تاریخ : Tue 19 Nov 2019 - 11:31
کد خبر : 33902
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

جوکری به نفع سرمایه‌دار

معین احمدیان:

جوکری به نفع سرمایه‌دار

هرج‌ومرج شهر نه‌تنها به نفع اعتراضات ضدسرمایه‌داری نشد، بلکه باعث شد تمام قوا به نفع طبقه سرمایه‌دار بسیج شوند و بتمنی در قامت قهرمان از میان این وضعیت سر برآورد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، قرار است رویای جوکر را تماشا کنی یا اینکه قرار است قصه جوکر شدن ساکنان یک شهر را ببینی. هرچه هست، شهروندان معترض شهر گاتهام دیگر چشم دیدن طبقه سرمایه‌دار شهرشان را ندارند و برای اینکه ببینید چه چیزی باعث شده ساکنان این شهر به چنین احساسی برسند، کافی است شکل‌گیری شخصیت جوکر را تا انتهای فیلم دنبال کنی. آرتور فلک، شهروند ساکن شهر گاتهام که با مادر متوهم خودش زندگی می‌کند، با انواع عقده‌ها و تحقیرها مواجه است و از آرزوهایش دور افتاده و در حال تبدیل شدن به جوکر است یا بهتر اینکه جوکر از درون آرتور فلک بیرون می‌آید؛ جوکری که نماد آدم‌های تک‌افتاده و گیرافتاده میان شهری است که مناسبات انسانی و اخلاقی آدم‌هایش بر پایه پول گذاشته شده است؛ جوکری که خنده‌های هیستریکش دیگران را آزار می‌دهد و می‌خواهد استندآپ کمدی اجرا کند تا بعد از مشهور شدن، جزئی از طبقه بالادستش شود؛ جوکری که میانه شلختگی مدیریت شهر، تبدیل به قهرمان آشوب و هرج‌ومرج در شهر می‌شود.

فیلم سینمایی جوکر و نسخه‌ای که در آن پیچیده می‌شود، چیزی جداافتاده از اتفاقات روز جهان نیست. معنایی که فیلم از مناسبات سرمایه‌داران و طبقه معترض در شهر گاتهام شکل می‌دهد، بی‌ارتباط با آشوب‌های علیه سرمایه‌داری در کشورهای غربی نیست. البته فیلم مستقیما به نمونه‌های عینی چون جلیقه‌زردها اشاره ندارد، ولی با روخوانی از اخبار روز شروع می‌شود؛ صدای رادیو از انباشت 18روزه زباله در شهر خبر می‌دهد و استاد دانشگاهی را روی خط دعوت می‌کند و او هم بعد از گلایه نسبت به چنین وضعیتی که تا 50 سال قبل هم سابقه نداشته، حرف‌هایش را این‌گونه تمام می‌کند که دنیا قرار است به کدام سمت برود؟ زمان پخش صدای رادیو، تصویر جوکر یا همان قهرمان، یا همان راه علاج چنین وضعیتی را نشان می‌دهد.

غیر از جوکر، توماس وین، سرمایه‌دار و کارخانه‌دار هم نقش مهمی در فیلم دارد؛ سرمایه‌داری که در واکنش به احساسات ضدسرمایه‌داری که در گاتهام شکل گرفته، می‌گوید: «می‌خواهم شهردار شوم، چون فکر می‌کنم شهر گاتهام خیلی وقت است راهش را گم کرده است.» او جوکر را که سه نفر از کارکنان شرکتش را کشته است، حسود و بزدل خطاب می‌کند؛ بزدلی که پشت ماسک دلقک پنهان شده و حسودی که نمی‌تواند موفقیت امثال توماس وین را ببیند. توماس وین و همسرش در انتهای فیلم به دست معترضانی که شبیه جوکر شده‌اند، کشته می‌شوند. استدلال جوکرها برای کشتن این سرمایه‌دار مغرور چیست؟ آنچه در فیلم دیده می‌شود، چیزی جز عقده‌ها و توهمات امثال جوکر نیست.

ظاهر امر این است که فیلمساز ژستی بیطرفانه در دوقطبی سرمایه‌داری و ضدسرمایه‌داری گرفته، اما جای قهرمان اصلی این دوقطبی پیش از اینها در ذهن مخاطب سینمایی کاشته شده است. بتمن یا همان «بروس وین» میلیاردر خوشگذرانی است که بعد از غلبه بر ترسش، مقابل جوکر خواهد ایستاد و اتفاقا بروس وین پسر توماس وین است. بروس وین با لباس بتمن، سال‌ها بعد قهرمان این شهر می‌شود و مقابل شرورهایی همچون جوکر خواهد ایستاد؛ دقیقا جایی که فیلمساز همه چیز را به‌گونه‌ای چیده تا دوقطبی سرمایه‌داران و معترضان به آنها، به دوقطبی بتمن و جوکر تقلیل پیدا کند. مخاطب در مقابل گزاره‌ای قرار می‌گیرد که اعتراض به بی‌عدالتی طبقه سرمایه‌دار مساوی است با هرج‌ومرج و کشتن شهروندان شهر. شاید در نگاه اول جوکر تنها یک چیز بخواهد؛ هرج‌ومرج بیشتر و اینکه دیگران را مانند خود کند. ولی این هرج‌ومرج بیشتر به نفع کیست؟ از دیالوگ‌های مشهور جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» است که می‌گوید من و بتمن دو روی یک سکه هستیم و همدیگر را کامل می‌کنیم.

آنارشیستی که جوکر و طرفدارانش شکل داده‌اند، زمینه‌های قوت یافتن بتمن را به وجود می‌آورد و شاید این همان لطیفه‌ای است که جوکر در پایان فیلم به آن می‌خندد و به صورت کنایه‌آمیز تصویر بروس وین را بالای سر جنازه پدر و مادرش نشان می‌دهد تا روز انتقام بتمن برسد. هرج‌ومرج شهر نه‌تنها به نفع اعتراضات ضدسرمایه‌داری نشد، بلکه باعث شد تمام قوا به نفع طبقه سرمایه‌دار بسیج شوند و بتمنی در قامت قهرمان از میان این وضعیت سر برآورد.

* نویسنده: معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگی