به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمدمهدی اسماعیلی، عضو هیاتعلمی دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با «فرهیختگان» کنشهای سیاسی یکی، دو روز اخیر میان مقامات دولت دوازدهم و رئیسجمهور آمریکا را بررسی کرد.
محمدجواد ظریف در گفتوگو با اشپیگل درمورد امکان مذاکره با آمریکا بعد از ترور سردار سلیمانی سخن گفت و البته پاسخی هم از سوی رئیسجمهور آمریکا در توئیتر دریافت شد. از دیدگاه شما این نوع کنشها میتواند تامینکننده منافع جمهوری اسلامی باشد؟
برای پاسخ دقیق باید به شرایط امروز منطقه توجه کنیم. بعد از اقدام ناجوانمردانهای که آمریکاییها انجام دادند و ارشدترین مقام نظامی ما در حوزه خارج از کشور و البته شخصیتی محبوب یعنی سردار سلیمانی را ترور کردند و در کنار وی، از شخصیتهای مهم مقاومت در عراق، ابومهدی المهندس را هم هدف قرار دادند، فضایی در کشورهای اسلامی و اضلاع محور مقاومت ازجمله ایران شکل گرفته که هر نوع اقدامی را که منجر به مذاکره با آمریکا شود کاملا مغایر با اصل عزت و روحیه مقاومت دانسته و آن را مردود معرفی میکنند. از اینرو طرح چنین مسائلی ولو اینکه با نیاتی مانند آنچه آقای ظریف داشت، حتی با خوشبینی هم یک خطای دیپلماتیک آشکار است. این خطا البته از جانب شخصیتی مانند آقای ظریف که سالهاست در حوزه دیپلماتیک فعال هستند، یک خطای نابخشودنی خواهد بود، چراکه امروز جامعه در شرایط ویژهای قرار دارد و قلب مردم از اقدام آمریکاییها همچنان جریحهدار است، لذا انجام چنین مصاحبهای بیشتر یک پاس گل به رئیسجمهور آمریکا بود و موقعیتی را در اختیار وی قرار داد تا با یک توئیت همه این تحقیرهای این مدت را که از جانب انقلاب اسلامی بر سر او آمده است، پاسخ دهد.
ترامپ دیروز با یک اقدام رسانهای تلاش کرد بهصورت مجازی پاسخ تحقیر ناشی از تشییع پیکر شهید سلیمانی، پاسخ تحقیر ناشی از اقدام قاطع جمهوری اسلامی در هدف قرار دان عینالاسد و... را بدهد.بنابراین باید از وزیر محترم امور خارجه به روشنی این سوال را بپرسیم که شما چطور، با چه برآورد و تحلیلی و با کدام ارزیابی راهبردی چنین مصاحبهای انجام دادید و چنین حرفی را بیان کردید که حالا اسباب قدرتنمایی پوشالی را برای رئیسجمهور آمریکا فراهم کرده است.
بنده بهعنوان یک کارشناس در این حوزه، این رفتاری که از طرف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران رخ داده را بههیچوجه زیبنده نظام نمیدانم و فکر میکنم یک خطای بزرگ رخ داده و باید بتوانیم این موضوع را از طریق مجلس و مراجع قانونی پیگیری کنیم که چطور وزیر امور خارجه با این پیشینه و در چنین وضعیت اجتماعی و سیاسی اینگونه مغایر با عزت ملی موضع میگیرد.
احتمالا تحلیل ظریف و دوستان ایشان تداوم مسیر گفتوگو و همان مسالهای بود که پیش از این مطرح میکردند و معتقد بودند در مسیر تعامل و گفتوگو با دنیا، تخصص و تبحر لازم را دار هستند.
اسم این رفتار، گفتوگو نیست. این یک نوع انفعال در مقابل غرب است. هر چقدر تلاش میکنیم در فضایی که بعد از شهادت حاجقاسم ایجاد شد، این نوع انتقادها و مراجعه به تاریخ را در دستورکار قرار ندهیم گویا تعمدا جریانی علاقه دارد ما را مجبور کند پرونده قطور اقدامات منفعلانه و بهدور از عزت آنها را ورق بزنیم.من فراموش نمیکنم در انتخابات ریاستجمهوری نهم، ظریف و روحانی چطور به اروپاییها ابراز کردند با همراهی کاری کنند تا این جریان بتواند پیروز انتخابات ریاستجمهوری باشد. بهخاطر بیاورید، همین موضع را ظریف قبل از انتخابات دوره دوم روحانی در دیدار با اندیشکدههای آمریکایی بیان کرد. لذا من این رفتار را متفاوت از یک اظهارنظر دیپلماتیک میدانم و آن را ذیل انفعال و وادادگی دستهبندی میکنم. البته سابقه پرونده مذاکرات جریان حاکم بر دستگاه دیپلماسی، بیشتر از این یکی، دو مورد است و ریشه تاریخی دارد. برای مثال موضوع تبادل جاسوسان و گروگانهای آمریکایی در لبنان را هم داریم، در موضوع خلفوعده آمریکا در جریان گروگانگیری، آن روزها مذاکراتی انجام شد که نتایج آن شاید بدتر از قرارداد ترکمانچای بود. لذا چه آن روز که بهنوعی سالهای ابتدایی انقلاب بود و چه امروز، هرجا این فکر که متاسفانه خود را هم عقل کل میداند، وارد مذاکره با آمریکا شدند داشتههای کشور را از دست مردم خارج کردند و عایدی هم نداشتند.
در همین برجام اتفاقات بدی رخ داد، بسیاری از تاسیسات ما دچار بلاهای فیزیکی شد، سانتریفیوژها را برچیدند و غنیسازی 20 درصد را متوقف کردند و در قبال آن چند حرف نسیه تحویل گرفتند. حالا هم امروز مسببان وضع موجود بهجای اینکه استعفا دهند، مجددا در فضایی که جریان مقاومت پس از شهادت سردار سپهبد سلیمانی احیا شده، مسیر عکس را در پیش گرفته و کاری کردند تا رئیسجمهور زبون آمریکا بیاید زبان خود را نسبت به ما دراز کند و از موضع بالا با مردم ایران صحبت کند.از طرفی ما نگران آینده هم هستیم، چراکه میدانیم مسائل ما در عرصه سیاست خارجی به پایان نرسیده و چالشها ادامه خواهد داشت و لذا معلوم نیست با این رویکرد کار به کجا میکشد و چه تبعاتی در آینده در انتظار کشور و منافع ملی ماست و بنابر همین مساله هم معتقدم که باید اظهارنظر آقای ظریف و مدل رفتاری ایشان مورد بررسی رسمی و قانونی قرار گیرد و تکلیف کشور با این الگوی رفتاری مشخص شود.