به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شاید کمتر کسی یادش باشد که «جشنواره بینالمللی موسیقی فجر» فعلی که به دوره سیوپنجم رسیده تا سال 68 با نام «جشنواره سراسری سرود و آهنگهای انقلابی» برگزار میشد. این جشنواره از این جنس تغییرات به خودش زیاد دیده است. کم و زیادکردن بخشهای جشنواره به اقتضای حضور مدیران مختلف در ادوار مختلف پدیدهای تازه نبوده و نیست. یکی از این تغییرات به سال 86 و دوره بیستوسوم این جشنواره برمیگردد، جایی که کامبیز روشنروان، دبیر وقت جشنواره از اضافهشدن بخش موسیقی پاپ به بخشهای دیگر جشنواره موسیقی فجر خبر داد و در همانوقت با اشاره به توجه ویژهای که به موسیقی پاپ در جشنواره شده از حضور قطعی خشایار اعتمادی، حمید عسگری، مانی رهنما، گلسرخی، مجتبی کبیری، علی لهراسبی و گروه آریان در بخش رقابتی خبر داده بود؛ چهرههای جوان و البته محبوبی که از اواخر دهه 70 وارد بازار موسیقی شدند و مختصات دنیای موسیقی ایران را دچار تغییر کرده بودند.
حالا و بعد از گذشت 12 سال از اضافهشدن بخش پاپ به جشنواره در شرایط بهتری میتوان این حضور را تحلیل و بررسی کرد. البته پیش از پرداختن به موسیقی پاپ باید همچنان به سوال مهم و قدیمی منتقدان و اهالی رسانه پاسخ داده شود که اساسا جشنواره موسیقی فجر چه کارکردی دارد و قرار است چه اهدافی را دنبال کند. عدم تاثیرگذاری جشنواره موسیقی فجر بر مناسبات اقتصادی موسیقی ایران ضعف دیگر این جشنواره است. درواقع اگر یک خواننده آلبوم، موسیقیاش را در جشنواره موسیقی فجر رونمایی کند، هیچ تبلیغ گسترده و موثری در راستای افزایش فروش آلبوم او نمیشود، حال آنکه رونمایی از یک فیلم در جشنواره فیلم فجر و استقبال عمومی میتواند به اکران عمومی موفق منجر شود. بهجز بلیتفروشی، جشنواره موسیقی فجر نه در کوتاهمدت و نه در درازمدت هیچ نقشی در افزایش درآمدهای یک خواننده و تهیهکننده ندارد. تلاشی برای پرکردن این خلأ در سالیان اخیر دیده نمیشود.
جوان یا گمنام
با اعلام رسانهها اجراهای بخش پاپ سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر در دو سانس ساعت 18:30 و ۲21:30 در هر روز برگزار میشود که گروه برادران (آرش و مسیح عدلپرور) دو اجرا، امید حاجیلی و علی یاسینی به ترتیب در سانس نخست و دوم، رضا بهرام دو اجرا، محسن ابراهیمزاده دو اجرا، امیرعباس گلاب و گروه ماکان (رهام هادیان و امیر مقاره) به ترتیب در سانس نخست و دوم، آرون افشار دو اجرا، سیروان خسروی دو اجرا و بهنام بانی اول اسفندماه در دو اجرا روی صحنه میروند. در دوره قبلی هم بهنام بانی، شهاب مظفری، امیرعباس گلاب، علیرضا طلیسچی، محسن ابراهیمزاده و گروههای «هفت»، «پازلبند» و «ماکانبند» در بخش موسیقی پاپ سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر حضور داشتند.بخشی از این خوانندگان حتما طرفداران خودشان را دارند و سالنهایشان در طول سال پر میشود.
کسی در روزنامه «فرهیختگان» مخالف استقبال مردم از چهرههای جوان و شلوغشدن سالنها و همچنین تنوع صداهای مختلف نیست، اما مساله اصلی اینجاست که با نگاهی دقیق به برخی اسامی هنرمندان پاپ در دورههای اخیر متوجه حضور ردپای مافیای موسیقی در جشنواره میشویم. خوانندگان و مهمتر از آنها تهیهکنندگان و سرمایهگذارانی که هدفشان از حضور در جشنواره رسمیت بخشیدن (و نه قانونمندکردن) فعالیتشان است. هر خوانندهای که اصطلاحا گل میکند ناگهان! در جشنواره موسیقی فجر هم روزها و سانسهای بیشتری در اختیار میگیرد. برای مثال به عملکرد حامد همایون در سالهای 95 و 98 دقت بیشتری کنید. در سال 95 حداقل در دو روز متوالی و چهار سانس روی صحنه رفت. در حالی که همایون پیش از آن فقط با قطعه «چتر خیس» مشهور شده بود. اما سهسال بعد و ظاهرا پس از اتمام قراردادش با تهیهکننده، دیگر خبری از او نیست. حتی در سال 97 هم یک سانس از جشنواره به او نمیرسد.
اگر کارکرد جشنواره موسیقی فجر شبیه به جشنواره فیلم فجر است که باید ویترینی باشد از آثاری که سال بعدش قرار است پخش شوند. جشنواره موسیقی فجر معجونی است از خوانندگانی که آمادهاند یا قدرت حمایتی بیشتری دارند. دبیران 12 دوره اخیر بیایند و تشریح کنند که هرکدام چه استراتژیای برای دوره خودشان داشتهاند و خوانندگان پاپ با چه توجیه و هدفی انتخاب شدهاند. خواننده معروف اولویت بوده یا جوانی و کمتجربگیاش. جشنواره موسیقی حامی خوانندگان است یا نردبانی برای بالارفتنشان؟ اگر اسم جشنواره برای این رویداد در نظر گرفته شده، در همه بخشها، صرفا باید قطعاتی اجرا شود که برای نخستینبار نواخته میشوند و جشنواره موسیقی فجر همچون جشنواره فیلم فجر محل رونمایی از طیف وسیعی از آثار موسیقی باشد. بدونشک همین شرط ساده که جشنواره موسیقی فجر بستر رونمایی از عمده محصولات یکساله موسیقی ایران شود، شور و هیجان و رقابت جدی را به وجود میآورد که اکنون شاهدش نیستیم. تبدیلشدن جشنواره موسیقی فجر به یک رویداد استعدادیابی آفت دیگر این جشنواره است. ظاهرا باید خبرهترین اساتید موسیقی ایران در کنار پدیدههای تازه در این صحنه با هم رقابت کنند و تازهترین آثارشان را اجرای کنند و گروهی از خبرگان موسیقی نیز به داوری درباره این آثار بپردازند؛ اما خبری از این نخبهها و فضای رقابتی نیست.
اعداد و نتها
هرچند امسال دور به جوانها افتاده و کمتر چهرههای قدیمیتر در بخش پاپ وجود دارند اما نگاهی گذرا به این 12 دوره نشان میدهد محسن یگانه با حضور در هفت دوره در بخش موسیقی پاپ رکورددار شرکت در جشنواره فجر است. سیروان خسروی با حضور در ۶ دوره پس از محسن یگانه رکورددار بیشترین حضور در این جشنواره را دارد. بهنام بانی، امیرعباس گلاب و امید حاجیلی هرکدام سه دوره و محسن ابراهیمزاده و گروه ماکان هرکدام با دو دوره در ردههای بعدی هستند.
نکته جالب اینجاست خوانندگانی مانند آرون افشار، رضا بهرام و علی یاسینی برای اولینبار است که در جشنواره موسیقی فجر روی صحنه خواهند رفت. حاشیههایی مثل پلیبکخوانی یا رفتار غیرمتعارف با حاضران در کنسرتها ازجمله مواردی بوده که در ماههای اخیر از برخی از این خوانندگان دیده و شنیدهایم. سوال اصلی اینجاست که داوران با چه معیاری این خوانندگان جوان را انتخاب کردهاند؟ البته قرار نیست روی مصادیق متمرکز شویم که چرا مثلا فلانی هست و دیگری نیست اما اگر دلایل فنی مشخصی برای انتخابها ارائه شود دیگر شائبههایی مثل تاثیرگذاری عوامل مافیای موسیقی در انتخاب خوانندگان و گروههای موسیقی مطرح نمیشود.
قطعا هر جشنوارهای در داخل کشور اگر با شور و حرارت و مشارکت بالا برگزار شود، مایه مباهات و امیدواری برای اهالی فرهنگ و هنر است اما سازوکار آن هم باید رعایت شود.
به این فهرست که توسط خبرگزاری ایسنا در سال گذشته منتشر شد، توجه کنید: «در دوره بیستوسوم مانی رهنما، حمید عسگری، مجتبی کبیری، خشایار اعتمادی و گروه آریان اولین کسانی بودند که چراغ پاپ را در جشنواره موسیقی فجر روشن کردند. دوره بیستوچهارم میزبان محسن یگانه، حمید حامی، علی لهراسبی، احسان خواجهامیری و رضا صادقی در این بخش بود. بنیامین بهادری، احسان خواجهامیری، گروه آریان، نیما مسیحا، حمید عسگری و رضا صادقی در دوره بیستوپنجم روی صحنه رفتند. بیستوششمین دوره نیز شاهد حضور گروه دارکوب، رضا صادقی، مازیار فلاحی، علی اصحابی، شهاب رمضان، امیر طبری و سهراب پاکزاد بود.
در ادامه و در بیستوهفتمین دوره جشنواره موسیقی فجر احسان خواجهامیری، محسن یگانه، بهنام صفوی، علی اصحابی، مازیار فلاحی، گروه آریان و بنیامین بهادری اجرا کردند. احسان خواجهامیری، بابک جهانبخش، فرزاد فرزین، محمد علیزاده، مازیار فلاحی، رضا یزدانی، بهنام صفوی، سیروان خسروی و محسن یگانه افرادی بودند که در بخش پاپ بیستوهشتمین دوره برای هواداران خود خواندند.در بیستونهمین دوره این جشنواره نیز بهنام صفوی، رضا یزدانی، سیروان خسروی، گروه سون، محسن یگانه، محمد علیزاده، رضا صادقی، شهرام شکوهی، علی عبدالمالکی، حمید عسگری و مازیار فلاحی روی صحنه رفتند. در سیامین دوره، فریدون آسرایی، مازیار فلاحی، سیروان خسروی، احسان خواجهامیری، محسن یگانه، شهرام شکوهی، فرزاد فرزین، بابک جهانبخش، بنیامین بهادری، گروه سون و محمد علیزاده روی صحنه رفتند.
سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز میزبان مازیار فلاحی، بابک جهانبخش، محسن یگانه، سیروان خسروی، احسان خواجهامیری، گروه سون و محمد علیزاده بود. در سیودومین دوره این رویداد نام محمد علیزاده، محسن یگانه، زانیار خسروی، رضا صادقی، سیامک عباسی، فریدون آسرایی، فرزاد فرزین، امید حاجیلی، اشوان، حامد همایون و شهرام شکوهی بهعنوان افرادی که در بخش پاپ روی صحنه میروند، در جدول اجراها آورده شد البته حجت اشرفزاده هم در این دوره در بخش تلفیقی جشنواره به اجرا پرداخت. در سیوسومین جشنواره موسیقی فجر هم نام افرادی مانند حامد همایون، بهنام بانی، امیرعباس گلاب، مهدی جهانی، امید حاجیلی، مهدی یراحی، محمد علیزاده، زانیار خسروی، سینا شعبانخانی، علیرضا طلیسچی، علی زندوکیلی، پازلبند و ماکانبند، امید نعمتی و... در جدول اجراها به چشم میخورد.»
با دقت در این اسامی و میزان ماندگاری آنها در ذهن مردم و تاریخ موسیقی معاصر میشود فهمید که کدام خواننده فارغ از جشنواره موسیقی فجر به راهش ادامه داده است و دیگران چه کردهاند. شاید بهسختی برخی از اسامی فهرست بالا را کسی به یاد بیاورد اما در جشنواره موسیقی حضور داشتهاند. نقد اصلی ما هم همینجاست، جایی که جشنواره باید تکلیفش را با مردم و هنرمندان و البته موسیقی روشن کند. سهم مردم از جشنواره موسیقی چقدر است؟ سهم جشنواره موسیقی در تغییر ذائقه مردم چقدر بوده است؟ اساسا جشنواره برای خودش رسالتی در اصلاح ذائقه مردم قائل است یا خیر؟ آیا خوانندگان شهرستانی بدون حمایت پدرخواندگان موسیقی میتوانند در این جشنواره هنرنمایی کنند؟ سوالات بدون پاسخ زیادی پیرامون جشنواره موسیقی و ماهیتش مطرح است که پاسخگویی و مهمتر از آن عمل به آن میتواند راهگشا و موثر باشد. آنچه مشخص است اینکه مافیای موسیقی بهدنبال رسمیت بخشیدن به حضورش با استفاده از جشنواره موسیقی است. ردپای این مافیا را در سالهای اخیر میتوان به وضوح دید. باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا مدیران موسیقی هم به چنین ردپایی اعتقاد دارند یا نه؟
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار