
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ابوبکر البغدادی، سرکرده گروهک تروریستی داعش، پنج سال پس از پیام ویدئوییاش در مسجد نور موصل، یک پیام ویدئویی دیگر از خود منتشر کرد. داعش در خلال این چندسال، تمامی سرزمینهایی را که در عراق و سوریه تصرف کرده بود، واگذار کرد تا عملا «دولت اسلامی عراق و شام» در حد یک رویا باقی بماند. با وجود اینکه گروهک تروریستی داعش در حال حاضر در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد با این حال ویدئوی 18 دقیقهای ابوبکر البغدادی که دوشنبه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) از طریق کانال تلگرامی «الفرقان» از ارگانهای خبری داعش منتشر شده است، تمام نگرانیها درباره این گروهک تروریستی را بازتولید کرد. البغدادی در این ویدئو که در یک منزل ضبط شده، در جمع سه نفر از یارانش که صورت خود را پوشاندهاند، روی زمین نشسته است. چیدمان محیط اطراف او و حتی سلاحی که سمت راستش قرار دارد، نشان میدهد که رهبر داعش در حال تقلید نعل به نعل از اسامه بنلادن، رهبر القاعده است. اما مهمتر از چیدمان محیط اطراف، نوع سخن گفتن و اظهارات البغدادی است. او آرام و شمرده و گاهی با مکث کوتاه بین جملات سخن میگوید؛ مردمک چشمانش دائما درگیر سه نفری است که در سمت چپ او نشستهاند. در این ویدئو، ابوبکر البغدادی به پایان درگیریهای ماه مارس و شکست داعش در شهر باغوز، آخرین پایگاه داعش در شرق سوریه و نواحی مرزی با عراق، اشاره میکند. البغدادی در این فایل تصویری بارها و بارها غربیها را با عنوان «صلیبیون» تهدید میکند. وی در پیامش گفت که این گروه در هشت کشور مختلف ۹۲ عملیات انجام داده است. او میگوید حملات سریلانکا که منجر به کشته شدن ۲۵۰ نفر شد، به انتقام از شکست باغوز صورت گرفته است: «برادران شما در سریلانکا با انفجارهای انتحاری خود، قلوب اعضای توحیدی «دولت اسلامی» را تسکین دادند، و به این گونه در ایام عید پاک، لرزه بر بستر صلیبیون مسیحی افکندند تا انتقام خون برادران باغوز را بگیرند.» او البته این را هم گفت که «این بخشی از انتقامی است که صلیبیون باید در انتظار آن باشند.» باغوز، آخرین منطقه تحت تسلط داعش بود که ۲۲ مارس ۲۰۱۹ (اول فروردین ۹۷) به دست «نیروهای دموکراتیک سوریه» افتاد. در پی این آخرین نبرد، صدها تن از نیروهای داعش کشته شدند و هزاران نفر به اسارت درآمدند. در پی این شکست، بخشی از شبهنظامیان داعش به بیابانهای اطراف باغوز در خاک سوریه عقبنشینی کردند.
در این ویدئو البغدادی ادعا میکند که نیروهای داعش مشغول «جنگی فرسایشی» هستند تا به این ترتیب انتقام همرزمان کشته یا زندانیشده خود را بگیرند. او از آن دسته از ستیزهجویان که در غرب آفریقا حضور دارند میخواهد که حملات خود را علیه «جنگ صلیبی فرانسه و متحدانش» چندبرابر کنند. او دائما از انتقام میگوید و به حامیان پیام میدهد که باید همچنان بجنگند و میگوید که «خداوند ما را به جهاد و نه پیروزی» وعده داده است.
او همچنین میگوید پیکارجویانی در بورکینافاسو و مالی با داعش بیعت کردهاند و با اشاره به تظاهراتهای اخیر سودان و الجزایر میگوید که جهاد تنها راهچاره مقابله با «جباران» است. رهبران هر دو کشور در پی اعتراضات مسالمتآمیز عمومی از قدرت خلع شدهاند.
با این حال تصویر بغدادی در اواخر ویدئو دیگر دیده نمیشود و فقط صدای او در اشاره به حملات سریلانکا پخش میشود که نشان میدهد احتمالا این بخش بعد از تهیه ویدئوی اصلی ضبط شده است.
هرچند زمان دقیق ضبط این ویدئو مشخص نیست اما اشاره ابوبکر البغدادی به اتفاقات در الجزایر و سودان و حملات اخیر سریلانکا نشان میدهد بهتازگی این ویدئو ضبط شده است.
