تاریخ : Thu 02 Jan 2020 - 01:52
کد خبر : 35828
سرویس خبری : نقد روز

آمریکا وارد دنیای آتش نمی‌شود

کارشناسان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» انگیزه و توان آمریکا در منطقه را بررسی می‌کنند

آمریکا وارد دنیای آتش نمی‌شود

آمریکایی‌ها به‌هیچ‌عنوان نمی‌خواهند منطقه را ترک کنند و از طرفی توان به‌راه انداختن یک کارگزار بسیار بزرگ و نهایی را هم اصلا ندارند، لذا وارد یک فرآیند فرسایشی شده‌اند تا شاید بتوانند از این رهگذر به اهداف و مقاصد خود برسند.

غرب و جنوب‌غرب آسیا این روزها میدان مواجهه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است، مثل یک شطرنج بسیار پیچیده، هیچ‌کدام انتحار نمی‌کنند، اما هر حرکتی نتایج مثبت و منفی زیادی برای هر طرف دارد. یک‌سو جریان مقاومت قرار دارد و مردم منطقه و سوی دیگر آمریکا و متحدانش یعنی چند دولت عرب و برخی گروهک‌ها. از وقتی ترامپ مواجهه مستقیم خود را با ایران از 18 اردیبهشت گذشته تشدید کرده و تحریم‌ها را به‌صورت تام و تمام برگردانده، درگیری‌ها بیشتر هم شده است.

آمریکا البته برای به دست گرفتن نبض منطقه صرفا به درگیری اقتصادی و سیاسی با ایران اکتفا نکرده و با انواع و اقسام ابزارها از لبنان تا سوریه و عراق و حتی تا مناطق شرقی دریای عمان عملیات انجام داده است؛ عملیات‌هایی که البته هرکدام‌شان تا به‌امروز با واکنشی از جانب یک‌سوی جریان مقاومت روبه‌رو شده، یعنی یا با واکنش دولتی مواجه شده یا مردم و گروه‌های مقاومت منسجم شده‌ و مقابله کرده‌اند.هرکدام از این بازیگران در این میدان اهداف متفاوتی دارند. اضلاع جریان مقاومت به‌دنبال تثبیت امنیت ملی خود هستند، علاوه‌بر آن ایران می‌خواهد هرطور که شده فشار تحریم را بشکند و با ایجاد یک هاب منطقه‌ای برای همیشه این کابوس را به فراموشی بسپارد، عراقی‌ها از حضور و دخالت آمریکا و باجی که باید هرروزه از نفت و اقتصادشان به آنها بدهند، خسته‌اند.

سوری‌ها دوباره تمامیت ارضی و نابودی تروریست‌های دست‌ساز آمریکا و سعودی را دنبال می‌کنند و... . آمریکا، سعودی، بحرین و دیگران اما نقطه مقابل همه اینها هستند و اگر بتوانند دولت‌های خود را حاکم کنند که به نقطه ایده‌آل رسیده‌اند و اگر نشود اهداف‌شان را در آشوب و اغتشاش دنبال می‌کنند؛ راهبردی که سطح عالی آن را در سوریه به‌راه انداختند، در لبنان و عراق به توفیق نسبی رسیدند و البته در ایران در همان گام نخست برای چندمین‌بار شکست خوردند.

دراین‌باره ویلیام وکسلر از مدیران برنامه غرب آسیا در شورای آتلانتیک البته جلوتر هم می‌رود و از اقدامات موثر ایران می‌گوید. «بازدارندگی ما در برابر ایران به‌نحو قابل‌توجهی ضعیف شده زیرا دولت به‌نحوی واضح و قانع‌کننده خطوط‌قرمز آمریکا را تعیین نکرده است. با توجه به این نکته است که ایران مسیرش را برای تشدید مواجهه با آمریکا به‌صورتی روش‌مند و دقیق دنبال می‌کند و تلاش دارد خطوط‌قرمز دقیق ما را تشخیص دهد و نتیجه واکنش‌های ما را در هر مورد بسنجد و دقیقا همان‌جاست که اقدام می‌کند و آمریکا منفعل می‌ماند.»

آخرین اتفاق این میدان ماجرای تک و پاتک چند روز اخیر میان آمریکا با کتائب حزب‌الله و مردم عراق است. بعد از اعتراضات گسترده‌ای که در چند ماه اخیر عراق را به میدان اغتشاش بزرگی بدل کرده بود، پلیس عراق توانست با دستگیری بعثی‌هایی که میان معترضان حضور یافته بودند از حجم اغتشاشات بکاهد و از این‌رو آمریکایی‌ها که حساب ویژه‌ای روی تداوم و تشدید ناآرامی‌ها باز کرده بودند طرح جدیدی ریختند تا هم به دنباله‌دار شدن ناآرامی‌ها کمک کنند‌ هم دوباره روی دودستگی‌ها میان مردم عراق بایستند و پای ایران را وسط بکشند و از این رهگذر فشار حداکثری را بیشتر فعال کنند.

رسانه‌های آنها در این چند روز البته تلاش زیادی کردند که بگویند ایران پشت همه این ماجراهاست و با دستور ایران نیروهای عراقی با آمریکایی‌ها درگیر شده و ماجرا را آغاز کرده‌اند.علاوه‌بر این، حمله به پایگاه‌های کتائب البته دو هدف دیگر را هم دنبال می‌کرد؛ اولا ناامن‌کردن غرب عراق و شرق سوریه با هدف غیرفعال‌شدن گذرگاه راهبردی قائم و بوکمال که برای کشورهای منطقه ارزش راهبردی دارد و ثانیا ایجاد فضایی برای سودجویی در استخراج و صادرات نفت توسط آمریکایی‌ها یعنی همان راهبردی که چندی‌پیش از سوی ترامپ رسما اعلام شده بود. در این مسیر اما آمریکا نه‌تنها توفیق چندانی نداشت که با حرکت مردم عراق و اعتراض آنها مقابل سفارت این کشور شرایط به‌گونه دیگری تغییر کرد، همان‌جایی که واکنش دبیرکل جنبش بابلیون (از مسیحیان عراق) که می‌گفت ما نسبتی با ایران نداریم ولی آمده‌ایم تا کابوس آمریکا باشیم یا ارتشی‌هایی که با پیوستن به مردم علیه آمریکا شده بودند، نشان داد عملیات آمریکا نتیجه عکس گرفته و حالا مردم عراق هستند که آمریکا را متجاوز دانسته و خواهان ترک خاک کشورشان شده‌اند.این وضعیت را البته از مواضع رئیس‌جمهور آمریکا هم می‌توان تشخیص داد، چراکه او ظهر سه‌شنبه در توئیتر نوشت ایران را مقصر اصلی تجمع مردم مقابل سفارت آمریکا در بغداد می‌داند و در این مسیر از ایران انتقام خواهد گرفت، ولی ساعاتی بعد در میان جشن سال نو در مقابل خبرنگاران قرار گرفت و با تغییر 180 درجه‌ای مواضع خود گفت بنای هیچ‌گونه درگیری با ایران را ندارد و به‌دنبال صلح است. این تغییر نظر دونالد ترامپ البته دقیقا مشابه همان واکنشی است که بعد از ماجرای ساقط‌شدن گلوبال‌هاوک از خود نشان داد و ابتدا تهدید به حمله نظامی کرد ولی بعد از آنکه دید این اقدام چه هزینه سنگینی برای آمریکا به‌دنبال دارد نظر خود را به کلی تغییر داد و حتی از ایران تشکر کرد که دیگر هواپیمای این کشور را هدف قرار نداده است. از این‌رو به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها هرچند اقدامات غیرمستقیم، پرحجم و بابرنامه‌ای را در منطقه آغاز کرده‌اند اما همزمان، هم آمادگی عملیات‌های مستقیم و جدی را ندارند و هم در مقابل واکنش‌های دولت و مردم منطقه هرچند جزئی و کوچک باشد، متزلزل و ضربه‌پذیرند لذا ریسک نمی‌کنند و پس از هر اقدامی هم حسابی عقب می‌نشینند.

