به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تمام پایگاههای ردهبندی دانشگاههای دنیا به دنبال برترینهای دانشگاهی در حوزههای مختلف هستند و این روند، رقابتی را بین دانشگاهها ایجاد میکند تا از هر حربهای برای پیشبرد اهداف خود و رسیدن به قلههای افتخار استفاده کنند. بنابراین، دانشگاهها برای رقابت در بازار جهانی و برای اینکه بتوانند با دیگر دانشگاهها رقابت کنند، باید انتصابهای مناسبی هم در بخش مدیریتی داشته باشند تا با تصمیمهای درستی که صورت گرفته میشود، دانشگاه در مسیر تعالی و پیشرفت قرار گیرد و حتی بتواند از دیگر رقبا هم جلو بیفتد. برخی دانشگاهها ترجیح میدهند انتصابهای داخلی داشته باشند و از مدیران داخلی برای امر مدیریت استفاده کنند و برخی دیگر هم استفاده از مدیران خارجی و بینالمللی را در اولویت کاری خود قرار میدهند که عمده دلیلشان از این کار را استفاده از تخصص و کارآمدی مدیران بینالمللی در مقایسه با مدیران داخلی عنوان میکنند؛ کاری که بسیاری از دانشگاههای برتر دنیا انجام میدهند و مدیران خارجی را در ردههای بالای مدیریتی منصوب میکنند. اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که آیا استفاده از مدیران آنورآبی و بینالمللی نفع دانشگاه تمام میشود؟
مدیرانی از آنسوی مرزها
معمولا دانشگاهها برای اینکه بتوانند خود را در رقابت با برترین دانشگاههای دنیا نگه دارند، حتی حاضرند ریسک استخدام مدیران بینالمللی و استعدادهای مدیریتی برتر و چالش پرداخت هزینههای بالا را به آنها بپذیرند. برای درک این مساله که آیا استخدام مدیران دانشگاهی از آن سوی مرزها اقدام درستی است یا خیر، لازم نیست راه دوری بروید. بهعنوان مثال، سپتامبر سال گذشته، تونی چان، بهعنوان فردی که در هنگکنگ متولد شده و بهعنوان یک ریاضیدان محاسباتی در آمریکا تحصیل کرده، پس از یک دهه مدیریت در دانشگاه علم و فناوری هنگکنگ، بهعنوان مدیر دانشگاه علم و فناوری شاهعبدالله در عربستان سعودی منصوب شد. تونی در امر مدیریت از ژان لوشامو، مهندس عمران فرانسوی و رئیس سابق دانشگاه Caltech که به نوبه خود ریاست دانشگاه علم و فناوری شاهعبدالله عربستان را برعهده داشت و نیز شی چونفونگ کارشناس مکانیک که سابقه یک بار مدیریت دانشگاه ملی سنگاپور را در کارنامه خود دارد، پیشی گرفت. در این میان، دیپ ساینی، زیستشناس هندی در ماه می، استعفای خود از مدیریت دانشگاه کانبرا و انتصابش بهعنوان رئیس دانشگاه دالهاوزی کانادا را بهطور رسمی اعلام کرد. در همین ماه، داون فرشواتر، محقق سلامت روان که در ناتینگهام به دنیا آمده و از سال 2017 مدیریت دانشگاه وسترن استرالیا را عهدهدار بوده، اعلام کرد برای پذیرش مدیریت مرکزی دیگر راهی دانشگاه آکلند شده است.