در پایان این ویدئو پوشههایی در اختیار البغدادی قرار میگیرد. یک نفر برای او درباره این پوشهها توضیحاتی میدهد. در این تصاویر، ولایت قفقاز، ترکیه، یمن و آفریقای مرکزی مشاهده میشود ولی اطلاعاتی بیشتر در این باره داده نمیشود که آیا این یک تهدید علیه این کشورهاست یا اطلاعاتی از نیروهای داعش در این کشورها در آن ثبت شده است.
بیدقت اما با نواخت بالا
اسلحه ابوبکر البغدادی که دقیقا در سمت راست او قرار دارد، همان سلاحی است که اسامه بنلادن رهبر القاعده نیز در ویدئوها و تصاویری که منتشر میکرد، آن را کنار خود داشت. این سلاح مدل کوتاه شده AK-74 با کالیبر ۳۹×5/54 ساخت شوروی سابق است. وزن این سلاح در حدود دو کیلو و ۷۰۰ گرم است. این سلاح در بازار غیرنظامی و ایالات متحده آمریکا با نام«کرینکوف» شناخته میشود. با وجود نواخت تیر بالای این سلاح (700 تیر در دقیقه) دقت بسیار پایین و برد کمی دارد. بنابراین AKS-74U را باید سلاحی دانست که در درگیریهای نزدیک یعنی فواصل زیر 200 متر برد مفید دارد به همین دلیل این نوع سلاح برای واحدهای نیروهای ویژه، خودروهای رزمی پیادهنظام، چتربازان، مهندسان نظامی، نیروهای پلیس و گاردهای امنیتی بسیار مناسب است.
تغییر لحن از خلافت به سازمان
سال 2014 و یک ماه پس از اشغال موصل و بخشهایی از عراق، بر اساس ویدئویی که داعش آن زمان منتشر کرد، ابوبکر البغدادی سرکرده داعش در مسجد النوری موصل بالای منبر رفت. در این ویدئوی 15 دقیقهای، او ردای خلافت بر تن دارد و خود را خلیفه مسلمانان میخواند و با لحنی مقتدرانه همه را به بیعت با خود فرامیخواند: «من ولی امر شما هستم... اگر مرا برحق میدانید به من یاری دهید. اگر مرا برحق نمیدانید به راه حق برگردانید و تا زمانی که من تابع پروردگار هستم، از من پیروی کنید.» او اما در ویدئوی تازهمنتشرشدهاش، به نظر میرسد چیزی از موصل به همراه ندارد. منبر مسجد، جایش را به یک خانه یا چادر داده؛ ردای خلافت هم لباسی دیگر شد و ادعای خلافت نیز به «وظیفه جهاد» تغییر کرده؛ حتی خبری از حضار هم نیست و سه نفر که او از آنان با عنوان «امرای مناطق» یاد میکند، حضور دارند. او در این ویدئو، از ضرورت انتقام صحبت میکند و به حامیانش پیام میدهد که باید همچنان بجنگند، او میگوید که «خداوند ما را به جهاد و نه پیروزی» وعده داده است. او با این کلمات، خلافت پایانیافته از جهت میدانی را از جهت فکری نیز ساقط میکند و مشابه یک رهبر «سازمانی» به جای رهبر دولت ادعایی عراق و شام سخن میگوید. البغدادی در اظهارات جدیدش دیگر بهدنبال تصاحب سرزمین برای توسعه وسعت خلافت نیست، او راهبردش را جنگ «فرسایشی» اعلام میکند و از افراد حاضر و دیگر اعضای داعش میخواهد که چنین سیاستی را در پیش بگیرند، و در حوزههای انسانی، نظامی، اقتصادی و هر آنچه به نظرشان میرسد دشمنان را دچار فرسایش کنند.
چرا مالی و بورکینافاسو؟
البغدادی خبر از بیعت گروههایی مسلح با داعش در دوکشور مالی و بورکینافاسو داده و گفته بیعت آنان را میپذیرد. یک ماه پیش گروهک تروریستی داعش در گزارشی از فعالیت خود در سه کشور «مالی، نیجر و بورکینافاسو» در آفریقا، از آن به نام «میدان وسیع جهاد علیه صلیبیها و مرتدها» یاد و ادعا کرد بیش از 30 نظامی فرانسوی و آمریکایی را اخیرا در آنجا کشته است.
اما این دوکشور در چه وضعیتی هستند که داعش توانست در آنها دست به جذب گروههای مسلح بزند؟ سال 2012 نظامیان در اعتراض به ناکامی «آمادو تومانی توره»، رئیسجمهور مالی در مبارزه با شورشیان طوارق وی را با کودتا از کار برکنار کردند. طوارق نام قومی بزرگ از اقوام بربر در شمال آفریقاست که در صحرای آفریقا زندگی میکند و با یک میلیون و 500 هزار نفر جمعیت به قبایل متعدد تقسیم شدهاند. قوم طوارق در کشورهای نیجر، مالی، الجزایر، لیبی و بورکینافاسو پراکنده هستند، ولی موطن اصلی آنها منطقه «ازواد» در شمال مالی است. در دهههای گذشته نیز این قوم علیه دولتهایی مانند چاد و نیجر قیام کرده و خواستار پایان دادن به انزوای خود و برخورداری از سهم بیشتری از درآمدهای فروش فلزات گرانبها از جمله اورانیوم شده بودند.
اما کودتا بر ناآرامیها و سطح شورش طوارق افزود و آنها در مناطق شمالی مالی اعلام استقلال کردند. در این اقدام دو گروه «جنبش آزادیبخش ملی آزاواد» که از جداییخواهان قوم طوارق تشکیل شده و همچنین گروه «انصار دین»، که در فرانسه به نام القاعده مغرب عربی شناخته میشود، نقش داشتند. احتمال دارد گروه انصارالدین که پیشتر با القاعده بیعت کرده بود، این بار با جدایی از این گروه به داعش پیوسته باشد. احتمال بسیار خطرناک دیگر پیوند القاعده و داعش میتواند باشد. البته بهتازگی نیروهای داعش امارت صحرا در جنوبی مالی را تاسیس کردند.
اوضاع در بورکینافاسو هم چندان متفاوت از مالی نیست. تروریستها در این کشور بهراحتی میتوانند دست به کشتار بزنند. روز یکشنبه، درست یک روز قبل از انتشار ویدئوی سخنرانی ابوبکر البغدادی و درخواست او از اعضای داعش برای کشتار مسیحیان، تروریستها با حمله به یک کلیسا در این کشور پنج تن را کشتند. این اولین حمله به یک کلیسا در بورکینافاسو از سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون محسوب میشود.
در مجموع میتوان گفت وجود ناآرامیها در مالی و بورکینافاسو؛ وجود یک ارتش غیردولتی ساختارمند و دارای پیوندهای مشخص با القاعده و همچنین حضور نظامیان اروپایی و آمریکایی در این کشورها باعث شده داعش تمرکز خود را به سمت این قاره ببرد. این گروه اگر در غرب آسیا نتوانست قدرت خود را به دلیل حضور ایران و روسیه در سوریه تثبیت کند اما در آفریقا کمتر دولت مقتدری یافت میشود که توان ایستادگی در برابر تروریستها را داشته باشد.
اعلام تلویحی تغییر خطمشی
ابوبکر البغدادی قرار بود با حمایت آمریکا، اروپا و دلارهای نفتی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، دولت بشار اسد را سرنگون کند. آنان در سوریه پیشروی قابلتوجهی داشتند و مسیر را به سمت عراق ادامه دادند تا پس از سرنگونی دولت عراق به سمت ایران و تشکیل ولایت خراسان بیایند. اما ایران و متحدانش در نبرد با داعش هر دو پایتخت خودخوانده داعش یعنی رقه و موصل را بازپس گرفتند تا رویای دولت اسلامی هیچگاه تعبیر نشود. در آن ایام ابوبکر البغدادی هیچویدئویی منتشر نکرد تا به نیروهایش انگیزه مبارزه بدهد اما حالا که آخرین شهر یعنی باغوز را از دست دادهاند، به میدان آمده است. آیا تمام شهرها و مناطقی را که ایران، حشد الشعبی، حزبالله و سوریه آزاد کردند، اهمیت نداشته و تنها باغوز برای خلیفه داعش مهم بوده است؟ و تنها شهری که توسط نیروهای کرد تحت حمایت آمریکا آزاد شده، اهمیت داشته و باعث شده است بغدادی مقابل دوربین بنشیند؟ به نظر میرسد مساله این نیست و سرکرده داعش در یک رودربایستی با نیروهایش گرفتار شده است. او بهخوبی میداند دیگر داعش- حداقل در غرب آسیا- امکان قدرت یافتن ندارد و ایده خلافت اسلامی حداقل در این منطقه به پایان رسیده است. اعلام شکست این ایده، به معنای پایان داعش است اما البغدادی نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد. او نیاز به ساخت یک دشمن دارد تا به بهانه ادامه نبرد، جمع پراکنده نیروهایش حفظ شود. این دشمن نه کردها که حامیان آنان هستند. البغدادی این حامیان را نه آمریکا یا اروپا که تمام مسیحیان میخواند و از جنگهای صلیبی میگوید. او با وجود اینکه نقش اصلی در نابودی داعش را ایران و متحدانش برعهده داشتند، مسیحیان را عامل شکست داعش خوانده تا به این بهانه اقدام به تهییج نیروهایش علیه غرب کند.
ابوبکر البغدادی و گروهکش ایجاد یک دولت را اولویت خود میخواندند. اگر به این سمت حرکت کنند که به جای ایجاد دولت، صلیبیون را هدف قرار دهند، یعنی آنان دچار یک چرخش در اولویتهایشان شدهاند. مسیری که داعش در حال حرکت در آن است، برای کارشناسان امنیت بینالملل بسیار آشناست. این همان مسیری است که سالها قبل گروهک تروریستی القاعده به دنبال آن بودند. ایمن الظواهری و پیش از آن اسامه بنلادن معتقد بودند که تمرکز باید روی حمله به ایالات متحده آمریکا باشد. آنان لزوم مبارزه با «دشمن دور» را اولویت میدانستند و نسبت به ایجاد دولت پیش از فراهم آمدن شرایط لازم بدگمان بودند. تغییر خطمشی داعش از تصاحب زمین به هدف قرار دادن صلیبیون (اروپا و آمریکا) به معنای نزدیکی نگاه داعش و القاعده است. این خطری است که از ماهها پیش کارشناسان مسائل امنیتی به آن اشاره کرده و هشدار داده بودند که این اتحاد میتواند دوره جدیدی از ناامنی را در سراسر جهان گسترش دهد.
همگرایی داعش و القاعده
با وجود برخی اختلافات، داعش و القاعده در کلیت خود بهواسطه پیوندهای شخصی متعددی یکپارچه هستند. دانیل بیمن در اندیشکده بروکینگز در این باره نوشت بسیاری از افرادی که جزئی از جنبش افراطگرایی هستند- بهویژه خارج از هسته عراق و سوریه - خود را براداران یکدیگر میدانند و مایل به طرفداری از یک جانب (داعش یا القاعده) نیستند. توجه به منابع مالی و تامین نیروی انسانی یکسان نیز دیگر زمینههای تسهیلکننده اتحاد آنهاست. سه سال پیش بروس هافمن یکی از اندیشمندان حوزه تروریسم گفته بود امکان ادغام این دو گروه وجود دارد.
اولین بار در آوریل 2017 و «ششمین کنفرانس امنیتی مسکو» نسبت به مذاکرات پنهان این دو گروه تروریستی هشدار داده شد. در این کنفرانس، «والری ممیوریکوف»، از مقامات پیمان سازمان امنیت جمعی، گفت: «اطلاعاتی در دست است که نشان میدهد مذاکراتی میان داعش و القاعده برای پشت سر گذاشتن اختلافات و تبدیل آنها به یک اتحادیه در جریان است. اگر چنین شود چه پیامدهایی خواهد داشت؟» این کارشناس امنیتی روس تاکید کرده بود که اگر چنین شود تهدید تروریستی در جهان چندین برابر خواهد شد. همین موضوع باعث شد که «سرگی کوژیتیف»، معاون رئیس یکی از بخشهای سازمان امنیت خارجی روسیه، برای اولینبار به صورت علنی در اوایل سپتامبر گذشته اعلام کند که «نیروهای ویرانگر تروریستی تازهای با توانی گسترده در راه است، زیرا تروریستهای داعش و القاعده در پی ایجاد نهادی هستند که احتمالا منابع مادی و انسانی ویژه خودش را داشته باشد و این یعنی جهان در برابر چالش خطرناک و کشندهای قرار گرفته است.»
ناظران سازمان ملل متحد نیز در ماه آگوست گذشته در گزارش مفصلی در ارزیابی وضعیت گروههای تروریستی تاکید کردند که القاعده همچنان قدرت خود را حفظ کرده و در برخی مناطق خطر آن از داعش بیشتر است و هشدار دادند که احتمال همکاری مشترک میان این دو گروه برای آغاز عملیات نظامی در کشورهای مختلف بالاست.