با این وجه اما معلوم است اتفاقات منطقه قرار نیست به این سادگی‌ها تمام شود و مردم رنگ آرامش را ببینند، آمریکایی‌ها به‌هیچ‌عنوان نمی‌خواهند منطقه را ترک کنند و از طرفی توان به‌راه انداختن یک کارگزار بسیار بزرگ و نهایی را هم اصلا ندارند، لذا وارد یک فرآیند فرسایشی شده‌اند تا شاید بتوانند از این رهگذر به اهداف و مقاصد خود برسند. کارشناسان معتقدند این وضعیت حداقل تا انتخابات اکتبر آینده آمریکا و تعیین‌تکلیف ریاست‌جمهوری بعدی پایدار خواهد ماند و سطوح درگیری نه کاهش خواهد یافت و نه افزایش.

 

سعدالله زارعی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

چگونه سخن گفتن از «سایه جنگ»، جنگ می‌آورد؟

سعدالله زارعی، کارشناس مسائل غرب و جنوب‌غرب آسیا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» عملیات آمریکایی‌ها علیه مواضع کتائب حزب‌الله عراق و پاسخ مردم و بسیج این کشور را بررسی و ایده اصلی آمریکایی‌ها برای کشورهای منطقه را تشریح کرد.زارعی در ابتدای این گفت‌وگو با تفکیک اعتراضات مردمی از اغتشاشات اخیر در ایران و عراق گفت: «از منظر آمریکایی‌ها اغتشاش بستر اختلاف است و می‌تواند انشقاق در محیط اجتماعی را به تفکیک در محیط سیاسی تبدیل کند. یعنی مثلا در عراق وقتی جمعیتی در میدانی جمع می‌شوند مسئولان عراقی را به دو دسته موافق و مخالف تجمع تبدیل می‌کنند و عملا ظرفیت اختلاف سیاسی مسئولان به ظرفیت میدانی اضافه شده و نهایتا سبب تغییر در ساختار و سیاست‌ها خواهد شد. به همین جهت هم امروز آمریکایی‌ها به مناقشات داخلی بین مردم و مناقشات سیاسی بین مسئولان به‌عنوان راهبرد فلج‌کننده برای حکومت‌های مخالف خود به آن دل بسته‌اند و آن را به‌عنوان راهبردی موثر و کارآمد در مسیر رسیدن به اهداف خود ارزیابی می‌کنند.»

وی با اشاره به اینکه این ایده برای کشور‌های منطقه به‌صورت یکسان درنظر گرفته شده است، تاکید کرد: «نمونه‌های کاملا مشابه آن در لبنان، عراق و ایران وجود دارد و در مورد هر سه این مساله صدق می‌کند.»

زارعی با یادآوری مواضع اخیر آمریکایی‌ها که ایران را به‌صورت مستقیم تهدید می‌کنند، گفت: «وقتی در داخل ایران عده‌ای از سایه جنگ دشمن صحبت می‌کنند به این معناست که می‌خواهند با استفاده از ابزار دشمن بر رقیب داخلی یا شرایط داخلی خود پیروز شوند. این‌گونه مواضع داخلی به آمریکایی‌ها این امکان را می‌دهد که با ظاهرشدن در نقش «عامل تهدید» نقش‌آفرینی کنند و محیط داخلی را به سمت اختلافات بیشتر و نهایتا تضعیف سوق دهند.»

این کارشناس مسائل غرب آسیا در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود حمله نظامی را گزینه بعید آمریکایی‌ها در مواجهه با کشورهای منطقه دانست و اظهار کرد: «آغاز درگیری نظامی به مفهوم امکان وقوع وجود دارد اما همان‌طور که عملیات قبلی برای آمریکایی‌ها هزینه زیادی ایجاد کرد و حتی آینده حضور آنها در عراق را با ابهام مواجه ساخت، هر اقدام جدید نظامی این وضعیت علیه آنها را تشدید می‌کند و همین هزینه سنگین هم هست که عملیات نظامی و درگیری مستقیم را از ذهن دور می‌کند.»

