به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، معادله پیچیدهای نبود که پس از استعفای عادل عبدالمهدی، عراق به چه سمتی خواهد رفت. عبدالمهدی اگر چه نتوانست برخلاف نوریالمالکی با اقتدار بر بحرانها غلبه کند اما از سر خیرخواهی خواسته بود بلافاصله پس از استعفایش نخستوزیر جدید تعیین شود تا عراق دچار خلأ سیاسی نشود. عبدالمهدی در میان فضای احساسی اعتراضات، 9 آذر استعفا کرد اما نهتنها اوضاع آرامتر نشد که گویا، بنزینی بود که بر آتش امنیت عراق ریخته شد.
موج پوپولیستی که از هفتهها قبل به رهبری مقتدی صدر به راه افتاده بود، با استعفای عبدالمهدی آرام نگرفت و خواستار محاکمه او نیز شد. عراق اکنون نخستوزیر ندارد و این بیسروسامانی باعث شده ساختارهایی که در این سالها شکل گرفته، با جهالت جریانات سیاسی و توطئه عوامل نفوذی و کشورهای دشمن عراق، در مسیر نابودی قرار بگیرند. در روزهای گذشته درگیرهای خونینی در عراق به وقوع پیوسته است. در بغداد این درگیریها در میدانهای تحریر و خلانی به وقوع پیوست و در نجف نیز به منزل مقتدی صدر- در حالی که او در ایران حضور دارد- یک حمله پهپادی صورت گرفته است. رسانههای غربی و برخی رسانههای وابسته به آنها در عراق در تحولات اخیر مدعی شدهاند حشدالشعبی برای برخورد با مردم وارد میدان تظاهرات شده و پس از آن بوده که معترضان با چاقو از پا درآمدهاند. جمعهشب هم افراد مسلح به معترضان در بغداد شلیک کردند تا حجم وسیعی از توئیت و مطلب علیه بسیج مردمی در توئیتر و سایر شبکههای اجتماعی تولید شود. به دنبال این اتفاقات، وزارت خزانهداری آمریکا چند نفر از مقامات حشدالشعبی را در فهرست تحریمهای خود قرار داد.
به نظر میرسد آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی که به دنبال انحلال حشدالشعبی بودند ولی عبدالمهدی با هوشیاری آنها را به بخشی از نیروهای مسلح عراق تبدیل کرد، در گام دوم پس از سقوط دولت، به دنبال از بین بردن ساختارهای مقاومت در عراق همچون حشدالشعبی هستند. اما در سوی دیگر این میدان خبرهایی از تحرکات کردها منتشر شده است.
دیروز فارس نوشت که «جاسم محمد البیاتی»، نماینده سابق ترکمانی در پارلمان عراق، از استقرار شماری از یگانهای پیشمرگه در نزدیکی مرزهای اداری با استانهای دیاله و کرکوک خبر داد و درباره آماده شدن آنها برای ورود به کرکوک با سوءاستفاده از مشغول بودن دولت مرکزی به تظاهراتهای مردمی در بغداد و استانهای مرکزی و جنوبی هشدار داد.
وی در گفتوگو با پایگاه خبری «المعلومه» اظهار داشت: «نیروهای پیشمرگه در نزدیکی خانقین از استان دیاله و برخی مناطق مشرف بر مرزهای اداری استان کرکوک مستقر شدهاند و برای بازگشت به مناطق مورد منازعه میان بغداد و اربیل آماده میشوند.» البیاتی افزود: «دولت منطقه کردستان تلاش دارد با سوءاستفاده از ضعف دولت مرکزی و مشغول بودن آن به تظاهراتها، بازگشت به کرکوک و مناطق مورد منازعه را اجرایی کند.» درباره تحولات این روزهای عراق بامحمد علی حکیم، مدیر خبرگزاری النخیل عراق گفتوگو کردهایم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
عادل عبدالمهدی پیش از استعفا از مقام نخستوزیری و تبدیل دولتش از مستقر به دولت پیشبرد امور اعلام کرده بود شرط استعفایش انتخاب نخستوزیر جایگزین است تا عراق دچار خلأ سیاسی نشود. حالا عبدالمهدی از سمتش استعفا داده است. وضعیت فعلی عراق بعد از این اتفاق چگونه است آیا خلأ سیاسی در این کشور ایجاد شده است؟
برخی کشورهای منطقه همراه غرب و آمریکا به دنبال ایجاد خلأ سیاسی در عراق هستند تا بتوانند مهرههای خودشان را بار دیگر جایگزین مهرههایی کنند که بعد از سال 2003 برسرکار آمدهاند. طبق ماده 81 قانون اساسی عراق اگر نخستوزیر طی 15 روز مشخص نشود دولت موقت به رئیسجمهور کشور یعنی برهم صالح میرسد. بنده فکر نمیکنم طی 15 روز احزاب عراقی بتوانند به گزینه نخستوزیری برسند. این مساله البته میتواند به نفع آمریکا و کسانی باشد که استقلال را برای عراق و منطقه نمیخواهند، زیرا استقلال عراق استقلال کل منطقه به حساب میآید. طرفهایی که به دنبال خرابکاری در مسیر اعتراضات مشروع مردم عراق هستند تا به اهدافشان برسند نباید زیاد خوشحال باشند، زیرا اگر اتفاقی در عراق بیفتد ممکن است به دیگر مناطق نیز سرایت کند. کشورهایی مانند عربستان سعودی و قطر که به آشوبگران کمک میکنند مطمئن باشند که اگر استقلال عراق از بین برود این بحران دامان آنها را نیز خواهد گرفت.
طی روزهای گذشته عدهای از افراد ناشناس با شلیک به معترضان تعدادی از آنها را به قتل رساندند. رسانههای معاند ادعا میکنند در این اتفاقات درگیریهایی میان نیروهای عصائباهلحق و نیز نیروهای سرایاالسلام صورت گرفته است. این مساله واقعیت دارد؟ آیا این درگیریها مقدمه جنگ داخلی است؟
هدف غرب و برخی کشورهای منطقه ایجاد تنش است. از سال 2006 آنها تنش شیعه- سنی را برپا کردند که شکست خورد. گام بعدی آوردن داعش به عراق بود که در آن نیز شکست خوردند. در سال 2019 آنها به دنبال یک فتنه شیعه- شیعه هستند. برخی کشورها و طرفهای بینالمللی رسما اعلام کردهاند که پشتیبان این فتنه هستند، رژیم صهیونیستی نیز یکی از طرفهای بینالمللی است که پشتیبانیکننده این فتنه است. ولی با توجه به حکمت مرجعیت و مردم عراق و آگاهی بعضی از مردم و سیاستمداران عراقی این فتنه رخ نخواهد داد، زیرا هر فتنهای که در عراق رخ دهد و استقلال عراق را با چالش مواجه کند به کشورهای منطقه و طرفهای حاضر در آن نیز کشیده خواهد شد، چراکه عراق دارای موقعیتی استراتژیک است. در حال حاضر سفارت آمریکا در بغداد دارای 21 هزار کارمند است. اگر این سفارت دارای 500 مقام کنسولی و 300 دیپلمات سیاسی باشد تعداد نفراتش باید به 800 تن برسد، اما باید دید وظیفه مابقی این 21 هزار نفر چیست. در بین آنان تعداد زیادی از افراد موساد وجود دارند. در هیچ جای دنیا سفارتی با چنین مختصاتی وجود ندارد که 21 هزار کارمند داشته باشد. سفارت آمریکا در بغداد هفت برابر بزرگتر از سازمان ملل متحد در نیویورک است. سفارت آمریکا در عراق 26 ساختمان بسیار بزرگ دارد. در این سفارت آمریکا و کشورهای غربی با پول عربستان سعودی، امارات و قطر برای ایجاد فتنهای بزرگ در عراق تلاش میکنند. تمرکز این فتنه در حال حاضر ایجاد درگیری شیعه- شیعه است. البته مرجعیت، مردم و بعضی از سیاستمداران عراقی نسبت به این مساله آگاهی دارند. اما نمیشود تمام ریشههای این فتنه را خارجی دانست. برخی عوامل داخلی و افراد فرصتطلب که در دولت و پارلمان عراق حضور دارند نیز در حال کمک به ایجاد اختلافات در عراق هستند. این طرفها قصد دارند تجزیه عراق را بر اساس طرح جو بایدن معاون باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا پیش ببرند. طرح بایدن در راستای طرح قدیمی آمریکا برای خاورمیانه جدید ارائه شده بود.
گفته میشود به منزل مقتدی صدر در نجف حمله کردهاند، البته وی در زمان حمله در عراق نبوده است. به نظر شما چه کسانی پشت این کار بودهاند؟
کسانی که به دنبال ایجاد فتنه در عراق هستند.
برخی فرماندهان حشدالشعبی اخیرا توسط آمریکا تحریم شدهاند.
از نظر مردم عراق اگر شخصی از طرف نیروهای آمریکایی و سیاسیون این کشور تحت تحریم و فشار قرار بگیرد، این موضوع باعث افتخار اوست. آمریکاییها «خمیس الخنجر» را که یکی از سیاستمداران متهم به حمایت از داعش است، در کنار شخصیتی مانند قیس الخزعلی رهبر جریان عصائب اهل حق که با داعش جنگیده، تحریم کردهاند. این به آن دلیل است که به افکار عمومی بگویند ما فقط نیروهای حشدالشعبی را تحت تحریم و فشار قرار ندادهایم، بلکه خمیس الخنجر را نیز تحریم کردهایم. این مساله بهانهای است تا به مردم عراق القا کنند آمریکا با اعتدال جلو میرود. البته این یک حقه آشکار و معلوم است، زیرا خمیس الخنجر یک مهره شناختهشده وابسته به آمریکاییهاست و توسط آنها به عراق آمده است. این قضایا و حمله به منزل صدر نشان میدهد فتنهگرانی در عراق وجود دارند که به دنبال ایجاد درگیری هستند. البته رژیم صهیونیستی نیز نقش اولی در این فتنهها دارد. اگر تلویزیون رژیم صهیونیستی و صفحات سیاستمداران آنان در توئیتر و فیسبوک را ببینید واضح است که آنها نقش اصلی را در ایجاد فتنه بازی میکنند. اکثر مردم و سیاستمداران فکر میکنند در فتنه اخیر آمریکا و عربستانسعودی تنها طرفهای حاضر هستند و نقش اول برعهده آنهاست، اما به نظر بنده آمریکا و عربستان نقش دوم را در فتنه عراق دارند و نقش اول را رژیم صهیونیستی و امارات بازی میکنند.
