تاریخ : Sat 14 Dec 2019 - 10:01
کد خبر : 35065
سرویس خبری : سیاست

پیشنهاد تخریب از طرف سازنده صادقانه نیست

نقدی به پیشنهاد اخیر عباس عبدی درباره «استعفای حسن روحانی»

پیشنهاد تخریب از طرف سازنده صادقانه نیست

عبدی سابقه طول و درازی در دعوت دولت‌های مستقر و حتی افراد به خروج از حاکمیت دارد، حتی دولتی که خودش اعتراف می‌کند مسئولیت آن را باید بپذیرد، یعنی دولت اصلاحات.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، عباس عبدی از فعالان اصلاح‌طلب و حامیان حسن روحانی، در گفت‌وگو با هفته‌نامه صدا «پیشنهاد استعفای روحانی» را مطرح کرده است. این البته اولین‌باری نیست که او این پیشنهاد را مطرح می‌کند، چراکه قبل از این پیش و بعد از ماجرای بنزین نیز همین حرف را زده بود. واقعیت این است که بعد از ماجرای ناگهانی و بی‌برنامه قیمت سوخت، خیلی‌ها از استعفا یا برکناری حسن روحانی سخن گفتند و حتی برخی هم مدعی شدند اگر رهبری به مجلس توصیه کنار آمدن با دولت را نکرده بودند، همان یکی، دو روز بعد از شوک بنزینی، مجلس طرح استیضاح رئیس‌جمهور را به جریان انداخته بود، طرحی که احتمالا هم منتقدان حسن روحانی آن را امضا می‌کردند و هم حامیان او.

‌‌این اتفاق البته در این ماجرا هم ریشه دارد که بخش عمده‌ای از جامعه امروز از عملکرد حسن روحانی نارضایتی شدیدی دارند و قریب به اتفاق آنها هم به نقطه‌ای رسیده‌اند که نمی‌دانند دولت می‌تواند شرایط اقتصادی کشور را بهبود بخشد یا خیر و از این‌رو هم سردرگم مانده‌اند و فعلا ترجیح می‌دهند با همین وضعیت و سختی بسازند تا ببینند چه می‌شود. در این میان مسلم این است که عملکرد ضعیف دولت از دید قریب به اتفاق کارشناسان نه صرفا مربوط به بنزین است و نه بی‌تدبیری‌های بعد از آن، چراکه مدت‌هاست توده مردم به عملکرد بی‌برنامه حسن روحانی برای اداره کشور پی برده‌اند و فهمیده‌اند تنها ایده وی برای اداره کشور، همان مذاکره در سیاست خارجی بود که البته به بدترین نحو ممکن انجام شد و بلافاصله بعد از توافق حتی دولتی‌ها هم لب به اعتراض گشودند که توافقی که اجرا نمی‌شود به چه دردی می‌خورد؟ بعد هم که آمریکا از آن بیرون رفت و دولت‌های اروپایی همان اجرای دست‌وپا شکسته را هم متوقف کردند و اساسا برجام از حیز انتفاع خارج شد و بدون پشتوانه‌بودن تمامی وعده‌های حسن روحانی مسجل.از طرف دیگر ماجرای همان نظرسنجی معروف یک نهاد نزدیک به دولت که چندماه پیش از کاهش بی‌سابقه محبوبیت حسن روحانی خبر می‌داد هم دلیلی دیگری است بر اینکه دولت امروز چوب بی‌برنامه‌بودن و عدم عمل به وعده‌های خود را می‌خورد و مردم رئیس آن را در به وجود آمدن این وضعیت مقصر می‌دانند.

در این میان اما اینکه یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب پیشنهاد استعفای حسن روحانی را مطرح کند و ضمن آن تعریض‌هایی هم به دیگر نهاد‌ها و ارگان‌ها داشته باشد، شاید کم‌احتما‌ل‌ترین حرفی است که مردم انتظار شنیدنش را می‌توانند داشته باشند، علت آن هم مشخص است. امروز اگر نظر هر کسی را درمورد این گفته بپرسید، می‌گوید اولا اگر بنا به استعفا بود چرا مردم را دعوت به رای‌دهی به روحانی کردید؟ ثانیا بعد از ماجرای بنزین که معلوم بود با اختیار کامل دولت همراه بوده و حتی رهبری هم از اختیارات خود استفاده کرده و همه موانع کار دولت را برداشتند، دیگر بهانه استعفا چیست؟ ثالثا اگر واقعا از عملکرد دولت ناامید شده‌اید ابتدا باید از مردم عذرخواهی کنید و بعد از آن به فکر جبران ماجرا باشید نه اینکه با این همه فشار و تهدید خارجی، کشور را وارد یک چالش بزرگ‌تر کنید.در کنار این بدیهیات که شنیدن‌شان از مردم کوچه‌وبازار به‌هیچ‌عنوان بعید نیست، نکات دیگری هم وجود دارد که «پیشنهاد استعفای حسن روحانی» از سوی عباس عبدی را فاقد صداقت لازم برای تعامل با مردم می‌داند و آن را بیشتر یک پروژه مدیریت افکارعمومی توصیف می‌کند نه چیز دیگری.

1 همان‌طور که گفتیم ارائه پیشنهاد استعفا از سوی اصلاح‌طلبان بیشتر از آنکه مشابه یک ایده برای تداوم اداره کشور باشد شبیه طرحی برای مدیریت افکارعمومی است، طرحی که نمونه‌های پیشین هم دارد. برگزاری رفراندوم به دفعات از سوی اصلاح‌طلبان و همین اواخر از سوی حسن روحانی هم مطرح شده است. صرف‌نظر از اینکه آنها هیچ‌گاه به لوازم یک رفراندوم و نتایج آن پایبند نبوده‌اند، شخص عباس عبدی قبلا طرح‌کردن آن را هم زیرسوال برده و گفته است: «کلمه «رفراندوم» و «همه‌پرسی» برای بخشی از اصولگرایان گویی که تبدیل به ناسزا شده است و با شنیدن آن از کوره درمی‌روند و اعصاب‌شان به‌هم می‌ریزد. اصلاح‌طلبان و منتقدان نیز متوجه ماجرا هستند. هرگاه بخواهند حال طرف مقابل را بگیرند و آنها را در موضع تدافعی قرار دهند، پیشنهاد رفراندوم می‌دهند!» از این‌رو به‌نظر می‌رسد طرح چنین مساله‌ای که قاعدتا می‌تواند هزینه سنگینی هم برای آرامش جامعه و حتی برای امینت ملی کشور داشته باشد، بیشتر مشابه همان طرح مساله رفراندوم باشد، چراکه اگر عباس عبدی بدون در نظر داشتن این هدف می‌خواست چنین ایده‌ای را مطرح کند می‌توانست آن را در جلساتی که با رئیس‌جمهور یا مشاوران و نزدیکانش دارد مطرح و آنان را با توجیه و توضیح قانع کند، نه اینکه آن را در سطوح رسانه‌ای ارائه کند.

2 علت دیگری که این سخنان را صادقانه توصیف نمی‌کند، مواضع چندی‌پیش عبدی درباره استعفای دولت است، اظهاراتی که برای چند سال پیش یا برای شرایط متفاوتی از امروز نیست. تیرماه 97 و در زمانی که پنج‌سال از دولت حسن روحانی و دوماه ازخروج آمریکا از برجام و صدور دستور بازگشت تحریم‌ها می‌گذشت، عباس عبدی در واکنش به «پیشنهاد استعفای حسن روحانی» که از سوی حسین موسویان مطرح شده بود، گفت: «این پیشنهاد بیشتر شبیه جداکردن دستگاه از بدن بیمار است. چرا؟ به این علت که انتخابات در ایران تحت‌تاثیر رقابت مستمر حزبی قرار ندارد که امروز استعفا داده و مثلا دو هفته دیگر انتخابات برگزار شود. انتخابات غیرحزبی است و هیچ رقابت سیاسی مستمری وجود ندارد و انتخابات از زمانی که افراد به‌صورت غیررسمی اعلام حضور می‌کنند تا زمانی که یک نفر انتخاب و وارد دفتر ریاست‌جمهوری شود، حدود یک‌سال طول می‌کشد. چنین پیشنهادی به‌منزله معطلی یک‌ساله امور و معلوم است که در صورت اجرا، سرنوشت کشور چه خواهد شد.» از این‌رو مشخص است که عبدی نتیجه استعفا را به‌خوبی می‌داند، لذا امروز با‌ انگیزه‌ای جدید آن را مطرح می‌کند.

3 عباس عبدی چندی‌پیش در گفت‌وگو با تسنیم گفت: «در قانون اساسی ویژگی‌های رئیس‌جمهور نوشته شده است. صریح بگویم از نظر من آقای روحانی این ویژگی‌ها را نداشته ولی شورای نگهبان تایید کرده است.» او در همان مصاحبه تاکید می‌کند: «میان اصلاح‌طلبان کسی که اول از همه در سال 1392 گفت بروید از آقای روحانی حمایت کنید، بنده بودم. در سال 1396 هم حمایت کردم. عملکرد چهارساله اول را هم همه تقریبا می‌پذیرفتند، ولی ذره‌ای مسئولیت درباره آقای روحانی متوجه ما نیست. بنده مسئولیت دوره خاتمی را به‌نسبت خودم می‌پذیرم؛ به‌خاطر اینکه آنجا ایجابی به‌دنبال کسی آمدیم و رای دادیم... من که قرار نبوده در سال 92 به قالیباف رای دهم و در سال 96 نیز به همین منوال قرار نبوده به رئیسی رای دهم، پس اگر کاندیدای دیگری که حضور مستقل داشته باشد در این دو انتخابات حضور نداشت که به تفکرات ما نزدیک باشد دلیلی نداشت در انتخابات شرکت کنیم. به‌نظر شما اگر سال 96 این کار را می‌کردیم کار خوبی بود. آن‌وقت متهم به ضدانقلاب نمی‌شدیم؟»

توجه به همین اظهارات گویای این است که عباس عبدی اساسا بنا ندارد مسئولیت حمایت خود را از حسن روحانی بپذیرد و مدت‌هاست که با استدلال‌های غیرمنطقی و عوام‌فریبانه تلاش می‌کند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. چنانکه به‌سادگی می‌توان درباره اظهارات او در گفت‌وگو با تسنیم دلایلی محکم در رد استدلال او آورد، در همان انتخابات سال 96، صرف‌نظر از نوع حمایت و استدلال‌هایی که اصلاح‌طلبان برای مردم می‌کردند که چرا باید به حسن روحانی رای داد، در کنار روحانی و رئیسی فردی مانند هاشمی‌طبا هم حضور داشت که هم اصالت اصلاح‌طلبی داشت و هم سابقه کار و هم... و اگر عباس عبدی می‌خواست صرفا از روی بازکردن مسئولیت وارد انتخابات شود می‌توانست برای مثال به هاشمی‌طبا رای دهد. در کنار این استدلال آیا نباید از عباس عبدی پرسید که چرا این حرف‌ها را در زمان انتخابات به مردم نمی‌گفتید و حالا امروز به این فکر افتاده‌اید.

4 وجه دیگر ماجرا که این پیشنهاد را صادقانه نمی‌داند این است که عباس عبدی در تیرماه گذشته در گفت‌وگو با فارس ابراز کرده بود: «دولتی که نتواند سریع‌ تصمیم بگیرد عملکرد درستی نخواهد داشت. باید کمیته‌ای تشکیل شود و این کمیته هر تصمیمی که گرفت، انجامش دهند و روی این مساله یک‌ماه یا ۲۰ روز وقت بگذارند، نه اینکه چهارسال به‌صورت متناوب تکرار شود و هرکسی هم که چیزی می‌گوید مرتب بگویند این می‌خواهد دولت را براندازی کند. دولت اصلا با این وضعیت می‌افتد و احتیاجی نیست که کسی دولت را بیندازد.» یا اینکه او در جریان ماجرای بنزین در کانال تلگرامی خود نوشت: «معلوم نیست هنگامی که می‌خواهند بنزین را سه‌برابر کنند که به حمایت همه‌جانبه نیاز است، سخنرانی یزد را باید چگونه تفسیر کرد؟» به این معنا که او خوب می‌داند وضعیت دولت از منظر عدم توانایی در تصمیم‌گیری و عمل درست و به‌موقع چقدر بغرنج است و اساسا توانایی لازم برای اداره کشور را ندارد. از همین منظر هم می‌توان گفت عبدی در حال نذر روغن ریخته است و می‌خواهد دولت ناکارآمد را با تعابیری چون قهر سیاسی کنار بکشد.

۵ عبدی سابقه طول و درازی در دعوت دولت‌های مستقر و حتی افراد به خروج از حاکمیت دارد، حتی دولتی که خودش اعتراف می‌کند مسئولیت آن را باید بپذیرد، یعنی دولت اصلاحات. همه فعالان سیاسی به‌خاطر دارند که او چگونه در سال‌های پایانی دهه 70 خاتمی را به خروج از حاکمیت دعوت می‌کرد و رئیس دولت اصلاحات زیر بار نمی‌رفت که معلوم است اگر آن‌موقع خاتمی کنار کشیده بود امروز جریان اصلاحات وجود خارجی نداشت که عباس عبدی جزء آن باشد. از این‌رو باید تاکید کرد به پیشنهادهای این‌گونه عباس عبدی همچنان‌که تجربه تاریخی آن وجود دارد باید با دیده تردید نگریست و به آن اعتنایی نکرد.