
27 تیرماه 1373 (1994)، انفجار «آمیا» (مرکز همیاری یهودیان)، منجر به کشته و زخمی شدن 385 یهودی آرژانتینی شد. از آن سال تا به امروز هیچ کشور و گروهی مسئولیت این عملیات را برعهده نگرفت و تحقیقات جنایی نیز به دلیل آنکه متأثر از مناسبات سیاسی بودند، نتوانستند به طور دقیق عامل این عملیات را مشخص کنند. اگر چه رژیمصهیونیستی تمایل داشت ایران را متهم به انجام این عملیات معرفی کند؛ اما با وجود گذشت 3 دهه، گزارهای که بتواند چنین ادعایی را ثابت کند، ارائه نشده است. اگر چه سال گذشته دادگاهی در آرژانتین تحت تأثیر لابی رژیمصهیونیستی ایران را به بمبگذاری در مرکز همیاری یهودیان در بوئنوس آیرس محکوم کرد؛ اما از همان سال 1994 شائبه دست داشتن خود اسرائیل در بمبگذاری در مقابل سفارتش، بسیار پررنگ بوده است.
این سناریو اخیراً با اظهارات یک مأمور سابق MI5 مستند شده است. آنی ماچون از «عملیات پرچم دروغین» سخن میگوید. عملیات پرچم دروغین به عملیاتی گفته میشود که توسط نهادهای نظامی، شبهنظامی، اطلاعاتی یا سیاسی بهگونهای انجام میشود که این تصور به وجود آید که گروهها یا کشورهای دیگری این عملیات را انجام دادهاند. این مأمور سابق MI5 معتقد است: «یکی از پروندههایی که واقعاً ما را تکان داد، حملهای با پرچم دروغین در لندن در سال ۱۹۹۴ بود؛ زمانی که یک خودروی بمبگذاریشده مقابل سفارت اسرائیل در مرکز لندن منفجر شد، چند ماه پیش از آن نیز حملهای مشابه علیه دفتر منافع یهودیان در بوئنوس آیرس رخداده بود؛ حملهای با شیوه اجرایی تقریباً یکسان که یک خودروی بمبگذاریشده پارک و سپس منفجر شد.» این مأمور نهاد امنیتی انگلیس یکی از نتایج این عملیات را دستگیری 2 نفر از فعالان یک شبکه حمایت از فلسطین در لندن دانست و گفت با دستگیری این افراد و پروندهسازی علیه آنها کل این شبکه فروپاشیده و دیگر هم احیا نشد.
تیراندازی به جشن حانوکای صهیونیستها در ساحل سیدنی و حمله به موزه یهودیان در واشنگتن که منجر به کشتهشدن 2 کارمند سفارت اسرائیل شد، بیشباهت به آنچه در لندن رخ داد، نیست. استرالیا مدتهاست به یکی از کانونهای تجمعات ضد اسرائیلی تبدیل شده و به جنایات این رژیم در غزه واکنش نشان میدهد. تکرار یک عملیات پرچم دروغین در این کشور 3 دست آورد را برای اسرائیل حاصل میکند: اول آنکه با شبیهسازی 7 اکتبر پروژه مظلومنمایی اسرائیل را تقویت کرده و در ثانی به دولتهای حاکم بهانهای برای سرکوب کمپینهای ضد اسرائیل میدهد. هدف دیگر این اقدامات نیز اتهامزنی به ایران و سایر کشورهای ضد اسرائیلی است درست مشابه آنچه که پس از بمبگذاری در دفتر حافظ منافع اسرائیل در بوئنوس آیرس در پیش گرفته شد.
در سال ۱۹۴۹، مکس بنت با هویتی جعلی توسط سازمان موساد به عراق اعزام شد و مجموعهای از حملات علیه جامعه یهودی عراق را برنامهریزی نمود. در فاصله سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۱ موجی از بمبگذاریها جامعه یهودی عراق را هدف قرار داد. کافهها، کارگاههای مکانیکی و کنیسهها با استفاده از نارنجک و مواد منفجره تیانتی مورد حمله قرار گرفتند. یهودیان هزاران سال در عراق زندگی کرده بودند، اما در مدت تنها دو سال نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر از آنها این سرزمین را ترک گفتند. اسرائیل در مراحل اولیه تشکیل خود با چالشهای جمعیتی روبهرو بود و بهشدت به حضور یهودیان خاورمیانهای نیاز داشت.
در سال ۱۹۴۶ نیروهای سازمان زیرزمینی صهیونیستی و شبهنظامی ایرگون در جریان قیام یهودیان علیه حاکمیت بریتانیا با لباس پیشخدمتهای سودانی هتل کینگ دیوید به بخش جنوبی این هتل حمله کردند. این بخش، مقر اداری اصلی حکومت بریتانیا در فلسطین تحت قیمومت بود که شامل دبیرخانه دولت و ستاد نیروهای مسلح بریتانیا در فلسطین میشد. هدف این عملیات نابودی اسناد محرمانهای بود که در جریان عملیات موسوم به «شنبه سیاه» در ژوئن ۱۹۴۶ از آژانس یهود به دست آمده بود و نقش هاگانا بهعنوان اصلیترین گروه شبهنظامی یهودی در شورش علیه بریتانیا را اثبات میکرد.
مکس بنت که توانسته بود از عراق بگریزد برای اجرای یک عملیات پرچم دروغین دیگر به مصر سفر کرد و این بار با هویت یک تاجر آلمانی، دو سال را صرف جذب مأموران اسرائیل و طراحی عملیات پرچم دروغین سوزانا کرد. عملیاتی که سال 1954 قرار بود طی آن عوامل یهودی بمبهایی را در اهداف غیرنظامی متعلق به بریتانیا، آمریکا و مصر مانند سینماها، کتابخانهها و مراکز آموزشی آمریکایی کارگزاری کنند. هدف این عملیات نسبتدادن حملات به اخوانالمسلمین و کمونیستهای مصری بود تا نیروهای بریتانیایی اشغالگر کانال سوئز به ماندن در منطقه و درگیری با این گروهها وادار شوند.
در ۸ ژوئن ۱۹۶۷، در اوج جنگ ششروزه، نیروی هوایی و دریایی اسرائیل به کشتی جاسوسی آمریکایی «USS Liberty» در آبهای بینالمللی نزدیک سینا حمله کرد. ۳۴ آمریکایی کشته و ۱۷۱ نفر نیز زخمی شدند. جیمز بامفورد ادعا میکند حمله عمدی بود تا کشتی که ارتباطات اسرائیل را شنود میکرد، نابود شود و شواهد احتمالی جنایات جنگی اسرائیل مانند کشتار اسیران مصری در العریش مخفی بماند. اسرائیل چندین ساعت کشتی را شناسایی کرده بود و پرچم آمریکا را دیده بود، اما حمله کرد. دولت آمریکا حادثه را بهعنوان اشتباه پذیرفت تا روابط با اسرائیل حفظ شود. اسرائیل عذرخواهی کرد اما هیچکس مجازات نشد.
آنی ماشون، مأمور پیشین MI5 (نهاد امنیت داخلی انگلیس)، ادعا کرده که بمبگذاری مقابل سفارت اسرائیل در لندن در سال ۱۹۹۴ توسط موساد انجام شده بود تا حمایت سیاسی بیشتری برای صهیونیسم کسب شود و دو فلسطینی تبعیدی یعنی سامر علامی و جواد بطمه مقصر جلوه داده شده و شبکه ایجاد شده توسط آنها برای حمایت از فلسطین فروبپاشد. علیرغم این اطلاعات اعتراف شده توسط این مأمور امنیتی، انگلستان بدون اعتراف رسمی به اصل ماجرای 1994 یک پرونده ادعایی دیگر را علیه ایران گشود و پلیس این کشور اردیبهشتماه سال جاری 7 ایرانی را با اتهام برنامهریزی برای حمله به سفارت اسرائیل دستگیر کرد و انگلستان حاضر نشد به ابراز تمایل ایران برای تعامل در بررسی این ادعا پاسخ بدهد.
بهمحض وقوع انفجار مرکز «آمیا» در سال ۱۹۹۴، مقامات اسرائیلی ایران را مسئول دانستند و با برگزاری تظاهرات مقابل سفارت ایران در بوینس آیرس، فضای رسانهای را علیه ایران هدایت کردند. مسئولیت پرونده به قاضی «خوان خوزه گالئانو» سپرده شد که بعداً به تهیه پرونده ساختگی علیه ایران متهم گردید و پروانه قضاوتش ابطال شد. در آبان ۱۳۸۶ اینترپل تحتفشار سیاسی کشورهای غربی اخطار قرمز برای ۷ ایرانی از جمله مرحوم هاشمی رفسنجانی صادر کرد. پس از روی کار آمدن خاویر میلی در آرژانتین این پرونده به صدور حکمی علیه ایران منتهی شد، اما حالا مأمور سازمان جاسوسی انگلیس اعتراف کرده عملیات آمیا توسط خود اسرائیل طراحی و اجرا شده است.