از سوی دیگر، جین گوآنگتِنگ، دانشمند چینی در ماه جولای، ریاست دانشگاه پلیتکنیک هنگکنگ را درحالی عهدهدار شد که پیش از این، از سال 1994، بهعنوان رئیس دانشگاه علم و فناوری شنزن جنوبی مشغول فعالیت بود. در همین ماه، یونیس سیمونز که معاون پیشین دانشگاه ترنت ناتینگهام بود، بهعنوان معاون دانشگاه چستر معرفی شد. در ماه ژوئن بود که پل مپفومو، دانشمند خاکشناسی که از سال 2000 در دانشگاه زیمبابوه مشغول کار بود، با حفظ سمت، بهعنوان آخرین معاون دانشگاه منصوب شد. از همان ماه، نانا پوکو، دانشمند علوم سیاسی و معاون دانشگاه کوآزولو ناتال که هشت ماه در این سمت خدمت کرد، بهعنوان ریاست مجموعه انتخاب شد، درحالی که سیسکا ویجمنگا، متخصص ژنتیک هلندی بهعنوان استاد اعظم دانشگاه خرونینگن منصوب شد.
به دنبال مدیر برای هنگکنگیها
انتخاب یک مدیر اجرایی جدید دانشگاهی بیش از اینکه یک قانون باشد، یک استثناست. دانشگاهی که با کمبود مدیر اجرایی دانشگاهی مواجه است در شیوهای جدید برای پیدا کردن جایگزینی مناسب، موسسات، دانشگاهها و شهرهای اطراف تلاش میکند. البته بعضی دانشگاهها در برخی سیستمهای آموزشی برای یافتن جایگزینهایی در سمت مدیریتی از مرزها فراتر میروند تا گزینههای متنوعتری از استعدادها را بهعنوان مدیر دانشگاه و مرکز آموزشی انتخاب کنند. بهعنوان مثال، دانشگاه هنگکنگ از یک مدیر آمریکایی در پست مدیریتی استفاده کرده است.
به گفته مدیر تحقیقات و برنامهریزی دانشگاه پلیتکنیک هنگکنگ، وقتی به دنبال مدیری برای دانشگاه میگردیم، در مقیاس وسیعی این کار را انجام میدهیم. این اقدام درواقع، جستوجو برای یافتن فردی با مجموعهای از مهارتهای موردنیاز برای اداره دانشگاه است تا بتواند آن را از نظر پیشرفت به مرحله بعدی برساند و در توسعه دانشگاه تاثیرگذار باشد. در این میان، ارزیابی تفاوتهای فرهنگی حائزاهمیت است اما چیزی که بیش از هرموضوعی اهمیت پیدا میکند، درک از مسائل مختلف است و درواقع، این مورد در ترکیب با مساله قبلی میتواند در انتخاب یک مدیر مناسب موثر باشد. او میگوید: «بخش اعظمی از اعضای هیاتعلمی دانشگاه هنگکنگ در کشورهای خارجی تحصیل کرده و به دلیل نوع پرورشی که داشتهاند، با فرهنگ آسیایی آشنایی کامل دارند. هنگکنگ از نظر موقعیتی در نزدیکی چین واقع شده و همین امتیاز برتر، امکان جذب دانشمندان طراز اول را به این کشور فراهم کرده است.»
مدیریت به سبک هلندی
در سوی دیگر جهان، بهعنوان مثال در هلند هم چنین شرایطی حاکم است. در این میان، یافتن مکانی غیر از دانشگاه ماستریخت که موقعیت بینالمللیتری داشته باشد، دشوار است. این دانشگاه هلندی در مکانی طلایی بین مرز آلمان و بلژیک واقع شده است. این دانشگاه از ویژگیهای خاصی برخوردار است، بهطوری که بسیاری از دروس آن به زبان انگلیسی تدریس میشوند و 50 درصد دانشجویان و 40 درصد نیروهای آکادمیک آن از کشورهای دیگر در هلند مشغول فعالیت هستند. دانشگاههای هلندی نهتنها به دنبال یک مدیر خوب از میان مدیران بینالمللی نمیگردند، بلکه چنین فردی را حتی در موسسات و دانشگاههای داخلی هم جستوجو نمیکنند. یکی از مقامهای ارشد آموزشی فعلی دانشگاه ماستریخت در سخنرانی آغاز فعالیت خود در سال 2016 اذعان کرد که پیش از این در دانشگاه تیلبورگ هلند مشغول بوده و با شکستن بسیاری از سنتها و حتی قانونشکنیها، در دانشگاه بهعنوان مدیر مشغول فعالیت شده است.
به گفته او، دو نفر از 40 عضو هیاتمدیره دانشگاه را افراد غیربومی و خارجی تشکیل میدهند. بهعنوان مثال، یکی از آنها، مارتین پل، رئیس این دانشگاه است که از آلمان برای سمت مدیریت به هلند آمده است. شیوه هلندی همیشه بهترین راه نیست و میتوان شیوههای مختلفی را در بوته آزمایش قرار داد. مدیران و استادان خارجی زیادی در هلند حضور دارند که هرکدام از آنها گزینههای مناسبی برای بخشهای مدیریتی دانشگاهها به شمار میروند. اما چرا به سطوح اجرایی و مدیریتی نمیرسند و دانشگاهها از این پتانسیل استفاده نمیکنند؟
حرکت در میانه میدان
با در نظر گرفتن مواردی چون هنگکنگ و هلند، سنگاپور کشوری میانهرو بین این دو محسوب میشود. درحالی که تمام معاونان دانشگاه ملی سنگاپور، اهل همین کشور هستند اما دانشگاه فنی نانیانگ درحال حاضر توسط مهندسی اهل بمبئی هند اداره میشود که پیش از این، مدیر دانشگاه کارنگی ملون در پنسیلوانیا بوده است. پوکونگ کی، مدیر سابق مرکز دانشگاه فنی نانیانگ معتقد است دانشگاه نانیانگ از سالها قبل شبکه گستردهای از فارغالتحصیلان فعال جهانی دارد که برخی از آنها نسبت به انتصاب رئیس غیرسنگاپوری اعتراض دارند. اما با وجود این، مسئولان دانشگاه همواره تلاش میکنند بهترین اولویتها را برای دانشگاه درنظر بگیرند. در این میان، در برخی کشورها، ملیت مدیری که قرار است در یک دانشگاه مدیریت کند بر ناحیهگرایی، اولویت پیدا میکند.
رئیس سنگاپوری و اسبق دانشگاه ملی سنگاپور میگوید: «کمبود گزینههای داخلی در این کشور باعث شده محققان مقاطع فوقدکتر بینالمللی، به سرعت از طریق بورسیههای تحصیلی جذب شوند.»
او معتقد است این مساله درواقع موفقیتی دردناک است، چراکه محققان سنگاپوری شانس حضور در سیستم آموزشی این کشور و توسعه مهارتهای آکادمیک خود را در آن سوی مرزها از دست میدهند.
به گفته او، ما تنها به دانشمندان و مهندسان در زمینههای مختلف نیاز نداریم بلکه به مدیرانی موفق در تصمیمگیری و در زمینه تحقیق و توسعه هم نیازمند هستیم. یکی از این نمونهها، مدیر فدراسیون ملی علوم در آمریکاست که سه سال در این سمت خدمت کرده است. به گفته رئیس سابق دانشگاه ملی سنگاپور، این پروسه زمانبر است و ما تاکنون وقت کافی صرف خلق و ازدیاد چنین افرادی نکردهایم.
عربستان غربمحور
عربستان بهعنوان یکی از کشورهای خاورمیانه، از قدیم با سیستم آموزشی غربمحور اداره میشود که در این میان بیش از هرچیز، با نگاه به نظام آموزشی آمریکا پیش میرود. عمدهترین دلیل آن هم صادرات گسترده نفت به آمریکایی است که یکی از بهترین دانشگاههای دنیا را در اختیار دارد. اما در این میان، کشورهایی چون چین و کرهجنوبی بیشتر از آنکه بخواهند از سیستمهای آموزشی کشورهای دیگر کپیبرداری کنند، سعی میکنند بهترین شیوه ممکن را پیش گیرند.
الگوی مدیریتی باید درست باشد
شرکتهای بینالمللی بزرگ دنیا معمولا از مقامات برتر بینالمللی در سمتهای ارشد خود استفاده میکنند. این شرکتها که بیشتر در لندن و آمریکا حضور دارند، با دارا بودن بانکهای اطلاعاتی بزرگ بیشتر انتصابهای خود را براساس ملیت افراد انجام میدهند و با توجه به اینکه روسای دانشگاهها اغلب از میان معاونان و مدیران ارشد انتخاب میشوند، الگوها در این سطوح معمولا در سطح مدیریتی هم تکرار میشوند.
کارشناسان بر این باورند که هنگکنگ در الگوهای مدیریتی بسیار ناپایدار عمل میکند و نوسانات زیادی دارد. دانشگاه هنگکنگ پیش از سال 1997 بیشتر از روسای محلی و بومی برای مدیریت دانشگاهی استفاده میکرد و بیشتر مدیران چینی منصبهای کلیدی ریاست را در اختیار داشتند. درحالی که سنگاپور نسبت به هنگکنگ در استفاده از مدیران خارجی ضعیفتر عمل میکند اما در سیستم آموزشی خود بیشتر از مدیرانی با ملیت آسیایی استفاده میکنند؛ بهطوری که به سختی میتوان شخصیتهای خارجی را در دانشگاههای چینی قدیمی پیدا کرد؛ موضوعی که در دانشگاههای ژاپنی هم شاهد آن هستیم. وقتی قضیه مدیریت مطرح میشود، مهم نیست با یک بیمارستان طرف هستیم یا نظام آموزشی و دانشگاه؛ چیزی که بیش از همه اهمیت پیدا میکند، موقعیت مناسب مدیر برای قرارگرفتن در سمت مدیریتی در زمان مناسب است، بهطوری که فرد باید نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درک صحیحی داشته باشد. بهعنوان مثال با چالشهایی که در آفریقای جنوبی وجود دارد، انتخاب مدیری خارجی بحثبرانگیز خواهد بود و آموزش عالی این کشور را با چالش مواجه میکند. این بدان معنا نیست که یک مدیر خارجی مهارت لازم برای مدیریت دانشگاه را ندارد بلکه چنین فردی ممکن است به دلیل تسلط نداشتن بر اوضاع آن کشور در زمان بحران به خوبی نتواند از عهده تصمیمگیریها برآید. دانشگاههای آفریقای جنوبی هم میتوانند از امتیاز جذب مدیر خارجی استفاده کنند اما با محدودیتهایی در زمینه کشوری مواجه هستند که باید با حساسیتهای بیشتری نسبت به انتخاب مدیر خارجی تصمیمگیری کنند. درواقع، دانشگاهها به طیف گستردهای از مدیران در زمانهای مختلف نیاز دارند و این مدیر باید بتواند در شرایط مختلف از عهده تمام مسائلی که برای دانشگاه رخ میدهد، برآید. فرشواتر، مدیر دانشگاه استرالیای غربی معتقد است بررسی گزینه مدیران خارجی فرصت منحصربه فردی را ایجاد میکند. برخی تغییر مدیر داخلی را دشوار میدانند اما در این میان، انتخاب یک مدیر خارجی هم دشواریهای خود را دارد.
تاثیر رده دانشگاهها بر انتخاب مدیر
دانشگاههای دنیا زمانی که قصد انتخاب مدیری مناسب دارند به ردهبندی دانشگاههای دنیا نگاه ویژهای دارند و سابقه مدیریتی تمام مدیران برتر دنیا را مورد بررسی قرار میدهند تا بتوانند بهترین انتخاب را داشته باشند. در هنگکنگ، روسای منصوبشده چهار دانشگاه برتر دنیا طبق ردهبندی تایمز در سال 2019 اهل آمریکا بودند. در استرالیا هم سه معاون از چهار دانشگاه برتر دنیا خارجی بودند.
* مترجم: ندا اظهری