به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، عادت کردهایم وقتی وارد یک کتابفروشی میشویم، اگر نمیدانیم چه کتابی میخواهیم، سراغ کتابهای پرفروش آن کتابفروشی میرویم و از همان لیست کتاب را انتخاب میکنیم. عادت پرفروشها برای کتابخوانها و کتابدوستان به یک مساله مهم تبدیل شده است و هر سوژه و اتفاق کتابی که میافتد، همه بهدنبال پرفروشها میگردند تا بدانند چه کتابی پرفروش بوده است و آن را انتخاب کنند. سالهاست ما با لیستی از پرفروشهای کتاب مواجه میشویم . در این گزارش اشاره ما به کتابهای ترجمه است که در این لیست قرار میگیرند و هرساله به فروش میرسند. به بهانه هفته کتاب سری زدیم به سایتهای خارجی تا ببینیم کتابهایی که در ایران پرفروش هستند، آیا جایی در کتابهای پرفروش خارجی دارند یا نه؟ مردم دنیا چه کتابهایی میخوانند؟ به داستان علاقه دارند؟ یا کتابهای خاطره و سیاست در جایگاه پرفروشهای آنها هست؟ موضوع دیگر انتخاب این کتابها، برای ترجمه و حضور در کشور است؛ اینکه ناشران برای اینکه این کتابها در ایران منتشر شود، چه ملاکهایی دارند و کتابها را براساس چه معیارهایی انتخاب میکنند. از طرف دیگر، نگاهی داشتیم به پرفروشهای کتاب بین سالهای 2011 تا 2019 و بعد هم مقایسهای بین کشورهای مختلف و سهم ترجمه کتابها را در این کشورها رصد و بررسی کردیم.
در ایران چه کتابهای خارجیای پرفروش است؟
طی یک سال گذشته، چه در پرفروشهای نمایشگاه و چه در پرفروشهای تابستان امسال، اسم کتابهایی را میبینیم که طی این سالها زیاد از آن شنیدهایم؛ «ملت عشق»، «من پیش از تو»، «من پس از تو»، «مردی به نام اوه» و خیلی از اسامی دیگر که همیشه نامشان در بین کتابهای پرفروش قرار میگیرد. در این میان کتابهای روانشناسی مثل «خودت باش دختر»، «هنر خوب زندگی کردن» و... هم جزء کتابهای پرفروش ایران هستند؛ کتابهایی که از یک طرف داستانهای عامهپسند دارند و به قول معروف پایان خوش دارند و به مخاطب حس خوب میدهند که هیچ تلخیای وجود ندارد . از طرف دیگر، کتابهایی جزء پرفروشها قرار میگیرند که تم روانشناسی شان روانشناسی تجاری است و به قولی میخواهند به مخاطب انگیزه بدهند تا درست انتخاب کند. حالا این کتابها را داشته باشید تا ببینیم پرفروشهای دنیا چه کتابهایی هستند و اصلا اسمی از این پرفروشهای ترجمه در ایران، در نقاط دیگر دنیا هست یا نه؟
در دنیا چه کتابهایی پرفروش میشوند؟
با نگاهی به لیست پرفروشهای دنیا از سال 2011 تا 2019، میبینیم ذائقه مردم از سمت کتابهای داستان و ادبیات به کتابهایی با محتوای خاطره و سیاست عوض شده است؛ کتابهایی که میخواهند از نکات گفتهنشده و حتی تاریک زندگی سیاستمداران بگویند، همین باعث میشود برای مردم جذابیت داشته باشند. این نکته را از نوع کتابهایی که مردم میخرند، میتوان متوجه شد؛ در سال 2018، کتابهای خاطرات و آشپزی جزء کتابهای پرفروش بودند و همین نشانه تغییر ذائقه مردم در کتابخوانی است.اما نکته بعدی مربوط به کتابخوانی مردم در کشورهای دیگر اینکه آنها بسیار به کتابهایی که از شان اقتباس شده است، توجه ویژه دارند؛ یعنی تا فیلمی از روی یک کتاب ساخته میشود، کتاب در همان دقایق ابتدایی شروع اکران فیلم، پرفروش میشود؛ اتفاقی که در کشور ما خیلی کم به چشم میخورد.البته از این نکته هم نباید گذشت که یک مساله دیگر که در نوع کتابخوانی این سالهای مردم در کشورهای دیگر اهمیت داشته، کتابهایی است که با موضوع آشپزی منتشر شدهاند؛ کتابهایی که حتی نامشان چندین بار در پرفروشهای سایتهایی مثل آمازون قرار گرفته و میگیرد.
