به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ارشاد فضلیخانی، روزنامه نگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: سیزدهمین دوره جشنواره سینمای مستند ایران - سینما حقیقت- از صبح دوشنبه با آغاز اکران فیلمها رسما کار خود را آغاز کرد. در این دوره که با رشد هشت درصدی تعداد آثار ارسالی نسبت به دوره قبل مواجه شده است 168 فیلم؛ شامل 114 مستند ایرانی و 51 مستند خارجی از 39 کشور مورد قبول هیات انتخاب قرار گرفتهاند. از این جمع، 27 مستند کوتاه، 15 مستند نیمهبلند و 20مستند بلند در بخش مسابقه ملی به رقابت خواهند پرداخت.
حبیب احمدزاده، محمدحسین مهدویان، مونا زندیحقیقی، کامران شیردل، یونس شکرخواه، سیفالله صمدیان و پیروز کلانتری داوری بخش مسابقه ملی امسال جشنواره را برعهده دارند.
بخش غیررقابتی با نمایش آثار مطرح سینمای مستند جهان و کارگاههای تخصصی از دیگر سرفصلهای امسال جشنواره سینما حقیقت هستند. برای تماشای این دوره از جشنواره که به رسم سالیان اخیر در پردیس چارسو در حال برگزاری است تمهیدات متفاوتی اندیشیده شده؛ مخاطب برای حضور در سالن باید در یکی از گروههای دریافتکننده کارت جشنواره قرار بگیرد تا موفق به رزرو بلیت سانسهای مختلف شود، البته سهمیه محدودی هم برای فروش بلیت به صورت حضوری در نظر گرفته شده است.
روز نخست جشنواره حاشیه خاصی نداشت و با نظم قابلقبولی برگزار شد. طبق روال همیشه، استقبال از سانسهای عصر بیشتر از صبح بود. تنها حاشیه روز اول به عدم اکران مستند «بانو»، ساخته «محمد حبیبیمنصور» اختصاص یافت. ظاهرا به دلایل فنی، این مستند به اکران اول نرسید. «بانو» روایتگر زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان، از زنان تاثیرگذار شهر اهواز است. حضور خانم احمدیان در پردیس چارسو با استقبال اصحاب رسانه مواجه شد. گوینده گفتار متن این فیلم ثریا قاسمی است.متاسفانه ضعف در پژوهش و عدم پرداخت مناسب فیلمنامه، همچنان پاشنه آشیل سینمای مستند کشورمان است. مسالهای که در آثار اکرانشده روز نخست نیز به دفعات به چشم میخورد.
فیلمنامه در سینمای مستند ما آنقدر مهجور است که حتی در کاتالوگ جشنواره نیز غایب است. کاتالوگ 182 صفحهای جشنواره، فاقد عنوان فیلمنامهنویس در معرفی آثار است، شاید بهزعم طراحان این ویژهنامه، فیلمنامهنویس در دو عنوان پژوهشگر و نویسنده گفتارمتن تفکیک شده باشد، اما در هیچ گوشهای از سینمای مستند حرفهای جهان، مغز متفکر فیلم در این دو تیتر خلاصه نمیشود.
