تاریخ : ۱۱:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۶
کد خبر : 23428
سرویس خبری : دانشگاه

علم کافی نیست

یادداشت/ دکتر روح‌الله فکوری موسس بیمارستان شفا خرم‌آباد

علم کافی نیست

علم نمی‌تواند در خلأ و بی‌ارتباط با زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی رشد کند، بلکه علم هم مانند سایر فعالیت‌های فکری و فرهنگی بشر، از تعامل با مصلحت‌های اجتماع شکل می‌گیرد و تنها در فضایی تعاملی و در نتیجه تاثیر و تأثر بر حوزه‌های دیگر است که می‌توان به رشد علمی در جامعه‌ای امیدوار بود.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در سال 1620 میلادی، فرانسیس بیکن بیانیه‌ای علمی به نام «ابزارنوین» منتشر کرد و در آن اثر عنوان کرد که دانایی، توانایی است. بیکن در بیانیه‌اش گفته بود: «آزمون واقعی دانش این نیست که صحت داشته باشد؛ بلکه این است که ما را قدرتمند کند، کارایی داشته و سودمند باشد.»
 
سال‌ها قبل از بیکن اما فردوسی بزرگ بیت «توانا بود هر که دانا بود» را سروده بود تا اهمیت قائل شدن برای علم و دانش را به نام ایرانیان ثبت کند. 
 
اهمیت دانایی و تاثیر آن بر تمامی وجوه زندگی انسان‌ها حقیقتی است که در همه عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وجود دارد و نمی‌توان از آن چشم‌پوشید. حقیقت این است که در همه زمینه‌ها، از صنعت و کشاورزی و پزشکی گرفته تا بانکداری و کشتیرانی و حتی جنگ؛ هر طرف که داناتر است، تواناتر و قدرتمندتر است. 
 
در جنگ جهانی اول هنگامی که همه کشورهای درگیر، در باتلاق جنگ سنگری بی‌پایان گرفتار شده بودند، این دانشمندان و مهندسان بودند که با کشف و اختراع انواع هواپیماهای شکاری، بمب‌افکن‌ها، گازهای سمی، تانک، زیردریایی و مسلسل‌های اتوماتیک، جنگ را به نفع ارتش‌های خود به پایان رساندند و البته این کارکرد نامطلوب از دانش نیز حقیقتی است که باید در جای خود مورد توجه قرار گیرد. 
 
در جنگ جهانی دوم نیز وقتی ایتالیایی‌ها که متحد آلمان بودند، موسولینی را سرنگون و تسلیم متفقین شدند و ارتش‌های انگلیس، شوروی و آمریکا در حال پیشروی به سمت آلمان بودند، آنچه آلمانی‌ها را امیدوار می‌کرد تا در مقابل این حملات مقاومت کنند، چشم امید به دانشمندانی بود که به‌زودی سلاحی کارآمدتر از همه سلاح‌های متفقین خواهند ساخت! گرچه اینچنین نشد و رقبا که البته در توانمندی‌های علمی، جلوتر بودند، با اختراعی مهیب جنگ را به نفع خود به پایان بردند. تا همین 200 سال پیش تقریبا تمام مردم دنیا، صاعقه را ناشی از خشم خدا و عذاب الهی می‌دانستند و در آن تردیدی نداشتند. وقتی بنجامین فرانکلین با یک آزمایش ساده نشان داد که رعد و برق چیزی جز یک جریان ساده الکتریکی نیست و براساس آن برق‌گیر را اختراع کرد، سرانجام بشر پاسخ یکی از هزاران سوال خود را گرفت. 
 
تا همین اواخر بیماری‌ها هم ماهیت مبهم و رازآلودی داشتند. در 1199 میلادی شانه چپ ریچارد شیردل، پادشاه انگلیس، مورد اصابت پیکانی قرار گرفت و ظرف چند روز عفونی شد. از آنجا که تنها چاره عفونت برای جلوگیری از «قانقاریا» یا همان «گانگرن» در آن زمان و حتی تا قرن 19 میلادی فقط قطع عضو بود و شانه را نمی‌شد قطع کرد، ظرف دو هفته با علائمی که امروز شوک سپتیک نامیده می‌شود، درگذشت؛ در حالی که درمان چنین جراحاتی، امروزه به راحتی قابل انجام است، چراکه در سال 1815 بعد از نبرد واترلو، کوهی از دست و پای قطع شده برای جلوگیری از گانگرن توسط نجاران و قصابانی که وارد ارتش شده و در اختیار یگان پزشکی قرار گرفته بودند، ایجاد شد.
نکته پنهان در همه این تجربیات تاریخی این است که علم نمی‌تواند در خلأ و بی‌ارتباط با زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی رشد کند، بلکه علم هم مانند سایر فعالیت‌های فکری و فرهنگی بشر، از تعامل با مصلحت‌های اجتماع شکل می‌گیرد و تنها در فضایی تعاملی و در نتیجه تاثیر و تأثر بر حوزه‌های دیگر است که می‌توان به رشد علمی در جامعه‌ای امیدوار بود. شرایط امروز ایران نشان می‌دهد با وجود اندوخته‌های علمی فراوان و سطح دانایی روبه‌رشد آحاد جامعه، هنوز نتوانسته‌ایم از این انباشت گرانبها چندان استفاده‌ای بکنیم و اکثر فرآیندهایی که مصالح و امور جاری جامعه ما را شکل می‌دهد، به دور از دستاوردهای علمی و در خلأ دانایی و تنها براساس تجربیات محدود همراه با سوگیری طراحی و اجرا می‌شوند. باید توجه داشت که علم فعالیتی بسیار پرخرج است و به توجیه مذهبی و پشتیبانی سیاسی و اقتصادی نیازمند است و علت اساسی عدم پیشرفت علمی ما و همچنین فقدان مبنای علمی در قوانین مصوب و برنامه‌های اجراشده در کشور را باید در عدم هماهنگی و مساعدت بین این سه دانست. اینکه به‌رغم افزایش صعودی تعداد دانشگاه‌ها و دانشجویان، پیشرفت واقعی علمی نداریم، ریشه در همین مساله دارد. پیشرفت علمی به تقویت متقابل علم، اقتصاد و حکومت (سیاست) بستگی دارد و این سه باید همدیگر را تقویت کرده و در یک راستا باشند تا بتوان به رشد علمی کشور و اصلاح روندهای جاری امیدوار بود.