
سامان فلاح را میتوان نمونهای روشن از بازیکنی دانست که مسیر پر فراز و نشیبی را در استقلال پشت سر گذاشته است. او در نیمفصل اول سال نخستی که به جمع آبیها اضافه شد نتوانست نمایش درخشانی داشته باشد و در ادامه به صورت قرضی راهی ملوان شد. بازگشت دوبارهاش به استقلال با شروعی ناامیدکننده همراه بود؛ اشتباهات فردی او در هفتههای ابتدایی فصل آنقدر کمرشکن بود که بسیاری از هواداران خواهان جداییاش شدند و آیندهاش در تیم در هالهای از ابهام قرار گرفت.
با این حال، فلاح آرامآرام توانست جایگاه خود را پس بگیرد. اعتماد دوباره کادر فنی و تلاش شخصیاش باعث شد به ترکیب اصلی برگردد و در بازی مقابل فولاد با یک واکنش بهموقع، دروازه استقلال را از یک گل حتمی نجات دهد. همین صحنه نقطه عطفی در مسیر او بود؛ جایی که نشان داد میتواند از بازیکنی پرانتقاد به مهرهای قابل اتکا تبدیل شود.
اوج این روند در دربی اخیر رقم خورد. فلاح در شرایطی که از ابتدا در ترکیب ثابت قرار گرفت، یکی از مسلطترین و پختهترین نمایشهای خود را ارائه داد. او با آرامش، تمرکز و هوشمندی در دفاع، بارها جریان بازی را کنترل کرد و نشان داد که از اشتباهات گذشته درس گرفته است. این بار نه تنها خط دفاع استقلال را مستحکم کرد، بلکه اعتماد هواداران را نیز دوباره به دست آورد.
به استعاره میتوان گفت این بار «فلاح به سامان رسید». بازیکنی که روزی نماد بیسامانی و اشتباهات فردی بود، حالا با بلوغ و پختگی در زمین، به نقطهای رسیده که میتواند نماد سامان و آرامش خط دفاع استقلال باشد. این مسیر یادآور آن است که فوتبال تنها عرصه نتیجهگیری لحظهای نیست، بلکه صحنهای برای رشد، بازسازی و رسیدن به آرامش درونی است؛ همان آرامشی که فلاح در دربی به نمایش گذاشت.