مستند بلند «فرزندان شب» با پژوهش و کارگردانی بهروز نورانیپور از آثار شاخص اکران روز نخست جشنواره بود.سوژه اصلی فیلم، پنج نوجوان پاکستانی عضو داعش هستند که بعد از افول این گروه تروریستی، در اردوگاه اسرا و آوارگان در مرز سوریه و ترکیه نگهداری میشوند. یک مادرخوانده افغانستانی عضو داعش و یک خانم اروپایی فعال حقوق بشر، عناصر فرعی فیلم را تشکیل میدهند. «فرزندان شب» با ذکر شرارتهای این پنج سرباز کوچک داعش و تبعید آنها به اردوگاهی دیگر آغاز میشود. پسران حدودا 12 تا 15سالهای که هر کدام با گذشتهای سیاه و دردناک در پاکستان توسط داعش عضویابی و بعد به سوریه منتقل شدهاند. فیلم در نمایش تاثیر روح ایدئولوژیک، با توجه به محدودیتهایی که در ساخت این نوع آثار وجود دارد تا حدودی موفق عمل کرده است.نقش اصلی در القای این مساله را تنها گفتوگو با کودکرهبر گروه، «بالانچ» ایفا میکند. شنیدن خطبههای ایدئولوژیک از زبان این کودک غیرعرب، برای اغنای مخاطب در جهت نمایش عمق نفوذ تفکرات تکفیری بر نسل نوجوان کافی به نظر میرسد، هرچند عدم نمایش تصاویر آرشیوی از دوره عضویت و فعالیت این کودکان در داعش کاملا خودنمایی میکند. ما شنونده گذشتهای هستیم که فقط گفته و شنیده میشود، اما هیچ عکس و ویدئویی وجود ندارد.متاسفانه فیلم در برقراری ارتباط بین دو عنصر دیگر، یعنی زن داعشی و پژوهشگر فعال اروپایی کاملا شکست خورده است. ارتباط منطقی مناسب بین سه عنصر فیلم هیچوقت شکل نمیگیرد و در نتیجه روایت فیلم به قوام لازم نمیرسد. این روند جزیرهای حتی به خستگی تماشاگر ختم میشود. پخش منقطع یک انیمیشن در لابهلای سکانسها نیز به هیچوجه از خستگیها نکاسته است!
در مجموع، مستند «فرزندان شب» با توجه به سوژه مناسبی که دارد میتواند با یک تدوین مجدد و خلاصه سازی، در کمتر از 60دقیقه به یک مستند جذاب تبدیل شود.مستند کوتاه «عروسکان» به کارگردانی علی دلکاری از دیگر آثاری است که از ایده یکخطی جذابی بهرهمند است، اما مدیوم پرداخت آماتوری، فیلم را از مسیر مطلوب خارج کرده؛ یک خانم مددکار تصمیم میگیرد برای روشنگری در زمینه عواقب کودکهمسری به یکی از روستاهای شاخص با این فرهنگ سفر کند. او خود نیز از اهالی همان خطه و اتفاقا از قربانیان کودکهمسری است. سرگذشت دختران 13 تا 14 سالهای که حالا مادر شدهاند و از درس و تحصیل و هزار آرزوی دخترانه دیگر محروم ماندهاند پتانسیلی است که «عروسکان» بهتر میتوانست از آن بهره ببرد.متاسفانه اختلاف نظری که بین موافقان و مخالفان بومی این فرهنگ وجود دارد در فیلم به چالش کشیده نمیشود و خیلی از حرفها درون سینهها به حبس باقی میماند. این مستند 30دقیقهای اگر به سمت علتیابی و راهکار قدم برمیداشت، پتانسیل تبدیل به یک اثر 90دقیقهای شاخص را پیدا میکرد. در مجموع باید از جسارت کارگردان و خانم مددکار، به جهت طرح این موضوع در یک منطقه بومی – جایی که این رسم در آن ریشه طولانیمدت دوانده است – بهعنوان نکته مثبت اثر یاد کرد.
مستند کوتاه «13هزار قدم» هم از دیگر آثاری بود که به موضوع حساس کولبری در غرب کشور پرداخته است. هرچند تصویربرداری با تلفنهمراه و رنگبندی سیاه و سفید ناشی از آن، کیفیت بصری فیلم را کاملا تحت تاثیر قرار داده است. فیلم سعی در نمایش سختی کار کولبران کُرد دارد، اما کمبود امکانات تولیدی فیلم و البته شرایط زمستانی و محیط برفگیر، کارگردان را به توفیق چندانی نمیرساند. حتی روایت جوان کُرد فیلم که برای تهیه هزینه درمان مادر بیمارش، مجبور به کولبری است هم بهخوبی شکل نمیگیرد. شاید بهتر باشد «اشکان احمدی»، کارگردان این فیلم یک بار دیگر و با تدارکات بیشتر این سوژه جذاب را در موقعیتی بهتر روایت کند.برای قضاوت در مورد کیفیت جشنواره سیزدهم سینما حقیقت، باید به انتظار روزهای آینده و دیگر آثار راه یافته به جشنواره نشست.