کتابهای پرفروش 2011
«یک روز» به نویسندگی دیوید نیکولاس
«وعدههای30 دقیقهای جیمی» به قلم جیمی اولیویر
«یک ذره کوچک شگفتانگیز» به نویسندگی داون فرنچ
«اتاق» اما دونوگ
«کمک» به نویسندگی کاترین استاکت
«اعترافات» نوشته جان گریشام
دو از سهگانه معروف استیگ لارسن یعنی «دختری که به لانه زنبور لگد زد» و «دختری که با آتش بازی کرد»
«روشنترین ستاره در آسمان» به قلم ماریا کیز
«بریتانیای کبیر جیمی» به قلم جیمی اولیویر
«ترانه یخ و آتش»، اول مجموعه «بازی برای تختها»، اثر جی. آر. آر. مارتین
کتابهای پرفروش 2012
«چرخ سوم» نوشته جف کینی
«هابیت» نوشته جی آر آر تالکین
غیرداستانی «کشتن کندی: پایان یک سلطنت افسانهای» نوشته بیل اورایلی و مارتین دوگارد
«پناهگاه امن» نوشته نیکلاس اسپارکز
«اثبات وجود خدا» نوشته ابن الکساندر
«قاچاقچی» نوشته جان گریشام
«پنجاه طیف خاکستری» نوشته ای ال جیمز
«دختر رفته» نوشته گیلیان فلین
غیرداستانی «کشتن لینکلن: ترور شوکبرانگیزی که آمریکا را عوض کرد» نوشته بیل اورایلی و مارتین دوگارد
غیرداستانی «توماس جفرسون: هنر قدرت» نوشته جان میچم
کتابهای پرفروش 2013
«دوزخ» نوشته دن براون خالق رمان معروف «رمز داوینچی»
«و کوهها طنین میافکنند» نوشته خالد حسینی
«نوای فاخته» نوشته جی. کی. رولینگ
«راز شوهر» نوشته لیان موریارتی
«اتکا: زنان، کار و اراده برای رهبری» نوشته شریل سندبرگ
های «آلکس راس، بدو»، «دوازدهمین هرگز» و «دومین ماه عسل» نوشته جیمز پترسون
«ضربه» نوشته دیوید بالداچی
«ردیف درختان افرا» نوشته جان گریشام
«هرگز به عقب برنگرد» نوشته لیچایلد
«داستانگو» نوشته جودی پیکولت
کتابهای پرفروش 2014
«اختراع بالها» نوشته سو مونک کید
«کوه خاکستری» نوشته جان گریشام
«تمام نوری که ما نمیتوانیم ببینیم» نوشته آنتونی دوئر
«شخصی» نوشته لیچایلد
«دروغهای کوچک بزرگ» نوشته لیان موری آرتی
«هدف» نوشته دیوید بالداچی
«قهرمانان المپوس، پنجم: خون المپوس» نوشته ریک ریوردن
«بیستویک فوقسری» نوشته جانت ایوانویچ
«قتل پاتون» نوشته مارتین دوگارد، بیل اوریلی
«13نحس» نوشته جیمز پترسون، ماکسین پائترو
کتابهای پرفروش 2015
«پنجاه سایه خاکستری» اثر ایال جیمز
«فرار بزرگ پدربزرگ» اثر دیوید ویلیامز
«دختری در قطار» اثر پائولا هاوکینز
«قلمرو حیوانی میلی ماروتا» اثر میلی ماروتا
«فاجعه کریسمس ماگ» اثر جودیث کر
«الیزابت گم شده» اثر اما هیلی
«یک دیدبان بگذار» اثر هارپر لی
«مینیاتوریست» اثر جسی بارتون
«خاطرات یک بچه ضعیف: مدرسه قدیمی» اثر جف کینی
« رکوردهای گینس 2016» اثر موسسه رکوردهای گینس
«بلبل» نوشته کریستن هانا
«مرد حافظه» نوشته دیوید بالداچی
کتابهای پرفروش 2016
«هری پاتر و کودک نفرینشده» نوشته جی. کی. رولینگ
«جویندگان قدرت» نوشته تام راث
«مکانهایی که خواهید رفت» نوشته دکتر سیوس
«سحر و جادوی زندگی در حال تغییر» نوشته ماری کوندو
«100 کلمه اول» نوشته راجر پرایدی
«هنگامی که نفس کشیدن به هوا تبدیل میشود» نوشته پل کالانیتی
«5 زبان عشق» نوشته گری چمپن
«کشتن مرغ مقلد» نوشته هارپر لی
«کرم گرسنه» اریک کارل
«میان دنیا و من» نوشته تانهیسی کوتز
کتابهای پرفروش 2017
«اداره حداکثر شادی» نوشته ارونداتی روی
