
در سالهای اخیر، شکلگیری شرکتهای دانشبنیان بستر را برای طرح ایدههای نوی دانشجویی و تبدیل آنها به محصولاتی که هم نیاز جامعه باشند و هم بسترهای علمی را تقویت کنند، فراهم کرده است. تعداد زیادی از محققان، دانشمندان و اعضای هیاتعلمی دانشگاهی همپای دانشجویان و همدوش آنها در این مسیر همراه شدند و با کمک و حمایتهای دانشگاه و سرمایهگذاری در این زمینه توانستند با ایجاد پلی میان صنعت و دانشگاه، روند تولید علم را در کشور سرعت بخشند.
سهیلا سلحشورکردستانی، متخصص بیوشیمی و فوقتخصص بیولوژی مولکولی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و یکی از فعالان بخش صنعتی است که درحال حاضر بهعنوان بنیانگذار شرکت دانشبنیان «کیتوتک» مشغول فعالیت است. این شرکت تولیدکننده پانسمانهای نوین ترمیم زخم، بندآورندههای خونریزی در جراحیها برای استفاده بیمارانی که دچار مشکلات انعقادی هستند و همینطور ضدعفونیکنندههایی است که براساس تکنولوژی نانو تولید شدهاند. نتیجه 15 سال کارهای تحقیقاتی او و همکارانش، تاسیس شرکت دانشبنیانی شده که در حال حاضر بین 80 تا 85 نوع محصول در داخل کشور تولید میکند و محصولات آن به حدود 15 کشور جهان صادر میشود. با توجه به گستره فعالیتی این شرکت دانشبنیان در این سالها و حمایتهایی که دانشگاه صنعتی امیرکبیر داشته و تقویت بخش ارتباط دانشگاه و صنعت، تاکنون چهار تا پنجهزار شغل بهطور مستقیم ایجاد شده است.
او به دلیل اقدامات و فعالیتهایی که داشته، بهعنوان بانوی برگزیده صنعتگر از سوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر انتخاب شد. با توجه به تحریمهایی که در زمینه نفتی در کشور ایجاد شده و با کاهش فروش نفت باید به فکر راه دیگر جایگزین برای فروش نفت بود. در این میان، با توجه به گسترش فناوریهای جدید و نوپا در کشور در قالب شرکتهای دانشبنیان، این فناوریها را میتوان جایگزین درآمدهای حاصل از فروش نفت کرد. در گفتوگویی که «فرهیختگان» با بانوی برگزیده صنعتگر انجام داده، از او درباره بخشی از ابهامات و پرسشها پیرامون پژوهش و اهمیت آن در کشور و مطابقت ایدهها و محصولات با نیازهای روز جامعه و همچنین مرجعیتدهی مقالات ISI در کشور پرسیدیم که در ادامه میخوانید.
در ایران دستگاههای اجرایی اعم از دولتی و خصوصی تا چه اندازه به امر پژوهش اهمیت میدهند؟ و درواقع، جایگاه پژوهش در نظام اقتصادی، اجتماعی و آکادمیک کجاست؟
وظیفه اصلی در دانشگاهها پژوهش است و اینکه بتوانند ایدههایی را که مطرح میشوند، به محصولات مورداستفاده و محصولات جدیدی که ارزشافزوده بسیار بالایی دارند، تبدیل کنند. این روند در دانشگاهها ادامه دارد و نهادهایی هم در داخل کشور هستند، مانند نهاد فناوری ریاستجمهوری، ستاد فناوری نانو و سایر نهادهای دیگر که سعی میکنند به رشد این ایدههای نو و پژوهشهای انجام گرفته در سطوح تحقیقاتی کمک کنند تا بتوانند اینها را به سطوح بالاتری ارتقا دهند و در بازار عرضه کنند. این حمایتهایی است که در داخل کشور وجود دارد که اگر میزان آن بالاتر شود، بهطور قطع کیفیت پژوهشها و محصولات تولیدشده افزایش مییابد. نهادهای نام برده شده در 10 تا 12 سال گذشته، تلاشهای بیشتری را به صورت سیستماتیک انجام دادهاند و از ایدهها حمایت میکنند ولی هنوز هم جای زیادی وجود دارد که این حمایتها افزایش یابد و به رشد پژوهش و ایدههای نو و تبدیل آنها به محصولات با ارزشافزوده بالا کمک کنند.