زارعی در پاسخ به سوالی درباره وقایع دو، سهروز گذشته که موج هجوم معترضان عراقی به سفارت ایالات متحده در بغداد شد، خاطرنشان کرد: «آمریکایی‌ها گمان می‌کردند با ایجاد تنش در میدان عراق می‌توانند محیط منطقه‌ای ایران را تهدید کنند، اما خوشبختانه نتوانستند به هدف خود برسند. آنها با اقدام احمقانه‌ای که در روز یکشنبه علیه مقرهای حشدالشعبی در القائم عراق و بوکمال سوریه انجام دادند عملا مساله «آمریکا» و اساسا حضور نیروهای این کشور در خاک عراق را به محل مناقشه و یک چالش جدی در داخل عراق تبدیل کردند و در نتیجه اجماعی شکل گرفت مبنی‌بر اینکه حضور نظامی آمریکا مشکلات عراق را تشدید می‌کند و حالا گروه‌های مختلف عراقی متفق شده‌اند که این حضور مشکلات امنیتی هم ایجاد می‌کند و باید هرچه زودتر به آن پایان داده شود.»

 

هانی‌زاده، کارشناس مسائل غرب آسیا:

با توجه به در پیش بودن انتخابات آمریکا حمله به عراق منتفی است

حسن هانی‌زده، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با اشاره به تحولات اخیر در منطقه و حمله آمریکا به مواضع حشدالشعبی درخصوص سناریو‌های در دستورکار ایالات متحده برای آینده منطقه گفت: «طی ماه‌های اخیر آمریکا یک پروسه بحران‌سازی سیاسی و اجتماعی را در عراق آغاز کرد و در این راستا از مدت‌ها پیش سفارت آمریکا در بغداد دست به یارگیری جدیدی میان عناصر فراری حزب بعث و عوامل داخلی و جریان‌های سیاسی وابسته به آمریکا زد تا یک بحران اجتماعی را در عراق سازماندهی کند.»

  وی افزود: «اتفاقاتی که طی دوماه گذشته در عراق رخ داد و تظاهرات گسترده‌ای که صورت گرفت با هدف قطع رابطه تهران-بغداد و تحت‌تاثیر قرار دادن روابط ایران و عراق و همچنین ضربه زدن به محور مقاومت قابل تجزیه و تحلیل است، لذا آمریکایی‌ها طی دوماه گذشته بحران اجتماعی عراق را مدیریت کردند و هدف این بود که یک دولت لاییک و ضدایرانی در عراق حاکم شود.» 

هانی‌زاده با بیان آنکه پروسه بحران‌سازی آمریکا در عراق با هوشیاری مرجعیت و حشدالشعبی و نیروهای مردمی با شکست مواجه شد، خاطرنشان کرد: «به همین واسطه آمریکایی‌ها فاز نظامی را در دستورکار قرار دادند و حمله به پایگاه حشدالشعبی در منطقه القائم عراق در مرز مشترک سوریه و عراق را رقم زدند.»

وی ادامه داد: «نیروهای حشدالشعبی از مدت‌ها پیش تحرکات آمریکا و داعش را در شرق فرات و در منطقه موسوم به البوکمال در مرزهای سوریه و عراق رصد کردند و به این نتیجه رسیدند که آمریکایی‌ها درصدد بازسازی داعش و انتقال آن از سوریه به عراق هستند، لذا بلافاصله وارد عمل شدند و اجازه ندادند این پروسه عملیاتی شود.»

  این کارشناس مسائل منطقه خاطرنشان کرد: «به همین دلیل آمریکا وارد عمل شد و پایگاه حشدالشعبی در قائم را بمباران کرد که نتیجه آن شهادت 25 نفر و مجروحیت 70 تن از نیروهای حشدالشعبی بود.»

هانی‌زاده اضافه کرد: «همین مساله موجب شد فضای عراق دگرگون شود و تظاهرات این روزها به تظاهرات ضدآمریکایی تبدیل شود. از این‌رو به‌نظر می‌رسد شرایط اکنون به‌گونه‌ای است که آمریکایی‌ها در یک گرداب و باتلاق عمیقی در عراق گرفتار شدند که نشانه‌های آن در تظاهرات در برابر سفارت آمریکا شدت گرفته و مردم عراق خواهان بستن سفارت آمریکا و اخراج نیروهای آمریکایی و بستن پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در الانبار شدند.»

وی افزود: «در چنین شرایطی آمریکایی‌ها دست به فرافکنی و اتهام‌زنی علیه ایران زدند و مدعی شدند این تجمع و شعار علیه آمریکا توسط ایران سازماندهی می‌شود و این درحقیقت به‌دلیل شکست‌های سیاسی و نظامی آمریکا در منطقه و هدف نیز جریان‌سازی علیه ایران است.»

این کارشناس مسائل غرب آسیا در توضیح بیشتر دلایل تغییر رویه آمریکا در مواجهه با عراق از فاز آشوب‌آفرینی به فاز نظامی و عملیات نظامی که از قضا به متحد شدن ملت عراق نیز کمک شایان توجهی کرده، گفت: «مسیر بحران‌سازی و طرح شعارهای به‌ظاهر مردمی که بر بستر مطالبات کاملا مشروع مردم عراق سوار شده بود از سوی آمریکایی‌ها بعد از دوماه به نتیجه نرسید، چراکه بحران به‌تدریج فروکش کرد و عناصر نشان‌دار حزب بعث شناسایی شده و لذا از صحنه میدانی خارج شدند. مردم عراق هم به این نتیجه رسیدند که استعفای عادل عبدالمهدی از نخست‌وزیری و انحلال احتمالی پارلمان و استعفای رئیس‌جمهور نمی‌تواند کمکی به حل بحران عراق کند، لذا مردم به‌تدریج خیابان‌ها را ترک کردند و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که ادامه این وضعیت نتیجه مطلوبی برای آنها نخواهد داشت، لذا به‌صورت شتابزده فاز نظامی را کلید زدند که البته نتیجه معکوس برای آمریکا خواهد داشت.» 

هانی‌زاده با اشاره به تهدیدات مقامات آمریکایی علیه ایران در پی حمله به سفارت این کشور در بغداد گفت: «این نشانه شکست آمریکا و قدرت و نفوذ ایران است که هر اتفاقی در منطقه، یمن، عربستان، بحرین، سوریه، عراق و لبنان می‌افتد آنها با عملیات روانی دروغ،  ایران را عامل این اتفاق می‌دانند و گمانه‌زنی‌هایشان اول متوجه ایران می‌شود.»

وی اضافه کرد: «آمریکایی‌ها در حالی که به پایگاه حشدالشعبی حمله کردند انتظار داشتند مردم عراق ساکت باشند ولی از آنجایی که مردم عراق هوشمندانه عمل کردند و در برابر سفارت آمریکا تجمع کردند، آنها ایران را مقصر می‌دانند.» 

این کارشناس مسائل منطقه یادآور شد: «اگر ایران این قدرت را دارد که هزاران نفر را در برابر سفارت آمریکا وادار به تجمع کند درحقیقت این نشانه قدرت ایران و ضعف آمریکاست که سال‌ها بر عراق مسلط شد، اما نمی‌تواند مدیریت جامعه عراق را در دست داشته باشد.»  هانی‌زاده با اشاره به پاسخ رهبر انقلاب به فضاسازی‌های صورت‌گرفته گفت: «همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه پنهانکاری ندارد و اگر عملی انجام بدهد این عمل را اعلام می‌کند.»

وی درخصوص مواضع متناقض ترامپ و پمپئو درخصوص اقدام نظامی علیه ایران نیز همین تناقضات در ماجرای اسقاط پهپاد گلوبال‌هاوک را یادآور شد و گفت: «آمریکا و شخص دونالد ترامپ مانند ببر کاغذی است و فقط شعار می‌دهد و هیچ‌گونه اقدامی نمی‌تواند علیه ایران انجام دهد. ایران اگر لازم باشد از تمام استقلال و تمامیت ارضی خود دفاع می‌کند و آمریکا در شرایطی نیست که بتواند علیه ایران وارد عمل شود، چراکه ایران قدرت بازدارندگی بالایی دارد که خود آمریکایی‌ها هم به‌خوبی نسبت به آن واقفند، لذا دست به ماجراجویی در این‌باره نخواهند زد و هرچه هست نظر به جوسازی‌های روانی علیه ایران است.» 