«قاتلین ماه کامل» نوشته دیوید گران
«شهر خرس» نوشته فردیک بکمن
«خروج از غرب» نوشته محسن حمید
«پدر کشیش» نوشته پاتریشیا لاکوود
«مجبور نیستی به من بگویی عاشقم هستی» نوشته شرمان آلکسی
«لینکلن در باردو» نوشته جورج ساندرز
«دژ غیرقابل تسخیر» نوشته جیسون ریکولاک
«خدای یکتا: تاریخچه کوتاهی از فردا» نوشته یووال نوح هراری
کتابهای پرفروش 2018
«شدن» اثر میشل اوباما
«آتش و خشم: ورود ترامپ در کاخ سفید» به قلم مایکل ولف
«میز ماگنولیا: کلکسیونی از دستورالعملهای آشپزی» توسط جوانا گینز
«صورتت را بشور دختر جان» به قلم ریچل هالیس
«یک روز از زندگی مارلون براندو» نوشته جیل توییس و طراحی ای جی کلر
«رئیسجمهور گم شده است» به قلم بیل کلینتون و جیمز پترسون
«زنی در پنجره» به قلم ای جی فین
«تو یک کلهشقی» به قلم جن سینسرو
«وانکی دانکی» به قلم کریگ اسمیت
«شیر و عسل» به قلم روپی کاور
کتابهای پرفروش 2019
«چرخ و فلک ذهن» نوشته لارنس فرلانگتی
«تصویر» اثر لیلیان راس
«برفروب خود را از روی استخوان مردگان بران»، اثر اولگا توکارژوک
«کبودیهایی که دیده نمیشوند» اثر راشل لوییس اسنایدر
«افراد مشهور» نوشته جاستین کورتیکز
«اشخاص عادی» نوشته سالی رونی
«میراث» نوشته دنی شاپیروی
«پلیسی کردن جاده آزاد» نوشته سارا سئو
ناداستان «بیرون شرق» نوشته جان گلین
«غولهای جنگل» مونزون نوشته جیکوب شل
«غول کوچک» نوشته لارنس فرلینگتی
نتیجه بررسی کتابهای پرفروش دنیا
با نگاهی به لیستهای بالا متوجه میشویم سهم ما از ترجمه کتابهای برتر دنیا تقریبا 6 کتاب است، یعنی ناشران ایرانی کتابهایی را ترجمه میکنند که برایشان سود دارد و با زبانی دیگر مخاطب را به سمت کتابهایی که خودشان میخواهند میبرند، حتی اگر کتابی که انتخاب میکنند در دنیا پرفروش نباشد و اقبالی هم به آن نباشد. البته برای اینکه مطمئن شویم این کتابها ترجمه شدهاند یا نه، از سایت کتابخانه ملی ایران استفاده کردیم، چون همه کتابها بعد از دریافت مجوز و شابک در این سایت ثبت میشوند.
با نگاهی به سایت «آمازون» و «گودریدرز» متوجه میشویم که تیراژ کتابهای جوجو مویز، نویسنده معروف انگلیسی در دنیا رو به کاهش بوده و دلیل آن هم با توجه به نظراتی که برای کتابهایش گذاشته شده این است که خوانندگان میگویند کتابهایش رو به افول بوده و محتوای آنها با توجه به تکراری بودن نتوانسته است مخاطب را جذب کند، درحالیکه در کشور ما این مساله برعکس است و کتابهای این نویسنده پرفروش میشود.
الیف شافاک، نویسنده ترک در فرانسه به دنیا آمده است. او ۱۰ رمان به انگلیسی، ترکی و فرانسوی منتشر کرده که برخی از آنها هم به فارسی ترجمه شده است، از جمله آینههای شهر، شپش پالاس، ملت عشق، شرافت، مرید معمار و حرامزاده استانبول، که البته کتاب آخر به علت محتوای کتاب مجوز نگرفت.
ریچل هالیس، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Chic Media، مقام اصلی در مورد محتوای دیجیتال حقوقی برای زنان است. او با سبک انرژی بالا و انگیزشی خود، توانایی منحصربهفردی را برای توانمندسازی و تشویق مخاطبان زن دارد. کتاب خودت باش دختر او در دنیا هم جزء کتابهای پرفروش بوده، اما این اتفاق برای کتابهای دیگر او تکرار نشده است.
کتابها را در ایران چگونه برای ترجمه انتخاب میکنند؟
طبیعتا ما برای انتخاب کتابها برای ترجمه، محدودیتهای خودمان را داریم و هر نوع کتابی را نمیتوانیم ترجمه کنیم، برای همین انتخاب برای مترجم کمی سخت میشود. روال کار در کشور ما شاید کمی متفاوت با دنیا باشد که آژانسهای ادبی مسئولیت ترجمه کتابها را به عهده میگیرند و آن را در تمام دنیا پخش میکنند، اما در سالهای اخیر در کشور ما این اتفاق تا حدی افتاده است و آژانسها به سمت خرید رایت کتابهای خارجی رفتهاند و از این طریق کتابها را برای ترجمه در اختیار ناشران قرار میدهند، اما تا قبل از این موضوع، توسط خود مترجمان انجام میشد؛ یعنی مترجم با گشتن در سایتهای خارجی و دیدن کتابها، کتابی را انتخاب و بعد هم آن را ترجمه میکرد، البته این روند کم و بیش هنوز هم ادامه دارد. گشتن در بین پرفروشهای کتاب و کتابهایی که در جایزههای مختلف برگزیده میشوند و انتخاب کتاب از بین کسانی است که در لیستهای مختلف کتابها را توصیه میکنند. یک نکته دیگر که مترجمان از آن استفاده میکنند تا کتابی را ترجمه کنند، انتخاب نویسنده به جای خود کتاب است، مخصوصا نویسندگانی که کتابهایشان جواب پس داده و در بین مردم مخاطب داشته است. در عرصه ادبیات ایران، وقتی یک نویسنده مورد اقبال واقع میشود، سادهترین کار در انتخاب کتاب برای ترجمه همین است که مترجمان سراغ سایر کتابهای همان نویسنده بروند و آنها را ترجمه کنند. البته این موضوع ایرادهایی هم دارد و ایراد اساسی این است که ممکن است کتابهای دیگر این نویسنده کیفیت لازم را نداشته باشند و ایراد بعدی اینکه به یکباره همه مترجمان سراغ یک کتاب مشابه میروند. چند سالی است که اقبال به کتابهای داستانی عامهپسند و همچنین کتابهای روانشناسی تجاری در کشورمان زیاد شده، برای همین مترجمان به این سمت رفته و کتابهای زیادی را ترجمه کردهاند. در دو سه سال اخیر، این مدل کتابها بهشدت ترجمه میشود؛ کتابهایی که اسمشان در پرفروشهای دنیا نیست، اما در ایران پرفروش میشوند و ذائقه مخاطب را به همان سمتی میبرند که دوست دارند.
ترجمه هدفمند برای سود!
طبیعتا ناشران برای نشرشان و ترجمه کتابها اهدافی دارند. یک نشر خودش را وقف کتابهای کلاسیک میکند و همیشه این مدل کتابها را ترجمه میکند که طبیعتا در دنیا هم معروف است و محبوب. اما برخی ناشران در سالهای اخیر برای ترجمه، سود خودشان را در نظر میگیرند و کاری ندارند که کتاب معروف در دنیا چه کتابی است یا چه کتابی جایزه گرفته است. اگر ناشر معتبر باشد، بالاخره سعی میکند کتاب را از ناشر یا خود نویسنده خارجی بگیرد و قراردادی با او ببندد، اما برای ناشرانی که خیلی معروف نیستند، این مساله اصلا وجود ندارد. آنها سراغ همان کتابی میروند که ناشر دیگری چاپ کرده است. سود این کار برای ناشران زیاد است، شما فکر کنید قراردادی با نویسنده یا ناشر اصلی ندارید، بالاخره دری به تخته هم خورده است و کتابتان پرفروش شده است. دیگر خیلی راحت سراغ کتابهای بعدی او میروید و ترجمه میکنید. گاهی هم ترجمهها به دست مترجمهای ناشی و ابتدایی انجام میشود و شما تقریبا کتاب دیگری را میخوانید، به جای اینکه کتاب اصلی نویسنده را بخوانید. برخی انتشاراتیها به اقتضای سودی که ناچار از بهدست آوردن آن برای ادامه حیاتند، کمیت را بر کیفیت ارجح میدانند. بهره گرفتن از مترجمانی که تنها ویژگیشان آشنایی با زبان انگلیسی است - کمتر کتابی در دنیا پیدا میشود که به این زبان بینالمللی ترجمه نشده باشد - برای پرداخت دستمزد کمتر آشفتهبازاری به نام بازار کتاب ترجمه ساخته است. اما قضیه به همین جا نیز ختم نمیشود. گاهی این دسته از مترجمان تقلبی، برای دریافت آن دستمزد ناچیز، به خود زحمت ترجمه مجدد را هم نمیدهند. کافی است ترجمههای متعددی را که از یک اثر وجود دارد، باهم مخلوط کنند. جملهای از این مترجم و جملهای دیگر از مترجمی دیگر؛ حاصل هم آش شلهقلمکاری است که به هیچکس تعلق ندارد: نه مترجمان، نه نویسنده و نه حتی مخاطبان. برخی از این کتابهایی که در بازار میبینید، برای ناشر سود میلیاردی خواهد داشت، چون معمولا قراردادی با ناشر اصلی ندارند و همین مساله سود سرشاری را برایشان به ارمغان میآورد. اکثر هزینههای کتاب در همان چاپ اول است و برای چاپهای بعدی این اتفاق نمیافتد.
برای اینکه بدانیم سهم کتابهای خارجی یا ترجمه در کشورهای دیگر چگونه است، چند کشور را بررسی کردیم و به آمار چاپ کتاب و کتابخوانی آنها نگاهی انداختیم تا ببینیم این سهم در این کشورها چند درصد است؟
بازار کتاب روسیه
در روسیه بیش از ۱۳۰ هزار کتابخانه وجود دارد که تعداد ۱۰۰۰ کتابخانه جزء پیشرفتهترین کتابخانههای دنیا و اروپا هستند. در حال حاضر فقط در مسکو بیش از ۴۲۰ کتابخانه عمومی و ۴۱۰۰ کتابخانه تخصصی وجود دارد که کتابخوانها برای مطالعه در آنها گرد هم میآیند. روسها بیشتر به مطالعه کتابهای ماجراجویانه روسی، پلیسی و ادبیات کلاسیک علاقه دارند. سال ۲۰۰۷ را در روسیه سال مطالعه نامگذاری کردند. این اقدام نتیجهبخش بود و پیامدهای بسیار مثبتی در این زمینه داشت، چنانچه در سال ۲۰۰۹، ۱۱۰ هزار عنوان کتاب جدید در روسیه به چاپ رسید و جالب آنکه بیش از ۸۰ درصد این رقم، به نویسندگان و مترجمان روس اختصاص داشت. این آمار نمایانگر بازگشت روسها به دوران طلایی خود در عرصه کتاب و کتابخوانی است. بسیاری از کارشناسان این حوزه پیشبینی کردهاند که در 6 سال آینده، سهم کتابهای الکترونیکی در روسیه بهصورت چشمگیری افزایش خواهد یافت. طبق ارزیابیهای شرکت «لیت پرس»، حجم قانونی کتاب الکترونیکی در بازار عملا دو برابر به نسبت سال ۲۰۱۳ افزایش یافته است. بهطور کل، در طول سالهای ۲۰۱۳-۲۰08، تیراژ ۵۰۰۰ نسخه به بالا تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است. نقطه مقابل آن این است که در همین بازه زمانی، چاپ کتاب با تیراژ کمتر از ۵۰۰ نسخه رواج بیشتری داشته است. این کم شدن تیراژ بیشتر به متون علمی و آموزشی و همچنین ادبیات هنری و ادبیات کودک مربوط میشود. طبق پژوهشهای مرکز تحقیقات افکار عمومی که اوایل ۲۰۱۴ انجام گرفته است، ۷۱ درصد مردم روس از شرایط توزیع و قیمت فروش کتابها نسبتا راضی هستند، این در حالی است که در سال ۲۰۰۹ این نمودار ۱۰درصد پایینتر بود.
طبق آمار یکی از اتفاقات مهم در این حوزه کند شدن سیر نزولی حجم کتاب در سال ۲۰۱۵ است. سال ۲۰۱۵، با دستور ولادیمیر پوتین سال ادبیات اعلام شد و از این طریق مساله حمایت از چاپ، نشر و ترویج کتاب و کتابخوانی برای اولین بار ظرف چند سال اخیر به سطح سیاست دولتی رسید که نقش عمدهای در حمایت از صنعت داشت. در چارچوب سال ادبیات بیش از ۱۳۰ مراسم دارای اهمیت فدرالی در ۸۵ منطقه روسیه برگزار شد. در سال ۲۰۱۶ طبق آمار، روسیه در جایگاه هفتم دنیا از لحاظ کتابخوانی قرار داشت. طبق آمار آژانس فدرال چاپ و نشر روسیه در سال ۲۰۱۷، ۵۹ درصد روسها گفتهاند دستکم هفتهای یک بار کتاب میخوانند. تحقیقات روی موضوع کتابخوانی هرساله در روسیه صورت میگیرد. در این تحقیقات مشخص شده که در سال ۲۰18 میلادی 70 درصد روسها به کتاب توجه داشتهاند. 55 درصد مردم روسیه دستکم یک بار در ماه به کتاب مراجعه میکنند و ۶ درصد اصلا کتاب نمیخوانند. نکته دیگر در روسیه در سال 2018 این بوده که 12 درصد سهم کتابهای ترجمه بوده است.
بازار کتاب سوئد
صنعت کتاب سوئد درحال افزایش فزاینده دیجیتالی شدن است، مشابه آنچه در حوزه موسیقی رخ داده است. درآمد حاصل از فروش کتابهای چاپی به صورت فیزیکی در سالهای اخیر رو به کاهش بوده و این درحالی است که فروش از طریق کتابفروشیهای آنلاین رو به افزایش است. از سال ۲۰۱۷ میلادی تقریبا ۲۷ درصد درآمد فروش ناشران سوئدی از فروشگاههای فیزیکی حاصل شده است، که نسبت به سال گذشته سه درصد کاهش داشته و درمقابل فروش آنلاین یک درصد رشد داشته است.اگرچه تعداد نسخههای جدید از کتابهای الکترونیکی طی سه سال تقریبا دو برابر شده است، اما سوئدیها هنوز هم ترجیح میدهند کتاب چاپی بخوانند.طی نظرسنجیای که در سال ۲۰۱۷ میلادی انجام شده است، بیش از یکسوم پاسخدهندگان سوئدی روزانه کتاب میخوانند و از این جمعیت تنها چهار درصد از افراد بررسیشده ترجیح میدهند به کتاب صوتی گوش دهند و تنها دو درصد از افراد مصاحبهشونده بهطور روزانه از کتاب الکترونیکی استفاده میکنند.بازار کتاب سوئد تحتتسلط بونیرفورلاگن (Bonnierforlagen) است؛ شرکت سوئدیای که در گروه بانییر است و در سال ۲۰۱۴ گروه انتشاراتی بینالمللی را تاسیس کرده و گردش مالی تقریبا یک میلیارد کرون سوئدی را به وجود آورده است.بونیر با انتشار ۲۰۰ عنوان کتاب کودک و نوجوان در سال ۲۰۱۶ میلادی که از مهمترین و پرطرفدارترین ژانرهای کتاب در سوئد به شمار میرود توانست مقام اول این رسته را در آن سال از آن خود کند. نکته مهم در سوئد این است که 85 درصد از کتابهای این کشور مربوط به تالیفات خودشان است و 15 درصد سهم کتابهای ترجمه است. میانگین زمان مطالعه کتاب در روز ۲۵ دقیقه، سهم مطالعه هفتگی سوئدیها 8.33 درصد و سهم مطالعه روزانه کودکان ۶۱ درصد است. تعداد کتابهای داستانی فروختهشده 10.95 میلیون نسخه است، درآمد فروش ناشران از کتابهای داستان 759.4 میلیون کرون و بیشترین فرمت فروختهشده کتاب چاپی است. تعداد کتابهای کودک و نوجوان فروختهشده 4.1 میلیون، درآمد فروش ناشران از کتابهای کودک و نوجوان ۴۰۰ میلیون کرون و بیشترین فرمت فروختهشده کتابهای چاپی است. تعداد کتابهای غیرداستانی فروختهشده 76.4 میلیون، درآمد فروش ناشران از کتابهای غیرداستانی ۷۰۳ میلیون کرون و بیشترین فرمت فروختهشده کتابهای چاپی است.
بازار کتاب ترکیه
سال ۲۰۱۸ در ترکیه، ۴۱۰ میلیون کتاب چاپ شد و ترکیه سیستمی راهاندازی کرد تا هر کتابی که روزانه چاپ و منتشر میشود با عنوان موضوع و مدل کتاب قابل مشاهده باشد. از میان ۴۱۰ میلیون کتاب منتشرشده ۱۵۰ میلیون کتاب کودک، ۷۵ میلیون کتاب بزرگسال، ۲۵ میلیون کتاب پژوهشی، ۴۵ میلیون کتاب آموزشی و ۲۱۵ میلیون کتاب دانشگاهی است. البته ۶ میلیون از این آمار هم به کتابهای ترجمهشده اختصاص دارد. سال ۲۰۱۸، ترکیه از ۱۰ کشور در دنیا جلو افتاد و رتبه ششم را در چاپ کتابهای جدید از آن خود کرد. سهم ترجمه در کشور ترکیه هشت درصد است. طبق آمار افراد با سواد در این کشور 91 درصد است، پنج درصد سهم ترجمه است، تعداد ناشران در این کشور 1900 نفر است، تعداد کتابفروشان 6400 عدد است و تعداد موزعین 160 موزع است.
بازار کتاب آمریکا
سالانه بین 600 هزار تا یکمیلیون کتاب جدید در آمریکا منتشر میشود. آمریکا در سالهای اخیر، صنعت نشر رشد قابلملاحظهای داشته و تنها در سال ۲۰۱7، 3/8 میلیارد دلار از فروش کتابهای الکترونیکی به دست آورده است و در مجموع درآمدی 25 میلیارد دلاری داشته است. براساس آمار در کنار رشد فوقالعاده فروش کتابهای الکترونیک، رشد کتابهای کاغذی نیز قابلتوجه بوده است. بیشترین ژانر کتابی که موجب این رشد شده، کتابهای درسی با ۲۰ درصد رشد، موسیقی، فلسفه و روانشناسی با ۱۴ درصد رشد، دین با ۱۲ درصد رشد، کتابهای جوانانه، بیوگرافی، کتابهای مدیریتی و تجاری هم هرکدام ۱۱ درصد رشد داشتهاند. با این حال رشد اصلی متعلق به کتابهای داستانی بوده که پس از چندسالی روند نزولی رشد 18 درصدی به خود دیده است. متوسط قیمت کتاب در آمریکا برای کتابهای داستانی بین ۱۶ تا ۲۷ دلار (بسته به کیفیت جلد و کاغذ) و برای کتابهای غیرداستانی ۲۰ تا ۲۶ دلار است. آمریکا همچنین دارای ۶ ناشر بزرگ، 400 ناشر متوسط و ۸۶ هزار ناشر کوچک و خودانتشار است و سالانه دو نمایشگاه بزرگ کتاب، یکی در واشنگتن و یکی در نیویورک برگزار میکند. بیش از 29 هزار فروشگاه کتاب و 120 هزار باب از انواع کتابخانه در سراسر این کشور فعال بودهاند. آمریکا هم مانند کانادا، در کشورش ترجمه دارد و سهم کتابهای کشورهای دیگر در آمریکا بین 35 تا 40 درصد است.
بازار کتاب چین
بازار نشر چین، بعد از بازار نشر آمریکا، دومین اقتصاد بزرگ نشر در جهان را داراست. طبق آمار سالیانه ارائهشده در مجله ناشران چین، نزدیک به 500 هزار عنوان کتاب در سال 2016 انتشار یافته است. نشر در چین از دیرباز دولتی بوده و هست و نزدیک به 600 ناشر رسمی در چین همه دولتی هستند که در قالب 32 گروه انتشاراتی، با هدف ایجاد انگیزه رقابت تجمیع شدهاند. البته از سال 2001 به این طرف و بعد از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی، فضای نشر در این کشور بازتر شده و تغییرات و اصلاحات زیادی در این حوزه ایجاد شده است، بهطوری که در سالهای اخیر موسسههای نیمهخصوصی تحتعنوان «آژانسهای فرهنگی» میتوانند با اخذ اجازه از دولت بهطور مستقل کار کنند.بیشتر عناوین کتابهایی که در چین منتشر میشوند، وارداتی هستند، بهویژه در موضوع کودک و نوجوان بیش از 90 درصد محتوای کتابها از کشورهای دیگر، عمدتا از کشورهای اروپایی، آمریکا، انگلستان، کرهجنوبی و هند وارد میشود. صنعت نشر کشورهایی همچون آمریکا، انگلستان و هند سرمایهگذاریهای زیادی در بازار چین و کمپانیهای نشر زیادی در این کشور تاسیس کردهاند، بیشتر ناشران معروف و صاحب برند دنیا در این کشور شعبه دارند. کشور هند حدود 200 موسسه انتشاراتی در این کشور دایر کرده است که در حوزه تولید کتاب به زبان انگلیسی به مخاطبان چینی فعالند.حدود 80 میلیون نفر از جمعیت 1.4 میلیاردی در این کشور مسلمان هستند که اغلب ریشه ایرانی دارند و در استان نینچیا ساکن هستند و علاقه زیادی به کتابهای ایرانی بهویژه با موضوع مطالعات ایرانی و اسلامی دارند. اما انتشار کتاب درباره اسلام در این کشور ممنوع است. بیش از 58 درصد مردم چین کتابخوان هستند.