فالح فیاض، مشاور امنیت ملی دولت عراق و رئیس هیات حشدالشعبی در بیانیهای اعلام کردهاند این نیروها حق حضور در اعتراضات را برای دفاع از معترضان ندارند. با وجود این مقتدی صدر نیروهایش را -که بخشی از حشدالشعبی به حساب میآیند- میان معترضان فرستاده و حتی روز گذشته بین این نیروها و نیروهای امنیتی موافقتنامهای برای حفاظت از معترضان امضا شده است. نقش مقتدی صدر را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
حشدالشعبی به وسیله فتوای آیتالله سیستانی در سال 2014 تاسیس شد و هدف آن دفاع از کشور عراق بود، اما بعد از آن کارهایی برعهده گذاشته شد که طبق آن باید فعالیتهایش در دیگر حوزهها بهخصوص عرصههای اجتماعی را بیشتر میکرد. بعد از قدرتمند شدن حشدالشعبی- که با تکیه بر آن توانست جلوی بزرگترین اهداف غرب را بگیرد و مانع از به ثمر رسیدن طرح جو بایدن برای تقسیم عراق و منطقه و تشکیل کردستان عراق توسط مسعود بارزانی شود- خشم آمریکا و عربستان سعودی و دیگر طرفها از بسیج مردمی روزبهروز بیشتر شد. مسالهای که برای ما واضح شده، این است که بعضی از فتنهگران به دنبال این بودند که در روز 25 اکتبر یعنی اولین روز از تظاهرات بعد از مراسم اربعین هزاران نفر کشته شوند تا کشورهای عضو جامعه جهانی و سازمان ملل وارد قضایای عراق شوند که خوشبختانه این اتفاق رخ نداد. بعد از این طرح آنها به دنبال راه انداختن فتنهای بین حشدالشعبی و ملت عراق رفتند. بر اساس اخباری که به دست بنده رسیده است، یک ماه قبل در جلسه هیات امنیتی عراق که در آن عادل عبدالمهدی و بعضی از سران حشدالشعبی مانند ابومهدی المهندس با دو تن از فرماندهان نیروهای مبارزه با تروریسم داشتهاند، فرماندهان این نیروها درخواست کردهاند که حشدالشعبی برای برقراری امنیت وارد شهرها بهخصوص میدان التحریر بغداد شوند که در این جلسه المهندس رسما اعلام کرده که ما به هیچ وجه وارد میدان التحریر بغداد برای نگهداری و حفاظت آن نخواهیم شد، زیرا وظیفه ما خارجی است و محافظت از کشور در زمان ورود نیروهای خارجی برعهده ماست. بعدا تا حدی مشخص شد که این افراد در حال پیش بردن اهداف آمریکا بودهاند. این دو نفر که پیشنهاددهنده بودهاند حتی خانوادههایشان نیز در آمریکا هستند. به این نتیجه میرسیم که برخیها میخواهند حشدالشعبی وارد میدان شود تا تنش بین حشدالشعبی و ملت پیش بیاید و این مساله تا حدی با هوشیاری المهندس شده است. اگر یادمان باشد در ابتدای اعتراضات نفوذیها به برخی پایگاههای حشدالشعبی در جنوب عراق حمله کردند و سه تن از اعضای این نیرو را به شهادت رساندند، اما بسیج مردمی به این حملات جوابی نداد، زیرا اگر جواب میداد احتمال ایجاد فتنهای بزرگ وجود داشت.
حشدالشعبی شرایط را درک کرده و حتی اگر کشته دهد، به هیچوجه وارد این فتنه نخواهد شد. ولی آمریکا و برخی کشورهای منطقه زیرکانه عمل میکنند و میخواهند به هر صورت فتنهای پیش بیاید تا کشتار شیعه- شیعه در بین عراقیها شکل بگیرد. فکر میکنم همینطور که آیتالله سیستانی در سال 2006 جلوی فتنه لشکر المهدی وابسته به صدر، سال 2011 جلوی تظاهرات و در سال 2014 جلوی بزرگترین نقشه آمریکا، اسرائیل، عربستان و برخی کشورهای منطقه را با یک فتوا گرفت، وارد کار شود و جلوی این فتنه بزرگ را هم بگیرد.
پیشبینی شما از آینده سیاسی عراق چیست؟ آیا نخستوزیر بهزودی انتخاب خواهد شد؟ به هر حال اگر وضعیت اینطور بگذرد، شرایط برای عراق خطرناک میشود.
من مطمئنم با این اختلافات سیاسی که در عراق وجود دارد، در فرصت 15روزه نخستوزیر تعیین نمیشود. میتوانم با اطمینان بگویم که فکر میکنم آینده عراق مجهول است و این مجهول بودن آینده منطقه را نیز به همین سمت خواهد کشاند. این یک بازی بزرگ خبیثانه است تا به هر نحو شده جلوی حشدالشعبی را بگیرند که حزبالله دوم در منطقه تشکیل نشود و این گروه از هم بپاشد. تقویت استقلال و امنیت در منطقه، بهضرر رژیم صهیونیستی است. تلآویو دنبال هر چیزی است که امنیت و استقلال را زیرسوال ببرد.
اخیرا الحلبوسی اعلام کرده بود که نخستوزیر از بین غیرشیعیان تعیین شود. گویا کردها هم اخیرا تحرکاتی داشتند و به ابوظبی سفر و با مقامات سعودی و اماراتی دیدار کردهاند. خبرها حاکی است نیروهای نظامی کرد به سمت کرکوک رفتند تا این شهر را پس بگیرند. الان هم بعد از دوهفته برهم صالح رئیس دولت موقت میشود. این وضعیت موازنه را بر هم نمیزند؟
برخی در کردستان متاسفانه با رژیم صهیونیستی ارتباط مستقیم دارند. علنا روزنامه کردی-اسرائیلی در کردستان منتشر میشود. میتوانم بگویم موساد و صهیونیستها ورودشان به کردستان، آسانتر از ورودشان به برخی شهرهای اشغالی است. اینکه پرچم اسرائیل در کردستان بلند میشود و برای شیمون پرز مراسم ختم میگیرند، نشاندهنده نوع تعامل دوطرف است. دیگر احتیاجی نیست سفارت صهیونیستی در اقلیم باز باشد. مسعود بارزانی با چند انفجاری که هفته گذشته در کرکوک پیش آمد دنبال اجرای پازل خودش در شرایطی است که در بغداد و جنوب عراق فتنه شکل گرفته است. او میخواهد بگوید امنیت در کرکوک وجود ندارد. آنها چند انفجار در کرکوک انجام دادهاند تا به این شهر بازگردند و آن را تصرف کنند. بارزانی دوسال پیش خواست دولت کردستان را تشکیل دهد، ولی به اعتقاد من 100 سال تاسیس دولت کردستان را به عقب انداخت. او میخواست کردستان را بگیرد و در عراق منبع اقتصادی داشته باشد و از آن طرف وارد سوریه شود و طرطوس را بگیرد که راه به دریا داشته باشد. بعد از شکست استقلال و ورود نیروهای عراقی به کرکوک، این رویا حداقل برای 80 یا 100 سال عقب افتاد.
راهحل پایان دادن به بحران پیش آمده در عراق را چه میدانید؟
در 16 سال اخیر، قانون اساسی و قانون انتخابات عراق معضل بزرگی برای حکومت ملت و مرجعیت شده است. بارها اعلام کردیم که قانون پارلمانی به درد عراق نمیخورد. قانون انتخابات باید عوض شود. بهترین راهحل برای جلوگیری از فتنه داخلی که توسط بعضی از کشورهای غربی و با سرمایه دلاری بینهایت بعضی از کشورها هدایت میشود، عمل به حکمت مرجعیت و اصلاح قانون اساسی است. بهترین راهحل برای بیرون آمدن از این فتنه، تغییر قانون پارلمانی عراق به قانون ریاستی است؛ چیزی شبیه ایران که رئیسجمهوری با رای مردم تعیین میشود. معضل ما این است قانون اساسی که سال 2004-2003 نوشته شده و مردم به آن رای دادند، برای تغییر با یک مشکل مواجه است، یعنی اگر سه استان به تغییر در قانون اساسی رای ندهند، قانون تغییر نخواهد کرد. کردها رسما اعلام کردهاند به هیچوجه به تغییر و اصلاح قانون اساسی و قانون انتخابات رای نمیدهند. اربیل، سلیمانیه و دهوک جلوی این تغییر قانون را میگیرند و نمیگذارند تغییری رخ دهد. در حال حاضر با همین قانون است که کردستان را آباد میکنند. من خبری سری شنیدم که گروه «الاتحاد الوطنی الکردستانی» به ریاست مسعود بارزانی رسما به برهم صالح گفته است هر تغییری در قانون اساسی عراق به معنای از دست رفتن کرسی ریاست خودت خواهد بود. پس او حق ندارد هیچتغییری را اعمال کند.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار