به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سخنگوی حزب اتحاد ملت، از جمله افرادی است که معتقد است سیاستورزی نیابتی اصلاحطلبان جواب نداده و با این حال تاکید دارد هنوز برای مجلس تصمیم نگرفتهاند. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین نورانینژاد است.
انتقاداتی از سوی دیگر احزاب اصلاحطلب نسبت به حزب اتحاد ملت مطرح میشود، از جمله اینکه آنها معتقدند اتحاد ملت داعیه تصمیمگیری برای سایر احزاب اصلاحطلب را دارد یا از سهمخواهی اتحاد ملت در شورایعالی سیاستگذاری صحبت میشد. تا چه اندازه این انتقادات را قبول دارید؟
طبعا ما این حرف را درست و چنین نظری را اصلا فراگیر نمیدانیم، اما انتقادات و نظرات مختلف در میان اصلاحطلبان وجود دارد و حق آنهاست. این که بیان میکنید اگر به معنای نقد اصلاحطلبان باشد حتما به گوش جان میشنویم. اصلاحطلبان مختلف نقدها و نظراتی دارند که ما معمولا سعی داریم در همین سازوکارهای اصلاحطلبی که تاسیس شده یا گفتوگوهایی درون خانواده اصلاحطلبان، این مسائل را تا حد ممکن حل کنیم. هر جایی هم نتوانستیم در کنار هم به فعالیتهای جبههای ادامه میدهیم.
پاسخ خود را نگرفتم؛ شما بهعنوان حزب اتحاد ملت، داعیه پدرسالاری برای سایر احزاب اصلاحطلب را دارید؟
خیر، ما حزبی هستیم که در چارچوب خود فعالیت میکنیم. به اندازه تلاشی که میکنیم، به اندازه توانمان سعی داریم تاثیرگذار باشیم. نهتنها بیش از تاثیرگذاری و توان خودمان، ادعایی نداریم بلکه همیشه کمتر از آن سعی کردیم ادعا داشته باشیم و بیشتر به کار خود بپردازیم. سیاست اعلامی و اعمالی ما این بوده که منافع ملی بر منافع اصلاحات، منافع اصلاحات بر منافع حزبی و منافع حزبی بر منافع فردی تقدم دارند.
این توان و اثرگذاری را سایر احزاب اصلاحطلب نیز قبول دارند؟
این نظر خود احزاب است. بخشی را احتمالا قبول دارند و ممکن است به بخشی نقد داشته باشند و این نظر محترم احزاب است. ما نیز نظر خودمان را داریم.
به نظر شما سرلیست و کاندیدای مطلوب اتحاد ملت برای انتخابات مجلس چه کسی میتواند باشد؟
در این باره هنوز به نتیجه نرسیدهایم و باید ببینیم خود فرآیند انتخابات به چه سمتی میرود و آیا به ارائه لیست میرسیم یا خیر، تا بعد به آن فکر کنیم.
یعنی حتی ممکن است به ارائه لیست هم نرسید؟
بعید نیست.
از چه جهت این مطلب را بیان میکنید؟ به هرحال چهرههای شاخص حزب اتحاد ملت اعلام کاندیداتوری کردهاند؟
باید ببینیم چقدر شرایط یک انتخابات معنادار وجود دارد. داشتن یک انتخابات معنادار مستلزم این است که فکر کنیم با حضور در انتخابات میتوانیم شرایط را تغییر دهیم، اگر قرار باشد در انتخابات بهنحوی شرکت کنیم که نتوانیم تاثیرگذاری مطلوب داشته باشیم آن انتخابات عملا از معنا میافتد. حزب باید بخشی از جامعه را نمایندگی کند، ما چون امکان فرستادن نیروهای اصلی را نداشتیم دوباره به یکسری دیگر نمایندگی دادیم که آنها مطالبات و اهدافمان را پیگیری کنند. این کار نوعی سیاستورزی نیابتی است. در عمل دیدیم این سیاستورزی نیابتی نمیتواند بدنه اجتماعی را راضی کند. اگر نظری داریم باید با نیروهای اصلی خودمان حضور پیدا کنیم که بتوانیم کاملا پاسخگو باشیم. این که نهادهایی بیایند با تنگنظری برخی جریانها را از حضور موثر و نیروهای اصلی خود محروم کنند و آنها مجبور شوند به جای حضور نیروهای اصلی خود سراغ نیروهای اجارهای بروند، مسالهای مشکلساز است. در آینده به این شیوه در انتخابات حاضر نخواهیم شد.
