تاریخ : Mon 02 Mar 2020 - 00:08
کد خبر : 37985
سرویس خبری : نقد روز

تأثیر کرونا بر اقتصاد آمریکا ترامپ را نگران انتخابات 2020 کرده است

علیرضا کوهکن در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

تأثیر کرونا بر اقتصاد آمریکا ترامپ را نگران انتخابات 2020 کرده است

ترامپ که تا پیش از این چالش کرونا را مشکل چین و ایران می‌خواند، اینک به‌دلیل انتشار فزاینده این ویروس در ایالات متحده آینده سیاسی خود را نیز در خطر می‌بیند.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، صدای پای کرونا چند روزی است که به ایالات متحده هم رسیده. ترامپ که تا پیش از این چالش کرونا را مشکل چین و ایران می‌خواند و معتقد بود به‌واسطه ضرر رقیب تجاری خود، منافع اقتصادی قابل‌توجهی عاید آمریکا شده، اینک به‌دلیل انتشار فزاینده این ویروس در ایالات متحده آینده سیاسی خود را نیز در خطر می‌بیند.  در این‌باره و در ارزیابی سیاست‌های دولت ترامپ در مواجهه با چالش کرونا با علیرضا کوهکن، عضو هیات‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی به گفت‌وگو نشستیم. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ارزیابی شما از سیاست‌های دولت ترامپ برای مواجهه با چالش کرونا در ایالات متحده چیست و چرا این سیاست‌ها در داخل حاکمیت آمریکا با انتقاداتی مواجه شده است؟

دولت آمریکا تا امروز در مواجهه با پدیده کرونا در چند مرحله، رویکرد‌های متفاوتی داشته است؛ در مرحله اول تمرکز آنها بیشتر بر این موضوع بود که بحرانی در چین اتفاق افتاده و این مربوط به چین است و اتفاقا ترامپ تصریح کرد که این بحران در چین آسیب‌هایی را به‌دنبال داشته و این به نفع اقتصاد آمریکا است؛ نگاهی کاملا لیبرالی و به دور از اخلاق که در عین کشته شدن مردم چین، قائل به آن بود که برای آمریکا منافع اقتصادی دارد. در مرحله دوم که زمزمه‌های ورود این بیماری به آمریکا مطرح بود، رئیس‌جمهور آمریکا نوعی موضع انکار و تمسخرآمیز اتخاذ کرد و بیشتر صحبت را به مطالب طنز گذراند که دست‌های خود را بشویید و هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و این‌طور وانمود کرد که این بیماری چندان مهم نیست، اما بعد از اینکه واکنش بازارهای مالی و نگرانی مردم آمریکا نسبت به این موضوع بیشتر شد، از این صحبت کردند که ممکن است با خطر جدی مواجه شویم و باید برای آن آماده باشیم.

به نظر من جدای از مواجهه دولت آمریکا با این بحران اجتماعی که البته دلایلی دارد، خود موضوع کرونا مساله‌ای است که برخی تبلیغات و نگاه اجتماعی به جامعه ایرانی را می‌تواند تصحیح کند.

به یاد دارم سال‌ها تبلیغ می‌شد که مردم برخی از کشورهای اروپایی یا مردم ایالات متحده یا مردم برخی کشورهای شرق آسیا همانند چین، ژاپن، کره جنوبی و... فرهنگ خاصی دارند و افراد متواضع و بخشنده‌ای هستند. البته هدف از این تبلیغات بیشتر تحقیر جامعه ایرانی بود، اما این اتفاق می‌افتاد. کرونا خیلی خوب نشان داد که این‌طور نیست. ثروت در نوع رفتار تاثیرگذار است، اما تعیین‌کننده همه چیز نیست. ماسکی که یک بسته آن در آمریکا 8 دلار بود، الان به 200 دلار رسیده است و ما حتی در ایران این میزان رشد را برای قیمت ماسک نداشتیم، در حالی‌که در آمریکا میزان درگیری خیلی پایین‌تر است. در کشور کوچک اروپایی بلژیک هم همین اتفاق افتاده است.اینکه ترامپ چرا این واکنش را نشان داد، به این برمی‌گردد که او از انتخابات نگرانی دارد و مهم‌ترین دستاوردی که ترامپ در تبلیغات خود روی آن تاکید داشت و در مناظرات انتخاباتی بیشترین وقت را برای آن صرف می‌کند، دستاوردهای اقتصادی در دوره او است؛ دستاوردهایی که مبتنی‌بر افزایش نرخ اشتغال و همین‌طور افزایش سود برای ثروتمندان بوده و این باعث حمایت آنها از او خواهد شد.با این حال کرونا هر دوی این موضوعات را هدف گرفته است؛ یعنی هم با ترس عمومی که ایجاد می‌کند، میزان اشتغال عمومی را کاهش می‌دهد و هم از آن مهم‌تر، بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار می‌دهد که در مرحله اول ثروت ثروتمندان را کم می‌کند.