شاید بتوان گفت موضوع کودک و نوجوان از بالاترین اولویتها در بازار نشر این کشور است. والدین چینی به تربیت و آموزش فرزندانشان خیلی اهمیت میدهند و بنا به گزارش مجله ناشران چین 70 درصد خانوادههای چینی در هر ماه حداقل یک جلد کتاب برای بچههایشان خریداری میکنند. تعداد مخاطبان کتابهای کودک و نوجوان در چین بیش از 400 میلیون نفر تخمین زده میشود و بیش از 580 موسسه انتشاراتی در چین کار تولید و انتشار این نوع کتابها را برعهده دارند. تعداد قراردادهای تجاری و بهویژه قراردادهای مبادله کپیرایت که در سال گذشته در نمایشگاه پکن منعقد شده، در مقایسه با سال 2008 که تعداد آن 1400 قرارداد بود، سال 2018 به 5065 قرارداد رسیده است. گردش مالی مبادلات رایت در سال گذشته 736 بیلیون دلار بود که در مقایسه با سال ماقبل دو درصد رشد داشته است. مبادلات کپیرایت و ترجمه در حوزه کتابهای کودک و نوجوان از بالاترین رقم برخوردار بود. ناشران چینی در این حوزه بیشتر از ناشران کرهجنوبی، آمریکا، فرانسه و انگلستان کپیرایت خریداری کردهاند و سهم کشور ما از این بازار در سال قبل صفر بود.
بازار کتاب کانادا
در فاصله زمانی سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۱8 آمار نشر کتاب در کانادا به شرح زیر است:براساس این تحقیق مشاهده تلویزیون بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱8 از مطالعه کتاب در کانادا پیشی گرفته است. این آمار همچنین حاکی از آن است که ۸۸ درصد طی این سالها، مطالعه کتاب داشتهاند. از بین ۸۸ درصد جمعیت پاسخدهنده فوق که اذعان داشتهاند سال گذشته کتاب خواندهاند، ۹۳ درصد آنها اظهار کردهاند از کتابهای چاپی استفاده کردهاند، ۲۷ درصد کتابهای صوتی گوش دادهاند و ۵۸ درصد از طریق کتاب الکترونیکی مطالعه کردهاند.همچنین براساس این تحقیق، ۶۷ درصد کتابهای الکترونیکی از راه اینترنت به دست آمدهاند، ۴۵ درصد کتابهای چاپی از فروشگاهها تهیه شدهاند، ۱۸ درصد کتابهای الکترونیکی و ۲۰ درصد کتابهای چاپی هم از کتابخانه استفاده شده است. نمودار مربوطه نشان میدهد ۷۸ درصد کتابخوانها از اسمارتفونها برای مطالعه کتاب استفاده کردهاند که این میزان در سال ۲۰۱8 نسبت به ۲۰۱7، حدود پنج درصد رشد داشته است.گزارش تحقیقاتی سالانه بازار کتاب کانادا در سال ۲۰۱8 از کتابهای به زبان انگلیسی (چاپی و الکترونیکی) هم نشان میدهد فروش کتاب به لحاظ تعداد در سال ۲۰۱8 با افزایش 0.8 درصدی نسبت به سال گذشتهاش به رقم 52.6 میلیون نسخه رسیده و از لحاظ ارزشی، افزایش 1.6 درصدی را تجربه کرده و به رقم 983.4 میلیون دلار کانادا رسیده است.همچنین براساس این آمار، فروش داستانهای تخیلی نسبت به سال گذشته 0.9 درصد کاهش ولی از لحاظ ارزشی 3.5 درصد افزایش داشته است. درصورتی که داستانهایی با موضوعات غیرتخیلی 5.5 درصد از لحاظ تعداد فروش رشد داشته و به لحاظ ارزشی رشد 2.8 درصد رشد را تجربه کرده است.همچنین این آمار رشد فروش کتابهای با موضوع بازی 309.5 درصد و با موضوع هنر 193.1 درصد نسبت به سال گذشته را تایید میکند و نشان میدهد سه کتاب از پنج کتاب چاپشده در سال ۲۰۱۵ هم به صورت رنگی بودهاند.بر پایه این گزارش، ۱۸ سپتامبر هر سال نیز بهعنوان «روز بینالمللی خواندن یک کتاب الکترونیکی» است که این مناسبت در کانادا هم گرامی داشته میشود. براساس آمار، سال ۲۰۱8، ۳۱ درصد خوانندگان کتاب در کانادا، کتب الکترونیکی خریدهاند، درحالی که ۶۱ درصد هم کتب چاپی و هم الکترونیکی خریداری کردهاند.کاناداییها چون کتاب برایشان مهم است سعی میکنند کتابهای مختلفی را از کشورهای دیگر منتشر کنند، سهم ترجمه در کانادا تقریبا 35 درصد است.
* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامهنگار