به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حمیدرضا یونسی، عضو هیاتمدیره انجمن علمی قرآن و حدیث ایران طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: مکتب در اصطلاح به جمیع آرا و عقاید منسجم و نظامند که متعلق به یکی از صاحبنظران یا دستهای از همفکران است، اطلاق میشود که ابتدا به تفسیر انسان و جهان پرداخته و در ادامه بایدها و نبایدهای انسانی را تعیین میکند و نظامی ارزشمحور برای زیست انسان مهیا میکند؛ لذا مکتب، علاوهبر انسجام و نظاممندی درونی نیازمند به بروندادهای علمی است و اگر این انسجام و نظاممندی به برونداد علمی ختم نشود، مکتب حاصل نمیشود. بهعنوان مثال، نظریه اجتماعی نئومارکسیستی حاصل تلاش مکتب فرانکفورت در مواجهه با دیدگاههای آنگلوساکسون است؛ یعنی به یک برونداد علمی در تضارب آرا به دیدگاه مقابل خود، دست یافته است.با این تعریف از مکتب، کمکم جایگاه ژورنالیست مکتبی برای ما تبیین خواهد شد؛ درواقع زمانی یک ژورنالیست مکتبی خلق میشود که:
1- از یک جهانبینی خاص پیروی کند
2- در تبعیت از آن جهانبینی به بایدها و نبایدهایش(ایدئولوژی) پایبند و عامل باشد
3- به یک نظام فکری و منسجم در جهانبینی و ایدئولوژی موردپذیرش خود رسیده باشد
4- حاصل این نظام و انسجام فکری، به برونداد علمی منجر شود
5- این برونداد علمی در تضارب با آرای مقابل ظهور کرده باشد
6- طبق یادداشتهای پیشین؛ ژورنالیست مکتبی بر یکی از حوزههای دانشی تسلط داشته باشد.
برای مثال از تجربه چند ساله خود در خبرگزاری قرآنی بهعنوان نیروی حقالتحریر، خبرنگار، دبیر، دبیر ارشد و نهایتا سردبیر بگویم؛ این خبرگزاری به جهت تولد و رویش در جهاد دانشگاهی همیشه به دنبال آن بود که حیثیت علمی خود را حفظ کند؛ لذا عمده تلاش مدیران مسئول به برنامهریزی برای تولید محتوای رسانهای تعلق میگرفت که بنیانهای علمی داشته باشد؛ از اینرو اتفاق و دغدغه خوبی بود، اما مشکل زمانی پیش میآمد که پروژه به دست ژورنالیستی میافتاد که در حوزه قرآن اطلاعاتی در اندازه عموم افراد جامعه داشت؛ لذا هم ژورنالیسم علمی اینجا ضایع میشد و هم توانمندیهای ژورنالیست قدرت ظهور و بروز نداشت؛ چراکه او تنها بال مهارت(ژورنالیسم) را داشت اما بال دانش(معارف قرآنی و اطلاعات قرآنی) را نداشت؛ لذا قطعا نتیجه شکست بود؛ البته طی زمان این بحران شناسایی شد و به پرورش نیروهای موردنیاز خبرگزاری قرآنی توجهات خاصی شد تا جایی که به راهاندازی کانون خبرنگاران معارفی «نبأ» انجامید که حرکت هوشمندانهای بود، اما هنوز کافی نیست. این یک نمونه کوچک بود و به اعتقاد بنده خبرگزاری قرآنی با این همه تلاش، هنوز هم در تعریف ژورنالیسم علمی داخل نمیشود.
در یادداشتهای پیشین گفتم که العلم السلطان، و ژورنالیسم علمی شاخه اطلاعات - عملیات این سلطنت است؛ یعنی محوریترین و تاثیرگذارترین شاخه؛ هم برای موفقیت داخلی و هم استیلای خارجی؛ لذا کارکشتهترین و خبرهترین افراد در هر دو جنبه ژورنالیسم و دانش را طلب میکند.در این بین مکتبی ظهور و بروز کرده به نام مکتب انقلاب اسلامی، جریانی فکری که با تمرکز بر مفاهیم و معارف اسلام به دنبال تحقق آرمانهایی است که همگی از جهانبینی و ایدئولوژی تعریف شده در آن معارف نشأت میگیرد؛ تعبیر جالبی آیتالله العظمی جوادیآملی در اینجا دارند؛ مبنیبر اینکه تولید علم اسلامی در هر حوزه از دانش مبتنیبر کسی است که آن را میپروراند. اگر موحد بود میشود پزشکی اسلامی، فیزیک اسلامی، معارف اسلامی و... اگر موحد نبود میشود غیراسلامی؛ به تعبیر دیگر این سخن ایشان موید آن است که دانشها از جهانبینیها و ایدئولوژیها اثر میپذیرند؛ لذا ژورنالیسم هم زمانی قید علمی بودن را میتواند داشته باشد که بر بنیانهای فکری که از جهانبینی نشأت میگیرد، استوار شود.برای نمونه بین بخشهای خبری 20:30 در شبکه 2 و سرخط خبرهای BBC را مقایسه کنیم؛ BBC به دلیل ارتزاق کردن از جهانبینی که نظام لیبرال دمکراسی غرب بر آن استوار است از جاذبههای زنانه مجریان خانم استفاده ابزاری میکند، در مقابل در بخش خبری 20:30 پوشش مجری خانم با حجاب کامل اسلامی و بدون هیچکدام از جذابیتهای زنانهای که در BBC مورد توجه بود و براساس جهانبینی که اسلام بر آن استوار است.مثال بالا صرفا سطح روبنایی ژورنالیسم را بیان میکند، حال فکر کنید یک رسانه با ادعای ژورنالیسم علمی قصد ورود به عرصههای اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی دارد؛ اینجاست که میزان اطلاعات علمی، مکتبی و رسانهای ژورنالیست بر شدت و ضعف کار او اثر خواهد گذاشت؛ این اثرگذاری تا جایی است که ژورنالیسم را از عرصه علمی بودنش که ادعای اولیه خیلی از رسانههای داخلی و خارجی است، خارج میکند.
پس طبق تعریفی که در یادداشتهای پیشین از ژورنالیسم علمی ارائه دادم: «ژورنالیسم علمی، دانشی است بینرشتهای، با تمرکز بر ژورنالیستهای علمدان که در حوزه تخصصی خودشان آموزشهای لازم رسانهای را دیدهاند.» ژورنالیست مکتبی را اینگونه تعریف میکنم:«ژورنالیست مکتبی کسی است که دو عرصه دانشی؛ یکی دانش تخصصی مورد ادعای آن رسانه که برایش کار میکند و دیگر، دانش جهانبینانه آن مکتبی که برایش همت میگمارد را عطف به مهارت رسانهای خود کرده و با ایجاد یک بینرشتهای، به نتیجهای این نه همانی دست مییابد.»