ما در همین یک هفته شاهد بودیم 10درصد از ارزش سهام اصلی در ایالات متحده کاهش پیدا کرد که در سال‌های اخیر یک اتفاق کاملا بی‌سابقه بوده و البته این فقط برای ثروتمندان نیست، چون پس‌انداز عمومی مردم هم در بازار سهام است و به‌تدریج آنجا هم اثرات خود را نشان می‌دهد و اگر این اتفاق بخواهد به همین شکل ادامه یابد -که البته ادامه پیدا کردن یا نکردن آن به مدیریت دولت آمریکا ربط دارد- شانس ترامپ برای دوباره انتخاب شدن را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. همین که می‌بینید ترامپ و تیم تبلیغاتی کمپین انتخاباتی او روی این موضوع تمرکز کرده‌اند و تلاش می‌کنند لااقل به مردم آمریکا نشان بدهند به فکر اتفاقی که افتاده هستند و برای مدیریت آن در تلاشند، ریشه در این واقعیت دارد.

به بحث ماسک و افزایش قیمت آن اشاره کردید. یکی از مهم‌ترین سوالاتی که درخصوص روند درمان کرونا در آمریکا وجود دارد، قیمت کیت‌های آزمایشگاهی تشخیص کرونا است. به‌عنوان نمونه در حالی‌که این کیت‌ها در کشوری مانند چین 17 دلار، در ژاپن 49 دلار و در انگلیس 40 دلار است، شهروندان آمریکایی باید سه هزار و ۲۷۰ دلار برای این کیت‌ها هزینه کنند. این سطح تفاوت ناشی از چیست؟

امریکا مهم‌ترین کشوری است که به‌رغم داشتن اقتصادی بزرگ و پیشرفته، نظام جامع تامین اجتماعی ندارد و نوع درمان آنجا مبتنی‌بر بیمه‌های خصوصی است؛ یعنی بسته به کار کردن در جاهای مختلف پوشش‌های بیمه‌ای متفاوت از یکدیگرند.

اینکه قیمت کیت در جاهای مختلف دنیا چقدر است، بیشتر به این برمی‌گردد که دولت چقدر از هزینه‌های تامین آن را حمایت می‌کند. ترامپ و مدل فکری‌ای که او در سیاست‌های عمومی خود در پیش گرفته، اصلا دنبال این نیست که بخواهد این هزینه‌ها را برای بخش‌هایی که توان تامین ندارند، تامین کند و شاید به همین دلیل است که این تفاوت‌ها دیده می‌شود. ضمن آنکه محل تولید کیت‌های آزمایشگاهی نیز تا حدی بر قیمت آنها موثر است.

کرونا در محیط سیاسی داخلی آمریکا چه تبعاتی را به‌دنبال داشته؟ امروز هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان انتقاداتی را نسبت به سیاست‌های ترامپ ناظر به چالش کرونا مطرح می‌کنند. جمع‌بندی شما از این انتقادات چیست و مشخصا فکر می‌کنید مهم‌ترین سرفصل‌هایی که سیاسیون داخل آمریکا در انتقاد به ترامپ مطرح می‌کنند، چه مواردی را دربر می‌گیرد؟ به‌عنوان نمونه در گزارشی عنوان شده بود دولت آمریکا 2.5میلیارد دلار برای مبارزه با کروناویروس تخصیص داده و این موضوع باعث اعتراضات زیادی در میان جمهوریخواهان و دموکرات‌ها شده است.

البته لازم است اینجا تمایزی قائل شویم. نگاه به دولت در ایالات متحده با کشور ما یا حتی برخی کشورهای اروپایی متفاوت است. دولت به‌خصوص دولت فدرال خود را مسئول ارائه خیلی از خدمات به بخش‌های عمومی نمی‌داند و مسئول تامین اقتصاد کلان و امنیت است. اما با توجه به اینکه بیشترین درآمد را دولت فدرال دارد و منابع مالی در اختیار او است، معمولا تاکنون در بحران‌ها از این منابع استفاده می‌شد.  نکته‌ای که مورد توجه است اینکه بحران در کجا ایجاد می‌شود. نه‌تنها در مورد ترامپ- که نمونه عالی در این زمینه است- رئیس‌جمهورهای قبلی هم همین رویه را داشتند؛ یعنی وقتی توفان کاترینا در زمان بوش آمد، چون جایی که توفان آمده بود افرادی بودند که به بوش رای نداده بودند و آرای آنها هم آنقدر در انتخابات برای جمهوری‌خواهان مهم نبود، توجه خاصی به آنها نشد. یعنی اتفاقی افتاد که شاید در هر کشور دیگری بود باعث شورش عمومی می‌شد و برخی مناطق چون توفان با باران سیل‌آسا و آب‌گرفتگی همراه بود، تا یک هفته جنازه‌ها روی آب بود. اما چون جانباختگان و قربانیان سیاهان فقیری بودند که برای جمهوری‌خواهان هم حائز اهمیت تلقی نمی‌شدند، توجه خاصی از سوی دولت به آنها نشد.

  در مورد اوباما هم همین مساله را داشتیم؛ به این صورت که در جایی که توفان آمده و برق قطع شده بود، چون در آن منطقه شرکت برق خصوصی بود و دولت هم کمک خاصی به شرکت مربوطه نکرده بود، برای برخی از این مناطق بیشتر از دو سال طول کشید که بعد از توفان برق وصل شود و می‌گفتند مامور نداریم و باید صبر کنید تا نوبت‌تان شود. آنقدر‌ها هم برق مصرف نمی‌کنید، بنابراین ارزش اینکه زودتر رسیدگی کنیم را ندارد. چرا چنین شد؟ چون موضوع اقتصاد است.  ترامپ هم این‌گونه نگاه می‌کند. یکی دو اتفاق افتاد که توجهی به آن نکرد و گفت مشکل را خودشان حل می‌کنند. این بار اما ماجرا قدری متفاوت است، چراکه اولا موضوع عمومی است و فقط برای یک‌جا نیست و همه یک کشور را می‌تواند دربر بگیرد و ثانیا از جایی شروع شده که در اقتصاد ایالات متحده بسیار مهم است؛ یعنی آنجاهایی که نگرانی‌ها را بیشتر کرد و روی بازار بورس اثر داشت این بود که مواردی از آن از احتمال ابتلا در کالیفرنیا آن هم در حوزه اقتصادی کالیفرنیا دیده شد که به‌شدت برای دولت آمریکا مهم است. با این همه ترامپ اعلام کرد فعلا همین قدر بودجه اضطراری درخواست می‌کنیم و توان مدیریت آن را داریم.

با این اوصاف چشم‌انداز این چالش را در حاکمیت آمریکا چطور می‌بینید؟

هرچه هست، در حال حاضر تلاش آمریکا حتی در رسانه‌های اجتماعی این است که این موضوع را آرام نگه دارد؛ یعنی برعکس سیاستی که درباره چین در سطح جهانی و درباره ایران در سطح منطقه‌ای پیگیری می‌کردند تا از چالش کرونا یک بحران بزرگ بسازند، آنجا می‌گویند قابل مدیریت است و بهداشت را رعایت کنید و بیماری‌ای است که مرگ‌ومیر زیادی ندارد. ترامپ همین حرف‌هایی که وزیر بهداشت ما بیان می‌کرد و منتقدان می‌گفتند کوچک‌نمایی بیماری است، همین‌ها را بیان کرد و گفت که آنفلوآنزا میزان مرگ‌ومیر بیشتری دارد و این چیز خاصی نیست و بیشتر افراد زنده می‌مانند و نگران نباشید. در حقیقت تلاش او و دولتش بر آن است که بازار اجتماعی را مدیریت کنند.  اما نکته‌ای که درخصوص اقتصاد آمریکا وجود دارد این است که درصد قابل‌توجهی از کسانی که سرکار می‌روند به‌خصوص آنهایی که در دوره ترامپ سرکار رفته‌اند، حقوق‌شان ارتباط مستقیمی با ساعات کاری‌شان در طول روز دارد؛ یعنی اگر یک روز به هر دلیلی اعم از بیماری یا هر دلیل دیگری سر کار نروند، حقوقی درکار نخواهد بود. به همین دلیل این سناریو که بتوانند مدتی با کم کردن میزان کار یا تعطیلی آن بحران را مدیریت کنند آنجا وجود ندارد، مگر اینکه دولت بخواهد حمایت خاصی کند که ترامپ گفت چنین مسائلی را فعلا نخواهند داشت.