تاریخ : Thu 07 Nov 2019 - 01:37
کد خبر : 33292
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

عصر حاکمیت جادوی سرگرمی بر تلویزیون‌ها

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

عصر حاکمیت جادوی سرگرمی بر تلویزیون‌ها

پربیننده‌ترین تلویزیون‌های بزرگ دنیا در حاکمیت «سرگرمی» است. موج واگذاری «پیام» به «سرگرمی» به ایران هم رسیده، آیا مدیران تلویزیون ایده‌ای دارند؟ «فرهیختگان» به‌زودی این پرونده را بررسی خواهد کرد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، برخورد ناگهانی و غافلگیر‌کننده ایرانی‌ها با «وی او دی» باعث شده که بسیاری‌شان این سیستم پخش را «آینده رسانه» بدانند. چنین تصوری مقداری عجولانه است و به‌دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن توسط جوی به‌وجود آمده که از برخورد ناگهانی با پدیده‌ای تکنولوژیک ایجاد شده است. اینکه وی او دی، آینده رسانه دانسته شود، یعنی این سیستم تازه‌وارد پخش ویدئو، نه‌تنها یک گسترش در فناوری، بلکه یک تحول فرهنگی به‌حساب بیاید. طبیعتا پیشرفت تکنولوژی روی ابزار و امکانات بیانی هم تاثیر خواهد گذاشت و این خودش یعنی تحولات فرهنگی؛ اما نه‌تنها این تغییرات لزوما به همان شدتی نیستند که عده‌ای در اولین برخورد ممکن است تصور کنند، بلکه به همان سمتی هم نخواهند رفت که پیش‌بینی می‌شود. فیلم‌هایی که در سینما خصوصا در هالیوود، راجع‌به آینده نزدیک بشر ساخته می‌شد و تصورات غالبی از آینده را نشان می‌داد، حالا مشخص می‌کنند چقدر به آنچه درواقع قرار است اتفاق بیفتد، بی‌ربط بوده‌اند. به‌طور مثال فیلم «بلید رانر» در سال ۱۹۸۲، سال ۲۰۱۹ یعنی همین روزهایی که در آن هستیم را پیش‌بینی می‌کرد و چقدر به زندگی امروز ما بی‌شباهت بود.

۳۰ سال پیش یا حتی کمتر از آن، شاید به‌هیچ‌وجه نمی‌شد اسمارت‌فون‌ها و امکانات روی گوشی تلفن همراه را با جوی که در جامعه پدید می‌آورند، پیش‌بینی کرد. درعوض روی گسترش وسایل حمل‌ونقل تاکید زیادی می‌شد؛ به‌عنوان مثال در اکثر این فیلم‌ها ماشین‌ها پرواز می‌کردند، حال آنکه طی این سال‌ها در اتومبیل‌ها به‌جز تغییراتی جزئی، تحول بنیادینی رخ نداده است. درباره وی او دی هم باید خونسردتر و علمی‌تر نظر داد. آیا این سیستم قرار است جای تلویزیون ملی را تنگ کند؟ آنچه برای وی او دی در مقیاس جهانی رخ داده، این سیستم پخش را نه رقیب تلویزیون‌های پابلیک و مجانی، بلکه رقیب تلویزیون‌های کابلی نشان می‌دهد. در ایران تلویزیون کابلی هیچ‌وقت وجود نداشته و ما یکسره با پدیده‌ای به نام وی او دی طرف شدیم. اما بازار اقتصادی این سیستم پخش به‌واقع چگونه عمل می‌کند؟ آیا باید آن را چیزی دانست که مخاطبان تلویزیون ملی را در خودش می‌بلعد؟ آیا عموم مردم تلویزیون مجانی را رها خواهند کرد و سراغ برنامه‌های پولی می‌روند؟ در سایر نقاط دنیا وضع به چه شکل است؟

  سود فروش اینترنتی چیست؟

فروش محصولات فرهنگی در زمانه حاضر به این شکل است که اصل سود اقتصادی را می‌توان در ورودی جنس به بازار یا همان اوپنینگ ارائه یک کالا به‌دست آورد. به‌محض اینکه یک آلبوم موسیقی تهیه شد، باید حداکثر سود ممکن را توسط خریداران مشتاقی که منتظر دانلود مجانی آن نمی‌مانند به‌دست آورد. درمورد فیلم، سریال، حتی کتاب‌های صوتی و نوشتاری و بسیاری از محصولات دیگر مثل بازی‌های رایانه‌ای یا نرم‌افزارها، چنین وضعیتی وجود دارد. از اینجا به بعد همچنان ممکن است کالاهای فرهنگی به شکلی بتوانند سوددهی اقتصادی داشته باشند، اما بحث آن پیچیده‌تر خواهد شد. درمورد موسیقی می‌شود گفت تقریبا هیچ‌کدام از موزیک‌های دنیا با حساب کردن روی فروش از طریق انتشار اینترنتی ساخته نمی‌شوند؛ این هم شامل رادیو می‌شود و هم تلویزیون. در‌عین‌حال تلویزیون‌ها و رادیوها به مقدار متنابهی موسیقی را گاهی همراه با کلیپ‌های تصویری پخش می‌کنند. بسیار کم پیش می‌آید که کسی پول بپردازد تا یک کلیپ را در تلویزیون کابلی یا وی او دی ببیند.

  سه راه کسب درآمد تلویزیون‌های دنیا

اما بحث فیلم و سریال و همین‌طور مستند یا تاک‌شوهای تلویزیونی متفاوت است. برای کسب درآمد از طریق ساخت برنامه‌ها یا فیلم‌های تلویزیونی، سه راه عمده وجود دارد:

1- فروش محصول به تماشاگران (مانند تلویزیون‌های کابلی و وی او دی).
 2- ارائه تبلیغات بازرگانی همراه با ارائه محصولات فرهنگی (گاهی به‌جای پخش آگهی، از نمایش یک محصول در فیلم یا برنامه استفاده می‌شود).
 3- تامین بودجه ساخت اثر از طریق منابع عمومی (مالیات‌دهندگان یا ذخایر ملی).

روش اول تنها توسط بنگاه‌های خصوصی انجام می‌شود، روش دوم می‌تواند هم توسط دولت‌ها و هم بنگاه‌های خصوصی پیاده شود و روش سوم غالبا توسط دولت‌ها یا نهادهای عمومی بالادستی قابل اجراست.

  شیوه کسب درآمد تلویزیون‌ها در دنیا

کشورهای مختلف جهان ممکن است به‌لحاظ زیربنایی از سیاست‌های متفاوتی پیروی کنند که این با خصوصی‌ یا دولتی بودن پروسه تولید محصولات فرهنگی هم ارتباط پیدا می‌کند؛ اما به‌طور کل در هیچ‌جای جهان، حتی کشورهای طرفدار اقتصاد بازار، تلویزیون‌های عمومی به‌طور کل تعطیل نشده‌اند زیرا این کانال‌ها به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی کارکردهایی دارند که وجودشان را حتی درکنار کانال‌های خصوصی و تجاری، ضروری می‌کند. به‌طور مثال آمریکا که قطب سرمایه‌داری در دنیا و صاحب گسترده‌ترین شبکه‌های تولید و پخش سریال به‌صورت خصوصی است، به تعداد روزهای سال یعنی ۳۶۵ شبکه پابلیک و مجانی در تلویزیون دارد یا حتی انگلستان را می‌شود یکی از سرشاخه‌های جهانی در تولید محتوای مجانی تلویزیون دانست.

قابل توجه است که تعداد زیادی از تلویزیون‌های پابلیک جهان از الگوی انگلستان استفاده می‌کنند، اما بعضی از کشورهای جهان به‌طور کل به سمت تلویزیون‌های عمومی و مجانی رفته‌اند. غیر از انگلستان که به آن اشاره شد، در کشورهای نوردیک که شامل نروژ، سوئد، فنلاند و دانمارک می‌شود، هزینه تولید برنامه‌های تلویزیونی تماما از منبع مالیات‌دهندگان تامین می‌شود (میانگین ۲۳0 یورو یا ۳۰۰ دلار در سال برای هر خانواده) و این شبکه‌ها آگهی بازرگانی هم پخش نمی‌کنند. در استرالیا هم شرکت پخش ABC که متعلق به دولت این کشور است، صددرصد هزینه اداره تلویزیون‌ها را از مالیات‌دهندگان دریافت می‌کند و از تلویزیون آگهی پخش نمی‌شود.

در ایتالیا اما از هر خانواده‌ای ماهی 90 یورو برای اداره تلویزیون مالیات گرفته می‌شود که در مقایسه با کشورهای نوردیک رقم بسیار کمتری است و درعوض، کانال‌های تلویزیون عمومی در این کشور می‌توانند آگهی هم پخش کنند.

استرالیا که در آن شرکت پخش ABC صددرصد هزینه کانال‌هایش را از مالیات‌دهندگان می‌گرفت، سرویس ویژه SBS را هم دارد که یکی دیگر از پخش‌کننده‌های عمومی است و در آن علاوه‌بر استفاده از بودجه‌های عمومی، تبلیغات بازرگانی هم به‌طور محدود پذیرفته می‌شوند. یک نکته مهم درباره فعالیت شبکه‌های پابلیک درکنار شبکه‌های خصوصی که برای نمایش برنامه‌هایشان به‌طور مستقیم از مخاطبان پول می‌گیرند این است که وقتی یک کالایی به‌طور مجانی در دسترس عموم قرار بگیرد، فروختن معادل همان کالا در قبال مبلغی پول محال یا بسیار مشکل خواهد شد. در‌حال‌حاضر این اتفاق برای پخش اخبار به‌طور کامل رخ داده است. از آنجایی که منافع سیاسی دولت‌های مختلف دنیا ایجاب می‌کند، اخبار را چه برای مردم خودشان و چه برای ساکنان دیگر کشورها با اهداف تبلیغاتی، مجانی پخش کنند. وقتی خبر از جایی به‌صورت مجانی در دسترس بود، نمی‌توان معادل آن را هر چند از زاویه‌ای دیگر، در جای دیگر فروخت.

درمورد فیلم و سریال و برنامه‌های تلویزیونی یا مستندها هم وقتی در یک کشور کانال‌های عمومی جذاب با برنامه‌های متنوعی از هر نوع وجود داشته باشند، کار کانال‌های خصوصی برای فروختن معادل همان محصولات در ازای دریافت پول، بسیار مشکل خواهد شد. از آنجا که در کشورهای دارای شبکه‌های خصوصی، کانال‌های پابلیک هم وجود دارند، در بسیاری مواقع، یک تقسیم کار صورت گرفته است. مثلا فیلم و سریال‌ها و برنامه‌های پرمخاطب پولی سعی می‌کنند در همان اوپنینگ ارائه محصول، درآمد لازم را کسب کنند و این برنامه‌ها پس از آن در شبکه‌های مجانی که ممکن است حتی خصوصی هم باشند، بازپخش می‌شوند و این شبکه‌ها که محصولات را به قیمت پایینی خریده‌اند، با پخش تبلیغات بازرگانی کسب درآمد دارند.اما در کشورهایی که غلبه با سیستم پخش پابلیک است، شبکه‌های خصوصی به این راحتی نمی‌توانند پا بگیرند و به سوددهی اقتصادی برسند. درمورد ایران هم کاملا چنین وضعیتی وجود دارد و محصولات شبکه نمایش خانگی حتی در یک مورد نتوانسته‌اند صورتی از حساب‌های مالی‌شان ارائه دهند که سودرسان بودن تولید و توزیع محصول را توجیه کند. آنچه به شبکه نمایش خانگی ایران مربوط می‌شود، معمولا بحث پولشویی یا مقاصد جهت‌دار سیاسی مطرح است. در بعضی از موارد مثلا بعضی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، مورد پولشویی به اثبات رسیده است و در موارد دیگر هنوز خلاف این امر به اثبات نرسیده و در‌عین‌حال اطلاعات مالی صریحی هم ارائه نشده است. البته بحث وی ‌او‌ دی تفاوت دارد. وی او دی اگرچه بستری نیست که حتی در حد اعلای آن بشود به‌طور کامل هزینه‌های ساخت یک اثر را در کشوری که تلویزیون پابلیک گسترده‌ای دارد مسترد کند، اما درمورد آثاری که روند سود و زیان‌شان در بستر دیگری طی شده، می‌تواند درآمد مضاعفی باشد. این شبیه به کار شبکه‌های مجانی خصوصی در دیگر کشورهاست که برنامه‌های پولی کانال‌های کابلی را پس از اوپنینگ آنها پخش می‌کنند و از انتشار آگهی‌های بازرگانی لابه‌لای آنها درآمد به‌دست می‌آورند.

  شیوه پخش عمومی برنامه‌های تلویزیونی دنیا

پخش عمومی یا همان پابلیک شامل رادیو، تلویزیون و سایر رسانه‌های الکترونیکی است که رسالت اصلی‌شان خدمات عمومی است. در بیشتر نقاط جهان بودجه این نوع شبکه‌ها از طریق دولت تامین می‌شود. در ایالات متحده، پخش‌کنندگان عمومی ممکن است از منابع فدرال و ایالتی بودجه دریافت کنند، اما عموما بیشترین کمک مالی توسط بنیادها و صنوف، از مغازه‌های کوچک گرفته تا شرکت‌ها و همچنین کمک‌های مخاطبان از طریق درایوهای تعهد تامین می‌شود. بسیاری از این کانال‌های مجانی در آمریکا، به‌عنوان شرکت‌های غیرانتفاعی خصوصی اداره می‌شوند. بسته به کشور و ایستگاه، پخش عمومی ممکن است در سطح کشور یا محلی اداره شود. در برخی کشورها پخش عمومی توسط یک سازمان واحد انجام می‌شود.

سایر کشورها دارای چندین سازمان پخش عمومی هستند که به‌صورت منطقه‌ای یا به زبان‌های مختلف فعالیت می‌کنند. از نظر تاریخی، پخش عمومی زمانی در بسیاری از کشورها (به استثنای آمریکا) پخش غالب یا تنها شکل پخش بود و هم‌اکنون نیز در بیشتر این کشورها وجود دارد. درمورد پخش عمومی، دو دیدگاه متفاوت درباره فعالیت تجاری وجود دارد. یکی اینکه پخش عمومی با اهداف تجاری ناسازگار است. دیگر اینکه پخش عمومی می‌تواند و باید در بازار با پخش‌کننده‌های تجاری رقابت کند.بسته به اینکه سیاست‌های کلی یک کشور چگونه باشد، ممکن است هرکدام از این دیدگاه‌ها غلبه بیشتری پیدا کنند. مثلا در کشورهای نوردیک، صددرصد هزینه تلویزیون از مالیات‌دهندگان اخذ می‌شود. در ایتالیا ترکیبی از مالیات و پخش آگهی‌های بازرگانی، هزینه‌های تلویزیون را تامین می‌کند و در استرالیا می‌شود گفت دو سازمان معادل صداوسیمای ایران وجود دارد که یکی آگهی پخش نمی‌کند و دیگری به‌طور محدود پخش می‌کند. اما همه‌چیز درباره تلویزیون‌های عمومی به پول مربوط نیست. بعضی از مضامین و ریل‌گذاری‌ها فرهنگی و اجتماعی هستند که جزء اولویت‌های تلویزیون‌های خصوصی قرار نمی‌گیرند. روی همین حساب ورود مستقیم دولت‌ها و تقویت چنین بازوهایی توسط تلویزیون‌های عمومی، ضروری می‌شود.کشور کانادا دو زبان رسمی (انگلیسی و فرانسوی) دارد. درنتیجه، پخش‌کننده عمومی CBC مترجمان و روزنامه‌نگارانی را استخدام می‌کند که به هر دو زبان رسمی صحبت می‌کنند و تولید مواد متقابل فرهنگی را تشویق می‌کند. شاید بدون چنین اقداماتی انتظام اجتماعی چنین کشورهایی بر هم بخورد.

در انگلیس، بی‌بی‌سی تحت عنوان حمایت از فرهنگ‌سازی و تنوع، برنامه‌هایی به زبان‌های ولسی، ایرلندی و اسکاتلندی برای کشورهای همسایه هم تولید می‌کند. همچنین یک شبکه آسیایی که به زبان انگلیسی و پنج زبان اصلی آسیای جنوبی پخش می‌شود و سرویس جهانی بی‌بی‌سی با 31 زبان بین‌المللی، هرکدام به‌طور مستقل از دولت تامین می‌شوند.در نیوزیلند، سیستم پخش عمومی با هدفی که حفظ میراث فرهنگی و ارتقای زبان آنها اعلام شده، از پخش برنامه تلویزیونی Mori پشتیبانی می‌کند.در استرالیا، شرکت پخش استرالیا از نظر قانونی موظف است «موسیقی، تئاتر و سایر هنرهای نمایشی در استرالیا» را ترغیب و ترویج کند و «برنامه‌های پخش که به هویت ملی کمک می‌کنند» با تاکید ویژه بر هویت منطقه‌ای و روستایی استرالیا تولید می‌شوند. علاوه‌بر این، سرویس پخش ویژه (SBS) به‌منظور بازتاب روح و احساس غنای چندفرهنگی و ارزش‌های بین‌المللی، در جامعه استرالیا فعالیت می‌کند. در بعضی از کشورها به‌علت کمتر توسعه‌یافتگی و مشکلات فراگیر اقتصادی و سیاسی، تلویزیون عمومی به‌صورت گسترده و فراگیر فعالیت نمی‌کند.

در افغانستان تعداد زیادی شبکه خصوصی وجود دارد، در‌حالی‌که تلویزیون رسمی دولتی، بین آنها فروغ و رونق کمتری دارد. تلویزیون دولتی عراق هم در حد همسایگانش فعال و پررونق نیست، درحالی‌که هر فرقه و دسته‌ای برای خودش یک یا چند کانال تلویزیونی دارد. این مساله روی فرقه‌گرایی ناتمام و عدم اتحاد و انسجام اجتماعی در این کشورها تاثیرگذار بوده است. این درحالی است که تنوع قومی در این کشورها، نسبت به خیلی از کشورهای آرام جهان بیشتر نیست.

نگاهی به ۱۰ تلویزیون پابلیک در کشورهای مختلف دنیا

 کانادا
در کانادا پخش‌کننده اصلی، شرکت ملی پخش کانادا CBC است که در نوامبر سال 1936 به‌عنوان یک کانال رادیویی شروع به کار کرد. این شرکت جانشین کمیسیون پخش رادیو کانادا CRBC بود که توسط دولت نخست‌وزیر RB Bennett در سال 1932 تاسیس شد. سرانجام CBC در سپتامبر سال 1952 با ورود به سیستم CBFT در مونترال، اولین ایستگاه تلویزیونی در کانادا را برای پخش برنامه‌های تمام‌وقت، تاسیس کرد. در بسیاری از نقاط دنیا از جمله ایران، تلویزیون ابتدا توسط بخش خصوصی تاسیس شد و سپس به تیول دولت درآمد. CBC غیر از کانال‌های مجانی‌اش اجازه فعالیت به چند کانال کابلی تجاری هم داده است و به‌عبارتی می‌توان گفت کانال‌های خصوصی این کشور، زیر نظر سازمانی هستند که معادل آن در ایران را می‌توان سازمان صداوسیما دانست. این کانال‌ها ممکن است از CBC یارانه هم دریافت کنند و درعوض با تلویزیون مرکزی و دولتی تعاملات گسترده‌ای دارند.

شیلی

شیلی، زادگاه نئولیبرالیسم است و درنتیجه اینکه دولت مرکزی آن حتی از ایالات متحده هم توجه کمتری به تلویزیون عمومی و مجانی نشان دهد، عجیب نیست. با این حال جالب است که تلویزیون شیلی از طریق دانشگاه‌ها بدون آنکه دولت به پرداخت مستقیم و کنترل مطالب بپردازد، تاسیس شد. دانشگاه شیلی، دانشگاه کاتولیک شیلی و دانشگاه کلیسای جامع پاپولیک والپارائسو، اولین موسسان تلویزیون در شیلی بودند. این وضعیت با افزودن این واقعیت که تلویزیون فقط به سانتیاگو و والپاراسیو رسیده بود، نیاز به ایجاد یک شبکه دولتی را احساس کرد که باید به کل کشور خدمت کند. این شبکه در سال 1964 ایجاد شد و از 24 اکتبر 1969 درحال بهره‌برداری است. اما پس از دولت نظامی آگوستو پینوشه، فعالیت تلویزیون در شیلی تغییر کرد و بلافاصله دو کانال تجاری جدید متولد شدند. این روند پس از پینوشه هم متوقف نماند و کانال 11 دانشگاه شیلی در اول اکتبر 1993 به اپراتوری خصوصی اجاره داده شد و امروزه با‌عنوان «شیلیویسیان» شناخته می‌شود.تلویزیون ملی شیلی که به‌دلیل فرکانس سانتیاگو، به‌عنوان کانال 7 مشهور است، توسط یک هیات‌مدیره هفت نفره که توسط رئیس‌جمهور و سنا تعیین می‌شود، اداره می‌شود. این امر به‌معنای مستقل بدن شبکه از فشارهای سیاسی است، هر چند اتهاماتی مربوط به جانبداری سیاسی، به‌ویژه در مبارزات انتخاباتی، درخصوص این شبکه مطرح شده است.

هند

تلویزیون عمومی در هند تا سال 1997 تحت اداره دولت بود، اما در این سال به‌موجب تصویب قانونی که از سال 1990 تا آن روز در کشو و قوس بررسی بود، بالاخره این سازمان توانست از وزارت اطلاعات و پخش هند و به‌عبارتی از دولت هند مستقل شود. شبکه تلویزیونی Doordarshan و رادیو All India مهم‌ترین کانال‌های عمومی صوت و تصویر در هند هستند.

ژاپن

در ژاپن، پخش‌کننده اصلی NHK (شرکت پخش ژاپن) است. این پخش‌کننده در سال 1926 راه‌اندازی شد و برای تاسیس آن از روی شرکت پخش بریتانیا الگوبرداری شد. حفظ شدید موضع بی‌طرفی سیاسی از اصول موضوعه در هنگام تاسیس این کانال بود. با این حال، مبلغ دریافتی از خانواده‌های ژاپنی برای اداره این کانال، خودش به موضوعی سیاسی تبدیل شده است؛ همان‌طور که در انگلیس چنین بود. NHK همواره از پیشگامان نوآوری تکنیکی در تلویزیون‌های جهان بوده و اولین فناوری تلویزیونی با کیفیت بالا در جهان را در سال 1964 توسعه داده و خدمات 1981 را در ژاپن راه‌اندازی کرده است.

قطر

پخش خدمات عمومی تلویزیون در قطر شامل تلویزیون ملی این کشور است که به امور محلی متمرکز می‌شود. الجزیره که در پخش عربی خود به مخاطبان پان‌عربیک توجه ویژه دارد و با پخش کانال انگلیسی خود مخاطبان بین‌المللی وسیعی را جذب کرده، از زیرمجموعه‌های تلویزیون ملی قطر است.

آلمان

قبل از جنگ جهانی دوم، نازی‌ها برای ایجاد ابزاری قدرتمند جهت تبلیغات، تلویزیون‌های محلی را در یک شبکه ملی ادغام کردند. بعد از جنگ، آلمان بین دو جناح پیروز متفقین تقسیم شد و آنها اصرار داشتند که یک ساختار متمرکز و مستقل برای پخش عمومی آلمان ایجاد کنند که در واحدهای منطقه‌ای فعالیت داشته باشد. این روند تا اتحاد آلمان شرقی و غربی ادامه پیدا کرد و همچنان بعضی از این کانال‌ها وجود دارند و فعالیت‌شان گسترده‌تر هم شده است. تلویزیون و رادیوهای عمومی تقریبا 60درصد از 10 میلیارد یورو که سالانه برای پخش در آلمان هزینه می‌شود را به خودشان اختصاص داده‌اند و این کشور را به گران‌ترین سیستم پخش عمومی در جهان تبدیل ‌کرده‌اند.