برخی بر این باورند که دلیل دیدهنشدن طرحها و ایدهها، دوربودن تحقیقات و پژوهشها از نیازهای روز اجتماعی و اقتصادی است و درحقیقت، پروژههای پژوهشی توانایی ورود به فضای بازار اقتصادی و حل مشکل را ندارند. شما این مساله را قبول دارید؟
خیر. من به این شکل این مساله را قبول ندارم. در همه جای دنیا معمولا پروسه تکوین یک ایده به این شکل است که پژوهشهای بسیار زیادی انجام میشوند و در میان انواع ایدهها و مراحل مختلف پژوهش، بخشی از این ایدهها موفق میشوند که به مراحل بالاتر راه پیدا کنند و این یک پروسه طبیعی است که در همه کشورهای دنیا هزاران پروژه تحقیقاتی انجام میشود و تنها تعدادی از آنها هستند که با نیازهای جوامع مدرن و نیازهای کشورها همخوانی دارند و از این بین، تعداد انگشتشماری از آنها میتوانند ارتقا پیدا کرده و فرصت تبدیل شدن به محصول را پیدا کنند و جواب بخشی از جامعه مدرن را بیان کنند. به این شکل نیست که هر پژوهش و هر ایدهای که انجام میشود، قطعا باید به محصول خوب، نوین و مدرن تبدیل شود. در تمام پروسههای رشد دانش هم این را دیدهایم؛ هزاران هزار تحقیقات در دوران گذشته هم انجام شده و تعداد محدودی از آنها هستند که رشد میکنند و به محصولات نوین و مورداستفاده تبدیل میشود. در ایران هم بهعنوان مثال دانشگاه صنعتی امیرکبیر یا دانشگاههای طراز اولی که در کشور وجود دارند، به دانشجویان و محققان و استادان کمک میکنند بهطوری که در اساس پارکهای علم و فناوری، انکوباتورها و مراکز پژوهشی تاسیس شدهاند که در راستای پیشرفت محققان و دانشجویان هستند. در مراکز پژوهش، دانشجویان حضور پیدا میکنند و در فضایی رایگان و با استفاده از امکانات تحقیق که مرکز در اختیار آنها قرار میدهد، شروع به بررسی و مطالعه میکنند. با توجه به وجود چنین فضاهای علمی و پژوهشی در برخی دانشگاهها، باز هم تعدادی از ایدهها فرصت رشد پیدا میکنند و برخی از آنها موفق نمیشوند. از اینرو، این مساله را نمیتوان ضعف محقق یا نظام آموزشی دانست بلکه پروسهای طبیعی است و در بسیاری از کشورهای پیشرفته اقتصادی هم هزاران دانشجو وارد مراکز تحقیقاتی و مراحل تحصیلات تکمیلی و دکتری میشوند و این بدان معنا نیست که تمام ایدههایی که مطرح یا پروژههای تحقیقاتی که اجرا میکنند تبدیل به محصول شوند یا منجر به شکلگیری یک شرکت موفق شود. تعدادی از آنها براساس فاکتورهای اصلی مانند بهروز بودن، موردنیاز بودن و رقبایی که وجود دارند، میتوانند رشد کنند.
مرجعیتدهی به مقالات ISI و چاپ مقاله در ژورنالهای خارجی به حدی که در کشور ما رواج دارد و استادان مقاطع ارشد و بهویژه دکتری، دانشجویان را ملزم به ارائه مقالات میکنند، آیا در کشورهای دیگر هم تا این حد وجود دارد؟
مقوله رشد پدیده ارائه مقالات بهویژه مقالات ISI که دارای مرجعیت هستند، تقریبا در همه دنیا دیده میشود اما در بسیاری از کشورهای اروپایی و مراکز دانشگاههای سرشناس جهان این مساله وجود دارد که پژوهش انجامشده باید چاپ شود. اما در ایران اغراق در این زمینه وجود دارد و این به یک اصل تبدیل شده که تا این حد واقعا زیادهروی است. اما میتوان گفت در بسیاری از کشورهای دنیا این مقوله مورد پذیرش است که پژوهش انجامشده، قابلیت چاپشدن داشته باشد و بهعنوان یک شرط اساسی نیست، اما اگر فردی بهطور واقعی موفق به چاپ مقاله در مجلاتی شود که ISI هستند، یک نکته مثبت به حساب میآید. اما اینکه در شرایط کنونی ارائه مقالات ISI در ایران برای ورود به تحصیلات تکمیلی بهعنوان یک شرط اساسی مطرح میشود، زیادهروی است که باید روی آن تجدیدنظر انجام شود.
از طرف دیگر، زبان انگلیسی یک زبان بینالمللی است و حتی کشورهای فرانسه و آلمان هم که زبان اصلی آنها زبان انگلیسی نیست، این زبان را بهعنوان یک زبان بینالمللی پذیرفتهاند. اما به نظر من، اگر محققی مقاله خود را به زبان آلمانی منتشر کرد، به این معنا نیست که از اهمیت بالایی برخوردار نیست.
* نویسنده : ندا اظهری روزنامه نگار