به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، گزارش جدید مدیرکل آژانس درباره راستیآزمایی اجرای برجام در حالی منتشر شد که در آن ادعا شده بود: «آژانس ذرات اورانیوم طبیعی ساخت بشر در مکانی که توسط ایران به آژانس اظهار نشده بود را شناسایی کرده است.» این ادعا در کنار اظهارات روز گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنیبر اینکه درصورت عملنکردن تهران به تعهدات خود، وارد بحران میشویم شائبههایی را درخصوص سناریوهایی جدید علیه ایران مطرح کرده است؛ سناریوهایی که بهنظر میرسد با لغو تحریمهای تسلیحاتی در پاییز امسال یا حتی تلاش برای زمینهسازی جهت فعالکردن مکانیسم ماشه و بهطور کلی اعمال فشارهای بیشتر به تهران بیارتباط نیست.
در این ارتباط با فواد ایزدی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم.
تحلیل شما از گزارش اخیر آژانس و طرح این ادعا که «اورانیوم طبیعی ساخت بشر در مکانی که توسط ایران به آژانس اظهار نشده بود، شناسایی شده» چیست و فکر میکنید در ادامه چه سناریویی محتمل است؟
آژانس یک نهاد سیاسی تحتامر آمریکا محسوب میشود و صرفا یک نهاد فنی نیست. زمانی که ما به آمریکاییها امتیازات گستردهای در برجام دادیم، مدتی فتیله فشارهای آژانس را پایین کشیدند و بعد از اینکه منافعی که باید ذیل برجام میبردند، بردند احساس کردند امتیاز بیشتری باید بگیرند. به بیان روشنتر، زمانی که ایران آمادگی برای دادن امتیاز بیشتر را نداشت دوباره فتیله فشارهای آژانس را بیشتر کردند که قابل پیشبینی بود.
آژانس بحث فنی با ما ندارد. آنجاهایی که ایران با آژانس در حوزه فنی همکاری میکند، بازرسیهای خود را دارد. زمانی که میخواهد فشار را افزایش دهد بر نقاطی متمرکز میشود که میداند ایران نسبت به آنها حساسیت دارد. مثلا سایتهای نظامی یا سایتهایی که ربطی به بحث هستهای ایران ندارند. زمانی که ایران مخالفت میکند ایران را تهدید میکند و ادبیات تندی بهکار میبرد. این وضعیت ما با آژانس از ابتدا نیز وجود داشت، چون از ابتدا آژانس یک نهاد سیاسی بود. باید بیتفاوت به این اظهارنظرها، کارهایی را که باید در حوزه هستهای انجام شود با سرعت جدیتری پیش ببریم، چون امروز دیگر روشن شده که شما به آژانس امتیاز بدهید یا ندهید فشارهای آمریکا علیه ما کمتر که نمیشود هیچ، بیشتر هم میشود. تجربه برجام این بود. ما در حالی که به آمریکا و آژانس امتیاز دادیم، امروز با تحریمهایی مواجهیم که بدتر از قبل از برجام است. پس نتیجه منطقی این است که نباید به این حرفها و ادبیات توجه کرد و باید کشور در حوزههایی که نیاز به قدرت دارد، به قدرت برسد.
آمریکاییها و آژانس و کشورهای مرتبط با آمریکا ناراحت میشوند ولی مهم نیست چون ایران اگر بخواهد دنبال خوشحالی اینها باشد، هیچوقت خوشحال نمیشوند و آمریکاییها از حکومتی همانند حکومت شاه در ایران خوشحال میشدند که آنهم قرار نیست در ایران اتفاق بیفتد.
اگر اینها پرونده ما را دوباره به شورای حکام ببرند و در ادامه به شورای امنیت برود، چه باید کرد؟
قاعدتا کشورهایی غیر از آمریکا باید به این نکته پی ببرند که فشار زیاد روی ایران ممکن است منجر به خروج ایران از NPT شود و این اتفاق حتما به سود هیچکس ازجمله کشورهای همسو و همپیمان با آمریکا نیست. از این جهت آنها قاعدتا باید قدری هوشمندانهتر عمل کنند تا ایران به سمت خروج از NPT نرود. منتها این کار را میکنند، یا میخواهند انجام دهند، یا آمریکا به آنها اجازه میدهد، داستان دیگری است.
با این حال سوال شما این است که چه اتفاق بدی ممکن است بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی بیفتد ولی چارهای نیست چون کار نکردن و تمکین کردن به خواستههای آنها نیز مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند. اگر قرار باشد چه تمکین کنید چه تمکین نکنید افزایش تحریم داشته باشید، بهتر است تمکین نکنید و سرعت پیشرفت خود را افزایش و به این واسطه قدرت کشور را افزایش دهید تا با استفاده از ابزار و زبان قدرت بتوانید با طرف مقابل صحبت کنید. تجربه هم نشان داده آمریکاییها فقط زبان قدرت را میفهمند و زبان مذاکره را خیلی متوجه نیستند.
احیانا شما فکر میکنید این اقدام به تلاش آنها در سازمانملل که میخواستند رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران را متوقف کنند یا مصوبهای بگیرند، مربوط است؟
بله. ممکن است پرونده ایران را به شورای حکام و بعد به شورای امنیت سازمانملل بفرستند و بخواهند تحریم جدیدی اعمال کنند که آن تحریم جدید در عمل این تحریمهایی را که قرار است تا چند ماه دیگر در حوزه تسلیحاتی لغو شود، دوباره تمدید کند. منتها برای این کار مشکلی وجود دارد. صدور قطعنامه جدید در شورای امنیت سازمانملل مستلزم همراهی و موافقت روسیه و چین است. دولتهای یازدهم و دوازدهم نتوانستند در حدی که انتظار بود با روسیه و چین تعامل کنند، چون نگاه ما عمدتا به سمت کشورهای غربی بود. منتها فرصت چندماهه پیشرو تا مهرماه که طبق برجام تحریمهای تسلیحاتی به پایان میرسد، فرجهای است که دولت میتواند در جهت تحکیم روابط با روسیه و چین از آن بهره ببرد تا این دو کشور برای همراهی با ایران در مقابل آمریکا انگیزه بیشتری داشته باشند.
اگر پرونده به شورای حکام و از آنجا به شورای امنیت برود برای به انتها رساندن مکانیسم ماشه و احیای قطعنامههای قبلی احتیاج به رای روسیه و چین ندارد؟
مکانیسم ماشه داستان دیگری است.
این دو را نمیتوانند به هم وصل کنند؟
خیر. مکانیسم ماشه ذیل برجام است. اینکه قطعنامه جدیدی در سازمانملل بخواهید باید روسیه و چین وتو نکنند و رای مثبت یا ممتنع بدهند. اما مکانیسم ماشه ذیل برجام طراحی شده که این روش سنتی در سازمانملل را که رای پنج عضو نیاز داشته باشد دور بزند و یکی از مشکلات برجام هم از ابتدا همین بود.
اگر عدم پایبندی ایران به برجام از سوی آژانس اعلام شود، اینها نمیتوانند از طریق مکانیسم ماشه اقدام کنند؟
مکانیسم ماشه برای 2231 است. یک روش این است که مکانیسم ماشه را ذیل 2231 فعال کنند. این یک بحث است و بحث دیگر آنکه قطعنامه جدیدی با شماره جدیدی تصویب کنند. مکانیسم ماشه نیاز به رای مثبت روسیه و چین ندارد؛ اما قطعنامه جدید مستلزم رای روسیه و چین است.
ممکن است آژانس مسیر اول را پیگیری کند؟ بیانیهای که آژانس داده ذیل گزارشهای دورهای و نوبهای آن از برجام منتظر شده و در این گزارش گفته شده ایران به تعهدات خود پایبند نیست. اگر بهصورت رسمی اعلام کند که ایران به تعهدات خود پایبند نیست برای 2231 هم احتمالا مشکل ایجاد میشود.
بله. برای 2231 میتواند مشکل ایجاد شود، میتواند منجر به ارسال پرونده به شورای امنیت و باقی مسیر شود. همچنین میتواند منجر به قطعنامه دیگری شود، منتها برای قطعنامه جدید نیاز به رای روسیه و چین دارند.