
چرا حسن یزدانی را دوست داریم؟ پاسخش سخت نیست. پس از 15 ماه مصدومیت به کشتی برگشته، در فینال یکی از مدعیان وزنش را برده اما نمیخواهد دستش برابر او بالا برود. چرا؟ چون کشتیگیر است. این کشتیگیر بودن فقط مدال و خاک و بارانداز نیست. این منحصربهفردی فقط برای زیر کتف زدن و قدرت نیست. سهم مهمی از آن برای این خاکیبودن اوست. برای تواضع و افتادگیاش. اینکه هنوز که هنوز است هر بار میخواهد کشتی بگیرد، سالن غرق در تماشاگر میشود. برای سلفی گرفتن با او از سر و کولش بالا میروند. برای داشتن دوبندهاش پشت سالن ساعتها صف میکشند. شهر به شهر برای دیدنش تا لپوصحرا میروند و... برای همین لحظههاست.
شاید سالها بعد در همین جویبار کشتیگیری زاده شود که 10 مدال جهان و المپیک صید کند و زورش به او بچربد، شاید هم نه، اما پهلوانی شبیه به او، سخت پیدا خواهد شد.