ایتالیا

در ایتالیا کانال‌های خصوصی فراوانی وجود دارد اما بیشتر مخاطبان، تلویزیون پابلیک را تماشا می‌کنند. شرکت پخش ملی ایتالیا با نام اختصاری RAI شناخته می‌شود که در سال 1926 تاسیس شد. RAI 13 کانال را انتقال می‌دهد و بزرگ‌ترین رقیب آن که یک شرکت خصوصی است که 12 کانال را منتقل می‌کند. از هر ایتالیایی برای این تلویزیون مجانی در سال 90 یورو دریافت می‌شود و در ضمن این کانال‌ها آگهی بازرگانی هم پخش می‌کنند.

هلند

هلند از یک سیستم نسبتا غیرمعمول پخش عمومی استفاده می‌کند. توسط دولت مرکزی این کشور، به انجمن‌های پخش عمومی، پول و زمان اختصاص می‌یابد تا برنامه‌های خود را از طریق کانال‌های تلویزیونی و رادیویی عمومی پخش کنند. زمان و پول، متناسب با شماره عضویت این انجمن‌ها اختصاص داده می‌شود. طبق اعلام دولتمردان هلند، این سیستم برای این درنظر گرفته شده است تا منعکس‌کننده تنوع همه گروه‌هایی باشد که ملت را تشکیل می‌دهند.

استرالیا

در استرالیا شرکت پخش ABC صددرصد هزینه کانال‌هایش را از مالیات‌دهندگان می‌گیرد. به‌علاوه این کشور سرویس ویژه SBS را هم دارد که یکی دیگر از پخش‌کننده‌های عمومی است و در آن اضافه‌بر استفاده از بودجه‌های عمومی، تبلیغات بازرگانی هم به‌طور محدود پذیرفته می‌شود. در این کشور ABC موظف است ارزش‌های بومی استرالیا را با تاکید بر زندگی روستایی، حفظ کند و مورد تاکید قرار دهد. سیستم SBS اما موظف به انتقال غنای چندفرهنگی دنیا به استرالیاست.

آمریکا

ایستگاه‌های عمومی اولیه در آمریکا توسط دانشکده‌ها و دانشگاه‌های دولتی اداره می‌شدند و اغلب به‌عنوان بخشی از خدمات تعاونی مدارس بودند. مفهوم یک ایستگاه «غیرتجاری، آموزشی» به‌خودی‌خود در قانون ایالات متحده تا سال 1941 معنای خاصی نداشت. در 1967 لیندون جانسون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، قانون پخش عمومی را تصویب کرد. در ایالات متحده، به غیر از چند سرویس مستقیم، پخش عمومی تقریبا غیرمتمرکز است و توسط دولت اداره نمی‌شود، اما حمایت دولت را دریافت می‌کند. سیستم پخش عمومی ایالات متحده با سایر سیستم‌ها در کشورهای دیگر متفاوت است، به این ترتیب که پخش‌کننده‌های اصلی تلویزیون و رادیو عمومی-‌خدمات پخش عمومی PBS و رادیو عمومی ملی NPR، به‌عنوان واحدهای فنی جدا از هم عمل می‌کنند. بخشی از بودجه توسط حمایت جامعه از صدها ایستگاه رادیویی و تلویزیونی عمومی تامین می‌شود. هرکدام از آنها یک نهاد مجوزدار است که به یکی از چندین سازمان غیرانتفاعی مختلف، دولت‌های شهری یا ایالتی یا دانشگاه‌ها وابستگی دارد. در آمریکا 365 کانال تلویزیونی عمومی وجود دارد و تعداد بسیار بیشتری ایستگاه رادیویی هم فعالیت می‌کنند.

* نویسنده: میلاد جلیل‌زاده:روزنامه‌نگار