تاریخ : Wed 16 Oct 2019 - 12:10
کد خبر : 32519
سرویس خبری : نقد روز

منطق محکم عدم تصویب پالرمو

علی جمشیدی:

منطق محکم عدم تصویب پالرمو

مادامی که نظام‌های بین‌المللی تحت سلطه غربی‌ها بنای عدم همکاری با ایران را داشته باشند، ایران نیز در مسیر همکاری با آنها حرکت نخواهد کرد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دقیقا برخلاف آنچه برخی نزدیکان سیاسی و رسانه‌ای دولت ابراز می‌کنند، عبور از لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو صحیح‌ترین اقدامی است که می‌توانست از جانب ایران در مقطع کنونی صورت بگیرد، چه آنکه FATF اطلاعیه‌های خود را درخصوص ایران تغییر دهد یا به همان روال جاری در ماه‌های اخیر حفظ کند. برای این حرف هم استدلال‌های منطقی و قابل اعتنایی وجود دارد که می‌توان برخی از آنها را ذکر کرد.

اول: درمورد اصل این کنوانسیون از همان روز اول ایرادات غیرقابل انکاری وجود داشت. با وجود اینکه برخی معتقد بودند با حق شرط‌هایی ایران می‌تواند با خیال راحت به این کنوانسیون بپیوندد، اما واقعیت این بود و هست که این کنوانسیون SDN لیست را ازجمله منابع شناسایی گروه‌های تروریستی خود مفروض دارد و واضح است که در این مسیر مخصوصا بعد از آنکه در فروردین‌ماه گذشته آمریکا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به‌طور کلی ذیل گروه‌های تروریستی قرار داد، پیوستن به این کنوانسیون خطا اندر خطا بوده و هست.

دوم: با وجود حق‌شرط‌هایی که توصیف آن در ایام بررسی این لایحه در مجلس بیان شد، قرائن ثبت‌شده در این سال‌ها نشان می‌دهد در چند مقطع برخی گروه‌های مقاومت ازجمله حزب‌الله لبنان توسط پالرمو متهم به فعالیت‌های تروریستی ازجمله تجارت مواد مخدر شده‌اند، آنچنان که قبلا هم گفته بودیم یک نهاد بین‌المللی که سابقه حرکت هماهنگ با آمریکا را دارد، به‌سادگی حاضر به تغییر رویه خود نیست و اگر هم ایران حق‌شرط‌هایی بگذارد و این شروط بعدها از جانب این کنوانسیون رعایت نشود، هزینه خروج از آن برای کشور بسیار بالا خواهد بود.

در کنار نقدهای محتوایی وارد به این کنوانسیون، چند مساله فرامتنی هم وجود دارد که اگر مهم‌تر از نقدهای فنی نباشد، کم‌اهمیت‌تر نیست.

اول: وقتی برجام امضا شد، گمان آن می‌رفت که بخش عمده‌ای از مشکلات ایران در مسیر تجارت با کشورهای خارجی و مراودات مالی بین‌المللی مرتفع شود. چندی‌ بعد اما به وضوح مشخص شد که غرب و به‌واقع آمریکا موانعی برای ایران تراشیده که هیچ‌کدامش در برجام و در جریان مذاکرات آن ذکر نشده بود. FATF ازجمله این موارد است. با توجه به این مساله اولین سوالی که هنگام مواجهه ایران با FATF مطرح می‌شد این بود که از کجا معلوم پذیرفتن الحاق به این کنوانسیون رافع مشکلات کشور باشد یا حتی چه کسی حاضر است تضمین کند با این کار خسارتی به منافع ملی وارد نمی‌شود؟

دوم: تابستان سال گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام، در مقطعی یکی از همین مطالبات FATF در مجلس برای دوماه مسکوت گذاشته شد تا اگر اروپایی‌ها قدمی در راستای منافع ایران برداشتند، ایران نیز با اغماض و برای نشان دادن حسن‌نیت خود، اجرای آن بند action plan را بپذیرد. با وجود این اما هرآنچه ایران صبر کرد اروپایی‌ها قدم از قدم برنداشتند و هیچ‌کدام از تعهداتی را که در برجام وعده داده بودند و بعدا در جریان خروج آمریکا بیان کردند، اجرایی نساختند، از این‌رو واکنش ایران و مسکوت گذاشتن پالرمو و حتی CFT طبیعی بود و هست.

سوم: بسیاری از نظام‌های بین‌المللی که ایران هم بخشی از آنها بوده و هست، تحت‌تاثیر فشارهای آمریکا به‌ویژه از 18 اردیبهشت گذشته به بعد، حیات و بقای سیاسی– اقتصادی ایران را با محدودیت‌هایی مواجه کرده‌اند و عملا ذیل فشار حداکثری آمریکا آنها نیز مقابل ایران ایستادند. سوال اینجاست که وقتی بانک‌ها و نهادهای مالی اروپایی و بسیاری دیگر از کشورها حاضر به همکاری با ایران در هیچ سطحی نیستند، چرا باید یک محدودیت دیگر به‌ویژه در آن زمانی که ایران نیازمند دور زدن تحریم‌هاست، بر کشور افزوده شود؟

چهارم: از 18 اردیبهشت گذشته صبر به‌اصطلاح استراتژیک دولت ایران به پایان رسید و کشور وارد یک مواجهه منطقی با غرب شد؛ مواجهه‌ای به‌منظور متوقف‌کردن روند رو به افزایش فشارها به ایران.

در این مسیر چند اقدام مهم انجام شد.

الف: در مقابل خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپا، ایران فرآیند کاهش تعهدات خود را کلید زد و هیچ ابایی هم نداشته و ندارد از اینکه مطرح کند طی ماه‌های آتی ممکن است از برجام به‌طور کامل خارج شود. همین مسیر حداقل باعث شد گسترش کشورهای همکار با آمریکا متوقف شده و اروپایی‌ها حداقل به جنب‌وجوش بیفتند تا مانع فروریختن کامل برجام شوند.

ب: در مسیر تقابل سخت که می‌رفت ایران ذیل فشارهای رسانه‌ای و مانورهای نظامی مقهور شود، ناگهان ورق برگشت و با هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی و عدم پاسخ واشنگتن، گزینه نظامی از ذهن بسیاری از کشورهای همکار و همراه با آمریکا کنار گذاشته شد. همین هم باعث آغاز دوباره همکاری‌های امنیت امارات با ایران و همچنین آغاز فعالیت هفت صرافی بزرگ در دبی شد.

ج: اقدام بعدی نسخه به‌روز شده مواجهه سخت با غرب بود. وقتی آنها گمان می‌کردند بعد از تحریم اقتصادی، می‌توانند مسیر دور زدن تحریم را در دریا به‌صورت سخت ببندند و نگذارند نفتکش‌های ایران به‌صورت مخفیانه نفت ایران را منتقل کنند، ایران در واکنش به توقیف گریس-یک، استناایمپرو را توقیف کرد و تا آنجا پیش رفت که نه‌تنها گریس-یک آزاد شد که نفت خود را در یکی از بنادر سوریه تخلیه کرد و آمریکا نیز هیچ اقدام موثری نتوانست انجام دهد.

در کنار اینها البته موارد مهم و قابل ذکر دیگری هم هست که فعلا فرصتی برای توضیح نیست، اما نمی‌توان از آخرین آنها چشم‌پوشی کرد. بی‌محلی مجمع تشخیص مصلحت نظام به پالرمو و به احتمال فراوان CFT در همین منطق می‌گنجد، به این معنا که مادامی که نظام‌های بین‌المللی تحت سلطه غربی‌ها بنای عدم همکاری با ایران را داشته باشند، ایران نیز در مسیر همکاری با آنها حرکت نخواهد کرد و با این عدم اجرای تمامی بندهای برنامه اقدام، نشان می‌دهد دوران تساهل و تسامح با این فرآیند زیاده‌خواهانه به سرآمده است، چنانکه ایران امروز نه‌تنها در دام وابستگی به FATF و امثالهم نخواهد ماند که هم مقابل آنها مقاومت می‌کند و هم سیستم‌های دیگری را جایگزین خواهد کرد تا وابستگی به حد اعلا کاهش یابد. از همین ‌رو باید گفت اتفاق اخیر، گام درست و صحیحی در مسیر و منطق مقاومت فعال بوده است.

 
* نویسنده : علی جمشیدی دبیرگروه سیاسی