تاریخ : ۰۹:۴۶ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۳
کد خبر : 220697
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

یلدای کامران، اندکی تفاوت در قاب یکنواخت سیما

درباره برنامه یلدایی کامران نجف زاده

یلدای کامران، اندکی تفاوت در قاب یکنواخت سیما

حضور کامران نجف زاده در شبکه نسیم، آن هم در شبی مانند یلدا که معمولاً میدان رقابت برنامه‌های شاد اما کم‌عمق است، از همان ابتدا این انتظار را ایجاد می‌کرد که با برنامه‌ای متفاوت مواجه باشیم؛ انتظاری که تا حد زیادی برآورده شد.

در شب یلدا، شبی که تلویزیون سال‌هاست آن را به ویترینی تکراری از شوخی‌های از پیش‌تعیین‌شده، مهمانان ثابت و گفت‌وگوهای قابل‌پیش‌بینی تبدیل کرده، اما کامران نجف‌زاده در برنامه «برمودا» مسیری متفاوت را امتحان کرد؛ مسیری که بیش از آن‌که متکی به زرق‌وبرق و هیجان‌های تصنعی باشد، بر «محتوا»، «گفت‌وگو» و «انتخاب آگاهانه مهمان» تکیه داشت. همین تفاوت، برنامه نجف‌زاده را از بسیاری از ویژه‌برنامه‌های یلدایی شبکه‌های دیگر متمایز کرد و آن را به یکی از برنامه‌های مورد توجه این شب بدل ساخت.

کامران نجف‌زاده پیش از این، با تجربه‌های متعدد در حوزه اجرا، گزارش‌گری و گفت‌وگوهای چالشی شناخته می‌شد؛ مجری‌ای که بیش از آن‌که خود را در قالب یک چهره صرفاً سرگرم‌کننده تعریف کند، به گفت‌وگوی عمیق، شنیدن روایت‌های کمترشنیده‌شده و عبور از سطح علاقه دارد. حضور او در شبکه نسیم، آن هم در شبی مانند یلدا که معمولاً میدان رقابت برنامه‌های شاد اما کم‌عمق است، از همان ابتدا این انتظار را ایجاد می‌کرد که با برنامه‌ای متفاوت مواجه باشیم؛ انتظاری که تا حد زیادی برآورده شد.

یکی از مهم‌ترین نقاط قوت این ویژه‌برنامه، انتخاب مهمانان بود. برخلاف روال مرسوم تلویزیون که در چنین مناسبت‌هایی به سراغ چهره‌های تکراری، سلبریتی‌های همیشه حاضر و ترکیب‌های امتحان‌پس‌داده می‌رود، برنامه نجف‌زاده تلاش کرد ترکیبی متنوع‌تر و معنادارتر ارائه دهد؛ مهمانانی که صرفاً برای خنداندن یا پر کردن آنتن دعوت نشده بودند، بلکه هرکدام حامل تجربه، روایت یا زاویه‌ دیدی متفاوت بودند. همین مسئله باعث شد گفت‌وگوها از سطح شوخی‌های مناسبتی فراتر برود و به سمت روایت‌های شخصی، اجتماعی و حتی تأمل‌برانگیز حرکت کند.

از منظر محتوا، برنامه تلاش می‌کرد یلدا را نه فقط به‌عنوان یک آیین شاد، بلکه به‌مثابه فرصتی برای مکث، شنیدن و بازاندیشی بازتعریف کند. نجف‌زاده در اجرای خود، کمتر به دنبال اجرای پرهیجان و شوخی‌های پشت‌سرهم بود و بیشتر بر «گوش دادن» تأکید داشت؛ ویژگی‌ای که به‌ویژه در برنامه‌های مناسبتی، کمتر دیده می‌شود. او اجازه می‌داد مهمانان حرف بزنند، روایت کنند و حتی در سکوت‌های کوتاه، معنای گفت‌وگو شکل بگیرد؛ سکوت‌هایی که برخلاف تصور رایج، نه نقطه ضعف، بلکه بخشی از قدرت برنامه بود.

در مقایسه با دیگر ویژه‌برنامه‌های یلدایی تلویزیون، تفاوت این برنامه بیش از هر چیز در رویکرد رسانه‌ای آن نمود داشت. بسیاری از برنامه‌های مشابه، یلدا را صرفاً بهانه‌ای برای تکرار فرمول‌های سرگرمی می‌دانند: چند چهره شناخته‌شده، چند آیتم نمایشی، موسیقی زنده و شوخی‌های قابل‌حدس. اما برنامه نجف‌زاده تلاش کرد این مناسبت را به فرصتی برای گفت‌وگوهای انسانی‌تر تبدیل کند؛ گفت‌وگوهایی که الزاماً خنده‌دار نبودند، اما صادقانه، ملموس و قابل‌همذات‌پنداری بودند.

البته این رویکرد، خالی از چالش هم نبود. طبیعی است که چنین برنامه‌ای ممکن است برای بخشی از مخاطبان عادت‌کرده به ریتم تند و شوخی‌های دم‌دستی، کمی کند یا کم‌هیجان به نظر برسد. اما همین انتخاب آگاهانه، نشان می‌دهد که برنامه‌ساز به دنبال جلب رضایت حداکثری به هر قیمت نبوده و ترجیح داده کیفیت گفت‌وگو را فدای کمیت مخاطب نکند. در شرایطی که تلویزیون با بحران جدی مخاطب مواجه است، چنین انتخابی می‌تواند نشانه‌ای از جسارت و اعتماد به شعور بیننده باشد.
نکته قابل‌توجه دیگر، لحن اجرا بود. نجف‌زاده نه در جایگاه یک مجری همه‌چیزدان ظاهر می‌شد و نه تلاش می‌کرد با شوخی‌های اجباری، فضا را کنترل کند. او بیشتر نقش تسهیل‌گر گفت‌وگو را داشت؛ کسی که مسیر بحث را هدایت می‌کند، اما اجازه می‌دهد روایت‌ها خودشان شکل بگیرند. این لحن، به‌ویژه در کنار مهمانانی که حرفی برای گفتن داشتند، به برنامه هویتی مستقل بخشید.

در نهایت، ویژه‌برنامه یلدای شبکه نسیم با اجرای کامران نجف‌زاده را می‌توان تلاشی موفق برای فاصله گرفتن از کلیشه‌های رایج تلویزیونی دانست؛ تلاشی که نشان می‌دهد هنوز هم می‌توان در قاب رسمی صداوسیما، برنامه‌ای ساخت که هم محترمانه باشد، هم متفاوت و هم مبتنی بر گفت‌وگو. شاید این برنامه بی‌نقص نبود و می‌شد در بخش‌هایی ریتم یا ساختار آن را بهبود بخشید، اما نفسِ انتخاب این مسیر، خود یک امتیاز مهم محسوب می‌شود.
در شبی که اغلب شبکه‌ها به دنبال رقابت در میزان شادی ظاهری بودند، نجف‌زاده و تیمش ترجیح دادند روی معنا، روایت و ارتباط انسانی تمرکز کنند؛ انتخابی که اگرچه پرریسک است، اما می‌تواند راه تازه‌ای برای برنامه‌سازی مناسبتی در تلویزیون ایران باز کند. راهی که بیش از هر چیز، به مخاطب احترام می‌گذارد و او را نه صرفاً مصرف‌کننده سرگرمی، بلکه شریک یک گفت‌وگوی جمعی می‌بیند.