فرض کنید نظارت استصوابی وجود نداشته باشد. چه کاندیدایی را میتوانستید جایگزین نمایندگان اصلاحطلب فعلی کنید که کارنامه متفاوتی نسبت به مجلس دهم داشته باشند؟
نیروی کارآمدی که سخنگوی خوبی برای آن بخش از جامعه باشد که قرار است نمایندگی آن را کنیم.
بهتر است مصداقی صحبت کنیم. در مرحله ثبتنام که ردصلاحیت وجود ندارد. به هرحال نیروهای اصلاحطلب حاضر در صحنه حتی با فرض تایید صلاحیت همه مشخص هستند. عرض من این است که سال 92 در انتخابات ریاستجمهوری از آقای عارف و سال 96 از آقای جهانگیری اصلاحطلب گذشتید و از آقای روحانی حمایت کردید. برای انتخابات مجلس هم کسی که در قامت ریاستجمهوری کاندیدا شده بود (عارف) بهعنوان سرلیست در مجلس فرستادید. این رویه در افکار عمومی متناقض با بهانه دست بسته بودن شماست. از طرف دیگر انتخاباتی مثل شورایشهر دوم هم هنوز در خاطرهها هست که حتی بدون وجود نظارت استصوابی امثال آقای تاجزاده نیز رای نیاوردند.
درباره انتخابات شورای دوم حرفی نداریم. انتخابات دوره دوم شوراها به دلیل عدم مشارکت مردم که البته انتخاب هم حق ملت بود، شکست خوردیم. هیچگاه درباره انتخابات دوره دوم شوراها حرفی نمیزنیم اما درباره سایر انتخابات حرف داریم. البته به نظر من افتخار برگزاری انتخابات دوره دوم شوراها برای اصلاحطلبان است، اگرچه در آن شکستخورده باشند، اما صرف برگزاری آن انتخابات نشان داد که اصلاحطلبان نسبت به رقیب اصولگرای خودشان اعتماد بیشتری به ملت دارند. من به سخنانی ارجاع میدهم که اخیرا از حضرت امام هم منتشر شد و همه مسئولان را به این سخنان ارجاع میدهم که بدانند آن کسانی که داعیه انقلابیگری دارند، رهبر انقلاب در آن موقع چه گفته بودند و آنها چه کردند و چقدر در مقابل آن ایستادند و چقدر بنیانگذار نظام به مردم اعتماد داشتند و چقدر الان آن جریاناتی که آمدند با نظارت استصوابی و بستن دایره انتخاب مردم در مقابل رای مردم ایستادند.
اجازه بدهید به سوال پیشین برگردم؛ سال 96 چرا اتحاد ملت پای آقای جهانگیری نایستاد؟ مگر نمیگویید سیاستورزی نیابتی اشتباه بود؟
سال 96 به خاطر اینکه در امتداد حرکت سال 92 بودیم، به سمت کاندیدای دیگری نرفتیم. سال 92 کسی دیگر را انتخاب کرده بودیم، میانه راه بود و به لحاظ اصول سیاستورزی درست نبود که تغییر مسیر بدهیم.
یعنی تعارف کردید یا منافعتان اقتضا میکرد؟
تعارف نکردیم. بالاخره کسی بود که راهی را شروع کرده بود و از 92 تا 96 عملکرد او قابل دفاع بود، به لحاظ اصول سیاستورزی کسی که راهی را شروع کرده و تا آن مقطع خوب ادامه داده، جابهجا نمیکنیم. اما شما به جای اینکه از ما سوال کنید از شورای نگهبان بپرسید چرا در سال 92 آن زمان که با ردصلاحیت آقای هاشمی و مخالفت با کاندیداتوری آقای خاتمی مواجه بودیم، با بستن راه کاندیداتوری کاندیداهای اصلی یک جریان مواجه شدیم؟
همان زمان هم آقای عارف را داشتید؛ معاون اول آقای خاتمی.
بله، ولی شما نباید برای ما تعیین کنید که کاندیداهایمان چه کسانی باشند.
به هرحال از اصلاحطلبان این افراد وجود داشتند.
بله، چون نیروی خوب کم نداریم. اما قرار نیست همه موجودیمان برای همهجا کاندیدای اولمان باشند. باید دست ما باز باشد که بهعنوان یک جریان آن کسی یا کسانی که مدنظر داریم، بر اساس اولویت خودمان بچینیم. این حق شورای نگهبان نیست که برای ما اولویتبندی کند. پرسش شما به صورت بنیادین اشتباه است.
مثل این است که بگوییم غذا قورمهسبزی و فسنجان داریم، کدام را میل دارید؟ شما بگویید من کباب میخواهم! طبیعتا سیاستورزی عالم ممکنهاست، از بین موجودها کسی را که به شما نزدیکتر است و اهداف را بهتر میتواند پیگیری کند باید انتخاب کنید، کمااینکه حمایتها و عملکرد اصلاحطلبان نیز همین را نشان داده است.اولا حدود امکان ما را که نباید رقبایمان تعیین کنند، ثانیا تنها عامل انتخاب که فقط گرایش سیاسی نیست. مجموعهای از شرایط برای انتخاب یک کاندیدا در نظر گرفته میشود. بحث اصلی بر سر این است که بر اساس مثالی که زدید، فکر میکردیم قرار است با وقوع انقلاب سفره و منویی باز شود که در آن برای همه سلایق و ذائقههای ملت غذا آماده باشد. با این منویی که شورای نگهبان در این سالها ایجاد کرده نمیتوان به همه ذائقهها پاسخ داد.
عرض من این است که فرض بگیریم اصلا شورای نگهبانی وجود نداشته باشد، از شما بهعنوان سخنگوی حزب اتحاد ملت سوالم این است با چنین فرضی چه کسی را به مجلس بفرستید کارنامهای متحولشده خواهد داشت؟
در سال 92 کاندیدای اصلی ما آقای خاتمی بود. طبعا اگر او دوباره سال 96 میتوانست کاندیدا شود کاندیدای ما آقای خاتمی یا آقای میرحسین موسوی بود.
برای مجلس چطور؟
برای مجلس هم هنوز بررسی نکردیم.
به هرحال در همین مرحله ثبتنامها شورای نگهبانی وجود ندارد. با فرض تایید صلاحیت همه این افراد چه کسی سرلیست شود، سلیقه همه احزاب اصلاحطلب تامین خواهد شد و عملکردش با فرض رایآوری در مجلس هم متفاوت از لیست امید فعلی خواهد بود؟
طبعا اگر لیست حزبی بدهی و قرار بر لیست حزبی باشد یکی از کاندیداهای سرلیستی دبیرکل حزب میشود، اما از آنجا که قرار نیست لیست حزبی بدهیم، باید ببینیم در تعامل با سایر احزاب و گروههای اصلاحطلب چه تصمیمی میگیریم.
فکر میکنید کدام چهره میتواند سلیقه همه جریانهای اصلاحطلب را تامین کند؟
ما حدسی نمیزنیم. تا زمانی که ندانیم از گردنه شورای نگهبان چه کسانی عبور خواهند کرد. بنای ما این است که جبههای عمل کنیم.
نظر شخصی خودتان چیست؟
من اگر بخواهم تصمیم بگیرم، طبعا دوست دارم سرلیست ما در هر انتخاباتی (چه انتخابات مجلس و چه ریاستجمهوری) یکی از این دو نفر یعنی آقایان خاتمی و میرحسین موسوی باشد.
سرا طرح پیشنهادی اتحاد ملت به شورایعالی سیاستگذاری بود؟
خیر، به خود اتحاد ملت هم پرزنت شد.
به هرحال این طرح منتسب به آقای جلاییپور یکی از اعضای اتحاد ملت است.
آقای جلاییپور یکی از کسانی بود که در طراحی آن نقش داشت و در اصل طرح او نبوده است. آقای جلاییپور هم در این رابطه پیشنهادهایی داشته و جزء کسانی بوده که پیگیر بودند، پیشنهاد دادند و کار کردند. مجموعهای از افراد مختلف روی موضوع کار کردند، چون خودم همکاری نداشتم تکتک افراد را نمیتوانم نام ببرم.
نظر شما طبیعتا نسبت به سرا مطلوب است؟
هر طرحی را که منجر شود سازوکار درونی اصلاحطلبان شفافتر و دموکراتیکتر شود، حمایت میکنیم از جمله طرح سرا! البته هنوز قطعی نیست که سرا عملیاتی شود.