تاریخ : Sat 05 Oct 2019 - 11:24
کد خبر : 31928
سرویس خبری : سیاست

خواب سنگین پاییزی احزاب

در فاصله 5 ماه مانده به انتخابات مجلس، شواهد نشان می‌دهد دست گروه‌های سیاسی همچنان از ایده‌های عملیاتی برای مسائل کشور خالی است

خواب سنگین پاییزی احزاب

بازی می‌آییم- نمی‌آییم اصلاح‌طلبان و وحدت-کثرت اصولگرایان در حالی همچنان در حال تکرار است که به‌نظر می‌رسد با این دست‌فرمان نه با وحدت یا کثرت اصولگرایان قرار است اتفاقی به حال مردم بیفتد و نه تجربه ثابت کرده که با آمدن یا نیامدن اصلاح‌طلبان آب از آب تکان خورده. مضاف بر آنکه اساسا چاره‌ای جز حضور در انتخابات برای ادامه حیات گروه‌های سیاسی وجود ندارد و باز تجربه این‌طور نشان داده که قهر با آن ولو در حد تحریم چراغ‌خاموش، تبعات سنگینی را برای تحریم‌کنندگان به‌دنبال دارد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، همایش فصلی خانه احزاب ایران روز پنجشنبه در مرکز همایش‌های وزارت کشور برگزار شد. پنج‌ماه مانده به انتخابات مجلس، نمایندگان احزاب بار دیگر گردهم آمدند و از آخرین تدارکات و آخرین بایدها و نبایدهای مدنظرشان گفتند. همایشی تکراری، حرف‌های تکراری و پیروزی‌های تکراری شبیه آنچه در آستانه همه انتخابات‌ها -و به‌ویژه انتخابات مجلس- دیده می‌شود.

در این همایش هم همه از لزوم افزایش مشارکت گفتند و از اینکه نیروهایی کارآمد را باید راهی انتخابات کرد و مجلسی قوی باید تشکیل داد و وابستگی به باندهای قدرت و ثروت نباید داشت و هزار و یک باید و نباید دیگر. نه حرف جدیدی، نه ایده نویی، نه برنامه‌ای برای متمایز کردن انتخابات پیش‌رو از قبلی‌ها و نه حتی توافق و پیمانی میان احزاب برای اینکه یک‌بار هم که شده شب انتخابات دعواهای حیدری-نعمتی را کنار بگذارند و برای مشکلات واقعی جامعه نسخه بپیچند.

  احزاب نسبتی با سلایق و علایق مردم ندارند

محسن رضایی از نقش احزاب در اعتلای جامعه گفت و این نقش را ناشی از آن دانست که یک پای احزاب در بدنه قدرت و حاکمیت است و پای دیگرشان هم در جامعه. رضایی البته توضیحی دراین‌باره نداد که در این یکی، دو سالی که نارضایتی‌ها از وضع ناخوشایند اقتصادی در اقشار مختلف جامعه ریشه دوانده و گلایه‌ها به اوج رسیده، احزاب اساسا چه گلی به سر مردم زده‌اند و این ذو مقامین بودن‌شان در قدرت و در جامعه چه آورده خاصی برای عموم داشته‌ است و کدام گره را از کار مردم باز کرده‌اند؟

رضایی البته در خلال گفته‌هایش از یک واقعیت مهم هم پرده برداشت. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که از آسیب‌های احزاب در ایران سخن می‌گفت و از چرایی اینکه استانداردهای لازم حزبی در کشور وجود ندارد، یکی از مهم‌ترین علت‌های عدم پایداری احزاب را آن دانست که احزاب نسبتی با سلایق و علایق مردم ندارند و اساسا در شکل‌گیری آنها به سلایق مردم توجه نمی‌شود؛ در حالی که احزاب در کشورهای توسعه‌یافته براساس سلیقه مردم شکل می‌گیرند؛ موضوعی که می‌توان آن را یکی از عمده‌ترین ریشه‌های بی‌تفاوتی گروه‌ها و احزاب و موجودیت‌های سیاسی به مشکلات واقعی جامعه دانست. پدر معنوی جبهه ایستادگی، پرشور بودن انتخابات آینده را تکلیفی شرعی برای ادامه نهضت مقاومت، انقلاب و حفظ میراث شهدا دانست اما درباره  راه‌های افزایش مشارکت و ایده های سیاسی جریان متبوعش  توضیحی نداد. رضایی این را هم گفت که وقتی احزاب را تنها برای انتخابات بخواهیم تا افرادی را به حکومت بفرستیم و بعد تا انتخابات بعدی با احزاب خداحافظی کنیم، یعنی یک‌جای کار می‌لنگد، اما نسخه جدیدی ارائه نداد و به تاکید بر لزوم بازنگری درباره نقش احزاب در اداره کشور بسنده کرد؛ نقشی که به‌طور حتم اگر رقابت‌های خاله‌زنکی و دوقطبی‌سازی‌های جعلی و باندبازی‌های خطی و جناحی را از آن کم کنیم و ایده‌پردازی و تولید برنامه برای اداره کشور را با آن جایگزین کنیم، احتمالا تومنی دوزار با آنچه امروز دیده می‌شود تفاوت خواهد داشت.

 همزیستی مسالمت‌آمیز

محمدرضا باهنر دیگر سخنران نام‌آشنای نشست اخیر خانه احزاب بود. باهنر نیز هم‌قطارانش در احزاب و گروه‌های دیگر را به همگرایی و همزیستی مسالمت‌آمیز دعوت کرد و همین که خانه احزاب بعد از 20 سال امروز به چنین نقطه‌ای رسیده را به فال نیک گرفت. گویی اگر احزاب در انتخابات رعایت هم را بکنند و خوب و خوش و خرم دورهمی‌شان را بی‌سر و صدا برگزار کنند و به همزیستی مسالمت‌آمیزشان بپردازند و به تعبیر او در انتخابات با هم دوست و همگرا باشند و نارضایتی‌های اجتماعی را در بوق و کرنا نکنند، همه مشکلات حل شده و اصلا مساله‌ای برای حل‌کردن و شور و مشورت کردن و ایده دادن و برنامه به میان آوردن باقی نمی‌ماند. باهنر در ادامه فضای مجازی را بستری مناسب برای رشد شایعات خواند و با اشاره به تجربه شخصی‌اش دراین‌باره یادآور شد که چند سال قبل در فضای مجازی نوشته بودند «باهنر سلطان چای ایران است»؛ شائبه‌ای که سیاستمدار کهنه‌کار اصولگرا تلاش کرد خود را از آن بری کند.

  اصلاح‌طلب، اصولگرا هنوز تموم نیست

مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم سالاری هم «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» را شعار جریان‌هایی دانست که مردم را از حضور در انتخابات مایوس می‌کنند. عضو فراکسیون امید با تاکید بر اینکه احزاب نباید چنین شعاری را تکرار کنند چون از خارج کشور مطرح شده، این سوال را بدون جواب گذاشت که منتخبان اصولگرا و اصلاح‌طلب مردم در سال‌های گذشته بعد از حضور در بدنه قدرت چه تمایز واقعی نسبت به یکدیگر داشته و مهم‌تر از آن چه تاثیر محسوسی در بهبود وضعیت معیشتی‌شان گذاشته‌اند و در شرایطی که میان هر دو جناح تفاهم‌هایی اصولی بر موضوعاتی چون خصوصی‌سازی آموزش و بهداشت، وضعیت نظام بانکی، بهره‌برداری از ثروت‌های عمومی کشور، شفافیت حقوق و مزایای مدیران، سقف درآمد کارگران، سبک زندگی لاکچری مسئولان و... وجود دارد، اساسا چرا مردم باید همچنان بر چنین دوگانه‌ای متوقف بمانند؟

 تقصیر ما نیست!

