تاریخ : Wed 23 Oct 2019 - 10:48
کد خبر : 32798
سرویس خبری : ورزش

6 هفته مسابقه در سال برای تنیسور فاجعه است

احمدوند، سرمربی تیم ملی تنیس در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: حاشیه‌های فدراسیون ما را هیچ فدراسیونی ندارد

6 هفته مسابقه در سال برای تنیسور فاجعه است

برگزاری 6، هفت هفته مسابقه در سال برای یک تنیسور و فدراسیون تنیس یک فاجعه به شمار می‌رود و این یعنی همان سبکی که تیم‌ملی وزنه‌برداری تمرین می‌کند. این مشکل تنیس ایران است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، با اتمام دوره ریاست مجید شایسته در فدراسیون تنیس و حضور احمد نامنی، یک‌سری انتقادها درخصوص عملکرد تیم ملی و سرمربی این تیم از سوی سرپرست جدید فدراسیون تنیس مطرح شد تا دوباره این رشته مفرح و کلاسیک بر سر زبان‌ها بیفتد. بر همین اساس و بعد از انتقادهای نامنی، «فرهیختگان» دقایقی با سعید احمدوند، سرمربی مجرب و کاربلد تیم ملی صحبت کرد که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

حتما انتقادهای نامنی از خودتان را خوانده‌اید. پاسخی ندارید؟

قبل از هرچیزی باید خدمت ایشان خسته نباشید بگویم که سرپرستی فدراسیون تنیس را قبول کردند. وی مطمئن باشد کار ساده‌ای در این فدراسیون ندارد چون حاشیه‌های این فدراسیون را هیچ فدراسیون دیگری ندارد. در وهله بعدی نمی‌خواستم پاسخگوی انتقادها باشم اما باید یک‌سری س‍وء‌تفاهم‌ها برطرف می‌شد.

نامنی گفته بود شما که از جنس تنیس هستید چه نتایجی را با تیم ملی کسب کرده اید؟ و بهتر است ابتدا عملکرد خودتان را بررسی کنید و سپس در مورد دیگران اظهارنظر کنید. گویا این حرف شما در مورد اینکه برخی‌ها تنیس را با وزنه‌برداری اشتباه گرفته‌اند، به ایشان برخورده است.

من منظورم این بود که تنیس مثل وزنه‌برداری یک رشته رکوردی نیست که در حیاط خلوت خانه‌مان تمرین کنیم و بعد رکوردگیری کرده و سالی دو بار هم به مسابقه برویم. بلکه در تنیس ورزشکار باید سالی 40 هفته مسابقه بدهد در غیر این صورت موفق نمی‌شود اما شیوه مدیریت تنیس در دو سه سال اخیر مثل وزنه‌برداری بوده و در خانه تمرین می‌کنیم و اگر امکانش بود قبل از دیویس کاپ یک سفر ناقص هم می‌رویم. منظورم این بود که شرایط آماده‌سازی یک رشته پرهیجان به این شکل صحیح نیست و این سبک تمرین مشکلی را حل نمی‌کند ضمن اینکه از بعد از شدت گرفتن تحریم‌ها دیگر مسابقه برون‌مرزی نیز برگزار نکرده‌ایم و در کنار آن مسابقات داخلی هم تعطیل شد و این یعنی از 260 هفته در پنج سال اخیر 225 هفته را به بطالت گذراندیم. برگزاری 6، هفت هفته مسابقه در سال برای یک تنیسور و فدراسیون تنیس یک فاجعه به شمار می‌رود و این یعنی همان سبکی که تیم‌ملی وزنه‌برداری تمرین می‌کند. این مشکل تنیس ایران است، نه وجود یا عدم وجود برخی دوستان که گفته‌اند چون ما نبودیم، تنیس ایران عقب افتاد.

حتما مشکلات مالی هم در این رشته بیداد می‌کند؟

دقیقا. اگر در تنیس بودجه و پول باشد رشد خواهد کرد، مانند هر رشته دیگری، ضمن اینکه این رشته می‌تواند برای خودش درآمدزایی داشته باشد ولی دوستان به حرف‌های ما به‌عنوان سرمربی تیم ملی گوش نکردند.

اما نامنی گفته بود شما پاسخگو نیستید.

من همیشه پاسخگو هستم و هر زمان جلسه فنی یا کمیته تیم‌های ملی بوده همیشه پاسخگوی مسئولیتم بودم چون نه کم‌کاری کرده‌ام و نه کار اشتباهی انجام دادم و در این بین باجی هم به کسی نداده‌ام. به اعتقاد خودم همیشه کار درست را انجام داده‌ام، نه باجی داده‌ام و نه باجی گرفته‌ام. یادم نمی‌آید آقای نامنی که الان مسئول فدراسیون هستند از من توضیحی درخصوص نتایج تیم‌ملی خواسته باشد و اگر می‌خواستند حتما این کار را انجام می‌دادم. او حتی یک بار از من که 9 سال است در کنار تیم ملی حضور دارم نپرسید که مشکل تنیس ایران چیست؟ حتی در وزارتخانه هم هیچ‌کس از من توضیحی نخواست و فکر می‌کنم دوستانی که در فدراسیون هستند زحمت کشیده و از زبان خودشان در این خصوص توضیحاتی داده‌اند.

حتی گویا شما را به حاشیه‌سازی هم متهم کرده‌اند؟

من حاشیه درست نمی‌کنم بلکه مواردی که گفتم را قبلا هم مطرح می‌کردم منتها قبلا من را به جلسات هیات‌رئیسه دعوت می‌کردند اما الان از من توضیحی نمی‌خواهند و این تقصیر من نیست. در آخرین جلسه‌ای که در زمان ریاست شایسته برگزار شد با صراحت به رئیس فدراسیون گفتم مشکل تنیس ایران در این هشت سال کمیته آموزش فدراسیون است و دوستان می‌توانند در این خصوص شهادت بدهند. تنیسورهای ما هنوز اصول ابتدایی تمرین کردن، تغذیه و کار تیمی را بلد نیستند. باید مربیان‌شان این مسائل را به آنها یاد می‌دادند. جالب اینکه سه بازیکن تیم ملی توسط پدرشان کوچ می‌شدند و سوال من این بود که پدر کدام‌یک از این عزیزان به کمیته آموزش آمده و مطالب به‌روز درخصوص مربیگری را دریافت کرده؟ یا کمیته آموزش کدام ‌یک را صدا زد و به آنها مطالب جدید آموزشی را یاد داده یا به یک دوره آموزشی اعزام کرده‌است؟ نتیجه این بود که هرچه ما به ملی‌پوشان یاد می‌دادیم، با بازگشت آنها به محیط قبلی، همه فراموش می‌شد و دوباره روز از نو، روزی از نو! اگر حداقل مربیان آنها مطالب جدید را یاد می‌گرفتند وضعیت تنیس ما امروز این نبود. جالب اینکه این کمیته با وجود عملکرد ضعیف و خروجی نزدیک به صفر روزبه‌روز هم امکانات بیشتری می‌گیرد. با قدرت می‌گویم این کمیته عامل اصلی پسرفت تنیس ایران است که فقط در جهت یک‌سری منافع مشخص حرکت کرده و تنیس را به قهقرا می‌برد. اگر آقای نامنی از من می‌خواست رودررو این صحبت‌ها را مطرح می‌کردم و نیاز نبود در رسانه حرف بزنم. من با کسی جنگ ندارم و هرچه خواستم برای تنیس ایران خواستم. یک نکته دیگر اینکه کمیته آموزش به چه افرادی گرند داد تا آنها به سمینار جهانی مربیان در تایلند بروند؟ روی چه اصلی این گرندها پرداخت شده و همین موضوع می‌تواند خودش سوءمدیریت‌ها را عیان کند.

اگر صحبتی مانده بفرمایید؟

من هیچ زمان از کسی نخواستم که من را سرمربی تیم ملی کند. می‌توانید این موضوع را از شایسته بپرسید. حتی یک بار هم درباره حقوقم و میزان آن با فدراسیون صحبتی نکرده‌ام و اگر این بار اعتراضی کردیم به خاطر این بوده که هفت ماه از عدم پرداخت‌ها سپری شده و من هم از عملکرد سرپرست تیم ناراضی بودم، به همین دلیل چاره‌ای جز این ندیدم که این موضوع را به سرپرست جدید بگویم. البته مشکلات دیگری هم بود که آنها را خصوصی به رئیس قبلی فدراسیون گفتم.

 

* نویسنده: محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار