
سارا هومشندی؛ فرهیختگان آنلاین: دخترم! اگر این سد شکست، همه این سرزمینها، همه این انسانها به مصیبتی دچار میشوند که تاریخ گذشته مغولها در مقابل آن هیچ خواهد بود. اما چه کنم که حتی در دولت رسمی ما و حتی برخی روشنفکرنماها میخندند و فکر میکنند ما برای بقای یک شخص ـ بشار ـ میجنگیم، نمیدانند این جبهه دفاع از انسانیت است نه فقط دفاع از اسلام؛ این جبهه دفاع از اسلام است نه فقط از شیعه؛ این جبهه دفاع از ایران است نه فقط دفاع از شیعه؛ این جبهه دفاع از همه انسانهای بیخبر در خانهها و خیابانها و تجارتخانههاست(دستنویس سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی به دخترش خانم زینب سلیمانی).
یک سال پیش، پس از سقوط حکومت بشار اسد و برگزاری جشن برخی مردم سوریه و بعضی اعراب سایر کشورها و ادعای ظهور «سوریه جدید»، خیلیها که تروریست بالفطرهای چون ابومحمد جولانی با سابقه فرماندهی در داعش و القاعده را بهتر از بشار میپنداشتند، امروز سوریه را حدس نمیزدند! حتی برخی دولتمردان و روشنفکران ساده ایرانی نیز تصور کردند تروریستها از اسد بهترند! اوضاع امروز سوریه، قرار گرفتن یکسوم زمین و کل آسمان آن در اختیار رژیم صهیونیستی، کشتارهای وسیع تکفیریها علیه هر کس مخالفشان باشد، اعدامهای میدانی و گسترش فقر و بیثباتی اقتصادی با وجود لغو تحریمهایی نظیر سزار، نشان داد از لوله تفنگ دمکراسی بیرون نمیآید!
۱ـ تشدید تجاوزات رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه، تجزیه غیررسمی ۳ استان آن، هرج و مرج داخلی و قتلعامهای فرقهای انجامشده علیه مردم آن کشور، تاکید بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر و اسرائیل کاتس، وزیر جنگ وی بر حضور دائم رژیم در کوه حرمون، بلندیهای اشغالی جولان و قنیطره، سکوت مشکوک تروریستهای حاکم بر دمشق و اصرار آنها بر عدم پاسخگویی به تجاوزات گاه و بیگاه رژیم، همراه با فروپاشی اقتصادی، همگی نشان میدهد سوریه پسابشار بسیار بدتر از سوریه زمان اوست.
۲ـ وقتی مدافعان ایرانی حرم برای دفاع از حرمهای پاک و مطهر اهل بیت راهی سوریه شدند، برخی به کنایه آنها را مدافعان اسد نامیدند؛ در حالیکه از آنجا که شم سیاسی نداشتند و ظاهربین بودند، امروز سوریه و حتی ایران را نمیدیدند. اگر بشار اسد همچنان حاکم دمشق بود، جنگ ۱۲ روزه هرگز رخ نمیداد؛ دلیل؟ جنگندههای اف ۳۵ آمریکایی رژیم صهیونی، در آسمان سوریه بود که سوختگیری کردند و بدون انجام آن، هرگز نمیتوانستند تا ایران برسند؛ بیش از ۲ دهه ممانعت و مقاومت اسد بود که اجازه نمیداد نیروی هوایی رژیم تا ایران برسد. سوریه که از دست رفت، رژیم با فراغ بال از یک کشور محور مقاومت که محل امن ارسال سلاح برای حزبالله هم بود، آسوده شد.
۳ـ نکته مهم دیگر تکفیریها هستند. حلقآویز کردن خردسالان، زندانی کردن افراد در قفس و آتش زدنشان، روان کردن جوی خون در پی قتلعام افراد در کوچه و خیابان، کندن پوست افراد، قتل همزمان ۲ هزار سرباز عراقی در پایگاه اسپایر، کشتن بیدلیل مردم عادی و سلاخی آنها مانند گاو و گوسفند و آویزان کردنشان در معابر و هر جنایت دیگری را داعش و تحریرالشام و جبهةالنصرة و سایر این قبیل گروهها که شوربختانه نام مسلمان هم بر خود نهادهاند، مرتکب شدند. اینها مواردی است که در دهه اخیر در سوریه و عراق از تروریستهای تکفیری سر زد؛ چیزهایی که بعید است حتی چنگیز مرتکب شده باشد و همان طور که حاجقاسم عزیز نوشتهاند، جنایات مغول در برابر آنها هیچ بود! حال که سوریه همزمان در اختیار وحشیهای دارای سوابق داعشی و صهیونیستهایی است که کسی جز قوم یهود را حتی انسان محسوب نمیکنند!
۴ـ نخستین کاری که دولت شورشیان پس از استقرار در دمشق کرد، اخراج مقامات تمام گروههای مقاومت از دمشق بود. جولانی و دار و دستهاش با این اقدام دست خود را به سوی صهیونیستها دراز کردند و پالس دادند ما با شما هستیم. سپس تقاضا کردند به توافق آبراهام بپیوندند و اسرائیل را به رسمیت بشناسند. همان جهادیهای سابق که در شعارهایشان از آزادی قدس دم میزدند، به محض قدرت گرفتن، سعی در گرفتن عکس یادگاری با نتانیاهو داشتند! ۵ـ اهمیت کار بزرگ مدافعان حرم و در رأس آنها، سیدالشهدای مقاومت، حالا بیشتر مشخص میشود زیرا اینهایی که ماندهاند، پسماندههای تروریستها هستند و بسیار هم ضعیف شدهاند. ا
گر خونهای پاک جوانان عزیز و حبیب بن مظاهرهای زمان نبود و این گروهکها در دوران اوج خود به قدرت میرسیدند، یقینا دنیا را به آتش میکشیدند و نه مسلمان و نه مسیحی و نه هیچ متدین به ادیان دیگری از آنها و شدت وحشیگریهایشان در امان نبود. خدمت بزرگ حاجقاسم شهید به انسانیت بود. او این تروریستها که در خوی درندگی مانندشان در تاریخ انسانیت نبوده را تار و مار کرد و حمله به ایران را اقلا یک دهه به تاخیر انداخت. گفتن اینکه این «ابرانسان» بینظیر برای دفاع از اسد اقدام کرد و نه انسانیت و جهان، ظلم به ایشان و تمام مدافعان حرم است. تاریخ این را ثابت کرد. این سخن برخی منتقدان بیانصاف دردناک است؛ بویژه برای خانوادههای مکرم شهدای مدافع حرم. آنها که هم شهید دادهاند و هم زخم زبان میشنوند.