تاریخ : Thu 22 Nov 2018 - 06:43
کد خبر : 23593
سرویس خبری : دانشگاه

وابستگی دانشگاه‌های ایرانی به دولت 2.5 برابر دانشگاه‌های معتبر دنیا

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

وابستگی دانشگاه‌های ایرانی به دولت 2.5 برابر دانشگاه‌های معتبر دنیا

میانگین وابستگی اقتصادی ایران ۷۵درصد است. این عدد در دانشگاه‌های معتبر حدود ۳۰درصد است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دومین همایش تحلیل مسائل و تامین منابع مالی در آموزش عالی روز گذشته در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد؛ همایشی که با ترسیم فضای موجود دانشگاه‌ها در حوزه درآمدهای آن از اینکه بودجه اصلی دانشگاه‌ها از دولت‌ها است، انتقاد جدی می‌کرد. چند سالی می‌شود که یکی از دغدغه‌های اصلی دانشگاه‌ها این شده که چگونه هزینه‌های خود را تامین کنند و این مساله از زمانی که تحریم‌ها شکل جدی به‌خود گرفت یا اینکه فروش نفت با نوساناتی مواجه شد، جدی‌تر شده است، چراکه دانشگاه‌ها دریافتند از پس هزینه‌های جاری خود نیز برنمی‌آیند و باید فکری کرد. نگاهی به تجربه‌های دانشگاه‌های مهم دنیا نشان می‌دهد که دانشگاه‌های مطرح نیز از یک سبد درآمدی (به‌طور مثال بودجه دولت یا شهریه) واحد برخوردار نیستند و سبد درآمدی آنها متنوع است. البته بنا به رویکردی که دانشگاه‌ها دارند، سهم این هزینه‌ها متفاوت است. ممکن است دولت به یک دانشگاه بودجه بیشتری اختصاص دهد و در دانشگاهی دیگر سهم درآمدهای اختصاصی دانشگاه بیشتر باشد. چیزی که از نظر من در این همایش نیز مغفول بود، همین نکته بود که قبل از پرداختن به این موضوع که چگونه سبد درآمدی دانشگاه‌ها را متنوع کنیم، باید به این پرسش پاسخ دهیم که از کدام دانشگاه، چه انتظاری داریم؟ آیا از همه دانشگاه‌ها می‌خواهیم به ماهیت علم و هستی و دانش فکر کنند؟ آیا از دانشگاه‌ها می‌خواهیم منویات دولت‌ها را تامین کنند؟ آیا از دانشگاه می‌خواهیم نیازهای صنعت را جوابگو باشد؟ آیا از دانشگاه می‌خواهیم صرفا آموزش دهد یا صرفا پژوهش کند؟ به‌نظر می‌رسد در صورت پاسخ به این سوالات است که می‌شود پس از آن گفت در کدام دانشگاه با فلان ماموریت خاص آیا سهم دولت بیشتر باشد یا سهم درآمد از ارتباط با صنعت یا مثلا شیوه‌های کمتر توجه‌شده‌ای چون وقف. به‌هر حال این همایش حاوی اطلاعات مفیدی بود که می‌تواند برای صاحبان اندیشه مثمرثمر باشد.


  چالش‌های مهم دانشگاه‌ها چیست؟

سخنران اول این همایش دکتر محمدتقی نظرپور، معاون اداری، مالی و مدیریت منابع وزارت علوم بود. او تاکید داشت ما نمی‌خواهیم بودجه دولت را در سبد درآمدی دانشگاه‌ها صفر کنیم، بلکه مقصود تنوع این سبد و نیز توجه به راه‌های جدید است. معاون وزیر علوم گفت: «یکی از رویکردهایی که برای تحقق این مهم ضروری بوده و مسیری است که دانشگاه‌های نسل سوم و چهارم آن را طی کرده‌اند، بسترسازی مناسب برای نقش‌آفرینی دانشگاه‌ها در توسعه اقتصادی و اجتماعی از طریق کاهش وابستگی به بودجه دولتی و افزایش درآمدهای جدید و پایدار به‌عنوان مزیت رقابتی آنهاست.»

وی همچنین بیشترین چالش‌هایی را که دانشگاه‌ها با آن مواجه هستند، پاسخ به سوالات زیر دانست؛ سوالاتی از این قبیل که دانشگاه‌ها چگونه منابع مالی خود را افزایش دهند؟ چگونه منابع مالی خود را متنوع سازند؟ چگونه تخصیص بهینه منابع به شکل مناسب در داخل دانشگاه شکل بگیرد و مدیریت شود؟ چگونه دانشگاه‌ها با وجود این مشکلات از پس مسئولیت‌های اجتماعی خود برآیند و استقلال سازمانی خود را حفظ کنند؟ این مقام مسئول آمار مهمی نیز ارائه کرد. به گفته او، در حال حاضر حداقل 77 درصد از دانشجویان کشور در دانشگاه‌های شهریه‌پرداز و حداکثر 23درصد از دانشجویان در دانشگاه‌های دولتی مشغول تحصیل هستند، بنابراین روند تنوع‌بخشی به منابع و طراحی مدل جامع درآمدزایی باید به نحوی صورت پذیرد که شبهه خصوصی‌سازی 23درصد دانشگاه‌های دولتی موجود را نداشته باشد.

  نگاهی به منابع درآمدی دانشگاه‌های ایران و جهان

نگاهی به آمارهای این مقام مسئول نشان می‌داد که برخلاف سه دانشگاه مطرح دنیا که سهم کمک‌های دولتی در آن زیر 50 درصد است، اما در ایران دانشگاهی که کمترین کمک را از دولت می‌گیرد، سهم 57 درصدی دارد. این موضوع در حالی است که هرچه به سمت دانشگاه‌های سطوح پایین‌تر می‌رویم، سهم دولت در کمک به دانشگاه بیشتر می‌شود. نکته جالب توجه این موضوع که البته دکتر نظرپور به آن اشاره نکرد این بود که سهم بودجه خدمات آموزشی یعنی همایش درآمد از محل شهریه دانشجویی سهمی بیشتر از سهم درآمدهای پژوهشی دارد و این یعنی دانشگاه‌ها تنوع‌بخشی به سبد درآمدی و جبران کاستی‌های بودجه‌ای را اشتباه فهمیده‌اند و به‌جای آنکه سهم خدمات پژوهشی را افزایش دهند، جبران درآمد را در فروش آموزش دیده‌اند! در این زمینه تنها دانشگاه شریف و صنعتی اصفهان هستند که نسبتی معکوس دارند.

  برای تنوع‌بخشی چه چیزی مهم است؟

دکتر نظرپور که ظاهرا در اجرای تنوع‌سازی منابع دانشگاه‌ها یک نگرانی هم داشت، این نگرانی را این‌طور شرح داد: «شرایط موجود و مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور اگرچه ضرورت توجه به این بحث را افزایش می‌دهد، اما باید به این نکته توجه شود که تصمیم‌گیری در شرایط موجود منجر به تغییر مسیر دانشگاه‌ها به راهی نادرست نشود.»

وی درنهایت به تشکیل کارگروه‌های تخصصی در این زمینه در وزارت علوم اشاره کرد که عناوین مطرح‌شده در کارگروه‌های فرعی به این شرح است: «جهت‌گیری افزایش سهم درآمدها از پ‍‍ژوهش و فناوری به جای درآمدهای آموزشی، استقرار نظام بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد؛ راهکارهای جدید برای گسترش استفاده از ظرفیت خیرین و تنوع‌بخشی و ایجاد منابع پایدار آموزش عالی.»

این مقام مسئول چند ملاحظه هم داشت که از نظر او و دستگاه متبوعش بسیار مهم و کلیدی است؛ ملاحظاتی از جمله اینکه دانشگاه‌ها از ورود مستقیم به سرمایه‏گذاری با مدیریت دولتی اجتناب کنند یا اینکه اتخاذ رویکردهای سیاستی در بین دانشگاه‌های سطح یک، دو و سه در افزایش درآمد اختصاصی متفاوت است. او همچنین تاکید داشت مسئولیت اجتماعی دانشگاه‌ها در توسعه کشور، مسئولیتی همه‌جانبه است و تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را دربر می‌گیرد، بنابراین نباید توجه به درآمدزایی در آموزش عالی به‌گونه‌ای باشد که از توجه به سایر وجوه غفلت شود.

  هزینه تمام‌شده تربیت دانشجو چقدر است؟

دکتر دین‌محمدی، عضو هیات‌علمی دانشگاه زنجان از دیگر سخنرانان این همایش بود. او سال‌هاست تلاش می‌کند مدل مطلوبی برای تعیین فرمول بودجه‌بندی دانشگاه‌ها ارائه دهد و در این زمینه دستاوردهای بسیار خوبی نیز داشته است. وی در یکی از اسلایدهای خود که شاید مهم‌ترین اسلاید ارائه‌شده از سوی وی باشد، مربوط به برآورد قیمت تمام‌شده دانشجو در شرایط مطلوب (یعنی شرایطی که با نوسانات خاص مواجه نشود) در سال 98 است. مطابق محاسبات وی، هزینه تربیت دانشجو در دوره یک‌ساله کارشناسی به‌طور میانگین 210000000 ریال، در دوره یک‌ساله ارشد 400000000 ریال و در دوره یک‌ساله دکتری به‌طور میانگین 710000000 ریال است؛ رقمی که مجموع آن قابل‌توجه است.

 

 

 

* نویسنده : محمد رضایتی دبیر دانشگاه و علمی