تاریخ : Sun 26 Jan 2020 - 10:04
کد خبر : 36811
سرویس خبری : سیاست

توسل به حقوق بین‌الملل بدون توجه به منطق قدرت راهگشا نیست

علیرضا کوهکن در گفت و گو با «فرهیختگان»:

توسل به حقوق بین‌الملل بدون توجه به منطق قدرت راهگشا نیست

کوهکن در توضیح منطق قدرت حاکم بر محیط بین‌الملل گفت: «از زمانی که علم روابط بین‌الملل شکل گرفت این موضوع مطرح بوده و در دانشگاه‌های ما نیز در ترم اول و اولین درسی که در مبانی علوم‌سیاسی به دانشجو داده می‌شود تصریح می‌شود سیاست، علم قدرت است؛ نه چیز دیگر، اما متاسفانه خیلی‌ها دکتری می‌گیرند و همین را هم نمی‌آموزند.»

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، علیرضا کوهکن، عضو هیات‌علمی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی در گفت و گو با «فرهیختگان» با اشاره به اظهارات وزیر امور خارجه مبنی‌بر امکان مذاکره با آمریکا بعد از ترور سردار سلیمانی به دست نظامیان این کشور، درصورت بازگشت این کشور به میز مذاکره و رفع تحریم‌ها به «فرهیختگان» گفت: «من یک تفاوت بین صحبت‌های وزیر امور خارجه با برخی افراد دیگری که این حرف را در داخل بیان می‌کنند، قائل می‌شوم. اظهارات آقای ظریف در این مصاحبه بیشتر تلاشی است برای ابطال این تصویر‌سازی آمریکایی‌ها مبنی‌بر اینکه ایالات متحده قائل به مذاکره بوده و ایران مخالف آن است.»

وی افزود: «اگرچه در شرایط کنونی و بعد از شهادت سردار سلیمانی مطرح‌کردن این موضوع به این شکل کار زیاد جالبی نیست اما صحبت‌های وزیر امور خارجه را باید در این چارچوب تحلیل کرد.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: «با این حال برخی نیز در داخل، نه از منظر واکنش به تبلیغات آمریکایی‌ها بلکه به‌صورت واقعی گمان می‌کنند مذاکره بین ایران و ایالات متحده در شرایط حاضر می‌تواند به نتیجه برسد و منافع کشور را تامین کند.»

وی با تاکید بر آنکه این عده مناسبات حاکم بر فضای روابط بین‌الملل را بسیار ساده و در حد روابط دوستانه در محله و کوچه فرض می‌کنند، اضافه کرد: «این قبیل تحلیل‌ها ناشی از آن است که این عده منطق روابط بین‌الملل را نمی‌دانند؛ منطقی که مبنی‌بر قدرت و کسب منافع است.»

کوهکن خاطرنشان کرد: «آمریکایی‌ها مدت‌هاست کلمه مذاکره را به‌کار نمی‌برند و از گفت‌وگو صحبت می‌کنند و به‌جای مذاکره می‌گویند بیایید با هم حرف بزنیم؛ لکن اگر همان حرف زدن را هم در نظر بگیریم یا مذاکره که مرحله بالاتر است و بده‌وبستان با خود به‌همراه دارد، این پدیده باید دو طرف داشته باشد.»

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: «آمریکایی‌ها سردار سلیمانی را ترور کردند و در بیانیه ابتدایی که پنتاگون داد، نسبت به واژه ترور تصریح شده بود. درواقع آنها غیر از جنایتی که انجام دادند و تلاشی که کردند تا قدرت منطقه‌ای ما را محدود کنند و بزرگ‌ترین سردار مبارزه با تروریسم را از منطقه حذف کنند، می‌خواستند این پیام سیاسی را در حوزه سیاست خارجی به ایران بدهند که ما به‌هیچ‌وجه حاضر به هیچ نوع تعاملی با شما نیستیم.»

وی با بیان آنکه به نظر بسیاری از کارشناسان بین‌المللی، این اقدام به‌منزله خراب کردن تمام پل‌های پشت‌سر آمریکا بود، ادامه داد: «سخن گفتن برخی در داخل از مذاکره در شرایط کنونی واقعا غیرقابل فهم است. به هر حال زمانی شما برای ژست دیپلماتیک حرفی را بیان می‌کنید و ممکن است در فضای موضع‌گیری خیلی چیزهای دیگر هم بگویید، اما یک زمانی است که به این گفته‌ها اعتقاد هم دارید و این دقیقا مصداق حکایتی است که می‌گوید فردی چندبار گفت سر کوچه آش می‌دهند و درنهایت خود او هم کاسه‌اش را برداشت و رفت تا آش بگیرد.»

کوهکن در توضیح منطق قدرت حاکم بر محیط بین‌الملل گفت: «از زمانی که علم روابط بین‌الملل شکل گرفت این موضوع مطرح بوده و در دانشگاه‌های ما نیز در ترم اول و اولین درسی که در مبانی علوم‌سیاسی به دانشجو داده می‌شود تصریح می‌شود سیاست، علم قدرت است؛ نه چیز دیگر، اما متاسفانه خیلی‌ها دکتری می‌گیرند و همین را هم نمی‌آموزند.»

عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی خاطرنشان کرد: «همه مباحث در حاشیه این موضوع است و این چیزی است که ما در عرصه بین‌الملل همواره با آن مواجه هستیم. کمااینکه یک نمونه خیلی ساده آن را می‌توان در رفتار سیاست خارجی ترامپ شاهد بود.»

وی با بیان آنکه رئیس‌جمهور آمریکا قواعد نظام بین‌الملل را به‌راحتی نقض می‌کند و ترور سردار سلیمانی نمونه بارز آن است، گفت: «همان‌طور که ملاحظه می‌شود بعد از این نقض‌ها هیچ واکنش عملی به‌خصوصی نیز نسبت به آن اتفاق نمی‌افتد. به بیان دقیق‌تر، خود ترامپ هم به‌صراحت بیان می‌کند ما به‌دلیل آنکه قدرت داریم نباید نگران واکنش بقیه باشیم و زور کسی به ما نمی‌رسد.»

کوهکن با ذکر نمونه‌ای دیگر توضیح داد: «دیوان کیفری بین‌المللی می‌خواهد برخی نظامیان آمریکایی را به‌خاطر موضوعاتی که تحت‌عنوان جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی مطرح می‌کند، تحت تعقیب قرار دهد اما یکی از کارهایی که آمریکا انجام داد این بود که اگر این کار را انجام دهید من با شما برخورد می‌کنم و به همین دلیل موضوع به کلی منتفی شد.»

این استاد دانشگاه با تاکید بر آنکه منطق قدرت به همین سادگی است، گفت: «قواعد حقوق بین‌الملل، قواعد مهمی است اما بدون در نظر گرفتن منطق قدرت تاکنون در سیاست بین‌الملل نتیجه‌ای از آن ندیده‌ایم. با این حال برخی چون درک درستی از این منطق ندارند، تصور می‌کنند این ظاهر اتوکشیده مقابل دوربین‌هاست که روابط بین‌‌الملل را شکل می‌دهد و تا این حد ساده‌انگارانه به آن فکر می‌کنند.»

وی در توضیح چرایی منافات مذاکره ایران و آمریکا با منافع ملی کشور و دلایل به مصلحت نبودن آن گفت: «ساده‌ترین دلیل این است که ایالات متحده و کسانی که اکنون در دولت کنونی آمریکا مناسبات خاورمیانه را تنظیم می‌کنند هیچ تمایلی برای اینکه با ما گفت‌وگو کنند، ندارند.»

به گفته کوهکن، ما در روابط بین‌الملل دو مدل نگاه داریم؛ مدل اول به‌شدت اگرسیو و سلطه‌جو و تهاجمی عمل می‌کند و می‌گوید چون زور دارم همه‌چیز را با زور به دست می‌آورم و نیاز به چیز دیگری ندارم. مدل دوم این را می‌داند که به‌کار بردن زور همیشه حدی دارد و اگر از این حد بیشتر شود، زور به‌تدریج کارایی خود را از دست می‌دهد.

عضو هیات‌علمی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: «نوع اول در خیلی جاها قابل ملاحظه است و ساده‌ترین شکل آن را در منطقه شاهد هستیم. کمااینکه ترامپ هر زمانی پول کم می‌آورد می‌گوید عربستان‌سعودی پول بدهد. این پول برای شخص بن‌سلمان نیست که به آمریکا می‌دهد، برای مردم عربستان است اما به‌راحتی آن را به آمریکایی‌ها می‌دهد.»

وی ادامه داد: «مدل دوم که با خود تعامل حداقلی را به‌دنبال دارد می‌گوید من 10 درصد از نیازهای شما را در نظر می‌گیرم اما 90 درصد دیگر را برای خود نگه می‌دارم که همین الان هم ترامپ کاری که در مذاکرات با ژاپن و بخشی از اروپایی‌ها می‌کند همین است و شاهدیم برخی مواقع درباره آنها واژه‌های خیلی تندی را به‌کار می‌برد و واژه وحشی یا درنده‌خو را به‌کار می‌برد.»

کوهکن با بیان آنکه اکنون نگاه آنها به ایران دقیقا همین است که هیچ راهی برای اینکه به شما امتیازی بدهیم وجود ندارد، گفت: «طرف مقابل با هر ابزاری که می‌تواند عملا به ما اعلام می‌کند ما قصدی برای تعامل با شما نداریم.»

وی در پایان هرگونه ابراز تمایل به مذاکره در چنین شرایطی را به‌مثابه عاشق شدن یک‌طرفه دانست و با بیان آنکه فعلا مذاکره‌ای اتفاق نمی‌افتد، تصریح کرد: «بنابراین صحبت کردن درباره آن در وضعیت فعلی فایده‌ای ندارد و تنها وقت تلف کردن است.»