبیعی امنیتی خود را رها کنیم و یا از پیگیری سیاست‌های گذشته دست بکشیم ولی در عین حال باید هوشیاری به خرج داد تا این فشار عمده بین‌المللی که امروز علیه آمریکا و تندروها در واشنگتن وجود دارد، کم نشود و در همین سطحی که هست، باقی بماند؛ چون حداقل، دستاوردی است که می‌تواند اعتبار دولت آمریکا و سیاست‌های آن را بیشتر از قبل زیر سوال ببرد و این به خودی خود امر خوبی برای ما در رقابت‌های بین ایران و آمریکا محسوب می‌شود.

  ناظر به تحرکاتی که اتفاق می‌افتد، اگر این تحرکات به اقدام نظامی منتهی شود، فکر می‌کنید اقدام نظامی محدود با ایران هم می‌تواند محتمل باشد؟

در اینجا دو نگاه می‌تواند وجود داشته باشد. نگاه اول این است که چون ایالات‌متحده در داخل در سطح وسیعی درگیر بحران کروناست، دنبال ماجرای جدیدی در خارج از کشور نمی‌رود و تلاش می‌کند متمرکز بر حل بحران درون خود باشد، به‌ویژه اینکه به انتخابات آمریکا هم نزدیک می‌شویم و دولت آمریکا ممکن است مایل نباشد چندین بحران همزمان را مدیریت کند. نگاه دوم که دور از واقعیت نیست و می‌تواند پایه‌های منطقی داشته باشد، این است که چون اتفاقا ترامپ در مدیریت بحران کرونا چندان موفق و درخشان نبوده، ممکن است بخواهد توجهات را به بحران دیگری جلب کرده و مقداری از فشار خبری و رسانه‌ای بر دولت خود را کم کند. در این احتمال، می‌تواند ماجراجویی جدید و نسبتا کم‌هزینه‌ای را برای خود ترتیب دهد. مقدمات این ماجراجویی فعلا در نسبت با ایران و مسائل منطقه‌ای فراهم است. احتمال دوم را نباید نادیده بگیریم. پمپئو و رسانه‌هایی چون نیویورک‌تایمز تلاش‌هایی در این خصوص داشته‌اند تا در خلال بحران کرونا فشار بر ایران را افزایش دهند و حتی از بمباران ایران به شکل‌هایی حمایت کرده بودند. اینها می‌توانند ترامپ را به سمتی هدایت کنند که سال‌هاست به دنبال آن هستند. من فکر می‌کنم نباید الزاما خود را محدود به سناریوی اول کرده و احتمال دوم را فراموش کنیم و ناخواسته شرایطی مهیا کنیم که جنگ‌طلبان در آمریکا بتوانند به سناریوی دوم خود نزدیک شوند. نکته دیگر آنکه آمریکایی‌ها این را می‌دانند که ایران درگیر بحران کروناست و منابع مالی بسیاری صرف حل این بحران می‌کند و پتانسیل نارضایتی اجتماعی نیز ممکن است در ایران زمینه‌هایی داشته باشد و به خاطر بحران کرونا این پتانسیل تقویت شود.  براساس این نگاه، ایران در شرایطی که جزو کشورهایی با درصد بالای مبتلایان به کرونا محسوب می‌شود، آماده جنگ تمام‌عیار با آمریکا نیست و همه اینها به سناریوی دوم کمک می‌کند. بنابراین باید مراقب این تهدیدات باشیم و بدانیم آنها از نگاه خود زمینه‌هایی منطقی را برای دامن زدن به بحران احتمالی بین ایران و آمریکا دارند.