
هالیوود بارها ثابت کرده که تاریخ جنگ جهانی دوم برایش منبعی پایانناپذیر از روایتهای سینمایی است. از «فهرست شیندلر» تا «دانکرک»، هر بار که به این دوره بازگشته، فیلمی ساخته که نهتنها در گیشه موفق بوده بلکه در جشنوارهها و جوایز معتبر جهانی هم درخشیده است. دلیل این بازگشت مداوم، جذابیت بیپایان پرسشهای اخلاقی و انسانی جنگ است؛ پرسشهایی که هنوز هم مخاطب امروز را درگیر میکند. این بار، تمرکز بر دادگاه نورنبرگ و محاکمه هرمان گورینگ، نشان میدهد که سینما به سراغ یکی از حساسترین لحظات تاریخ رفته است؛ لحظهای که جهان برای نخستین بار تلاش کرد عدالت را در برابر جنایتهای جمعی برقرار کند.
دادگاه نورنبرگ پس از پایان جنگ جهانی دوم برگزار شد و رهبران نازی را بهخاطر جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت محاکمه کرد. این دادگاه نهتنها نقطه عطفی در تاریخ حقوق بینالملل بود، بلکه برای نخستین بار مفهوم «مسئولیت فردی» در برابر جنایات جمعی تثبیت شد. اسناد و شواهد ارائهشده در این محاکمه، از فیلمها و گزارشهای میدانی گرفته تا شهادت بازماندگان، تصویری تکاندهنده از ابعاد فاجعه انسانی جنگ را آشکار کرد. حضور گورینگ در جایگاه متهم، با دفاعیات پرهیاهو و تلاش برای مشروعیتبخشی به اعمال نازیها، دادگاه را به یکی از پرتنشترین محاکمات تاریخ بدل کرد. این شواهد تاریخی امروز هم اهمیت دارند، زیرا نشان میدهند چگونه جامعه جهانی برای نخستین بار تلاش کرد مرزهای اخلاق و قانون را در برابر قدرت ترسیم کند.
فیلم «نورنبرگ» با الهام از این شواهد ساخته شده و تلاش دارد فضای پرتنش دادگاه را بازسازی کند. روایت فیلم بر رابطهی روانپزشک ارتش آمریکا با گورینگ تمرکز دارد؛ رابطهای که از یک بررسی پزشکی فراتر میرود و به جدالی فلسفی درباره ماهیت شر و مسئولیت فردی تبدیل میشود. کارگردان جیمز وندربیلت با دقت در جزئیات تاریخی، طراحی صحنههای دادگاه و استفاده از نور و موسیقی، فضایی خلق کرده که هم مستندگونه است و هم جذابیت سینمایی دارد. این اثر نشان میدهد که چگونه میتوان تاریخ را با زبان هنر بازگو کرد، بدون آنکه از بار سنگین واقعیت کاسته شود.
بخش مهمی از موفقیت فیلم به بازیگرانش برمیگردد. راسل کرو در نقش هرمان گورینگ، با حضور سنگین و کاریزمای خاص، شخصیتی خلق کرده که هم ترسناک است و هم پیچیده. او توانسته تضاد میان قدرت و ضعف روانی گورینگ را به تصویر بکشد؛ تضادی که مخاطب را درگیر میکند. اجرای کرو چنان تأثیرگذار بوده که بسیاری آن را در حد نامزدی اسکار میدانند؛ نقشی که میتواند یکی از مهمترین کارنامههای او در سالهای اخیر باشد. در کنار او، رامی ملک در نقش روانپزشک ارتش آمریکا، با بازی کنترلشده و دقیق، تعادل داستان را حفظ کرده و تقابل روانی با گورینگ را به سطحی فلسفی و انسانی رسانده است. مایکل شنون نیز در نقش دادستان رابرت جکسن، با اجرای پرقدرت و جدی، به فیلم عمق و اعتبار بیشتری بخشیده است. ترکیب این بازیها، همراه با هدایت هوشمندانه وندربیلت، باعث شده «نورنبرگ» نهتنها یک بازسازی تاریخی باشد، بلکه تجربهای سینمایی و پرقدرت برای مخاطب رقم بزند؛ تجربهای که نشان میدهد هنر بازیگری چگونه میتواند تاریخ را زنده کند و پرسشهای اخلاقی بزرگ را دوباره پیش چشم جهان قرار دهد.