
۷ بازی، ۵ تساوی و فقط ۲ برد. این چند عدد را چگونه باید کنار هم خواند؟ استقلال بعد از فیفادی، نه خیلی فوتبال خوبی بازی میکند و نه نتیجه میگیرد، این «نه»ها فقط یک معنا دارد و آن تردید نسبت به موفقیت ایدههای فنی ساپینتو و آینده اوست.
استقلال مدتهاست درگیر نوسان شده و برتری تاکتیکی خاصی نسبت به رقیبانش ندارد. انگار به راحتی آنالیز میشود و تیمها دستش را خواندهاند. برای دقایقی فوتبال بازی میکند و در بخشهای مهمی از بازی بیهدف، فقط به توپ ضربه میزند! نای بردن ندارد و برای قهرمانی زیادی کمزور است. وقتی هم کار گره میخورد، پِلَنِ جایگزینی برای راهی موجود نیست.
تغییرات و تعویضهای ناموفق در ترکیب و تکرار چندباره اشتباهات، از دست دادن امتیاز مقابل تیمهای پایین و میانه جدول، مصدومیتهای پرتعداد، نداشتن میل به پیروزی و در کنار آن ایراداتی که در ساختار دفاعی و تهاجمی استقلال -بحران موقعیتسازی و فرصتسوزی، ضعف دفاعتیمی، فاصله بین خطوط و سرعت و انتقال درست به حمله- در هفتههای اخیر بیشتر دیده میشود، مسیر این تیم را برای بازگشت به کورس قهرمانی سختتر میکند.
اما آیا ساپینتو و دستیارانش میتوانند از این مهلکه جان سالم به در ببرند؟ شاید بعد از بازی با سپاهان و پایان نیمفصل تحلیل کاملتری بتوان از استقلال داشت و پاسخ جامعتری هم گرفت.