این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: «با توجه به شرایط موجود و فرار سفیر و کارکنان سفارت آمریکا از بغداد، آمریکایی‌ها ناچار خواهند شد شرایط عراق و مردم عراق را بپذیرند و نیروهای خود را در این کشور کاهش دهند؛ اما اقدامات آمریکا در حد فضای رسانه‌ای و تهدیدات لفظی باقی خواهد ماند و به‌صورت میدانی اتفاقی نخواهد افتاد. به‌خصوص در شرایطی که دونالد ترامپ در آستانه انتخابات 2020 ریاست‌جمهوری قرار دارد و نمی‌تواند دست به ماجراجویی بزند.»

 

سفیر اسبق ایران در اردن:

هیچ‌گونه درگیری نظامی گسترده در منطقه محتمل نیست

نصرت‌الله تاجیک، سفیر اسبق ایران در اردن با اشاره به حوادث اخیر در عراق و در توضیح اهداف آمریکا در این تحولات به «فرهیختگان» گفت: «اقدامات اخیر آمریکا درمجموع اقدامات نافعی برای سیاست خارجی این کشور نبوده است، یعنی در مقابل اقدام کتائب حزب‌الله عراق در حمله به یک پایگاه در غرب کرکوک طی روزهای اخیر، دولت ترامپ عکس‌العمل نامناسب و بیش از اندازه‌ای از خود نشان داد.»

وی با اشاره به حمله به دو پایگاه کتائب حزب‌الله در سوریه و سه پایگاه در عراق و کشته شدن حدود 25 نفر در این حملات گفت: «به‌دنبال این اقدام، علاوه‌بر حمله موشکی دیگر کتائب حزب‌الله به پایگاه آمریکایی در نزدیک بغداد، مردم خشمگین عراقی نیز به‌واسطه ناراحتی‌شان از اقدام آمریکا در حمله به خاک عراق به سفارت آمریکا در بغداد یورش بردند.»

تاجیک ادامه داد: «این اقدام درمجموع باعث شد بیشتر نیروهای عراقی پشت کتائب حزب‌الله قرار بگیرند و این اقدام آمریکا را محکوم کنند و درواقع نوعی اجماع نظر نسبی به‌نفع کتائب حزب‌الله و به ضرر آمریکا در عراق شکل بگیرد.»

این کارشناس مسائل منطقه گفت: «به‌نظر می‌رسد ترامپ با عکس‌العمل بیش از اندازه خود و خط تبلیغی متعاقب آن بر علیه ایران سعی داشت به‌جای اینکه بگوید من با مردم عراق یا کتائب حزب‌الله رودررو هستم، بگوید با ایران در عراق می‌جنگم.»

وی خاطرنشان کرد: «ناظر به استیضاح رئیس‌جمهور آمریکا و نیز با توجه به در پیش بودن انتخابات 2020، یک‌سری اقدامات تبلیغی و البته کنترل‌شده که منجر به قهرمان نشان دادن ترامپ در سیاست خارجی باشد برای مقطع کنونی و مشکلاتی که او دارد، ضروری است.»

تاجیک خاطرنشان کرد: «این جریان در مقطع کنونی صرفا به اقدامات محدود و نه اقدامات طولانی و درازمدت نیاز دارد تا سیاست خارجی آمریکا را متاثر کند. لذا به‌نظر می‌رسد تیم ترامپ قائل به این جمع‌بندی باشند که اگر چنین عکس‌العملی نشان دهند، می‌توانند افکارعمومی آمریکا را به‌نفع ترامپ رقم بزنند.»

این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: «با این حال با توجه به تحولاتی که در عراق چه در بغداد و چه در بصره اتفاق افتاد، آمریکایی‌ها و به‌ویژه ترامپ متضرر شدند. ضمن آنکه بعید به‌نظر می‌رسد این اتفاقات به یک درگیری چه میان آمریکا و عراق و چه بین آمریکا و ایران منتهی شود.»

وی اضافه کرد: «در حال حاضر هر دو طرف ضربه محدودی به یکدیگر زدند و بعید است بیش از این اتفاقی بیفتد. نه ترامپ حاضر است با چنین اتفاقی آرای خود را از دست بدهد و نه به‌نظر می‌رسد عراقی‌ها به‌دنبال آن باشند که اقدامات خاصی انجام دهند.»

تاجیک با اشاره به تلاش رسانه‌های غربی برای به میان کشیدن پای ایران در این تحولات گفت: «ایران هم از ابتدا به محکوم‌کردن اقدام آمریکا کفایت کرد و ما نباید اقدامی می‌کردیم یا انجام دهیم که تاییدکننده خط تبلیغی آنها باشد.»

 سفیر اسبق ایران در اردن با اشاره به تناقض مواضع ترامپ در مواجهه با ایران در این ماجرا گفت: «آمریکایی‌ها درصدد آن بودند تا چنین القا کنند که با ایران وارد درگیری می‌شوند ولی با اقداماتی که خود عراقی‌ها نشان دادند به‌نوعی هم افکارعمومی دنیا و هم خود آمریکایی‌ها متوجه شدند این یک تلقی غلط بود.»

وی افزود: «منطقه‌ای که نیروهای آمریکایی مورد حمله قرار دادند، در حقیقت منطقه‌ای است که ترامپ درصدد است آن را از وجود این نیروها پاکسازی کند تا بتواند در چاه‌های نفت شرق سوریه و در مناطق دیرالزور حضور عملیاتی بیشتری پیدا کند. درحقیقت ترامپ برای حمایت از شرکت‌های نفتی که علاقه‌مندند در این مناطق حضور یابند، درصدد است هر مزاحمی را در این منطقه از بین ببرد.»

تاجیک گفت: «از طرف دیگر منافع دولت سوریه و عراق ایجاب نمی‌کند آمریکایی‌ها در این مناطق پایگاه و نیرو داشته باشند یا نیروهای کرد در آن منطقه را مورد تقویت قرار دهند؛ لذا این نیروهای مقاومت عراقی و نیروهای سوری هستند که با اقدام آمریکا برای حضور در منطقه مخالفت دارند.»

این دیپلمات سابق کشورمان با اشاره به نیم‌نگاه آمریکایی‌ها برای هدف قرار دادن ایران در این ماجرا اضافه کرد: «ترامپ چه برای از سر گذراندن استیضاح و چه پیروزی در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری حل چند مساله سیاست خارجی را در دستورکار دارد؛ مسائلی که عبارتند از چین، کره‌شمالی و ایران.»

وی تصریح کرد: «نه سیاست ایران است که به‌صورت نظامی رودرروی آمریکا قرار بگیرد و نه منافع آمریکایی‌ها چنین اقتضا می‌کند. بحث درگیری محدود یا اتفاقاتی که بین نیروهای ایرانی و آمریکایی رخ دهد، مباحث دیگری است که مانند حمله به پهپاد آمریکایی در پی تجاوز به آب‌های سرزمینی ایران طبیعی است. دولت آمریکا متوجه شد قانونا اشتباه از نیروهای این کشور بوده و او بود که به سرزمین یا فضای سرزمینی ما تجاوز کرده است. لذا آنها به‌رغم سر و صداهای تبلیغاتی نمی‌توانستند هیچ اقدام نظامی و سیاسی به‌خصوصی انجام دهند.»

  تاجیک ادامه داد: «با مجموع این قرائن به‌نظر می‌رسد هیچ درگیری برنامه‌ریزی‌شده‌ای میان ایران و آمریکا متصور نیست، الا موارد پیش‌بینی‌نشده احتمالی همچون ماجرای پهپاد. لذا ما هم باید خیلی پخته عمل کنیم تا در بازی‌های روانی و سیاسی یا بازی‌های تبلیغی و روانی آمریکا قرار نگیریم.»