حسین کاشفی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت هم تنها راه محقق‌شدن منافع ملی را انسجام و وحدت دانست و گفت در قانون اساسی به حضور و مشارکت مردم اشاره شده و اگر کم و کاستی در این حوزه مشاهده می‌شود قانون نقص ندارد و مساله به حاکمیت بازمی‌گردد.کاشفی هم سعی کرد پاورچین‌پاورچین از کنار این سوال عبور کند که اساسا مردم جز در محاسبات شب انتخاباتی، چه موضوعیتی برای احزاب دارند و گره‌گشایی از مشکلات‌شان، دغدغه چندم آنها به شمار می‌آید و اگر دغدغه‌ای هم برای این موضوع وجود دارد مشخصا راهکار هر حزب و گروه و دسته برای این مشکلات تاکنون چه بوده و از این به بعد باید چه باشد؟ این سوال هم البته در گفته‌های عضو اتحاد ملت بی‌پاسخ ماند که بهره‌برداری انتخاباتی گروه‌های سیاسی از آرای مردم و بعد، گذاشتن دست‌شان در پوست گردو تا انتخابات بعد چه نقشی در افت مشارکت احتمالی می‌تواند داشته باشد؟

آنچه در نشست خانه احزاب گذشت البته تنها برشی از واقعیت حاکم بر مناسبات احزاب و گروه‌های سیاسی است و در فاصله پنج‌ماه به انتخابات همچنان در بر پاشنه تکرار مکررات می‌گذرد. گروهی همچنان وحدت را یگانه راه بهبود انتخابات می‌دانند و گروهی ائتلاف را و گروهی دیگر ورود مستقل به صحنه رقابت را. رویه‌ای که اصلاح‌طلب و اصولگرا هم ندارد و تقریبا همه موجودیت‌های سیاسی این روزهای سپهر سیاست ایران را دربر می‌گیرد.

  بلاتکلیفی نقطه مشترک گروه‌های سیاسی

برخی هم البته در این میان همچنان میان حضور در انتخابات یا تحریم آن بلاتکلیفند. صحبت‌های اخیر رئیس دولت اصلاحات و بسیاری از هم‌فکرانش را در همین پارادایم بلاتکلیفی می‌توان تحلیل کرد. جایی که او از سویی تصریح می‌کند نباید انتخابات را تحریم کرد چون تنها راه اعمال نظر مردم است و از سوی دیگر یادآور می‌شود شرکت در انتخابات، غیر از لیست دادن در انتخابات است.

بازی می‌آییم- نمی‌آییم اصلاح‌طلبان و وحدت-کثرت اصولگرایان در حالی همچنان در حال تکرار است که به‌نظر می‌رسد با این دست‌فرمان نه با وحدت یا کثرت اصولگرایان قرار است اتفاقی به حال مردم بیفتد و نه تجربه ثابت کرده که با آمدن یا نیامدن اصلاح‌طلبان آب از آب تکان خورده. مضاف بر آنکه اساسا چاره‌ای جز حضور در انتخابات برای ادامه حیات گروه‌های سیاسی وجود ندارد و باز تجربه این‌طور نشان داده که قهر با آن ولو در حد تحریم چراغ‌خاموش، تبعات سنگینی را برای تحریم‌کنندگان به‌دنبال دارد.

هرچه هست مواضع این روزهای سیاسیون اصولگرا و اصلاح‌طلب بیش از هر چیز اثبات‌کننده فصلی‌بودن احزاب در ایران است چراکه هیچ‌کدام نه به بدنه‌ای واقعی پشت‌گرمند و نه از ایده‌ای کاربردی برای عرضه آن به افکارعمومی بهره می‌برند و گویا همه‌چیز به فضاسازی‌ها و دوگانه‌سازی‌های شب انتخابات واگذار شده است؛ دوقطبی‌هایی که عقلای قوم از همین حالا باید برای سوق دادن‌شان به سمت مسائل اصلی جامعه به‌دنبال چاره باشند.