تاریخ : Sat 01 Feb 2020 - 10:48
کد خبر : 36904
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

 «سه کام حبس» قصه روزهای واقعی است

سامان سالور در گفت‌وگو با روزنامه «فرهیختگان»:

«سه کام حبس» قصه روزهای واقعی است

«سه کام حبس» قصه اشتباهات، عشق و لحظات انسانی است که می‌تواند ارتباط وسیع و خوبی با تماشاچی برقرار کند، برای اینکه از آن جنس قصه‌ها است که امروز و در جامعه امروز ایران وجود دارد و دیده می‌شود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، امسال هفتمین فیلمش قرار است در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر اکران شود. سامان سالور که اکثر اوقات به همراه برادرش که تهیه‌کنندگی فیلم‌هایش را به عهده دارد، کار می‌کند، امسال هم قرار است یک موضوع اجتماعی را به جشنواره بیاورد؛ موضوعی که به قول خودش مخاطب با آن همذات‌پنداری خواهد داشت و غافلگیر می‌شود. به سراغش رفتیم تا برایمان از اثر جدیدش «سه کام حبس» بگوید.

«سه کام حبس» یک قصه اجتماعی و امروزی است که فکر می‌کنم داستان، شخصیت‌ها و اتفاقاتش برای مخاطب ملموس باشد. اتفاقاتی که در فیلم رخ می‌دهد، از جنس قصه‌ها و سکانس‌هایی است که به‌نظرم این روزها در طبقات مختلف وجود دارد. هرچند فیلم برای طبقه متوسط است، ولی از طبقات مختلف شاهد آن هستیم؛ یعنی تلاش برای بهتر زندگی کردن، تلاش برای اینکه بتوان گلیم خود را بهتر از آب بیرون بکشیم.

سه کام حبس قصه اشتباهات، عشق و لحظات انسانی است که می‌تواند ارتباط وسیع و خوبی با تماشاچی برقرار کند، برای اینکه از آن جنس قصه‌ها است که امروز و در جامعه امروز ایران وجود دارد و دیده می‌شود.اینکه فیلمسازان سراغ فیلم‌های اجتماعی می‌روند، شاید به‌خاطر این است که بزرگ‌ترین بعد انسان مدرن، اجتماع است؛ یعنی بزرگ‌ترین اتفاقات در این اجتماع رخ می‌دهد، بزرگ‌ترین اتفاقات انسانی، بزرگ‌ترین لحظات عاشقانه و بزرگ‌ترین خبرهای ناراحت‌کننده در اجتماع رخ می‌دهد؛ همانند امروزمان که حال چندان خوبی نداریم. آدم‌هایی که یک جامعه را تشکیل می‌دهند، حال خوبی ندارند که هر روز در آن بیشتر و بیشتر فرومی‌رویم.

اگر سینمای اجتماعی بتواند یک آینه‌ جلوی اجتماع خود بگیرد و تاثیرگذار باشد، به نظر من کار خود را کرده است. قطعا در تمام دنیا همین‌طور است. در تمام دنیا آرتیست و هنرمند و فیلمساز از اجتماع، از قصه، از اتفاقات اجتماعی، از آدم‌های اجتماع خود تاثیر می‌گیرند و این را تبدیل به زبان سینما و زبان هنر می‌کنند. می‌توان نقش اجتماع یا نقش جامعه را فراموش کرد؟ حتی سوژه‌هایی که در ژانر اجتماعی ساخته نمی‌شوند، مثلا در ژانرهای ملودرام، کودک و حتی کمدی ساخته می‌شود، به هر حال وقتی سراغ ایده اصلی و اولیه می‌روید متوجه می‌شوید این اتفاق واقعی در جامعه، یک خبر، یک بریده روزنامه، یک ستون صفحه حوادث باعث جرقه اولیه فیلمنامه و تولید فیلم شده است.

در مورد امید دادن به مخاطب هم باید بگویم به نظر من امید واهی دادن بزرگ‌ترین خیانت است. امید واهی دادن اتفاقی است که بعد از حدود چهار دهه جامعه را به اینجا رسانده و حرف از امید زدن، حرف از امید واهی دادن بزرگ‌ترین خیانت است و این فیلم سعی کرده واقعی نگاه کند و به نظرم امید در درون خود سینما نهفته است. وقتی شما یک موضوع اجتماعی تلخ یا موضوع اجتماعی را نقد می‌کنید، امید در همین نقد نهفته است. سه کام حبس عین زندگی است. زندگی قرار نیست همیشه و همواره تلخ باشد. قرار نیست همیشه و همه ماجرا روشن و پرامید و شاد باشد. به نظر من زندگی واقعی تلفیقی از امید و ناامیدی‌ها است. چه‌بسا در بدترین جاهایی که ما ناامید شدیم و حرکتی را در جهت تغییر زندگی‌مان انجام دادیم، امیدوارکننده‌ترین لحظات پیش آمده و برعکس، جایی که فکر می‌کردیم خیلی امیدواریم و خیلی حال ما خوب است، یکباره یک اتفاق اشتباهی باعث این ناامیدی شده است. این فیلم قصه آدم‌های واقعی است، این فیلم قصه روزهای واقعی است که پر از خوبی، خوشی، امید و در مقابل تلخی و ناامیدی است.

اگر فیلمی تاثیرگذار باشد و با شما و مخاطب بماند، کار خود را کرده است حتی بعد از تمام شدن عنوان‌بندی پایانی، حتی بعد از تمام شدن فیلم و بیرون از سینما آمدن. اگر قصه این فیلم با شمای مخاطب بماند و به آن فکر کند و مجتبی و نسیم آدم‌های ما را در اجتماع ببینید، آن زمان است که فیلم موفق عمل کرده و قطعا تاثیر خود را در ترکیبی از تلخی و شیرینی، در ترکیبی از امید و ناامیدی گذاشته است.فکر می‌کنم مخاطب با دیدن این فیلم غافلگیر می‌شود و یکی از بهترین فیلم‌هایی است که حاصل تجربه 6 فیلم گذشته در فیلمنامه و کارگردانی است. به‌شدت سعی کردیم تدوین فیلم تدوین خوبی باشد و ریتم خوبی داشته باشد و تماشاچی و مخاطب خسته نشوند.

یکی از ویژگی‌های فیلم به جز بازی‌های خوب و درخشان گروه بازیگران و کار فنی و درخشان همکاران من در پشت دوربین واقعا فیلمنامه و تدوین است؛ یعنی به یک معنا به نظرم فیلمنامه اتفاقا از آن فیلمنامه‌هایی است که جزئیات در آن بسیار مهم است و کاشت و داشت و برداشت‌های زیادی در فیلم اتفاق می‌افتد که به‌خودی خود چندین و چند بار بیننده و تماشاچی و مخاطب خود را غافلگیر می‌کند. علاوه‌بر این سعی می‌کند روان و با ریتم مناسب بدون اینکه خواننده خسته شود روایت کند و خوشبختانه در همین اکران‌های محدودی که برای چند نفر از دوستان و همکاران داشتیم، به‌شدت موفق می‌شود غافلگیر کند و حرف خود را با جذابیت بیان کند و تماشاچی را تا پایان فیلم نگه دارد و تاثیر خود را بگذارد. امیدوارم این تاثیر فقط به سالن سینما ختم نشود و ماندگاری آن بعد از تمام شدن تیتراژ پایانی با مخاطب بماند.